روایتی از وحدت شیعه و سنی برای مبارزه با رژیم پهلوی در بندرعباس
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ "وحدت" کلیدواژهای است که همواره بر آن تاکید میشود. در این میان وحدت شیعیان و اهل سنت امری ضروری است که بزرگان شیعه و سنی بر آن تاکید داشتهاند. این مهم در اندیشه و عمل امام خمینی، بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی نیز به روشنی دیده میشود.
به عنوان نمونه در سندی از ساواک که مربوط به سال 1343 است، مامور مخفی رژیم پهلوی از دستور امام خمینی مبنی بر وحدت اهل تسنن و شیعیان گزارش میدهد و عنوان میکند: «از طرف آيتالله خمینی دستورات مکرری به آخوندها صادر شده تا موجبات نزدیکی آخوندهای سنی و شیعه را فراهم و [به] شیعیان هم تذکر بدهند از توهین به مقدسات اهل تسنن خودداری نمایند.»
این راهبرد چه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و چه پس از آن، باعث نزدیکی و پیوند و اتحاد شیعه و سنی شد به طوری که در دوران طاغوت ، شیعیان و اهل سنت بارها در یک صف متحد، به مبارزه با رژیم پهلوی پرداختند.
در این رابطه میتوان با رجوع به خاطرات، موارد فراوانی یافت. حجتالاسلام احمد سالک که در دوران نهضت اسلامی بارها به نقاط مختلف کشور سفر کرده بود، در جریان یکی از سفرهای تبلیغی خود به بندرعباس شاهد وحدت شیعیان و سنیان در مبارزه با رژیم پهلوی بود. وی در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است میگوید: به درخواست آقاى متين ـ از علماى بندرعباس ـ بايد به بندرعباس میرفتم تا در مسجد فاطميه بندرعباس سخنرانى کنم.
پس از هماهنگىهاى اوليه كه براى عزيمت من به بندرعباس صورت پذيرفت، تصميم گرفتم به صورت شهر به شهر به بندرعباس بروم تا مورد ظن و گمان ساواك قرار نگيرم. به همين دليل ابتدا از قم به وسيله اتوبوس به اصفهان رفتم و از آنجا بلافاصله با اتوبوسى ديگر به سمت يزد حركت کردم و از آنجا به وسيله يك كاميون به كرمان رفتم. پس از رسيدن به كرمان توقف كوتاهى در مدرسه علميه آن شهر داشتم و از آنجا به وسيله اتوبوس به سمت بندرعباس حركت نمودم.
پس از اذان صبح به اتفاق خادم مسجد كه منتظرم بود، به منزل آقاى متين رفتيم. سپس شروع به ارزيابى از وضعيت شهر، مردم، حضور اهل تسنن، دستگاهها و حضور ساواك و مقامات امنيتى و پليس و در آنجا نمودم، بهخصوص كه بزرگترين مفتى اهل سنت در آنجا بود و از طرفى شهر بندرعباس به دليل بندرى بودن، حساسيت ويژهاى براى رژیم داشت و عوامل قدرتهاى بزرگ از جمله اسرائيل و آمريكا در اين مناطق حضور و تردد داشتند.
در طول مدتى كه آنجا بودم با تعدادى از علماى اهل سنت هم آشنايى پيدا كردم، كه اين امر باعث شده بود همدلى و هماهنگى بين اهل سنت و ساير مردم آن منطقه به وجود بيايد.
اقدام بعدى كه براى ما قابل توجه بود و مىتوانستيم حركتهاى خوبى را صورت دهيم اين بود كه بتوانيم زمينه برگزارى تظاهراتى را در سطح شهر بندرعباس فراهم كنيم. براى همين امر مشورتهاى زيادى انجام داديم و افراد مختلفى را ديديم تا اينكه روزى را براى برگزارى تظاهرات عليه رژیم پهلوی، تعيين و به مردم اعلام كرديم.
خوشبختانه با حضور پرشكوه اهل سنت و شيعه و علماى اهل سنت و مفتى آنها، به سمت مسجد گلوبندك حركت كرديم. من در آنجا در حضور همه علماى سنى و شيعه سخنرانى شديدى عليه رژيم پهلوی كردم و از آنجا كه رژيم اين مسائل را پيشبينى كرده بود، تعداد زيادى از نيروهاى امنيتى و پليس را جمع نمود كه ما را در محاصره داشتند.