کد خبر: ۳۳۴۸
ویژه‌نامه "فاجعه‌ عظیم"

مواضع سیدکاظم شریعتمداری پس از فاجعه سینما رکس آبادان

در حالی که به فاصله اندکی پس از آتش‌سوزی سینما رکس، خبرگزاري‌ دولتي‌ پارس و روزنامه‌ها،‌ اين‌ آتش‌سوزي‌ را به‌ "خرابكاران"‌ نسبت‌ می‌دادند، رژیم پهلوی نیز در تدارک نقشه‌ای بود تا این جنایت را به انقلابیون نسبت دهد. در همین راستا آنها درصدد آن بودند تا از شریعتمداری نیز کمک بگیرند. متعاقب این نقشه حساب شده شریعتمداری در روز دوم شهریورماه، در پاسخ به مکتوب سید کاظم دهشتی، تاکید کرده بود که «برای ما دقیقا روشن نگردیده که چه نقشه‌های مرموز و حساب شده‌ای قبلا در آفریدن این حادثه وحشتناک طراحی گردیده». پاسخ شریعتمداری در حالی بود که شواهد فراوانی مبنی بر نقش عوامل رژیم پهلوی در فاجعه سینما رکس وجود داشت. عدم موضع‌گیری روشن شریعتمداری باعث شد جمعی از فضلا و وعاظ تهران طی نامه‌ای به شریعتمداری، مراتب اعتراض خود را از سکوت وی در برابر جنایت‌های شاه اعلام کردند. نامه اعتراضی علما و فضلای تهران، خطاب به سید کاظم شریعتمداری، شاهد دیگری در اثبات همسویی مواضع وی با رژیم پهلوی در ماجرای سینما رکس آبادان است.

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ ساعت 21 و 30 دقیقه 28 مرداد 1357، مطابق با نیمه رمضان 1398 قمری، جنایت دیگری توسط محمدرضا پهلوی در صفحات تاریخ ایران ثبت شد و آن سوزاندن صدها تن از مردم ایران در سینما رکس آبادان بود. این جنایت، واکنش مراجع و در راس‌ آنها امام خمینی را به دنبال داشت. اما در این میان، رویکرد سید کاظم شریعتمداری نسبت به این فاجعه بسیار تامل برانگیز بود.


ارتباط رژیم پهلوی با شریعتمداری پس از آتش‌سوزی سینما

در حالی که به فاصله اندکی پس از آتش‌سوزی سینما رکس، خبرگزاري‌ دولتي‌ پارس و روزنامه‌ها،‌ اين‌ آتش‌سوزي‌ را به‌ "خرابكاران"‌ نسبت‌ می‌دادند، رژیم پهلوی نیز در تدارک نقشه‌ای بود تا این جنایت را به انقلابیون نسبت دهد. در همین راستا آنها درصدد آن بودند تا از شریعتمداری نیز کمک بگیرند.

به گفته آیت‌الله سیدحسین موسوی تبریزی: «رژیم... هیأتی... به قم اعزام نمود تا ضمن گفتگو با آقای شریعتمداری، ایشان را راضی نمایند تا‏ ‏اطلاعیه‌ای منتشر کرده و واقعه آتش زدن سینما رکس را به عنوان عملی که تعدادی از‏‏ جوان‌های انقلابی نادان مرتکب شده‌اند، محکوم و تقبیح کند؛ اما حضرت امام این توطئه‏ ‏رژیم را همانند ده‌ها توطئه دیگر با اقدام به موقعش خنثی کرد. ایشان در حالی که هنوز‏‏ دو ـ سه روز از این واقعه نگذشته بود اعلامیه‌ای صادر نمود و با محکوم کردن این‏‏جنایت بزرگ، خود شاه و دستگاه مخوف ساواک را مسبب اصلی این فاجعه معرفی کرد‏ ‏و هدف دستگاه را نیز که بدنام کردن انقلابیون بود برملا نمود...»

بدین ترتیب با صدور اعلامیه از سوی امام خمینی، نقشه همکاری رژیم پهلوی و شریعتمداری خنثی شد.

