اهداف پنجگانه رضا خان از کشف حجاب
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در حافظه تاریخی ایرانیان، روز 17 دیماه 1314، به عنوان یکی از ننگینترین روزهای تاریخ سلطنت پهلوی ثبت شده است. در این روز رسما قانون منع حجاب در ایران اجرا شد. جدا از این که اعمال سیاست کشف حجاب توسط رضاخان چه آثار و نتایجی به دنبال داشت، هدفشناسی این اقدام استعماری نیز حائز اهمیت است. از این رو، این نوشتار میکوشد به این پرسش پاسخ دهد كه اهداف رضاخان و دول استعماری از اعمال سیاست كشف حجاب در ایران چه بود؟
1- دینزدایی و مبارزه با اسلام
رضاخان پیش از رسیدن به قدرت، به شدت تظاهر به دینداری كرده و حتی در مراسم مذهبی و عزاداری حاضر میشد؛ این رفتار او تا هنگامی كه به تاج و تخت سلطنت دست یافت همچنان ادامه داشت. با تثبیت قدرت رضاخان، آرام آرام سیاستهای ضدمذهبی وی به اجرا در آمد. از این زمان به بعد رضاشاه كه تجددگرایی و تضعیف ارزشهای دینی را سرلوحه برنامههای خود قرار داده بود، طی اقداماتی، مخالفت عملی خود را با اسلام و فرهنگ و سنن اسلامی جامعه آغاز كرد.
از جمله این اقدامات میتوان به حضور روز افزون میسیونهای مذهبی، تأسیس مدارس جدید به سبك غربی، تأسیس كانونها و انجمنهای روشنفكری، تغییر نظام آموزشی، اجباری كردن استفاده از كلاه شاپو، صدور قانون متحدالشكل كردن البسه، و سرانجام كشف حجاب بانوان و ترویج بیقیدی در میان زنان، جلوگیری از حضور زنان با حجاب در پارك ها، سینماها، تئاترها، هتلها و سایر مراكز عمومی اشاره كرد.
یکی از اهداف رضاخان در تحمیل سیاست کشف حجاب، مبارزه با دین بود چرا که در دین اسلام حجاب به عنوان پرده و عفاف زن شناخته میشود. از بین بردن این پرده، یکی از راههای مبارزه با اسلام در نظر رضاخان بود.
2- مقابله با روحانیون
تضعیف نهاد روحانیت یكی دیگر از اهداف رضاشاه در زمینه دینزدایی از جامعه ایران بود. برای یك دولت مطلق همچون رژیم پهلوی ایفای نقش مرجعیت جامعه از طرف نهادی غیر از رژیم، قابل پذیرش نبود. رضاخان دادگستری را مستقل از روحانیت بنیان نهاد، اوقاف را از دست آنان خارج كرد و با تغییر نظام آموزشی، مراكز آموزشی را از حوزه تسلط روحانیت خارج ساخت.
بر همین اساس میتوان گفت، اصلیترین هدف رضاخان از تغییر سبك لباس پوشیدن ایرانیان كه كشف حجاب نیز شامل آن میشد، كاستن از نفوذ نیروهای مذهبی در بین مردم و تضعیف نهاد روحانیت بود. چنانچه مخبرالسلطنه هدایت میگوید: «ظاهرا قصد از تغییر لباس از بین بردن لباس اهل علم [علما] است.»[1]
ویلیام سولیوان، آخرین سفیر آمریكا در ایران نیز در كتاب خاطرات خود مینویسد:«رضاشاه در اواخر دوران سلطنت خود بیش از پیش فریفته تمدن غربی شد و هرچه به تمدن غربی نزدیكتر میشد بیشتر از روحانیت فاصله میگرفت. رضاشاه به وعدههای خود در مورد اجرای مفاد قانون اساسی 1906 هم عمل نكرد و چون با مقاومتهایی از طرف روحانیون مواجه شد تصمیم به مقابله با آنها گرفت. یكی از موارد اصلی این مقابله و معارضه، مسئله حجاب بود»[2] بدین ترتیب، میتوان یکی از هدفهای رضاخان از كشف حجاب را به حاشیه راندن نیروهای مذهبی دانست.
3- ایجاد وابستگی فرهنگی
مبارزه با حجاب اسلامی زنان مسلمان در كشورهای اسلامی، همواره منشأ بیرونی داشته است. این پدیده، تهاجم استعماری با هدف مسخ هویت اسلامی مردم، ایجاد انشقاق و جدایی در میان ملل مسلمان، ترویج فرهنگ غرب، رواج ابتذال در جوامع اسلامی و نهایتاً انهدام اساس استقلال مسلمانان بوده است. یكی از اهداف طرح کشف حجاب هم وابستگی فرهنگ ایرانی به فرهنگ غربی بود كه این مسئله بیش از آنكه آزادی را تضمین كند وابستگی فرهنگی را برای كشور به ارمغان میآورد.
رضاخان كه ریشهدار بودن تفكر دینی و مبانی ارزشی حاكم بر جامعه ایرانی را مانعی جدی بر سر راه تئوریزه كردن دیكتاتوری خود میپنداشت، پس از تنها سفر خارجیاش به تركیه در 12 خرداد 1313، بیش از اندازه تحت تأثیر اقدامات غربگرایانه آتاتورك، دیكتاتور تركیه قرار گرفت، به طوری كه مخبرالسلطنه هدایت (مهدی قلیخان) كه در آن زمان رئیسالوزرا بود در كتاب خاطرات و خطرات مینویسد :«كشف حجاب سوغات تركیه بود كه پهلوی به ایران آورد.»از این رو رضاشاه پس از بازگشت به ایران عزم خود را برای غربی شدن جامعه ایرانی جزم كرد و مدعی آن شد كه اگر مردم لباس متحدالشكل بپوشند، كلاه پهلوی بر سر بگذارند و نسبت به تقیدات دینی سستی نشان دهند متمدن خواهند شد و زنان هم با کنار گذاشتن حجاب مسیر ترقی را خواهند پیمود.
4- سوق دادن اجتماع به سمت غرب
رضاخان نگاهی كاملاً سطحی به تمدن غرب داشت و گمان میكرد با تغییر و تحول ظاهری در مردم، كشور در مسیر ترقی و پیشرفت قرار میگیرد. صدرالاشرف (محسن صدر) در خاطرات خود نقل میکند: «بعد از مسافرت به ترکیه رضاشاه اظهار داشت: ما باید صورتا و سنتا غربی بشویم...»
علی اکبر سیاسی هم هدف رضاخان در ماجرای کشف حجاب را اینگونه تبیین میکند: «به نظر ما، دلیل اصلی این سیاست و این که اروپایی شدن ایرانی به یک مشکل اجتماعی عمده تبدیل شده، این است که احساس میشد که تقلید از ظاهر اروپاییان حتما به پذیرش عقاید اروپایی کمک خواهد کرد؛ و ایرانی، با رها کردن قبای بلند، عبا، کلاه بی لبه، و همه آنچه به نظر میرسید مأمنی برای سنت گرایی باشد، حتما تسلیم پیشروی تمدن غربی خواهد شد و از آن پس خود را بدون شرم یا اجبار به دست آن خواهد سپرد. و به واقع هم به نظر میرسد که او با پوشیدن کت کوتاه و کلاه لبهدار راحتتر به سوی ترقی و تجدد حرکت خواهد کرد.» [3]
این نگاه كه البته روشنفكرانی مانند حكمت و تیمورتاش آن را القا میكردند، آنقدر مقلّدانه بود كه مخبرالسلطنه هدایت، از كشف حجاب به عنوان تمدن "بولوارها" یاد كرده و آن را نمونه تقلید ظاهری از غرب میداند و میگوید:«روزی به شاه عرض كردم، تمدنی كه آوازهاش عالمگیر است، دو تمدن است، تمدنی كه مفید است و قابل تقلید، تمدن ناشی از لابراتوارها و كتابخانههاست. یكی هم تمدن بولوارها. گمان كردم به این عرض من توجهی فرمودهاند، آثاری كه بیشتر ظاهر شد تمدن بولوارها بود كه به كار لالهزار میخورد و مردم بیبندوبار خواستار آن بودند».[4]
5- رواج فساد در جامعه ایرانی
یكی از مهمترین اهداف از اجرای سیاست كشف حجاب، گسترش فساد و رواج بیبندوباری در جامعه بود. این موضوع مدتها از سوی استعمارگران دنبال میشد. به عنوان مثال همفر، جاسوس معروف انگلستان در كشورهای اسلامی كه از فعالان رواج فرهنگ غربی در میان ملل مسلمان بود در اوایل قرن دوازدهم دراینباره به وزارت مستعمرات بریتانیا پیشنهاد كرده بود:«لازم استبه هر وسیلهای كه شده زن مسلمان را از حجاب اسلامی خارج كرد و بیحجابی را در بین مسلمانان رایج نمود و ابتدا با این توجیه كه حجاب از عادتهای دوره خلفای عباسی بوده و ریشه در اسلام ندارد، زنان مسلمان را تشویق كنیم از حجاب دست بردارند. بعد از آنكه زنان مسلمان از حجاب بیرون آمدند، جوانان را نسبت به آنان تشویق و تحریك كنیم تا بین آنان فساد ایجاد شود.برای اجرا باید اول سعی كرد زنان غیرمسلمان در كشورهای اسلامی را از حجاب خارج كرد تا زنان مسلمان نیز از آنان پیروی كنند.»وی كه مأمور اعزامی وزارت مستعمرات انگلیس به كشورهای اسلامی بود، از بیحجابی و برداشتن حجاب زنان و رواج بیبندوباری به عنوان یكی از مؤثرترین روشها در مبارزه با استقلال ملتهای مسلمان یاد كرده است.[5]
موارد متعددی از این قبیل اقدامات استعمارگرانه برای به فساد كشیدن زنان مسلمان در میان مستشرقان غربی به چشم میخورد. به عنوان نمونه،"فرانتس فانون"، كشف حجاب را به شكستن مقاومت زنان مسلمان تعبیر میكند.
از این رو میتوان گفت اهداف غرب و رضاخان در حجاب زدایی، نه تنها آزادی زنان نبود، بلکه میکوشیدند از این دریچه، زنان و جامعه ایرانی را به سمت فساد، دین ستیزی، سکون و ایستایی پیش ببرند.
پینوشتها:
1- مهدی قلی هدایت، خاطرات و خطرات، تهران: شركت چاپ رنگین، ص 448.
2- ویلیام سولیوان، ماموریت در ایران، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، ص 52.
3- تورج اتابکی، تجدد آمرانه، تهران: ققنوس، ص 208
4- مهدی صلاح، كشف حجاب: زمینهها، پیامدها و واكنشها، تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ص 406.
5- تغییر لباس و كشفحجاب به روایت اسناد، تهران: مركز بررسی اسناد تاریخی، ص 73.