اولین شهید 19 دی چگونه به شهادت رسید؟/ روایتی از وضعیت مجروحین قیام 19 دی در بیمارستانها
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ بازخوانی خاطرات و روایتهای ناظرین و شاهدین وقایع 19 دی 1356، ضمن نشان دادن دلاوریها و پایمردیهای مردم ایران، اوج ددمنشی و جنایتپیشگی رژیم پهلوی را نیز نشان میدهد.
آنچه در ادامه میآید، روایت سه تن از شاهدین وقایع 19 دی قم است که در کتاب «حماسه 19 دی قم 1356» منتشر شده است.
اولین شهید 19 دی چگونه به شهادت رسید؟
حجتالاسلام محسن رفیعی، از طلاب حاضر در قیام 19 دی، درباره وقایع آن روز قم میگوید: «وقتى جمعيت به ميدان بيمارستان رسيد و گروهى از ايشان هم به طرف خيابان ارم و حرم مطهر در حركت بودند، ناگهان متوجه تيراندازى از طرف رژيم شديم.
يكى از برادران فرياد زد: تير هوائى است متفرق نشويد! ولى فورآ تيرهاى ديگرى شليك شد كه اطمينان حاصل شد مسئله غير عادى است و به قصد كشتن تيراندازى مىنمايند. پس از لحظاتى يكى از نيروهاى رژيم، با بلندگوى دستى اعلام كرد متفرق شويد و الّا مىكُشيم و در همين لحظات بود كه ناگهان يكى از دوستان طلبه ما كه شايد اولين شهيد بود به نام محمدرضا انصارى نقش بر زمين شد و به شهادت رسيد.
ديگر خيابانها بوى خون و شهادت مىداد. يكى پس از ديگرى پيكرهاى شهدا به روى زمين مىغلتيد و بر تعداد شهدا و مجروحين افزوده مىشد كه اوج دد منشى و وحشيگرى نيروهاى رژيم حاكم را مىرساند.»
حجتالاسلام محمد شجاعی، از دیگر شاهدین وقایع 19 دی هم درباره شهدای آن روز میگوید: «گروهى از مردم، نوجوان نيمه جان سيزده سالهاى را كه از پشت تير خورده و از قلبش بيرون آمده بود بغل كرده و روى دست مىآورند. جمعيت با ديدن او فرياد تهليل و تكبير سرداد. اين صحنهها همه را بى طاقت كرده بود و اشك در چشمها خشك شده بود...»
روایتی از وضعیت مجروحین قیام 19 دی در بیمارستانها
حجتالاسلام محمدمهدی اکبرزاده، از طلاب حاضر در قیام 19 دی که خود از مجروحان آن حادثه هم بود، مشاهدات خود از فضای بیمارستان و وضعیت شهدا و مجروحین 19 دی را اینگونه شرح میدهد: «به دليل ضربهاى كه به پشتم اصابت كرده بود، قدرت حركت نداشتم و نمىتوانستم از اوضاعى كه در بيمارستان در جريان بود، مطلع شوم. تنها گوشهايم صداهايى را مىشنيد. از جمله طلبهاى را آوردند و كنار من خواباندند كه ظاهرآ تير به گلويش خورده بود. او دو نفس عميق با حال مخصوصى كشيد و بعد شنيدم كه يك نفر به ديگرى گفت: مثل اينكه تمام كرد. ببريدش سردخانه!
براى من اين لحظات و غربت طلبه مزبور، بسيار دردآور بود. در آخرين لحظات زندگيش، به گمانم لاالهالاالله و درود بر خمينى مىگفت. انصافآ شهداى نوزده دى، شهداى مظلومى بودند؛ خدايشان رحمت كند...»
منبع: کتاب حماسه 19 دی قم 1356، مرکز اسناد انقلاب اسلامی