برگی از خاطرات آیتالله مهدوی کنی؛
فضای سياسی حوزه علمیه قم در سال 1327/ "بایکوت" تشییع جناره رضاخان توسط علما و طلاب قم
آیتالله مهدوی کنی میگوید: با توجه به فعاليتهای سياسی در قم و جوّی كه پيدا شد هيچ يک از آقايان مراجع حاضر نشدند در تشييع جنازه رضاشاه حاضر بشوند و يا نماز بخوانند. فقط با عجله جنازه را به قم آوردند طوافی دادند و بردند.
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آیتالله محمدرضا مهدوی کنی از مبارزین نهضت اسلامی است که سالها در خط مقدم مبارزه با رژیم پهلوی حضور داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به عنوان یکی از مسوولین نظام در کمیتههای انقلاب اسلامی، نخستوزیری، شورای نگهبان و مجلس خبرگان رهبری به خدمت به نظام و مردم همت گماشت.
او در سال 1327 و در 17 سالگی به منظور فراگیری تحصیلات حوزوی به قم رفت. این هجرت زمینه آشنایی با مسائل سیاسی روز را برای او فراهم کرد. وی خاطرات بسیار جالبی از این روزها دارد.
او در سال 1327 و در 17 سالگی به منظور فراگیری تحصیلات حوزوی به قم رفت. این هجرت زمینه آشنایی با مسائل سیاسی روز را برای او فراهم کرد. وی خاطرات بسیار جالبی از این روزها دارد.
آیتالله مهدوی کنی در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده است درباره فضای سیاسی قم در سال 1327 و نقش فدائیان اسلام در سیاسی شدن حوزه علمیه میگوید: در سال 1368 هجری قمری يا 1327 هجری شمسی، برای ادامه تحصيل به حوزه علميه قم مهاجرت كردم. در آن زمان آيتالله بروجردی در قم تشريف داشتند و آيتالله سيد ابوالحسن اصفهانی از دنيا رفته بودند.
اوائل كه وارد قم شدم مسائل سياسی در حوزه مطرح نبود، ولی با ظهور فدائيان اسلام به تدريج زمينهاش فراهم شد. در قم میشنيديم كه نواب صفوی به تهران آمده، كسروی كشته شده و هژير را ترور كردهاند و مسائل ديگر را سامان دادهاند. اينها خصوصاً در ميان طلاب جوان مطرح بود.
در آن ايام موضوع آوردن جنازه [رضاخان] پهلوی مطرح شد، میخواستند جنازه وی را از مصر به ايران منتقل كنند و مراسم تشريفات و تجليل به جای آورند. براي تطهير رضاشاه بنا بود كه جنازه را به قم بياورند و يكي از آيات بر او نماز بخواند و در قم به خاک بسپارند يا پس از نماز در شهر ری دفن كنند.
از كسانی كه در مخالفت با اين جريان (مسئله نماز و تجليل از رضاخان در قم) وارد ميدان شد و شديداً فعاليت كرد نواب صفوی و ديگر برادران فدائيان اسلام بودند كه سخنرانیهای زيادی در مدرسه فيضيه كردند. در همين جريان بعضي از افراد مانند مرحوم آقا سيد هاشم حسينی را دستگير و به خرمآباد تبعيد كردند.
با توجه به فعاليتهای سياسی در قم و جوّی كه پيدا شد هيچ يک از آقايان مراجع حاضر نشدند در تشييع جنازه رضاشاه حاضر بشوند و يا نماز بخوانند. فقط با عجله جنازه را به قم آوردند طوافی دادند و بردند.
علما و طلاب نيز طبق تصميم قبلی از مدرسهها و خانهها بيرون نيامدند و در تشييع شركت نكردند. طبق نقل، هيچ يک از روحانيون حتی يک طلبه هم در تشييع ديده نشد. نقل میكردند در آنجا فقط يک مشت زيارتنامهخوانهای حرم بودند كه بهعنوان علمای قم به آنجا آورده بودند ـ كه اينها در اطراف صحن حضور داشتند ـ منظور آنها اين بود كه بگويند عدهای از طلبهها و علما در آنجا حضور داشتند؛ ولي واقعيت اين است كه مراسم [تشييع] جنازه رضاشاه به حدی بايكوت شده بود كه اگر يک طلبه از گوشه و كنار قم میخواست برای تماشا هم برود جرأت نداشت.
اجمالاً از آن زمان فعاليتهای سياسی در حوزه كمكم رونق پيدا كرد و سردسته اين حركت هم فدائيان اسلام و طلبههايی بودند كه در قم هوادار آنها بودند.