بازخوانی واکنش مراجع و علما به فاجعه 17 شهریور +اسناد
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ به دنبال فاجعه خونین 17 شهریور 1357، مراجع بزرگ هر یک با صدور اعلامیهای، این جنایت رژیم پهلوی را محکوم کردند. در این میان، همچون تمام سالهای دوران نهضت اسلامی، امام خمینی سختترین و قاطعترین واکنش را نشان دادند.
این نوشتار به بازخوانی مواضع و واکنش مراجع مطرح آن دوران به فاجعه 17 شهریور میپردازد.
واکنش امام خمینی؛ قاطعترین موضع
بلافاصله پس از قتلعام 17 شهریور، امام خمينی با صدور پيامی به ملت ايران اعلام كردند «بار ديگر شاه با دستور حكومت نظامی در تهران و ساير شهرستانهای بزرگ ايران ثابت كرد كه پايگاهی در ميان ملت ندارد.» امام اعلام حكومت نظامی را در مقابل مردمی كه دست به راهپيمايی آرام میزنند و چنان «در حد عالی شعور سياسی و دينی بودند كه ارتش را گلباران» كردند، جرم دانستند.
ایشان در اين پيام آرزو كردند كه «ای كاش خميني در ميان شما بود و در كنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی كشته میشد.» حضرت امام كشتار 17 شهريور را آشكار شدن واقعيت دولت آشتي ملی اعلام كردند كه «شاه با حكومت آشتی ملی میخواست روحانيت شريف ايران و سياسيون محترم را در كشتار خود سهيم گرداند، ولی فريب او خيلي زود برملا گرديد.» در این پیام، رهبر انقلاب ملت ایران بار ديگر از ارتش خواستند به مردم بپيوندند تا «نام خود را در تاريخ كه به سود ملت ايران به راه خود ادامه میدهد هر چه زودتر ثبت» كنند. امام خطاب به علما نیز فرمودند: «در اين موقع حساس نه تنها بايد استقامت كنيد، بلكه روحيه عالي مقاومت جامعه را هر چه بيشتر تقويت كنيد و هر چه بيشتر صفوف خود را براي مقابله با دشمن مردم ايران متشكلتر كنيد».[1]
متن کامل پیام امام از این قرار بود:
بسم الله الرحمن الرحیم؛ ملت شریف و شجاع ایران
بار دیگر شاه با دستور حکومت نظامی در تهران و سایر شهرستانهای بزرگ ایران، ثابت کرد که پایگاهی در میان ملت ندارد. اعلام حکومت نظامی در محیطی آرام- به اقرار رادیو و مطبوعات ایران که راهپیمایی با کمال آرامش در آن انجام میگرفت- نه تنها قانونی نیست بلکه جرم است و دستور دهنده آن مجرم. شاه برای به رگبار بستن مردم بیدفاع و مظلوم هیچ بهانهای را بهتر از حکومت نظامی ندید.
روزهای اخیر، تهران و سایر شهرستانهای مهم ایران برای اظهار مظلومیت و مخالفت با مجرمی که 35 سال بر مقدرات آنان سلطه دارد و جنایات و خیانتهای او در کشور و مخالفتهای او با قانون اساسی واضح است، شاهد راهپیماییهای آرام بود. اظهار مخالفت با مجرمی که تمام هستی ملت را به باد داده است، از طرف کسانی بود که در حد عالی شعور سیاسی و دینی بودند؛ به طوری که حاضر شدند ارتش را گلباران کنند ولی "دولت آشتی ملی"، آنان را به عنوان شعار بر خلاف قانون اساسی، محکوم نمود؛ و حال آنکه شعار آنان بر ضد قانون اساسی شکن- یعنی شاه- بود. شعار بر ضد رژیم تحمیلی غیر قانونی بود، اظهار مظلومیت بود ولی واقعیت این است که شاه میخواهد انتقام خود را از ملت بیدفاع بگیرد، و با صحنهسازیهای مبتذل، ملت بیدفاع را به مسلسل ببندد و نفسها را به خیال باطل خودش در سینه خفه گرداند ولی دیگر دیر شده است و ملت مظلوم و بیدار ایران آگاه گردیدهاند.
من هنوز اطلاع دقیقی از کشتگان و مجروحان در سراسر ایران ندارم؛ ولی خبرگزاریها تعداد کشتگان را به صدها نفر گزارش دادهاند و خبرهایی از ایران، این تعداد را بیش از هزار نفر میگویند. اکنون بر ملت شجاع ایران است که به هر ترتیبی که ممکن است به مجروحین بیشمار خود، خون، دوا و غذا برساند و از هر گونه کمک مالی دریغ ننماید.
چهره ایران امروز گلگون است و دلاوری و نشاط در تمام اماکن به چشم میخورد. آری این چنین است راه امیر مومنان علی و سرور شهیدان امام حسین. ای کاش خمینی در میان شما بود و در کنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی کشته میشد.
ملت ایران! مطمئن باشید که دیر و یا زود پیروزی از آن شماست. شاه با حکومت آشتی ملی میخواهد روحانیت شریف ایران و سیاسیون محترم را در کشتار خود سهیم گرداند ولی فریب او خیلی زود برملا گردید. انَّ کَیْدَ الشَّیطانِ کانَ ضَعیفآ جهان باید بداند که این است فضای باز سیاسی ایران! و این است رژیم دموکراسی شاه! و این است عمل به دین مبین اسلام در منطق شاه و دولت او!
اکنون به بهانههای پوچ دست به حبس و تبعید تازه زدهاند و میزنند. باید علما و روشنفکران ملت در زیر چکمه دژخیمان خُرد شوند تا کسی خیال آزادی به خود راه ندهد. شما ای ملت محترم ایران، که تصمیم گرفتهاید خود را از شرّ رژیم شاه خلاص گردانید و در رفراندمی که در سه و چهارم شوال در برابر ناظران سراسر جهان انجام دادید به دنیا نشان دادید که رژیم شاه جایی برای خود در ایران ندارد- چنانچه در روزنامههای خارجی هم منعکس گردید. مطمئن باشید که هیچ قدرتی نمیتواند با شما که بیدارید و بپاخاستهاید روبه شود.
ارتش وطنخواه ایران! شما دیدید که ملت با شما دوست و شما را گلباران میکند. و میدانید که این چپاولگران برای ادامه ستمگری، شما را آلت قتل برادران خود قرار دادهاند، به دیگر برادران ارتشی خود که شاه را رها کردهاند و در پشتیبانی مردم، به دشمن حمله نمودهاند بپیوندید، و بپاخیزید و نگذارید ملت شما نابود و برادران و خواهران شما به خاک و خون کشیده شوند. نام خود را در تاریخ که به سود ملت ایران به راه خود ادامه میدهد، هر چه زودتر ثبت کنید و ریشه خیانت و ظلم را بکنید.
شما ای علمای بزرگ اسلام و سیاسیون بزرگ، که از فشار شاه هراسی به دل راه نمیدهید، نشانه اعتماد و قوّت روحیه ملت هستید، و در این موقع حساس نه تنها باید استقامت کنید بلکه روحیه عالی مقاومت جامعه را هر چه بیشتر باید تقویت کنید، و هر چه بیشتر صفوف خود را برای مقابله با دشمن مردم ایران متشکل تر کنید. از خداوند متعال نصرت اسلام و مسلمین را خواهانم.
و السلام علیکم و رحمهالله و برکاته
روحالله الموسوی الخمینی
این اعلامیه تاثیر بسیاری در روحیات و مبارزات مردم داشت و باعث شد بار دیگر برای ساقط کردن رژیم پهلوی همنوا شوند. آیتالله نور مفیدی درباره تأثیر پیام امام بر روحیه انقلابیون میگوید: «وقتی که اطلاعیه حضرت امام صادر شد، واقعا همه را مخصوصا آدمهای نیمه جان را دوباره تکان داد. چون کشتار 17 شهریور به منظور در هم کوبیدن نهضت و قیام اسلامی مردم برای همیشه بود. به طوری که متأسفانه اثر مایوس کننده آن حتی روی برخی انقلابیون هم مؤثر واقع شده بود، اما اعلامیه حضرت امام بعد از این حادثه همه را جانی دوباره بخشید و زنده کرد و به حرکت واداشت.»
واکنش آیات گلپایگانی و مرعشی
آيتالله گلپايگانی نیز با انتشار نامهای سرگشاده به شريفامامي اخطار كرد كه «اين گونه برابر شدن با امواج احساسات مردم ناراضي موجب مصايب عظيمتر و خطرات بزرگتر براي مملكت است«. ایشان تأكيد كرد كه «اعلام حكومت نظامی و جوی خون راه انداختن هيچ دردي را دوا نخواهد كرد».[2] آيتالله گلپايگانی با نامهای به مهندس رياضی رئيس مجلس شورای ملی به نمايندگان اخطار كرد كه رأی به چنين دولت جنايتكاری خيانت به ملت است.
آيتالله گلپايگانی علاوه بر نامههای فوقالذكر اطلاعيهای صادر كرد و اعلام کرد كه «فاجعه خونين كشتار بیرحمانه ديروز تهران مملكت را غرق در عزا و مصيبت ساخت» وی در اين اطلاعيه حكومت نظامی را «خلاف تمام قواعد بينالمللی و ابتدايیترين حقوق بشری» خواند.
آيتالله مرعشي نیز با صدور اطلاعيهای اعلام كرد: «بار ديگر هيئت حاكمه ايران دست از آستين ظلم به در آورده، صدها مردم ستمديده و شريف ايران را به ضرب گلوله در تهران مقتول و مضروب و مجروح كرد». وی بار ديگر خواست خود را مبنی بر «اجرای احكام شرعيه و برقراری عدالت و بازگشت هر چه زودتر حضرت آيتالله خميني» مورد تأكيد قرار داد.
