کد خبر: ۵۱۱۲

تبلور ارزش‌های دهه 60 در شخصیت شهید لاجوردی

شهید سید اسدالله لاجوردی دادستان وقت انقلاب یکی از همین مسئولان بود که بی‌آلایشی و ساده‌زیستی وی از سوئی و از سوی دیگر حساسیت بالای او نسبت به رعایت بیت‌المال زبانزد همه بود.

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ با تورقی در تاریخ و خاطرات مسئولان و شخصیت‌های سیاسی جمهوری اسلامی، اوج ساده‌زیستی و پرهیز از تجمل و اشرافی‌گری در میان مسئولان در دهه 60 قابل ملاحظه است. شهید سید اسدالله لاجوردی دادستان وقت انقلاب یکی از همین مسئولان بود که بی‌آلایشی و ساده‌زیستی وی از سوئی و از سوی دیگر حساسیت بالای او نسبت به رعایت بیت‌المال زبانزد همه بود.


ساده‌زیستی

در کتاب "زندگی و مبارزات شهید اسدالله لاجوردی" که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، به نقل از مظفر الوندی، یکی از همکاران شهید لاجوردی درباره ساده‌زیستی وی آمده است: «فکر مي‌کنم راحت‌ترين مرد روي زمين بود. او هيچ وابستگي به محيط و اطرافيانش نداشت. پوشيدن او در اختيار خودش بود، نه در اختيار مد و عرف زمانه. پيراهن دو جيب و شلوار پارچه‌اي و کفش گيوه‌اي و زمستان‌ها کت طوسي رنگ مدل بيروتي‌اش، تنها البسه‌ مهم لاجوردي در همه جا بود. سمينار و ديدار بزرگان، سفر داخلي و خارجي، هيچ‌گاه نمي‌توانست منش ساده‌پوش او را تغيير دهد. يادم هست روزي از سوي سيماي جمهوري اسلامي ‌براي مصاحبه آمده بودند. مصاحبه‌گر گفت: آقا اين لباس در تصوير بد است و کار ما را خراب مي‌کند. شهيد با لبخند معناداري به او گفت: «چرا واقعيت را روتوش مي‌کنيد. بگذاريد هر آنچه هست مردم ببينند. نور و رنگ را براي فريب مردم به کار نبريد.» او در مسافرت‌ها، آرام‌ترين و راحت‌ترين مسافر‌ها بود. ساک کوچک چرمي ‌او تنها کيف همراهش بود. هميشه به مديرانش متلک مي‌گفت که چرا شانه و کتف خود را با برداشتن کيف‌هاي سنگين سامسونت، مستهلک مي‌کنيد».

روزنامه‌ کيهان يک روز پس از انتشار خبر شهادت لاجوردي، با چاپ عکس دوچرخه‌اي که تنها مرکب شخصي نخستين دادستان نظام جمهوري اسلامي ‌و رئيس سازمان زندان‌هاي کشور بود، نوشت: «شهيد لاجوردي ساده‌زيست بود و اين ساده‌زيستي را تا ظهر شهادت حفظ کرد. تنها پشتوانه‌ زندگي او مغازه‌اي کوچک در بازار تهران بود. شهيد لاجوردي علي‌رغم مخاطراتي که زندگي‌اش را تهدید مي‌کرد، هيچ‌گاه به گرد خود حصار نکشيد. او به سرکوب فتنه‌ها همت گماشته بود و چون سربازي خادم براي انقلاب اسلامي، ‌هيچ‌گاه از اين هدف دور نشد...». نشريه‌ شما، در تاريخ 5/6/1377 در مورد ساده‌زيستي لاجوردي مي‌نويسد: «خانه‌ کوچک او در کوچه‌اي در يکي از خيابان‌هاي فرعي جنوب شهر تهران، اسوه‌اي است براي هر مديري که مي‌خواهد علي‌گونه زندگي کند».

تبلور ارزش‌های دهه 60 در شخصیت شهید لاجوردی

ولایت‌پذیری

شهيد لاجوردي به‌عنوان يک به عنوان یک سرباز ولایت، تا آخرین لحظه در خدمت ولی فقیه بود. به گفته حبيب‌الله عسگر اولادي: «شهيد لاجوردي از اولين‌ها بود در لبيک گفتن به حضرت امام (ره) که ‌ايشان فرموده بودند بايد به‌ ياري دين خدا بشتابيد که لاجوردي اين موضوع را سرلوحه‌ زندگي خويش قرار داده بود و در همين رابطه، او از اولين برپا کنندگان راه‌پيمايي مردم قم از مسجد اعظم به سوي منزل امام بود». عسکراولادی تولي به ولايت امام(ره ) و ولايت مقام رهبري را يکي از ويژگي‌هاي شهيد لاجوردي شمرد و گفت: «در عين اينكه ‌اين شهيد در مسائل اجرايي صاحب‌نظر و منتقد بود، اما در پيروي از ولايت، بي‌چون و چرا بود».

سيد محمد لاجوردي، فرزند شهيد با بيان آيه‌ شريفه‌ «يا ايها الذين آمنوا لاتقدموا بين ‌يدي الله و رسوله»، شخصيت پدر را مصداق روشن تبعيت از ولايت فقيه دانسته و تأکيد ‌کرد که در اطاعت و پيروي از خداوند و رسولش، نه بايد عقب بمانيم و نه بايد پيشي بگيريم. او معتقد است شهيد لاجوردي، چه در دوران مبارزات پيش از انقلاب و چه در دوران بعد از پیروزی انقلاب اسلامي، با سر نهادن محض به حکم امام(ره) و مقام معظم رهبري، لياقت شهادت را به دست آورد.


تواضع

تواضع و فروتنی در منش و رفتار شهید لاجوردی کاملا به چشم می‌خورد. به گفته مظفر الوندي: «شهيد لاجوردي ضمن حساسيت زيادي که به مسائل اصلاحي و تربيتي زندانيان و امور زندان داشت، هرگاه مي‌خواست به زنداني سرکشي کند، به تنهايي وارد زندان مي‌شد و در ميان زندانيان خلافکار مي‌نشست و با آنها غذا مي‌خورد و در کمال فروتني با ايشان صحبت و آنها را نصيحت مي‌کرد؛ به طوري که زندانيان، ايشان را بسيار دوست داشتند».


اجتناب از تشریفات

دوری از تشریفات از دیگر ویژگی‌های شهید لاجوردی به عنوان یک مسئول عالی‌رتبه جمهوری اسلامی بود. یکی از همکارنش می‌گوید: «شهيد لاجوردي با اينكه رئيس سازمان زندان‌ها بود، در سالني که ‌ايجاد کرده بود، خودش در اولين صندلي سالن اداري به انجام کارهاي اداري مي‌پرداخت. در طول روز بارها و بارها مراجعين، اعم از سربازان وظيفه و مردم عادي جهت پيگيري امور خود به سازمان مراجعه و اتفاقاً در اولين نگاه از لاجوردي که نمي‌شناختندش، سؤال مي‌کردند دبيرخانه کجاست يا فلان قسمت کجاست و با فروتني کامل بلند مي‌شد و آنها را راهنمايي مي‌كرد...»

تبلور ارزش‌های دهه 60 در شخصیت شهید لاجوردی

او ادامه می‌دهد: «شهید لاجوردی به رغم آنكه مي‌توانست براي مسافرت‌هاي خود از پاويون ويژه استفاده کند، اما ساکش را در دست مي‌گرفت و در صف مردم عادي مي‌ايستاد تا سوار هواپيما شود. او يک بار به ‌يکي از استاندارها که از وي خواست به پاويون برود، گفت: «ما مردمي‌ هستيم و با مردم معاشرت داريم». او حتي در موارد زيادي، براي بازديد از زندان‌هاي کشور، با ميني‌بوس به استان‌هاي مختلف کشور مسافرت مي‌کرد.

مظفر الوندي در توصيف خصوصيات شهيد لاجوردي عنوان می‌کند: «از تشريفات کاذب بدش مي‌آمد و توجيه امنيتي بودن را براي کار پرهزينه‌ اسکورت و محافظ رد مي‌کرد. يکي از مديران نقل مي‌کرد روزي براي حضور در جلسه‌ يکي از سازمان‌هاي دولتي رفته بودند. ظاهراً راننده‌ ماشين براي کاري در محل نمانده بود. جلسه که تمام مي‌شود، آنها براي سوار شدن ماشين به در سازمان مورد بحث مي‌آيند، ولي از راننده خبري نيست. شهيد لاجوردي مي‌گويد اشکالي ندارد از وسيله‌ عمومي‌ استفاده مي‌کنيم.

به اصرار ايشان، همراهان وي که از معاونين و مسئولين ايشان بودند و با کت و شلوار اتو کشيده و کيف سامسونت‌هاي چرمي‌ و شيک او را همراهي مي‌کردند، مجبور شدند به خواسته‌ وي تن دهند. اتفاقاً به علت ازدحام مسافران، ايشان تا آخر خط وسط اتوبوس مي‌ايستند. مسافراني که به خوبي او را مي‌شناختند، به پچ‌پچ افتاده بودند که‌ آيا لاجوردي است يا خير؟ به هر حال ايشان با آرامش کامل مسير طولاني تا سازمان را طي کرد و بدون كمترين دغدغه از اتوبوس پياده شد».

تبلور ارزش‌های دهه 60 در شخصیت شهید لاجوردی


حساسیت در استفاده از بیت‌المال

شهید اسدالله لاجوردی در استفاده از بیت‌المال حساس بود و همه اطرافیت و آشنایان خاطراتی از این خصوصیت او به یاد دارند. معاون قضايي ديوان عالي کشور، حاج آقا نيري در هفتمين مراسم بزرگداشت شهادت لاجوردي، ضمن اشاره به سهم بزرگ لاجوردي در انقلاب و ناشناخته بودن او براي مردم، درباره‌‌ حساسيتي که شهيد در استفاده از بيت‌المال به خرج مي‌داد، مي‌گويند: «لاجوردي در بيت‌المال واقعاً سختگير بود و نمي‌گذاشت يک ريال هم حيف و ميل شود. يادم هست در بحران سال‌هاي بعد از انقلاب که جمعيت زندانيان زياد شده بود و منافقين شورش کرده بودند، بازجو و بازپرس کم بود و افرادي از بيرون مي‌آمدند و آنجا خدمت مي‌کردند، آقازاده‌ ايشان تشريف آوردند براي کمک. طبيعي است کسي که به نظام کمک مي‌کند، دست‌کم خرج او به عهده‌ دولت است؛ اما در تمام مدتي که آقازاده‌ ايشان آنجا بودند و غذاي دادستاني را مصرف مي‌کردند، لاجوردي پول غذا را از جيب خود پرداخت مي‌كرد و مي‌گفت فرزند من کارمند اينجا نيست، لذا بايد پول غذايي را که خورده از جيب خودم پرداخت کنم».

الوندي هم در توصيف حساسيت لاجوردي در استفاده از بيت‌المال مي‌گويد: «در حفاظت از بيت‌المال دغدغه‌ عجيبي داشت و اجازه نمي‌داد حتي يک ريال در حوزه‌ مديريت ايشان بي‌جهت جابه‌جا شود. هرگاه براي مأموريت‌هاي اداري به استان‌هاي مختلف مي‌رفت و شب را در جايي سکني مي‌گزيد، هزينه‌ اسکان را از جيب خودش مي‌پرداخت».

مصطفي حائري‌زاده هم شهید لاجوردی را کم‌هزینه‌ترین مسئول نظام می‌داند و مي‌گويد: «شهيد لاجوردي کم‌هزينه‌ترين مسئول نظام بود. در هزينه کردن بيت‌المال حساسيت نشان مي‌داد. يادم هست اوايل انقلاب، زماني که دادستان انقلاب بود، وارد دفتر کار او شدم. ديدم در گوشه‌اي از اتاق محل کارش يک آجر و يک پتوي سربازي قرار دارد. پس از اينكه دقت کردم، متوجه شدم بالش و متکاي او براي استراحت، آجر بوده است».

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات