چرا شهید بهشتی مناظره با مسعود رجوی را نپذیرفت؟
شهید بهشتی قبل از اینکه سازمان مجاهدین خلق دست به اسلحه ببرد در زمان انتخابات مجلس اول شورای اسلامی دعوت مناظره با مسعود رجوی را به علت اینکه در زمان انتخابات تبلیغ محسوب میشود نپذیرفت.
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی ـ فارس نوشت؛ در ساعت 20:30 جلسهٔ حزب جمهوری اسلامی ایران در سالن اجتماعات دفتر مرکزی آن واقع در سرچشمه تهران برگزار شد. موضوع جلسه تورم و انتخابات ریاست جمهوری آینده بود. پس از تلاوت قرآن و اعلام برنامه، سید محمد حسینی بهشتی سخنانش را به این شکل آغاز کرد: «ما بار دیگر نباید اجازه دهیم استعمارگران برای ما مهرهسازی کنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند. تلاش کنیم کسانی را که متعهد به مکتب هستند و سرنوشت مردم را به بازی نمیگیرند انتخاب شوند…»
در این لحظه انفجاری سالن اجتماعات را ویران کرد. شهید بهشتی و هفتاد و دوتن از یاران آن شهید به شهادت رسیدند.
شهید بهشتی نایب رییس جمهور مجلس خبرگان و دبیرکل حزب جمهوری اسلامی بود. او از سیاست مدارانی بود که بعد از انقلاب با جریانهای مختلف سیاسی از چریکها فدایی خلق تا حزب توده به مناظره برخواست اما مناظره با مسعود رجوی، سرکرده منافقین را رد کرد.
در کتاب "سخنرانیها و مصاحبههای آیتالله شهید دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی"، درباره رد پیشنهاد مناظره با مسعود رجوی به نقل از شهید بهشتی آمده است: این مسئله از سه جنبه قابل بررسی است؛ یکی اینکه اصلاً اصل این مناظره از جانب کسی مطرح شده که خودش نماینده سازمان و نامزدهای انتخاباتی است. آیا ایشان نمیدانستند که نامزدهای انتخاباتی (مجلس شورای اسلامی) نمیتوانند در آن موقع در رادیو و تلویزیون ظاهر بشوند؟ اگر ایشان خبر نداشتند، پس یک ناآگاهی سیاسی نامناسبی از ایشان به چشم میخورد و این ناآگاهی بدی بوده است و اگر آگاه بودهاند که دیگر پناه بر خدا! ... مگر قرار است که سر همدیگر را شیره بمالیم؟! این یک آگاهی انتخاباتی بود یا پیشنهاد مناظره؟ کدام یک؟
طبق ضوابط، کسانی که داوطلب نمایندگی مجلس بودند، حق صحبت و حضور در رادیو تلویزیون را نداشتند و هنوز هم ندارند (آنهایی که در مرحله دوم قرار گرفته اند)؛ البته اگر اعلام شده بود که مناظره در خارج از رادیو تلویزیون انجام میپذیرد، ما میپذیرفتیم؛ همچنان که من با دو تن از دانشجویان هوادار سازمان مجاهدین خلق در دانشگاه صنعتی به گفتگو نشستیم. عجیب اینجاست که روی این مسئله هم که مناظره باید حتما در تلویزیون انجام بگیرد، اصرار و پافشاری میشد.
ثانیاً اگر قرار باشد مناظرهای انجام گیرد، آن مسئلهای که امروز در رابطه با سازمان در جامعه مطرح است و جنجالآفرین است، آیا کارنامه شورای انقلاب است یا التقاطی فکر کردن و تخلف از اخلاق اسلامی؟ کدام یکی؟ اگر قرار است یک مناظره سازندهای میان من و یک سازمان اجتماعی، سیاسی باشد که با نام اسلامی فعالیت میکند و با آیات قرآن و کلمات مولا علی (ع) سخنش را بیان میکند، ولی در عین حال متهم است من نمیگویم اصلاً این طوری است، بلکه میگویم متهم به اینکه تفکرش، تفکر خالص اسلامی نیست و التقاطی میاندیشد و به موازین فقه انقلابی و اسلامی آن پایبندی مطلوب ندارد و دروغ میگوید و شایعه میسازد ... روزنامهاش معمولا فحش نامهای است به چهرههایی که جامعه به آنها علاقه دارد و به قانون اساسی هم که رأی نداده و قبول نداشته ... و با این همه من می گویم متهم است و اگر قرار باشد مناظرهای انجام بگیرد باید برای مردم سودمند و پایه آینده باشد.
اینها که ادعا می کنند تفکرشان، تفکر خالص اسلامی است، لااقل باید این موضوع را مورد مناظره قرار بدهند. من هم در هر مجمعی و هر جایی به عنوان وظیفه در این مناظره شرکت میکنم.
در مناظرهای که دو تن از دانشجویان هوادار و یا عضو سازمان با من انجام دادند، یکی از این آقایان در حضور جمع اظهار داشت: ما میدانیم شما چرا مرحلهای بودن انتخابات را مطرح کردید؛ چون دیگر پایگاه مردمی ندارید و...» من در پاسخ به آن آقا گفتم بسیار خوب، حالا چون ما با مردمی نداریم میگوییم نمایندگانی باید به مجلس بروند که در اکثریت مطلق آراء باشند، اینکه به سود شماست که پایگاه مردمی دارید اعضا و هواداران این سازمان پلاکارد زده اند که فلانی، بهشتی را به محاکمه در دادگاه خلق دعوت کرد. خوب به مناظره دعوت کرده بودید یا به محاکمه؟ کدام یکی؟ شما که یک بار مزه دادگاه خلق را در مناظر چشیدید، حرفی نیست، بار دیگر هم بچشید! ...
این نوع برخورد شما دور از شان جامعه اسلامی و قرآنی است.
اولاً این برادر نمیتوانسته در موقعیت انتخاباتی در رادیو تلویزیون مناظره کند. ثانیاً اگر حسن نیتی در کار بوده، باید پیرامون موضوعی مناظره میشد که مردم ما تشنه آن هستند؛ یعنی اینکه این سازمان ازالحاظ تفکر اسلامی التقاطی است یا نه؟ و از نظر موضع سیاسی مستقل است (نه شرقی نه غربی) و یا اینکه وابسته؟ اگر قرار باشد درباره کارنامه شورای انقلاب بحث شود، چرا مرا انتخاب کردید؟ این کار را شورا باید تشخیص بدهد؛ یعنی شورای انقلاب کارنامهاش را باید تنظیم کند و یکی از اعضا را هم معین کند تا پاسخگوی آن باشد.
شورای انقلاب اگر کار خوب داشته باشد، منحصر به حساب بنده نیست و اگر کار بد داشته باشد، باز منحصر به حساب بنده نیست. اگر واقعاً قرار است شورای انقلاب مناظره کند، لااقل خوب است چند تا عضو آن بیایند مناظره کنند. بعد هم که توضیح دادیم که چون به پایان مسئولیت شورای انقلاب چیزی نمانده، شورا موظف است در پایان کار مسئولیتش گزارش و عملکرد خود را به اطلاع ملت شریف و عزیز برساند، هر کس از افراد و گروهها در آنجا می تواند. سؤالهایش را مطرح کند.