امام خمینی در این اعلامیه که در روز 31 مردادماه از نجف صادر شد، به افشای نقش رژیم پهلوی در جنایت سینما رکس پرداخته و فرمودند: «...آنچه مسلّم است این عمل غیرانسانی و مخالف با قوانین اسلامی از مخالفین شاه که خود را برای حفظ مصالح اسلام و ایران و جان و مال مردم به خطر مرگ انداخته‏‌اند و با فداکاری از هم‏‌میهنان خود دفاع می‌‏کنند ـ به هر مسلکی باشند ـ نخواهد بود و قراین نیز شهادت می‏‌دهد که دست جنایتکار دستگاه ظلم در کار باشد که نهضت انسانی ـ اسلامی ملت را در دنیا بد منعکس کند. آتش را به طور کمربند در سراسر سینما افروختن و بعد توسط مأمورین درهای آن را قفل کردن، کار اشخاص غیر مسلط بر اوضاع نیست... قراین نشان می‌‏دهد که قضیۀ دلخراش آبادان چون کشتار سایر شهرهای ایران از یک منشأ به وجود آمده است. آیا از این جنایت کسی جز شاه و بستگانش امید نفعی داشته‏‌اند؟ آیا تا کنون غیر از شاه که هر چند وقت یک بار دست به کشتار وحشیانۀ مردم می‌‏زند این قبیل صحنه‌‏ها را به وجود آورده است و یا خواهد آورد؟...»


همسویی شریعتمداری با رژیم پهلوی در قضیه سینما رکس

از لابلای صحبت‌های افراد نزدیک به رژیم پهلوی می‌توان به اقدامات مشکوک شریعتمداری پی برد. براساس گزارش مامور مخفی به تاریخ 16 شهریورماه، در صحبتی خصوصی که بین درخشش و یک نفر دیگر صورت گرفت عنوان شد: «شریعتمداری با تمام قوا [به دولت] کمک می‌کند و رابطش هم بنی‌احمد [نماینده مجلس شورای ملی] است.»

موضع‌گیری‌های شریعتمداری پس از فاجعه سینما رکس آبادان

اعتراض مردم به مواضع شریعتمداری در قبال فاجعه رکس آبادان

شریعتمداری در روز دوم شهریورماه، در پاسخ به مکتوب سید کاظم دهشتی، فاجعه آبادان را دلخراش و موجب تاسف عنوان کرده بود و آن را «با جنایاتی که به دست نازی‌ها و فاشیست‌ها در طی جنگ جهانی دوم صورت گرفته بود» برابر دانسته بود. اما وی در ادامه تاکید کرده بود که «برای ما دقیقا روشن نگردیده که چه نقشه‌های مرموز و حساب شده‌ای قبلا در آفریدن این حادثه وحشتناک طراحی گردیده... اینجانب ان‌شاالله پس از دریافت و مطالعه تحقیقات و اطلاعات کامل درباره حادثه اخیر نظر قطعی خود را به آگاهی مردم جهان خصوصا ملت مسلمان ایران خواهم رسانید.»

این در حالی بود که شواهد فراوانی مبنی بر نقش عوامل رژیم پهلوی در فاجعه سینما رکس وجود داشت و امام خمینی نیز در اعلامیه 31 مردادماه خود به این شواهد اشاره کرده بودند. علاوه بر این، شاهدان عینی آتش‌سوزی سینما رکس نیز دائما از توطئه رژیم در این فاجعه صحبت کرده و شواهدی در این رابطه ارائه می‌دادند.

به هر روی، عدم موضع‌گیری روشن شریعتمداری در فاجعه سینما رکس، باعث اعتراض بسیاری از مردم شد. به طوری که گزارشگر مخفی به تاریخ 16 شهریورماه 1357 خبر داد: «هم اکنون که [شریعتمداری] برای سینما رکس اعلامیه نداده همه اعتراض کرده‌اند.»

در همین راستا، در شهریور ماه همان سال، جمعی از فضلا و وعاظ تهران طی نامه‌ای به شریعتمداری، مراتب اعتراض خود را از سکوت وی در برابر جنایت‌های شاه اعلام کردند. در بخشی از این نامه گلایه‌آمیز خطاب به شریعتمداری آمده بود: «مدت‌ها بود که زمزمه مصالحه میان حضرتعالی و مقامات حکومت به گوش می‌رسید و مسلمین مرتب از خود می‌پرسیدند چطور ممکن است چنین مصالحه‌ای وقوع پیدا کند؟ و آیا مگر مصالحه با دار و دسته شاه جز تصویب اعمال و سیاست‌های حکومت ایران در طول 50 سال سلطنت خاندان پهلوی چیز دیگری می‌تواند باشد؟»

در ادامه، ضمن بیان جنایت‌ها و فسادهای رژیم پهلوی تصریح شده بود: «شما که در فقه می‌گویید اگر کسی یک نفر را بکشد باید او را کشت، چطور یک نفر مجرم خون‌آشام چون شاه را که تا این حد دستش به خون مسلمانان آغشته است و اسلام و مسلمین را به این روز سیاه مبتلا کرده است، نادیده انگاشته با مسامحه پرونده سیاه این شخص محارب مستحل حرمات الله و ناکت دین الله را پاک می‌سازید؟»

در ادامه این نامه آمده بود: «شما پیوسته در اعلامیه‌ها و سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های خود، گناه این همه جنایات را به گردن مأمورین می‌اندازید و معمولا می‌گویید دولت اشتباه کرده است. آیا سرمنشأ این همه جنایات را که شخص شاه است نادیده گرفتن و گناهان او را به دیگران نسبت دادن ضعیف کشی نیست؟ آیا این شکل قضاوت در اسلام جایز است؟ شما تصور نمی‌فرمایید که حتی مقلدین حضرتعالی هم مرتب این سئوالات برایشان مطرح است و اعتراض می‌کنند؛ آیا پیامبر گرامی و ائمه علیهم‌السلام این روش را تصویب می‌کنند؟... اکنون همه طبقات مردم مسلمان حتی آنان که سواد خواندن و نوشتن ندارند، متوجه هستند که محرك و عامل همه این پرده‌دری‌ها و جنایات شخص شاه است... پس تحریف قضایا و مأمورین جزء را این همه مورد حمله و دشنام دادن چه صورتی دارد؟ اگر از ترس است که خداوند می فرماید: «فلاتخشوا الناس و اخشونی» و اگر بر اثر عدم توجه است که بعید می‌باشد کسی در مقام مثل شما باشد و این مسائل را متوجه نباشد و اگر باز گذاشتن راه مصالحه است که نعوذبالله.

با دشمن اسلام و مسلمین و قاتل نفوس محترمه‌ای چون شاه سازش چه مفهومی دارد؟ آیا شما فکر می‌کنید علمای اسلام و مسلمانان اجازه چنین سازش‌هایی را می‌دهند؟ آیا اقلا اجازه می‌دهند که شما اجرای حدوديات اسلام را برای يك مشت بدبخت و مامورین جزء بخواهید و از دولت طلب کنید که آنان را تنبیه و مجازات نمایند ولی در مورد شاه ابدأ چنین موضوعی را دم نزنید؟»

در ادامه تاکید شده بود: «مردم ما که نه تأمین مالی دارند و نه جانی و نه ناموسی و نه اسلامی، شاه و سیاست‌های او را عامل این همه بدبختی می‌دانند و شما حداقل همانطور که مردم می‌دانند، رفتار کنید. چرا دست به تحریف حوادث واقعه می‌زنید؟ آیا از شخصیتی چون شما شایسته است؟ آیا مبهم گویی درست است تا دشمنان اسلام از آن سوء استفاده کنند؟

اکنون شاه به هر وسیله‌ای که شده، می‌خواهد خود را تبرئه کند و سلطنت و حکومت متزلزل و پوسیده خود را تثبیت نماید، شاه هم بسیار خشنود می‌شود که این همه جنایت‌ها و خیانت‌های در حق اسلام و مسلمین را به دیگران نسبت دهند تا خودش چند روزی دیگر به سلطنت ادامه دهد و شما عملا در راه چنین سیاستی قدم برمی‌دارید. خدا کند که از روی عمد نباشد.»

فضلا و وعاظ تهران در پایان نامه تصریح کرده بودند: «ما مدتی صبر کردیم و با مشاهده اشکال‌های بسیار دم فرو بستیم ولی عملا می‌بینیم این کارهای شما جز دفع‌الوقت و تثبیت حکومت فرعونی شاه نتایجی به دنبال ندارد و لذا به مقتضای "کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته" دیگر سکوت را جرم و عدم انجام وظیفه می‌دانیم...»

نامه اعتراضی علما و فضلای تهران، خطاب به سید کاظم شریعتمداری، شاهد دیگری در اثبات همسویی مواضع وی با رژیم پهلوی در ماجرای سینما رکس آبادان است.


این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات