گذری بر زندگینامه شهید مرتضی حسینپور
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مرتضی حسینپور شلمانی، روز 30 شهریور 1364 در روستای شلمانِ لنگرود به دنیا آمد. پدر او از پاسداران انقلاب اسلامی و رزمندگان جنگ تحمیلی و مادرش نیز معلم بود. مرتضی حسینپور دوره ابتدایی و راهنمایی را در قم گذراند و دبیرستان را در رشته ریاضی فیزیک در همین شهر به پایان رساند. او سال 1383 در کنکور سراسری دانشگاهها شرکت کرد و با وجود قبولی در رشته مهندسی الکترونیک دانشگاه آزاد ساوه در دانشکده امام علی(ع) نیروی قدس سپاه پاسداران به تحصیل پرداخت.
اولین تجربیات جهادی مرتضی حسینپور در همان سالهای تحصیل در دانشکده با حضور در مرزهای غربی کشور در استان ایلام اتفاق افتاد. او نام جهادیِ «حسین قمی» را برای خود برگزید. مرتضی حسینپور پاییز سال 1392 برای اولین بار عازم سوریه شد. اولین جبهه حضور او منطقه «سیده زینب» در ریف جنوبی دمشق بود. سال 1393 با هجوم نیروهای داعش به عراق مرتضی حسینپور، جزو اولین نیروهایی بود که همراه سردار قاسم سلیمانی خود را به بغداد رساند تا با تشکیل کمربند امنیتی در بیرون از شهر مانع پیشروی نیروهای تکفیری شوند. شهید حسینپور که از فرماندهان این عملیات بود، در جریان آن مجروح شد. او به دستور حاج قاسم سلیمانی برای طی دوره درمان به تهران منتقل شد. او سپس، مسئولیت پدافند سامرا را بر عهده گرفت. حسینپور از فرماندهان محور در عملیات آزادسازی بیجی بود و در جریان آن با جراحتی سخت مواجه شد. او در اکثر عملیاتهای جبهه مقاومت در عراق حضور داشت. وی از فرماندهان محور در عملیات آزادسازی جاده بلد، اسحاقی، سامرا، الدور، علم، تکریت، بیجی و ارتفاعات مکحول در عراق بود.
سال 1394 دوباره به سوریه رفت و در عملیات آزادسازی حلب و مناطق اطراف آن مشارکت کرد. مرتضی حسین پور دی 1395 و پس از محمد جنتی فرمانده عملیات قرارگاه حیدریون را برعهده گرفت وی پیش از آن فرمانده اطلاعات این قرارگاه بود. بعد از استقرار نیروهای جبهه مقاومت در منطقه مرزی در مجاورت استانهای الانبار عراق و دیرالزور و سوریه، نیروهای داعش، با پشتیبانی اطلاعاتی نیروهای آمریکایی، روز دوشنبه 16 مرداد 1396 با اطلاع از اینکه توان عملیاتی یکی از پایگاههای جبهه مقاومت در حال بازسازی است، حمله سنگینی را به مقر اصلی کتائب سیدالشهدا و دو مقر تاکتیکی شروع کردند. تصمیمات فرمانده عملیات حیدریون موجب دفع حمله داعش و حفظ پایگاهها شد. اصابت ترکش نارنجک به پهلوی مرتضی حسینپور حین فرماندهی نیروها، موجب زخمی شدنش شد. او پس از عقبنشینی نیروهای داعشی به بیمارستان صحرایی، منتقل، اما به دلیل خونریزی شدید و ورود خون به ریهاش، به شهادت رسید.
تحصیلات
مرتضی حسینپور دوره تحصیلی ابتدایی و راهنمایی را در قم گذراند و دبیرستان را در رشته ریاضی فیزیک در همین شهر به پایان رساند. به گفته خواهرش، او دارای هوش بالا، حافظه قوی و توانایی زیاد در حل معادلات ریاضی بود، مادرش نیز به یاد میآورد که بارها در مسابقات علمی موفق به کسب رتبه شد.
