گذری بر حیات علمی، سیاسی و اجتماعی حجتالاسلام مرتضی اشرفی شاهرودی
پایگاه مرکز اسناد انقلاب
اسلامی؛
تولد، تحصیل و تدریس
حجتالاسلام مرتضی اشرفی شاهرودی فرزند مرحوم آیتالله العظمی آقا شیخ بزرگ اشرفی در شب پنجم شعبان 1352 قمری مطابق با 1312 شمسی در نجف اشرف به دنیا آمد. در یک سالگی به اتفاق خانواده از نجف اشرف به مشهد مقدس مهاجرت کرد و در فاجعه مسجد گوهرشاد در سال 1314 که منجر به دستگیری و تبعید جمعی از علما شد، به اتفاق پدر به وطن اصلی خود یعنی شاهرود بازگشته و در آنجا اقامت کردند.
وی سالهای طفولیت را در مکتبخانههای
قدیمی به فراگیری و روخوانی قرآن مجید و کتب متعارف آن ایام سپری کرد و در سن 7
سالگی راهی مدرسه ملی نصرتی و پس
از 2 سال به دبستان دولتی منتقل شد و تا پایان تحصیلات ابتدایی را در آن مدرسه
گذراند.
پس از آن به دلیل علاقه به علوم دینی، قدم در حوزه علمیه گذاشت. دروس ادبیات را نزد مرحوم ادیب نیشابوری و سطوح را در
محضر حاج
میرزا احمد مدرس یزدی، آقا
شیخ هاشم قزوینی، حاج میرزا حسین فقیهسبزواری، شیخ
مرتضی قلعهنوری و در
خلال همین اوقات حکمت و فلسفه را نزد مرحوم میرزا جواد تهرانی و
آقا شیخ سیفالله عیسی فرا
گرفت. از سال 1333 شمسی در درس فقه و اصول آیتاللهالعظمی میلانی شرکت
کرد. پس از آن برای ادامه تحصیلات دروس عالیه فقه و اصول عازم حوزه علمیه نجف اشرف شد.
در نجف اصول را پای درس آیتالله آقا میرزا
باقر زنجانی فرا گرفت و مدتی از محضر آیتالله العظمی خوئی در محاضرات اصولیه
برخوردار بود. در فقه از محضر آیات عظام آقا سیدمحمود شاهرودی،
حاج قاسم خوئی، حاج حسن بجنوردی و
آقا شیخ حسین علی بهره
برد.
با هجرت امام خمینی از ترکیه به نجف
اشرف پای درس ایشان نشست و در مباحث متعددی از جمله بحث ولایتفقیه افتخار شاگردی
امام را کسب کرد. همزمان نیز به تدریس
برخی دروس در حوزههای علمیه نجف پرداخت. وی اجازه اجتهاد خود را از محضر آیتالله
العظمی خوئی، آیتالله بجنوردی و آیتالله سید عبدالاعلی سبزواری گرفت.
ارتباط با امام خمینی در نجف
حجتالاسلام اشرفی شاهرودی که از شاگردان مراجع مختلف در نجف بود و در جریان مراودات علما قرار داشت میگوید حوزه عملیه نجف از همان ورود امام خمینی استقبال عظیمی از ایشان کرد. وی میگوید: «رفتوآمدها از حوزه نجف و بیوت مراجع عظام به کربلا جهت ملاقات و تشرف به زيارت امام و تقاضاي اقامت ایشان در نجف اشرف مرتباً ادامه داشت. تا پس از يک هفته در ميان استقبال با عظمت حوزه علميه راهي نجف اشرف شدند. منظره اشتياق عجيبي در برداشت. امام بزرگوار به احترام مستقبلين در همان بيابان رملي نزول اجلاس فرمودند و مستقبلين را مورد تفقد قرار داده و سپس در انبوه استقبال با شکوه وارد نجف اشرف و مستقيماً از درب مقابل ايوان طلا مشرف به زيارت اميرالمؤمنين(ع) شده بود. سپس در منزلي که آقاي شيخ نصرالله خلخالي در فاصله 300 متري درب قبله حرم مطهر اميرالمؤمنين(ع) تهيه نموده بودند نزول اجلاس فرمودند و مراجع و آيات عظام، مدرسين و اعلام و طلاب حوزه فوج فوج به محضر ايشان میشتافتند. نجف و حوزه علميه بالاترين سعي و همت خود را در تجليل از مقام شامخ آن بزرگوار به عنوان يک مرجع ديني، يک زعيم عالي قدر، يک مجاهد نستوه، يک مرد خدا، يک معلم روح و روان به کار انداخت.»
با اخراج ایرانیها از عراق توسط رژیم بعث، طلاب ایرانیها مجبور به ترک عراق میشوند که با دستور امام خمینی مهاجرت طلاب متوقف میشود. مرحوم اشرفی شاهرودی که خود از نزدیک شاهد ماجرا بود در این رابطه میگوید: «وقتی که بعثیها علیه ایرانیها شدت عمل به خرج دادند به همین جهت بعثیها نگران شده بودند. یادم هست یک شب بعد از نماز مغرب و عشاء به فاصلهای ما بیرون رفتیم و دیدیم که سه چهار نفر از بعثیها با یک قیافههای جهنمی خاصی آمدند. از کسی سؤال کردم چه خبر شده است؟ گفت اینها آمدند خصوصی با امام ملاقات کنند، امام قبول نکرده است. فرموده است ما در همان بیرونی ملاقات میکنیم و با کسی ملاقات خصوصی نداریم.
یک شیخ پاکستانی که
هم ایرانی و هم عراقی را خوب صحبت میکرد مترجم بود. بعثیها بعد از طی تعارفات
اصلی به عربی گفتند که حضرت رئیس (یعنی صدام) سلام رساندند و تقاضا کردند که این لشکر زیادی که از ایران سر مرز آمدند شما تلگراف کنید که برگردند. مطالب را مترجم که گفت
آقا بدون اعتنا یک کلمه فرمودند: نخیر! ما این کار را نمیکنیم. اینها که توقع
نداشتند امام این چنین بیاعتنایی کرده و حرف آنها را رد کند. زمین زیر پای اینها
بند نمیشد. امام هم که حاضر به جلسه خصوصی با اینها نشده بودند.
آن مترجم پاکستانی خواست که به تعارف
بگذراند. امام فرمودند: چرا حقیقت را نمیگویی؟ خوب برای اینها ترجمه کن. چون
امام گرچه تکلم عربی کامل نداشت اما عربی را کاملاً میفهمید. تا خواستند چون و
چرا کنند امام بدون اعتنایی بلند شد و فرمود: یا الله و حرکت کرد و به طرف حرم رفتند. من
حدود 20 مرجع دیدم ولی چنین شجاعتی که از امام دیدم در کسی ندیدم.»
مهاجرت به شاهرود
حجتالاسلام اشرفی شاهرودی با رحلت پدر در
سال 1353 به شاهرود بازگشت و برای همیشه در آن دیار ماندگار شد. پس از ورود به
شاهرود و با تقاضای اهل علم و طلاب مشغول بحث و تدریس علوم دینی شد.
علاوه بر این، همراهی با مبارزات انقلابی و رسیدگی به وضع اجتماعی و اقتصادی مردم از دیگر فعالیتهای وی در این مدت مدید بود. در همین راستا و در فرودین سال 1357 در سفری به عتبات عالیات به دیدار امام نیز میرود که بطور جالب توجهی با پیشبینی امام خمینی درباره آینده رژیم پهلوی مواجه میشود.
وی درباره این دیدار میگوید: «فروردین 57 به
نجف مشرف شدم و بعد به خدمت امام رفتم که در اندرونی نشسته بودند. چون مرحوم آقا
مصطفی به رحمت خدا رفته بود رفتم برای عرض تسلیت. فرمودند که شما از ایرانآمدهاید؛ چه خبر؟ گفتم آقا قم و تهران مثل شهر جنگی بود چون هر شب بعد از نماز شعار "مرگ بر شاه، مرگ
بر شاه" از همان اول در قم شدت داشت. تهران هم همین شعارها بود و وضع مثل شهرهای جنگی
بود. ایشان فرمودند اینها بیخود معطل هستند؛ هر چه هم زودتر بروند برای خودشان
بهتر است، باید بروند. خدا را شاهد میگیریم ما باور نمیکردیم، تعجب میکردیم با
آن همه تانک و تجهیزات و لشکرهایی که دارند آقا میگویند باید بروند.»
مرحوم حجتالاسلام اشرفی شاهرودی در بحبوحه انقلاب اسلامی همراه با علما
و روحانیت شاهرود از جمله آیتالله توحیدی در ساماندهی مبارزات و جریانات منجر به
پیروزی انقلاب اسلامی نقشآفرینی کرد. راهپیمایی مردم شاهرود در روز عاشورا و اربعین سال
1357 که با دعوت علما از جمله مرحوم اشرفی شاهرودی برگزار شده بود از مهمترین
تظاهراتهای ضد رژیم پهلوی در شاهرود بود.
با ورود امام خمینی به ایران در بهمن 57 اولین کاروان
میثاق با امام امت از شاهرود به سرپرستی حجتالاسلام اشرفی شاهرودی به تهران آمد. در
همان دیدار با امام بود که حضرت امام خطاب به استاد مطهری فرمودند: "آقای
اشرفی مورد اعتماد ماست."
مرحوم اشرفی شاهرودی در ایام پیروزی
انقلاب اسلامی در تشکیل کمیته و مدیریت امور نهادهای انقلابی شاهرود نقش بسزایی داشت. وی
تلاش بسیاری در جهت تثبیت نهادهای تازه تأسیس همچون کمیتهها، دادگاههای انقلاب،
تبلیغات اسلامی، جهاد سازندگی، سپاه پاسداران و ... در شاهرود داشت.
خدمات علمی و اجتماعی
حجتالاسلام شرفی شاهرودی در کسوت امامجماعت مسجد جوادالائمه محل رجوع بسیاری از مردم و مستضعفین بود. وی سالهای متمادی به
عنوان نماینده مراجع و علما از جمله امام خمینی و آیتالله العظمی خوئی به رتق و
فتق امور شهر میپرداخت.
همچنین به مدت چندین سال سرپرستی حوزه
علمیه شاهرود و موسسه تعلیمات امام صادق(ع) و حوزه عملیه خواهران شاهرود را بر
عهده داشت. از جمله دغدغههای آیتالله اشرفی پا گرفتن نهادهای آموزشی از جمله
دانشگاهها و موسسات آموزش عالی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود.
مرحوم اشرفی شاهرودی عمر پربرکت خود را در گسترش و ترویج معارف دینی، خدمات علمی و اجتماعی در شاهرود صرف کرد که حاصل آن در حوزههای علمیه، دانشگاهها و خدمات اجتماعی آن دیار مشهود است.