مواضع دوگانه شریعتمداری
در حالی که مراجع و علما، موضع قاطعی نسبت به جنایت رژیم پهلوی در میدان ژاله داشتند، سید کاظم شریعتمداری همچون گذشته، مواضعی دوگانه اتخاذ کرد و این مواضع، چند روز قبل از فاجعه 17 شهریور بروز و ظهور یافت.
پس از راهپیمایی روز 13 شهریور، مصادف با عید فطر، نیروهای انقلابی کوشیدند مبارزات مردم را نظم داده و راهپیمایی مشابهی در روز 16 شهریور تدارک ببینند. [3] آيتالله بهشتی در جامعه روحانيت استدلال كرد كه بعد از راهپيمايی عيد فطر حالا كه مردم آمدند نبايد در اين حركت مردمي فترت ايجاد شود.[4]
با اين حال، جامعه روحانيت و مراجع و علما در اين تصميمگيری دچار اختلاف نظر شدند. در جامعه روحانيت تهران عدهای اعلام كردند كه روز 16 شهريور عزاي عمومي و راهپيمايي در سرتاسر كشور است و عدهای نيز با صدور اطلاعيهای اعلام كردند فقط عزای عمومی است.
در این بین سیدکاظم شريعتمداريی براي جلوگيري از اعلام عزای عمومي دست به كار شد، به گزارش ساواك فردي به نام مجتبی اراكی با آيتالله نجفی و آيتالله گلپايگانی تماس گرفت، آنها «متفقاً عدم اطلاع خود را در مورد تعطيل بودن روز مذكور به آگاهي مجتبي اراكي رساندند. متعاقباً آيتالله شريعتمداري بدون مشورت با ساير آيات مطلبي جهت درج در جرايد كشور تهيه و از طريق راديو و تلويزيون هم خبر مذكور پخش گرديد.»[5]
آيتالله گلپايگاني و نجفي كه از اعلاميه تهيه شده توسط آيتالله شريعتمداري و سوءاستفاده دولت ناراحت شده بودند، آن را تكذيب كردند. آيتالله نجفي اعلام کرد درباره تعطيل روز پنجشنبه اعلاميهای صادر نكرده و مطالبی كه از قول او در مطبوعات و راديو در اين زمينه درج و يا گفته شده حقيقت ندارد.[6]
چند روز بعد و پس از کشتار مردم در میدان ژاله، ابعاد فاجعه چنان وسیع و گسترده بود که سید کاظم شريعتمداري نیز اقدام به صدور اطلاعیه کرد. وی در این اطلاعیه «فاجعه دردناک روز جمعه را در تهران به عموم ملت مسلمان مخصوصاً به خانوادههای داغديده» تسليت گفت و از مردم خواست برای بهانه ندادن به دست دستگاه «عزای عمومي را در نهايت آرامش و متانت در خانههای خود برگزار كنند.»
در عین حال اسناد دیگری وجود دارد که نشاندهنده موضع متفاوت شریعتمداری نسبت به وقایع 17 شهریور است. در مجموعه اسناد مربوط به شریعتمداری، چند بولتن ویژه مربوط به سال 1357 دیده میشود. در یکی از این بولتنها سندی با عنوان «نتیجه ملاقات و مذاکرات با آیتالله سید کاظم شریعتمداری در تاریخ1 مهر 1357» به چشم میخورد که تنها چند روز بعد از فاجعه 17 شهریور ثبت شده است.
براساس این سند، شریعتمداری، ابتدا به محمدرضا پهلوی سلام رسانده و اظهار امیدواری میکند که اعلیحضرت در مقابل مشکلات شکیبایی بیشتری داشته باشد تا مشکلات بر وفق مراد ایشان حل شود. سپس درباره خط مشی خود اظهار میدارد: «من برای حفظ تاج و تخت و رژیم، متکی به قانون اساسی شدهام و راه میانه را برگزیدهام تا ابتکار عمل به دست تندروها نیفتد. اگر مرا در مسیر کاملا موافق [با رژیم] احساس کنند، دیگر نمیتوانم مانند سدی در مقابل تندروها عمل کنم. من باید ترتیبی دهم که مرا قبول کنند، و لذا برای جلب گروهها و افکار عمومی در داخل و خارج کشور میاندار شدم و اگر چنین نمیکردم، تندروها مملکت را از بین میبردند.»
در ادامه این سند با توجه به نظر شریعتمداری درباره برقراری حکومت نظامی آمده است: «برقراری حکومت نظامی کار با ارزش و مفیدی بود و باید باقی بماند. من صریحا میگویم به عرض اعلیحضرت برسانید و به نخستوزیر هم بگویید هر چه میتوانید مدت فرمانداری نظامی را طولانیتر کنید.»
بدین ترتیب سیدکاظم شریعتمداری در خفا همراهی و هماهنگی خود را با رژیم پهلوی که در 17 شهریور آن جنایت مهیب را مدیریت کرده بود نشان میداد.
پینوشتها:
1- صحيفه امام، ج 3، صص 459ـ 461
2- اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1374، ج 1، ص 507
3- خاطرات و مبارزات شهيد محلاتي، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، ص 94