مروری بر حیات علمی و عملی آیتالله هاشمیشاهرودی +اسناد
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مرحوم آیتالله سیدمحمود هاشمیشاهرودی، از جمله مردان دین و سیاست است که کمتر گفت و شنودی درباره زندگی وی، خصوصا حیات سیاسیاش مطرح شده است. او چه در دوران تحصیل در نجف و چه در دوران حضور در ایران، از جمله روحانیون آگاه و با دانش قلمداد میشد. سیری در زندگی علمی و سیاسی رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام به روشنی گویای این نکته است.
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی ضمن تسلیت به مناسبت درگذشت آیتالله سید محمود هاشمی شاهرودی، گزارشی از حیات علمی و سیاسی رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام را نشر میدهد. گفتنی است این نوشتار با استناد به خاطرات آیتالله هاشمی شاهرودی که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی ثبت و ضبط شده، تنظیم شده است.
تولد و تحصیل در نجف
سید محمود هاشمی شاهرودی در سال 1327 در نجف به دنیا آمد. پدر بزرگوارش، آیتالله سید علی حسینی هاشمی شاهرودی از برجستهترین شاگردان دور اول درس آیتالله خویی به شمار میآمد و نخستین کسی بود که درسهای فقه و اصول مرحوم خویی را تقریر و منتشر کرد.
آیتالله سیدمحمود هاشمی شاهرودی از اوان کودکی با درس و بحث و تعلیم و تربیت اسلامی آشنا شد. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در مدرسه علوی نجف اشرف گذراند و همزمان دروس علوم دینی را نیز نزد حجت الاسلام والمسلمین شیخ هادی سیستانی آموخت، سپس وارد مدرسه منتدیالنشر شد و به واسطه هوش و استعداد فوقالعادهای که داشت بسیار مورد توجه اساتید این مدرسه قرار گرفت.
وی پس از طی این مراحل در سال 1381 هجری قمری در چهارده سالگی برای فراگیری علوم اهل بیت(ع) وارد حوزه علمیه شده و کمی بعد به دست آیتالله خوئی، عمامه بر سر نهاد. حجت الاسلام شیخ محمود بیانی زابلی از قول مرحوم آقا شیخ هادی سیستانی نقل میکرد: «هنگام عمامهگذاری سید محمود هاشمیشاهرودی به دست آیتالله العظمی خوئی در مسجد خضراء حضور داشتم، وقتی آیتالله خویی عمامه را بر سر وی میگذاشت چشمانش پر از اشک شد. سپس لبخندی زد. پرسیدمآقا! آن اشک چه بود و این لبخند چیست؟ آیتالله خوئی فرمود:وقتی او را در این هیئت دیدم به یاد مرحوم پدرش افتادم و آرزوهایی که برای او داشتم که این منبر درس - اشاره به منبر محل درسش کرد - برای او باشد، سپس بلافاصله با خود گفتم این منبر درس از آن پسرش خواهد شد انشاءالله، از این رو خوشحال شدم و خندیدم».
در محضر اساتید آیتالله صدر
آیتالله هاشمیشاهرودی در دوران تحصیل از محضر اساتید برجستهای بهره برد. از جمله آنها میتوان به امام خمینی، آیتالله خوئی و شهید آیتالله سید محمدباقر صدر اشاره کرد. او با نبوغ و استعداد فراوان جزء شاگردان برجسته و منحصربهفرد اساتید خود بود. اما ارتباط وی با شهید صدر حکایت دیگری دارد که او را بلافاصله جزء حلقههای اولیه شاگردان علامه سید محمدباقر صدر قرار میدهد.
آیتالله هاشمیشاهرودی در زمانی که به فراگیری دروس سطح عالی اشتغال داشت از طریق شاگردان و تألیفات متنوع شهید صدر با وی آشنا شد. در مجالس هفتگی شهید صدر که محل ملاقات وی با طلاب و دیگر علاقهمندانش بود، حضور مییافت. رابطه او با شهید صدر روز به روز بیشتر و مستحکمتر میشد، خصوصاً پس از آنکه وارد درس خارج شد و در مجلس درس فقه و اصول شهید صدر حاضر شد، گمشده خود را نزد آن عالم بزرگ یافت و ملازم او شد. هوش و نبوغ سید محمود نیز مورد توجه استاد شهیدش قرار گرفت،تا جائی که شهید صدر در نامهای به یکی از شاگردانش درباره او نوشت: «آقای هاشمی رشد علمی شگفتانگیز و نبوغ آمیزی دارد».
شاید کمتر کسی شنیده باشد اما رابطه علمی میان آیت الله هاشمی شاهرودی و استاد شهید به درجهای رسید که شهید صدر در مورد او گفت: «آقای هاشمی عنوان وجود من است.» اما تفکرات نواندیشانه و ویژه شهید صدر که دربردارنده نکات ناب از معارف اسلامی و منطبق با شرایط روز بود، مبلغان ورزیده و جسور خاص خود را میخواست. آیتالله هاشمی شاهرودی چنین اعتمادی را در سید محمدباقر صدر ایجاد کرده بود که علامه شهید در گفتگو با یکی از شاگردانش درباره آقای هاشمی شاهرودی میگوید: «سید محمود هاشمی بهترین نماینده جهتگیریهای مکتب علمی ماست.»
به دلیل همین نبوغ ذاتی و استعداد الهی بود که آیتالله هاشمی شاهرودی از استادش آیتالله شهید سیدمحمدباقر صدر اجازه اجتهاد دریافت کرد. در این اجازهنامه آمده بود:
«بسم الله الرحمن الرحیم،
والحمدلله رب العالمين و الصلاة و السلام على اشرف خلقه محمد و آله الطاهرین، و بعد: فرزند گرانقدر ما حجةالاسلام والمسلمین سیدمحمود هاشمی دامت برکاته، بخشی از عمر خود را صرف تحصیل فقه و اصول و علوم شریعت کرد و با تأیید و تسدید خداوند سبحانه و تعالی به درجه اجتهاد رسید و الحمد لله رب العالمین او امروز از مجتهدانی است که امید اسلام و مسلمین به آنان بسته است. او در همه امور حسبيه از اینجانب وکالت دارد و نظر او نظر من است، عموم مؤمنین و مقلدین و همچنین وکلای اینجانب مجاز و مأذونند که حقوق شرعیهای را که به اینجانب میرسانند به ایشان برسانند. از خداوند سبحان مسئلت دارم که ایشان را چون ذخیرهای برای شریعت اسلام حفظ فرماید و السلام علیه و رحمة الله وبرکاته.
محمد باقر الصدر
۲۷ربیع الثانی۱۳۹۹»
آیتالله هاشمی شاهرودی در همه سطوح علمی و فرهنگی حوزه مورد احترام و به واسطه جایگاه بلند علمی و استعداد درخشانش سرشناس بود. مدت طولانی در مدرسه علوم اسلامی که آیتالله حکیم نیز تأسیس کرده بود تدریس داشت. این مدرسه نمونه بوده و به روشی جدید اداره میشد. همچنین وی از سوی شهید صدر برای نظارت بر امتحانات طلاب حوزه انتخاب شد. او سپس تدریس سطوح عالی را برای جمع بیشتری در مسجد هندی آغاز کرد که بسیاری از طلاب فاضل که بعدها خود از علمای اسلام شدند در آن شرکت میکردند. وی در محيط حوزه به قوت استدلال و دقت در بحث شناخته شده بود.
توصیه علمی امام خمینی به آیتالله شاهرودی
علاوه بر این، آیتالله هاشمی شاهرودی را میتوان یکی از حلقههای وصل امام خمینی و شهید صدر دانست. رابطه میان شهید صدر و امام خمینی با توجه به قرابت فکری و دیدگاههای آنها بسیار خوب و سازنده بود. در این رابطه دو واسطه اساسی نقش داشتند. اولین واسطه مرحوم سید احمد خمینی بود که رابطه خویشاوندی با خاندان صدر هم داشت و واسطه دوم آیتالله هاشمی شاهرودی بود.
وی که شاگرد مبرز هر دو و مورد توجه و اعتماد آن دو بزرگوار بوده است، نظریات شهید صدر درباره امور مهم مربوط به امت اسلام از جمله فشارهای رژیم بعث به حوزه نجف و اخراج و دستگیری و اعدام علما و ستیز با مراسم حسینی و چگونگی موضعگیری مناسب در قبال اقدمات رژیم بعث را به امام خمینی منتقل میکرد.
همچنین آیتالله هاشمی شاهرودی اولین شاگرد شهید صدر بود که با شروع درس ولایتفقیه امام، مکتوبات آن را برای سید محمدباقر صدر میآورد و او را که مدت مدیدی در فکر چنین بستری بود با اندیشه ولایتفقیه امام آشنا میسازد. به همین ترتیب شهید صدر با تقدیر از ورود امام به مباحث فقه حکومتی در درس خارج خود به تمجید از این حرکت پرداخته و همه شاگردان را ملزم به شرکت در درس امام میکنند.
حیات سیاسی آیت الله هاشمی شاهرودی
آیتالله هاشمی شاهرودی که در دوران نوجوانی و پس از فوت آیتالله بروجردی بیشتر با امام خمینی آشنا شد به تدریج با اوجگیری نهضت اسلامی و شاگردی شهید صدر به جرگه روحانیت مبارز وارد شد و با ورود امام به نجف، نقش فعالتری را در عرصه سیاسی و در همراهی با امام خمینی ایفا کرد و با تأثیر از اندیشههای امام و شهید صدر حیات خود را آمیخته کرد.
دامنه حوادثی که در نیمه خرداد 1342 رخ داد به خارج از مرزهای ایران نیز کشیده شد. حوزه علمیه نجف نیز به دلیل حضور مراجع و علمای برجسته در آنجا به یکی از کانونهای مبارزه علیه رژیم پهلوی تبدیل شد. آیتالله هاشمیشاهرودی که از شاگردان آیتالله خوئی بود در رابطه با تلاشهای آیتالله خوئی در واکنش به حوادث 15 خرداد میگوید: «آقای خوئی از لحاظ شخصی و صرفنظر از اطرافیانشان، مرجع بسیار آزاده و خوشفکری بودند. در 15 خرداد آقای خوئی فعالترین عالم نجف بودند. التصریحات خطیره را نوشتند و شاه را تکفیر کردند. حکم کفر شاه را صادر کردند. ایشان بود که نیمههای شب به سراغ آقای حکیم رفت و گفت آقای خمینی را گرفتهاند و ممکن است اعدام کنند. در آن موقع آقای خوئی مرجع نبودند و مثل خود امام خمینی در حوزه استاد بودند و شأن بالایی داشتند.»
در زندان رژیم بعث
آیت الله هاشمی شاهرودی در خط مقدم مبارزاتی شهید صدر و امام خمینی در عراق قرار گرفته بود و متعاقب آن رژیم صدام در سال 1976 میلادی (1352 شمسی) با هجوم به حوزه نجف، ایشان را به همراه جمعی دیگر از علما و نخبگان فرهنگی عراق دستگیر کرد. وی در شعبه 5 اداره امنیت عمومی بازجویی شد و مورد انواع شکنجههای جسمی و روحی گرفت. وی سرانجام پس از مدتی با قرار ممنوعیت از سفر و هرگونه فعالیت دینیو فرهنگی از زندان آزاد شد.
همگام با مبارزین لبنان
آیتالله هاشمی شاهرودی برای گسترش فعالیتهای انقلابی از هیچ اقدامی دریغ نکرد و با گروههای اسلامی و مبارز مختلف در ارتباط بود. از آن جمله میتوان به سفر وی به لبنان و دیدار با امام موسی صدر و دکتر چمران سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد.
این همدلی و همراهی با مجاهدین لبنانی تداوم داشت به طوری که سالها بعد، طی یک پیام خطاب به «فرزندان مقاومت لبنان» همراهی و همدلی خود را با آنان اعلام کرده و نوشت: «بر فرزندان مجاهد امت در جنوب لبنان و در هر مکان درود میفرستیم و دست آنان را در اقدامات قهرمانانهشان و ایستادگی استوارشان در برابر توطئهها و جانفشانیشان در جهاد با دشمنان خدا و پیامبر خدا و دشمنان کرامت و انسانیت میفشاریم و به ایشان مژده میدهیم که خداوند حزب خود را وعده یاری و پیروزی و حزب شیطان را وعده خواری و خسران داده است.»
برپایی تظاهرات در حمایت از انقلاب اسلامی در عراق
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تظاهرات گستردهای در شهرهای عراق خصوصاً در نجف اشرف در تأیید انقلاب اسلامی و رهبر آن امام خمینی برگزار شد. رژیم صدام – طبق اظهارات رئیس اداره امنیت عمومی – آیتالله هاشمی شاهرودی را به عنوان محرک این تظاهرات متهم کرد و قرار دستگیری او از سوی اداره امنیت عمومی صادر شد.
مأموران امنیتی جستجوی گستردهای را برای دستگیری وی آغاز کردند. در این شرایط شهید صدر از او خواست که فوراً از عراق خارج شود. او ابتدا به کویت رفت و از آنجا به ایران مهاجرت کرد. در پی ناکامی دستگاههای امنیتی از دستگیری وی، رژیم صدام سه برادر وی را دستگیر و اعدام کرد که حتی جنازه آنان نیز تا کنون به دست نیامده است. آیتالله شاهرودی پس از ورود به ایران به محضر امام خمینی رفت و مسئولیت هماهنگی میان حوزههای علمیه نجف و امام خمینی را به عهده گرفت و نماینده علی الاطلاق شهید صدر در ایران شد.
تأسیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق
با شروع جنگ تحمیلی و فشار صدام بر شیعیان و مردم عراق، امام خمینی مأموریتی به آیتالله خامنهای مبنی بر پیگیری امور عراق دادند. در سال 1361 رئیسجمهور وقت با پیگیری و استفاده از ظرفیت روحانیت مبارز عراق به خصوص آیتالله سید محمدباقر حکیم و آیتالله هاشمیشاهرودی با تنظیم اساسنامهای تشکل مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق را راهاندازی کردند. این مجلس نقش مهمی در مقابله با رژیم بعث عراق و دیکتاتوری صدام داشت و پس از چندی با راهاندازی شاخه نظامی خود با نام سپاه بدر پذیرای داوطلبان عراقی برای مبارزه با رژیم بعث در دفاع مقدس شد و شهیدان بیشماری را تقدیم انقلاب اسلامی کرد.
آیتالله هاشمی شاهرودی درباره تأسیس مجلس اعلای عراق میگوید: «آیتالله خامنهای که خدا حفظشان کند، از طرف حضرت امام مسئول شده بودند بحث عراق را دنبال کنند. گمانم اوایل ریاست جمهوری ایشان بود. اعضای جماعهالعلما همه از نجفیها بودند. کربلاییها هم مستقلاً برای خود جماعتهایی را راه انداخته بودند و بیشتر با آقای منتظری و سید مهدی هاشمی سر و کار داشتند. آقا دیدند این شیوه مناسبی نیست و پیشنهاد کردند مجلسی به نام مجلس اعلی تشکیل شود. جنگ هم شروع شده بود و ضرورت ایجاب میکرد که یک مجلس درست و حسابی تشکیل شود که همه اینها را در خود جمع کند.
در واقع پیشنهاد مجلس اعلی را ایشان دادند و از همه ما که بیشترمان در قم بودیم دعوت کردند. به بنده هم مستقیم زنگ زدند. تا قبل از آن با ایشان سلام و علیک داشتیم، ولی نه زیاد. یکییکی افراد را دعوت کردند و خدمتشان رفتیم. از بعضی آقایان کربلایی هم دعوت کرده بودند. شیخ دیگری هم بود که فوت کرده است. او هم عدهای از کربلاییها را تحت عنوان «العمل الاسلامی» جمع کرده بود.
مقام معظم رهبری همه را در مجلس اعلی جمع کرد و در اولین جلسه بحثهای مفصلی هم شد. بعضیها موافق و برخی مخالف بودند. ایشان گفت که من از طرف امام مسئول هستم. خلاصه ایشان این تشکیلات را ایجاد و اساسنامهای را تنظیم کرد و از ما خواست بنشینیم و درباره آن بحث و آن را تنظیم و تکمیل کنیم و خدمت ایشان بدهیم. ما هم این کار را کردیم. البته آقای حکیم محور بود. دو سه نفر کربلائی و بقیه نجفی بودند. بنا شد یکی از عالمان اهل سنت هم باشد که از اهالی کرد دعوت شد. خلاصه تشکیلاتی راه افتاد، اساسنامه تنظیم شد، انتخابات صورت گرفت و رئیس و سخنگو انتخاب شدند. دورههای اول مجلس اعلی یک ساله بود و من دو یا سه دوره به عنوان رئیس انتخاب شدم. بعد آقای حکیم انتخاب شدند. هم من و هم آقای حکیم با آقا جلسات خصوصی داشتیم.»
آیتالله هاشمی شاهرودی عضو هیئتموسس و اولین رئیس مجلس اعلا بود که پس از چندی با ریاست شهید حکیم به مدت مدیدی به عنوان سخنگوی این مجلس ایفای نقش مؤثر داشت. برگزاری کنفرانس جنایات صدام از مهمترین حرکتهای مجلس اعلای عراق در دهه 60 بود که هاشمیشاهرودی نقش ویژهای در آن داشت.
اهتمام به امور آوارگان عراقی
اهتمام آیتالله شاهرودی به امور عراق و رسیدگی به معیشت و وضعیت آوارگان عراقی سبب شد که در سال 64 طی نامهای اجازه مصرف وجوهات شرعی در امور حسبیه را از امام خمینی دریافت کند. متن نامه و جواب امام خمینی بدین شرح است:
محضر شریف استاد عزیز رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت آیتالله العظمی امام خمینی روحی فداه
پس از عرض سلام و افتخار دستبوسی آن جان جانان و استاد بزرگوار، گاهی اوقات اتفاق میافتد مقداری وجوه شرعیه از بلاد عربی به اینجانب میرسد، چنانچه لطف فرموده اجازه دهید این قبیل وجوهات را صرف در امور اسلامی و کمک به برادران عراقی مستمند و یا مخارج طلاب و مبلغین عراقی بنمائیم مزید منت است. خداوند متعال وجود عزیز آن امید مستضعفان جهان و نائب بحق انبیاء و معصومین را از هر گزندی مصون و محفوظ بدارد و تا ظهور بقیةالله اعظم عمر شریف آن سرور را مستدام و پایدار گرداند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
مخلص شما سیدمحمود هاشمی
امام نیز در پاسخ مرقوم داشتند: «مجازید به ترتیبی که مرقوم داشتهاید عمل نمائید ان اشاء الله موفق باشید./ روح الله الموسوی الخمینی»
فعالیتها و مسئولیتها در جمهوری اسلامی ایران
آیتالله هاشمی شاهرودی در جمهوری اسلامی نیز مسئولیتهایی را برعهده داشتهاند که در زیر به آنها اشاره میشود.
- عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
- عضو شورای عالی سیاستگذاری حوزه
- عضو مجمع جهانی اهل بیت(ع)
- عضو مجمع تقریب مذاهب اسلامی
- ریاست قوه قضائیه در دو دوره متوالی به مدت۱۰سال
- عضو فقهای شورای نگهبان
- عضو و نائیب رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام
- عضو و نائب رئیس مجلس خبرگان رهبری
- رئیس هیئت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه
- ریاست مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی طبق مذهب اهل بيت(ع)
- ریاست مرکز الغدیر للدراسات الاسلامي در بیروت
- رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام
آثار و تألیفات آیتالله هاشمی شاهرودی
از جمله آثار و تالیفات آیتالله هاشمی شاهرودی میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
-بحوث فى علم الاصول (تقريرات درسهاى اصول شهيد صدر در 7 جلد)
-كتاب الخمس (2 جلد)
-مقالات فقهيه
-قاعده فراغ و تجاوز
-حكومت اسلامي
-جهان بينى اسلامي
-تفسير موضوعى بخشى از نهج البلاغه
-تفسير آيه «مودت ذى القربي»
-بحوث فى الفقه الزراعی
-محاضرات فى الثورة الحسينية
-الصوم، تربية و هداية
-كتاب الاجارة (2 جلد)
-کتاب الزکاة (4 جلد)
-کتاب المضاربة
-قراءات فقهیه معاصره (2جلد)
-بحثهایی پیرامون اصول فقه
-درسنامه اصول فقه
-رساله توضیح المسائل
-مناسک حج فارسی وعربی
-الصوم مسائل وردود
-پرسشها وپاسخهایی پیرامون روزه
-الصراط (اجوبه الاستفتاءات)
-کتاب الحج
-اضواء و آراء (3 جلد)
-منشور قضاء
-صحیفه عدالت (8 جلد)
کتاب البحوث به عنوان اولین اثر آیتاللههاشمی شاهرودی است. این کتاب تقریراتی بر مباحث اصول استادش سید محمدباقر صدر است که پس از تحریر، آیتالله صدر با تمجید از این اقدام آیتالله شاهرودی تقریظی بر این کتاب نوشت.