حیات سیاسی اجتماعی
مرتضی حسینپور در نوجوانی عضو پایگاه بسیج امام علی(ع) در محله نیروگاه قم شد وی که در سال 1383 در کنکور سراسری دانشگاهها شرکت کرده بود با وجود قبولی در رشته مهندسی الکترونیک دانشگاه آزاد ساوه و مخالفت خانواده برای پیوستن به سپاه، مرتضی حسینپور به دلیل علاقه به فعالیتهای جهادی و نظامی به عضویت نیروی قدس سپاه پاسداران درآمد و در دانشکده امام علی(ع) به تحصیل پرداخت. علاقه به فعالیتهای نظامی باعث شد او که بعد از اتمام دوره دانشکده و تقسیم نیروها در بخش اداری مشغول به کار شده بود درخواست تغییر محل خدمتش را بدهد. مرتضی حسینپور نام جهادیِ «حسین قمی» را برای خود برگزید؛ او نام «حسین» را برای عرض ارادات به پیشگاه امام حسین(ع) و «قمی» را به جهت علاقه به شهر مقدس قم و حضرت معصومه(ع) انتخاب کرد.
بنا بر گفته «ابوآلا الولائی» دبیر کل کتائب سیدالشهدا(ع) عراق اولین تجربیات جهادی مرتضی همزمان با روزهای تحصیل در دانشکده با حضور در مرزهای عراق اتفاق افتاد، او تاریخ آشناییاش با مرتضی را سال 2004 میلادی(1383) میداند و او را جوانی برومند توصیف میکند که از طریق همزیستی با گردانهای مقاومت عراقی و پشتیبانی از آنها در مرز، مشغول فراگیری زبان عربی بود. بنابر گفته مادر مرتضی ، اولین ماموریت او حضور در مرزهای استان ایلام بود.
محمد حسینپور، پدر مرتضی که خود از کارکنان دانشکده امام علی(ع) بوده، حضور او در کنار گروههای عراقی را پس از اتمام دوره کاردانی در سال 1385 عنوان میکند. او تاکید میکند که حضور داوطلبانه مرتضی و دوستان هم دورهاش در آن سال موجب تعطیل شدن مقطع کارشناسی دانشکده شد.
زندگی شخصی
مرتضی حسینپور سال 1387، به خواستگاری فاطمه کاظمی رفت. برادر فاطمه کاظمی از هم دورهایها مرتضی در دانشکده امام علی (ع) و از دوستان صمیمی او بود. پدر او، سردار احمد کاظمی هم از رزمندگان قدیمی کوهدشتی و فرمانده تیپ یک روح الله لشکر 17 علی بن ابیطالب بود. آنگونه که فاطمه کاظمی در مصاحبه با روزنامه جوان شرح داده است، این خواستگاری تا سال 1393 هر سه ماه یکبار تکرار شد و هر بار هم جواب آن «نه» بود. او علت مخالفتش را تجربه سخت زندگی با نظامیان میداند. در نهایت مرتضی حسینپور و فاطمه کاظمی روز اول خرداد 1393 به عقد ازدواج یکدیگر درآمدند. فاطمه کاظمی دلیل رضایت دادن به این ازدواج بعد از بارها خواستگاری را درک علاقه زیاد مرتضی به خودش در جلسهای رودررو و پذیرش شروط گوناگونش عنوان میکند. مرتضی حسینپور سه روز بعد از برگزاری مراسم عقدش دوباره راهی ماموریت شد. 8 ماه بعد در روز 23 بهمن در دوره استراحت یکی از مجروحیتهای او، مراسم ازدواج آنها برگزار شد. او پس از ازدواج در شهرک شهید الماسی تهران ساکن شد. به گفته فاطمه کاظمی، مرتضی بیشتر زمان 3 سال زندگی مشترک خود را در ماموریتهای برون مرزی به سر برد.
شهید و مسئله سوریه
مرتضی حسینپور (حسین قمی) پاییز سال 1392 برای اولین بار عازم سوریه شد. اولین جبهه حضور او منطقه «سیده زینب» در ریف جنوبی دمشق بود؛ در زمانیکه اکثر مناطق حومه دمشق به دست گروههای معارض مسلح افتاده بود و نبردها به ورودیهای شهر دمشق رسیده بود.
حسین قمی که به اذعان همرزمانش از نبوغ نظامی بالایی برخوردار بود، خیلی زود به عنوان یکی از فرماندهان محورهای عملیاتی در جبهه «غوطه شرقی» دمشق شناخته شد. در همان منطقه دو تن از دوستانش به شهادت رسیدند؛ بعدازظهر روز ۲۹ دی، دوست و همرزم مرتضی «محمودرضا بیضایی» که از سال 1390 با نام جهادی «حسین نصرتی» در جبهههای جنگ سوریه حاضر بود، درحالیکه فرماندهی محور عملیاتی در منطقه «قاسمیه» در جنوب شرقی دمشق را بر عهده داشت، بر اثر اصابت ترکشهای یک تله انفجاری به شهادت رسید. دو روز بعد هم همرزم دیگر او، «اکبر شهریاری» حین مبارزه با تکفیریها در حومه دمشق شهید شد. با تلاش رزمندگان جبهه مقاومت، شامل ارتش سوریه، رزمندگان عراقی و نیروهای حزبالله لبنان و نیز مستشاران ایرانی، تامین امنیت منطقه پیرامونی حرم حضرت زینب(س) و شهرک سیده زینب با مشکلات کمتری مواجه شد و میزان حملات خمپارهای دشمن به مناطق اطراف حرم نیز کاسته شد اما درگیریها در این منطقه ادامه داشت.
بعد از جدی شدن حضور داعش در عراق، مرتضی حسینپور، جزو اولین نیروهای ایرانی بود که همراه سردار قاسم سلیمانی خود را به بغداد رساند تا با تشکیل کمربند امنیتی در بیرون شهر، مانع پیشروی نیروهای تکفیری شود. گروههای جهادی عراقی با همراهی ایرانیها شروع به مقابله با داعش و عقب راندن آنها کردند. با سرعت عمل نیروهای جبهه مقاومت، امنیت مناطق اطراف بغداد تامین شد. سپس نیروها برای آزادسازی سایر مناطق تحت کنترل داعش و جلوگیری از تخریب اماکن مذهبی به حرکت درآمدند.
روز ۱۶ خرداد ۱۳۹۳ حملهای از سوی نیروهای داعش به شهر سامرا و به قصد تخریب حرم عسکریین صورت گرفت. آنها توانستند تا 800 متری حرم هم پیشروی کنند. این حمله در نهایت با مقاومت مردم و نیروهای امنیتی عراق خنثی شده بود. در ادامه پاکسازی مناطق اطراف شهر سامرا، عملیات آزادسازی شهرهای استان «صلاحالدین» و محور بلد - سامرا در دستور کار قرار گرفت. اهمیت آزادسازی محور بلد – سامرا، تا آن اندازه بود که فرمانده کل سپاه سردار محمدعلی جعفری در زمستان ۱۳۹۳، شخصا در اتاق نقشه مرکز فرماندهی و قرارگاه نیروهای حشدالشعبی در فرمانداری بلد حاضر شد و از نزدیک در جریان تلاش نیروهای جبهه مقاومت برای آزادسازی این منطقه قرار گرفت. مرتضی حسینپور هم از فرماندهان این عملیات بود و در جریان آن مجروح شد. او به دستور حاج قاسم سلیمانی برای طی دوره درمان به تهران منتقل شد. حسین قمی پس از یازگشت دوباره به عراق، مسئولیت پدافند سامرا را بر عهده گرفت. آنطور که خودش برای یکی از همرزمانش تعریف کرده است، در زمان حضور در سامرا، پس از حضور در خط مقدم درگیری، هر شب را کنار ضریح امامین عسکریین به سر میبرد. او به یکی از دوستانش گفته بود: تا وقتی حرم حضرت را با خمپاره میزنند، سنگر من در حرم است. مرتضی کمربند دفاعی سامرا را در مدت کوتاهی طراحی کرد. او با استفاده از نقشههای هوایی، تسلط زیادی بر مناطق مختلف سامرا و نقاط حضور عناصر داعشی پیدا کرد، امری که موجب تعجب افراد بومی شده بود. به اذعان همرزمانش در مدت حضور مرتضی حسینپور در سامرا امنیت منطقه به خوبی تامین شده بود.
بیستم دی ماه 1393 مهدی نوروزی که لقب «شیر سامرا» را به او داده بودند در منطقه «العوینات» در حومه سامرا به شهادت رسید. مرتضی حسینپور هم علاقه زیادی به مهدی نوروزی داشت. او بعد از شنیدن خبر شهادت مهدی نورزوی آرزو کرده بود، که ای کاش من 10 نیرو مثل ایشان داشتم.
عملیات نیروهای جبهه مقاومت برای برقراری امنیت در استان صلاحالدین با آزادسازی منطقه «الدور» ادامه یافت؛ روز 16 اسفندماه 1393 هادی العامری، رئیس سازمان بدر- یکی از گروه های شرکت کننده در بسیج مردمی- خبر آزادسازی منطقه الدور در جنوب شهر تکریت را اعلام کرد. بنا بر گفتههای همرزمان مرتضی حسینپور، او در آزادسازی منطقه الدور و سپس شهر مهم و استراتژیک بیجی نیز در کنار رزمندگان عراقی حضوری تعیین کننده داشت. عملیات آزادسازی بیجی از دو محور پیگیری شد؛ محور اول از روستای المحزن آغاز و تا مناطق المزرعه و البعیجی و محور دوم از منطقه المزرعه تا پل هوندای و تپه ابوجراد و پالایشگاه بیجی را در برگرفت. به گفته دبیر کل کتائب سیدالشهدا(س)، رزمندگان عراقی در منطقه «تله و جراد»، فقط در طول یک هفته با 58 ماشین بمبگذاری شده مواجه شدند. مرتضی حسینپور که از فرماندهان محور در عملیات آزادسازی بیجی بود، در جریان آن با جراحتی سخت مواجه شد. او بعد از مجروحیت هم در کنار رزمندگان باقی ماند و رزمندگان کتائب سیدالشهدا(س) پس از شدید شدن خونریزیاش، او را به بیمارستان حشدالشعبی منتقل کردند.
عملیات جبهه مقاومت در بازپسگیری شهر و پالایشگاه بیجی با موفقیت انجام شد. سایت صدای آمریکا روز دوم خرداد 1394 نوشت: «گزارشها حاکی از این است که ایران با نیروی عملیاتی نظامی و تجهیزات و سلاحهای سنگین در حمایت از پیشروی ارتش عراق به سمت بیجی و پس گرفتن پالایشگاه از داعش، در این عملیات حضور پررنگی دارد. دو مقام پنتاگون روز جمعه دوم خرداد بدون ذکر نامشان گفتند که نیروی نظامی ایران در روزهای اخیر در هماهنگی با شبه نظامیان شیعه در عراق در عملیات نیروهای امنیتی آن کشور برای باز پسگیری شهر بیجی، محل بزرگترین پالایشگاه نفتی در عراق وارد عمل شده است.»
مرتضی حسینپور در اکثر عملیاتهای جبهه مقاومت در عراق حضور داشت. به گفته یکی از همرزمانش، او از فرماندهان محور در عملیات آزادسازی جاده بلد، اسحاقی، سامرا، الدور، علم، تکریت، بیجی و ارتفاعات مکحول در عراق بود.
حضور مجدد در سوریه
با تثبیت اوضاع در عراق بار دیگر توجه اصلی نیروهای جبهه مقاومت متوجه سوریه شد. عملیات آزادسازی منطقه استراتژیک حلب در سال 1394 در قالب عملیات محرم آغاز شد، جنگی که از آن با عنوان «مادر جنگها» یاد میشد. گفتههای یکی از همرزمان مرتضی حاکی از نقش پررنگ او در این عملیات است.
فرماندهی عملیات قرارگاه حیدریون
مرتضی حسینپور در دی 1395 و پس از محمد جنتی فرماندهی عملیات «قرارگاه حیدریون» را برعهده گرفت وی پیش از آن فرمانده اطلاعات این قرارگاه بود. او توانایی خوبی در صحبت کردن به زبان عربی با لهجههای مختلف و برقراری ارتباط مناسب با رزمندگان عراقی داشت. آنطور که پدرش میگوید او زبان عربی را به سه لهجه سوری، عراقی و لبنانی آنچنان با تسلط صحبت میکرد که افراد بومی متوجه غیر عرب بودن او نمی شدند. مرتضی حتی به زبان کردی نیز تسلط داشت و با اکراد به راحتی صحبت میکرد. او به دلیل ماهها حضور در عراق و جنگیدن در کنار نیروهای عراقی، شناخت خوبی از روحیات آنها داشت. آخرین جبهه حضور مرتضی پیش از حضور در منطقه بادیه الشام حضور در منطقه حلب بود.
مجروحیتها
محمد حسینپور، پدر مرتضی تعداد دفعات مجروحیت او در طول 4 سال حضور در عراق و سوریه را 6 بار اعلام میکند و میگوید: «مرتضی 6 بار مجروح شد که 4 بار آن تا حد شهادت بود. یکبار گلوله به ران پایش اصابت کرد و از آن طرف خارج شد، بار دیگر در عراق مجروح شد و شکمش پاره شده بود ولی خانواده متوجه مجروح شدنش نشدند.» یک بار صورتش، دوبار کتفش. دوبار دچار موج گرفتگی شد و ابدا به ما نگفت که مجروح شده. البته من خودم چون در تشکیلات بودم باخبر میشدم. اما مرتضی حرفی به ما نمیزد. او چهار ماه پیش از شهادت و در جریان یک عملیات در سوریه به شدت مجروح شد. به گفته همسرش پاهایش لت و پار و صورتش پر از ترکش شد و او بیاعتنا به جراحتها به کار خود در سوریه و در شرایط سخت ادامه داد.»
شهادت
پس از موفقیتهای بزرگ جبهه مقاومت در عراق و سوریه، آزادی دیرالزور در دستور کار آنها قرار گرفت، انزوای داعش در صحرای شام، مقدمه این آزادسازی محسوب میشد. کنترل منطقه مرزی بین عراق و سوریه به نیروهای قرارگاه حیدریون سپرده شد.
با تسلط بر این سرزمین راه پشتیبانی نیروهای داعش از عراق و سوریه قطع میشد. برای دستیابی به این هدف جاده مرزی دمشق - بغداد یک شاخص محسوب میشد. تاکتیک جبهه مقاومت در این منطقه، احداث پایگاههای پر تعدادی بود که با نظم دقیق در ارتباط عملیاتی با یکدیگر بودند. با پیشروی نیروهای مقاومت، آمریکاییها که به بهانه حفاظت از مرز اردن و پایگاهایشان در خاک این کشور در منطقه حاضر بودند و از پایان رسیدن کار داعش احساس خطر میکردند به نیروهای کتائب سیدالشهدا(س) حمله هوایی کردند و واحدهای مهندسی مجاهدین حیدریون که در حال احداث خاکریز برای مقابله با حملات انتحاری بودند هم مورد هدف هواپیماهای آمریکایی قرار گرفتند. نیروهای آمریکایی همچنین با پروازهای شناسایی تلاش کردند از کوچکترین فرصتی برای ضربه زدن به نیروهای مقاومت استفاده کنند. این فرصتها در فواصل تعویض نیروها، تعمیر تجهیزات یا زمانی که اجتماع نیروهای برای انجام عملیاتی خاص از تراکم آنها در منطقهای دیگر میکاست به وجود میآمد. این منطقه توسط پهپادهای آمریکایی به دقت رصد میشد و این اطلاعات در اختیار داعش قرار میگرفت.
منطقه «جمونه» در مرز عراق و سوریه مرکز حضور نیروهای مقاومت بود. اخبار و شواهدی مبنی بر حمله قریبالوقوع داعش رسیده بود و با توجه به تهدیدهای موجود، مرتضی حسین پور فرمانده عملیات قرارگاه حیدریون، شب 15 مرداد را با حضور در یکی از پایگاههای نیروی کتائب سیدالشهدا(س) به توجیه نیروها در برابر حمله احتمالی پرداخت. او با پیشبینی حمله روز بعد نیروهای داعش، برخلاف رویه موجود، شب را در همان پایگاه در خط مقدم به سر برد. آنطور که همرزمانش نقل کردهاند او در ساعات نیمه شب شخصا به حفر خاکریز با بلدوزر پرداخت. او با اطلاع از تاکتیکهای عملیاتی داعش علاوه بر خاکریز اصلی، خاکریز دیگری به شکل نعل اسبی احداث کرد تا هنگام حمله انتحاری نیروهای داعش به خاکریز اول، نیروهایش را به آن خاکریز منتقل نماید.
نیروهای داعش، سحرگاه روز دوشنبه 16 مرداد با اطلاع از اینکه توان عملیاتی یکی از پایگاههای جبهه مقاومت در حال بازسازی است، حمله سنگینی را به مقر اصلی کتائب سیدالشهدا و دو مقر تاکتیکی شروع کردند. این مجموعه با فاصله 1500 متری از یکدیگر قرار داشت. در مقر اصلی علاوه بر مرتضی حسینپور، محسن حججی و محمد تاجبخش، 11 نیروی ایرانی دیگر به همراه رزمندگان کتائب سیدالشهدا(س) حضور داشتند. نیروهای مهاجم بعد از منفجر شدن عوامل انتحاری هر سه مقر مذکور را با اسلحه 23 میلیمتری زیر آتش سنگین گرفتند. نیروهای مستقر در این پایگاهها که امکان نزدیک شدن به خودروهای خود را نداشتند، با سلاحهای سبک اقدام به مقاومت کردند. نیروهای مهاجم با 50 ماشین مجهز به سلاح کالیبر 23، کالیبر 14، توپ اسپیجی، انواع و اقسام نارنجک و دوشکا و تیربار، کلاش و 200 نیروی پیاده و دو ماشین انتحاری به پایگاه اصلی حمله کردند. با انفجار ماشین انتحاری اول، تعدادی از نیروهای عراقی به شهادت رسیدند و محسن حججی از نیروهای ایرانی مستقر در پایگاه هم مجروح شد. بلافاصله با دستور مرتضی حسین پور (حسین قمی) همه نیروها به همراه مجروحان از خاکریز اول به سمت خاکریز دوم عقبنشینی کردند. محسن حججی به دلیل انفجار اول دچار جراحت و بیهوشی عمیق شده بود و رزمندگان حین عقبنشینی، متوجه زنده بودن وی نشدند. با ادامه درگیری و عقبنشینی نیروهای مقاومت به خاکریز سوم (نعل اسبی)، نیروهای داعش دومین خودروی انتحاری را هم وارد صحنه کردند، با انفجار ماشین دوم محسن حججی به هوش آمده و توسط نیروهای داعشی اسیر شد. این عقبنشینی تاکتیکی، موجب نجات جان عمده رزمندگان حاضر در صحنه شد. در این منطقه 130 نیروی مجاهد عراقی حضور داشتند که حدود 87 نفر آنها از حمله نجات یافتند. از میان 13 نیروی ایرانی هم تنها محمد تاجبخش در همان صحنه شهید شد و محسن حججی هم بعد از اسارت به شهادت رسید.
این حمله حدودا از ساعت چهار تا هشت صبح ادامه پیدا کرد، بر اساس تصاویر ویدیوئی موجود، مرتضی حسینپور در تمامی این ساعات با شجاعت به هدایت نیروها پرداخت. پرتاب یک نارنجک به این سوی خاکریز باعث اصابت ترکش کوچکی به مرتضی و زخمی شدن او شد. نبود امکانات و وسایل نقلیه امدادی، موجب تشدید خونریزی و ورود خون به ریه او شد. به گفته همرزمانش، او در همانجا چند باری از حال رفت و باز به هوش آمد، اما در همان شرایط هم نیروهایش را فرماندهی میکرد، مثلا به نیروها میگفت تیرها را مدیریت کنند و هدر ندهند و یا از فلان موضع شلیک کنند.
با روشن شدن هوا و عقبنشینی نیروهای داعش، نیروهای امدادی به منطقه اعزام شدند. آنها مرتضی حسینپور را که هنوز زنده بود به بیمارستان صحرایی در 70 کیلومتری منطقه نبرد، منتقل کردند، اما خونریزی شدید باعث شد او در همانجا به شهادت برسد. آنطور که فاطمه کاظمی همسر مرتضی حسینپور گفته است، او بیش از آنکه به فکر شهادت باشد به فکر انجام وظیفه بود و حتی وصیتنامهای ننوشت. فاطمه کاظمی تاکید دارد که همسرش پس از مجروحیت با اعلام اینکه گروه خونی من «ب مثبت» است، از نیروهایش خواسته بین دنده سه و چهارش را سوراخ کنند، تا خون از ریه او خارج شود اما این به دلیل نبود امکانات این امر ممکن نشده است.
پس از شهادت
در تاریخ 18 مرداد 1396، پیکر سرهنگ پاسدار مرتضی حسینپور شلمانی روی دستان همرزمانش در شهرک شهید الماسی تهران تشییع شد و فردای آن روز پیکرش از مقابل سپاه ناحیه لنگرود به سمت زادگاهش در شلمان تشییع و درگلزار شهدای این شهر به خاک سپرده شد.
با توجه به پخش عکسها و تصاویر اسارت محسن حججی توسط داعش و راه افتادن موجی از احساسات نسبت به شهادت مظلومانه او در فضای مجازی، خبر مربوط به شهادت مرتضی حسینپور در روزهای ابتدایی در لابهلای اخبار مربوط به شهید محسن حججی گم شد، اتفاقی که موجب گلایه پدر شهید نیز شد. سپاه پاسداران کوشید با برگزاری مراسمهای یادبود گوناگون و حضور فرماندهان عالی از جمله سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران و دادن لقب «فرمانده حججی» شخصیت او را به جامعه معرفی کند.
در مراسم یادبود چهلمین روز شهادت مرتضی حسین پور (حسین قمی) فرماندهان و رزمندگانی از کشورهای عراق، سوریه و لبنان حضور داشتند، مراسمی که به شکل زنده از شبکه 3سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد. سرلشکر قاسم سلیمانی در این مراسم قول انتقامگیری از خون شهید حججی و مرتضی حسینپور را داد و اعلام کرد: «نابودی داعش نزدیک است و تا دو ماه دیگر نابودی این شجره خبیثه را جشن میگیریم و ایران و روسیه و سوریه و عراق باید این جشن را برپا کنند.»
سرلشکر جعفری فرمانده وقتکل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهپاس رشادتهای شهید مرتضی حسینپور شلمانی، در پیامی این شهید مدافع حرم گیلانی را بهعنوان شهید نمونه کشور در سال 97 معرفی کرد.
چهار مستند «فرمانده حسین»، «روایت نصر»، «مردی با آرزوهای بزرگ» و «کسرالحدود» پیرامون شخصیت و مبارزات شهید مرتضی حسینپور تولید و از شبکههای سراسری سیما پخش شده است.
علی تنها فرزند مرتضی حسینپور، 4 ماه پس از شهادتش روز 22 آذر 1396 به دنیا آمد.
در نگاه دیگران
سردار قاسم سلیمانی در مراسم یادبود چهلمین روز شهادت مرتضی حسینپور گفت: وقتی شهید حججی به شهادت رسید پیامی صادر کردم و در آن تاکید کردم تا سه ماه دیگر ریشه داعش را میخشکانیم الان هم میگویم نابودی داعش نزدیک است و تا دو ماه دیگر نابودی این شجره خبیثه را جشن میگیریم و ایران و روسیه و سوریه و عراق باید این جشن را برپا کنند. سردار قاسم سلیمانی در این مراسم به ویژگیهای شهید حسین قمی اشاره کرد و افزود: این جوان سن زیادی نداشت، اما با سن کمش توانست تاثیر شگرفی داشته باشد، وی به حرمت حضرت معصومه (س) فامیلی قمی را برای خودش انتخاب کرد. مجاهدانی که از عراق، سوریه و لبنان در مراسم امروز آمدهاند نشانه ریشه دواندن محبت این شهید در قلبهای مجاهدین منطقه و عالم است.
فرمانده نیروی سپاه قدس کشور همچنین با اشاره به اینکه شخصیت انسانها در سختیها و بحران نمایان میشود، گفت: شهید حسین قمی یکی از انسانهایی بود که توانست در سختیها و بحرانها مدیریت کند و باعث نجات بیش از ۱۰۰ نفر شود و با اینکارش ثابت کرد که هجمه دشمن هیچ اثری ندارد.
سردار سلامی هم درباره او گفت: شهید حسینپور، سپه سالار عرصه نبرد و فرمانده نابغهای بود و شخصیتی با ایمان، شجاع و افسانه ای داشت. سردار هامون محمدی فرمانده سابق سپاه قدس گیلان هم تصریح کرد: او [مرتضی حسینپور]، تکرار شخصیتهایی چون شهید «املاکی» و «خوش سیرت» و «اصغری خواه» بود. یکی از همرزمان شهید نیز درباره رشادتهایش یادآور شد: عراقیها به شجاعان عرصههای جنگ «بطل» میگویند و به حسین «بطلالابطال» میگویند.
«ابوحسین» فرمانده عملیات کتائب سیدالشهدا(س) و از نیروهای عراقی که ماهها در کنار مرتضی حسینپور به جهاد پرداخته، نیز ویژگی بارز مرتضی را علاوه بر حضور در خط مقدم عملیات شناسایی و ارزیابی عملیاتها از نزدیک، صبر و تواضع و حسن خلقاش میداند و میگوید: «هیچ روزی حسین را درهم ندیدم، حتی در مناطق سخت عملیاتی هم لبخند از لبانش دور نمیشد.»
یادبودها
23 شهریور 1396: مراسم اربعين شهيد مرتضي حسين پورشلماني (حسين قمي) و بزرگداشت شهداي مدافع حرم شهيدان محسن حججي و محمد تاجبخش در مجتمع فرهنگي سيدالشهداء(ع) برگزار شد. در اين مراسم، حمیدرضا مقدمفر مشاور رسانهای و فرهنگی فرمانده کل سپاه، ابوآلاء دبيرکل کتائب سيدالشهداي عراق، محمد کعبي و ابوالفضل فرهادي از همرزمان شهید به ذکر نکات و خاطراتی درباره این شهیدان پرداختند.
30 شهریور 1396: مراسم چهلمین روز شهادت مرتضی حسینپور، با حضور سردار سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه، شیخ اکرم الکعبی دبیرکل جنبش نجبا و رزمندگانی از سوریه، عراق و لبنان در شلمان برگزار شد.
17 مرداد 1397: مراسم نخستین سالگرد شهادت «مرتضی حسین پور شلمانی» با حضور سردار حسین سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران در گلزار شهدای شهر شلمان برگزار شد.
گاهشمار
30 شهریور 1364 تولد در روستای شلمان لنگرود
1367 عزیمت خانواده به شهر قم جهت ادامه تحصیل پدر
1383 ورود به دانشکده امام علی(ع) نیروی قدس سپاه
1385 همکاری با نیروهای عراقی علیه اشغالگران آمریکایی
1392 حضور در سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب(س) در منطقه زینبیه
خرداد 1393 حضور در کمربند امنیتی بغداد به همراه سردار قاسم سلیمانی پس از حملات نیروهای داعش به عراق
23 بهمن 1393 برگزاری مراسم ازدواج
اسفند 1393 حضور در عملیاتهای آزادسازی شهرهای اطراف سامرا در سمت فرمانده محور
اردیبهشت 1394 حضور در عملیات آزادسازی شهر راهبردی بیجی
1394 شرکت در عملیات محرم، آزادسازی مناطق اطراف حلب
دی 1395 انتخاب به عنوان فرمانده عملیات قرارگاه حیدریون
16 مرداد 1396 فرماندهی نیروهای حیدریون و مقاومت در برابر حمله گسترده داعش و شهادت
19 مرداد تشییع و تدفین پیکر شهید در گلزار شهدای شلمان
22آذر 1396 تولد علی تنها فرزند شهید
منابع:
سخنان محمد حسینپور در مستند «فرمانده حسین»، تولید شده در مرکز سیمای استان گیلان.
سخنان محمد حسینپور پدر شهید مرتضی حسینپور در مستند «روایت نصر».
یادداشتی به قلم یکی از هم رزمانِ شهید، منتشر شده در خبرگزاری تسنیم.
مصاحبه محمد صالحی همرزم شهید مرتضی حسینپور با خبرگزاری تسنیم.
سخنان ابوآلا الولائی دبیر کل کتائب سیدالشهدا(س) در مستند «روایت نصر».
سخنان «ابوحسین» فرمانده عملیات کتائب سیدالشهدا(س) در مستند «روایت نصر».
سخنان مادر شهید مرتضی حسینپور، در مستند «روایت نصر».
مصاحبه محمد حسینپور پدر شهید مرتضی حسینپور با روزنامه جام جم.
یادداشت شهاب الدین واجدی درباره سردار جعفری در اتاق عملیات آزادسازی محور بلد- سامرا.
مصاحبه برادر شهید حیدر جنتی با خبرگزاری دفاع پرس.
مصاحبه روزنامه جوان با فاطمه کاظمی، همسر شهید مرتضی حسینپور.
یادداشت سعدالله زراعی و خاطرات و نکاتی درباره شهید در روزنامه کیهان.
مصاحبه سید رضا حسینی همرزم شهید مرتضی حسین پور با خبرگزاری تسنیم.
راویت خانم مینایی خبرنگار روزنامه جامجم از گلایههای پدر شهید مرتضی حسینپور.
سخنرانی سردار سلیمانی در مراسم یادبودچهلمین روز شهادت شهید مرتضی حسینپور.
سخنرانی سردار سلامی در مراسم اولین سالگرد شهادت شهید مرتضی حسینپور.
مستند کسرالحدود (شکست مرزها) به کارگردانی وحید فراهانی.
مستند مردی با آرزوهای بزرگ.