روایتی از خیزش اساتید و دانشجویان دانشگاه آذرآبادگان
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در سال 1356 با درگذشت دکتر شریعتی و
حاج آقا مصفی خمینی و اهانت روزنامه اطلاعات به امام(ره) که زمینهساز قیام 19 دی
گردید، اندیشه تداوم مبارزه مردم قم در ذهن و جان مردم غیور تبریز قوت یافت. 29
بهمن، چهلمین روز کشتار مردم قم، دانشجویان و دانشگاهیان و مردم تبریز را در کنار
هم قرار داد. عظیمترین حرکت سیاسی دانشجویان مسلمان دانشگاه تبریز در روز 18
اردیبهشت سال 1357 اتفاق افتاد. اساتید مذهبی دانشگاه تبریز از سالیان قبل جلساتی
با هم داشتند، این اساتید با صدور اعلامیهها، بیانیهها، شرکت در تظاهرات، به
همراهی با نهضت اسلامی مردم، به خصوص دانشجویی پرداختند. در این زمینه در کتاب
دانشگاه آذرآبادگان به روایت اسناد که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده
است آمده است:
بعد از
حرکت 18 اردیبهشت 57 که یک جریان کاملا سازمانیافته دانشجویی برای اعتراض به
کشتار 29 بهمن تبریز با هدف بیرون راندن گارد سلطنتی از دانشگاه انجام گرفت، زد و
خورد مامورین با دانشجویان دانشگاه آذرآبادگان و شهادت پرویز میرزایی دانشجوی
دانشکده ادبیات و محمد غلامی دانشجوی دانشکده علوم موجب تعطیلی کلاسها شد. حادثه
خونین دانشگاه تبریز گذشته از آنکه در دانشگاههای دیگر کشور بازتاب وسیعی یافت،
اولین اقدام هماهنگ استادان دانشگاهی تبریز را نیز در پی داشت.
عدهای
از استادان در منزل دکتر نیشابوری گرد هم آمدند و نامهای خطاب به ریاست دانشگاه
تبریز در اعتراض به حادثه تهیه کردند که به امضای 170 تن از اساتید دانشگاه رسید.
این نامه منتشر و نسخههایی از این نامه در سطح شهر تکثیر گردید، در این نامه آمده
است:
«ما
امضا کنندگان زیر اعضای هیئت علمی دانشگاه آذرآبادگان به عنوان مربیانی که مشئولیت
تعلیم و تعلم جوانان کشور را بر عهده داریم، به همه پدران و مادران داغدیده که
فرزند خود را در حادثه اسفانگیز روز دوشنبه 18 اردیبهشت 1357 در دانشگاه از دست
دادهاند، سهیم و شریکیم. به اعتقاد ما مسئولیت مستقیم این سفاکیها و خونریزیها
به پای کسانی است که به پلیس و ماموران انتظامی دستور دادند تا با مسلسل و تپانچه
به سوی جوانانی که شعار لاالهالاالله... بر زبان دارند آتش گشایند. و به حریم
دانشکدهها تجاوز کنند و در و دیوار کلاسها و سالنها مطالعه را به خون دانشجویان
رنگین سازند. با نهایت شقاوت، احترام محیط دانشگاه و ابتداییترین حقوق و حرمتهای
انسانی اسلامی و قانونی را زیر پا نهند. ما به اقتضای شرافت انسانی خود این ستمها
و خونریزیها را محکوم میکنیم و تعقیب قانونی این حوادث و مجازات مسببان این
خونریزیها را خواستاریم و اعاده حیثیت دانشگاه و استقرار اوضاع مناسب آموزشی را
شرط اساسی انجام وظیفه علمی میدانیم».
علاوه
بر تهیه نامه امضا شده از طرف دانشگاهیان تبریز، در همان هسته اولیه تشکل
دانشگاهیان تصمیم گرفته شد که یک اقدام دستهجمعی نظیر راهپیمایی یا تجمع اعتراضآمیز
در یک محل مشخص بهعمل آید و به دنبال آن نوعی قطعنامه با هدف افشای ابعاد و ماهیت
فاجعه، محکوم ساختن اقدام و رفتار نیروی انتظامی و دفاع از دانشجویان به عمل آید.
تصمیم گرفته
شد روز شنبه 23 اردیبهشت 1357 یعنی روزی که برای اولین بار بعد از واقعه 18
اردیبهشت اساتید و کارمندان در دانشگاه حاضر میشدند، تجمع و تظاهراتی ترتیب یابد
و قطعنامهای در محکومیت واقعه 18 اردیبهشت و عاملان خونریزی در صحن دانشگاه صادر
و منتشر گردد.
23
اردیبهشت 1357 استادان دانشگاه تبریز با صدور قطعنامهای تهدید کردند در صورتی که
گارد از دانشگاه خارج نشود، برای تدریس در کلاسها حاضر نخواهند شد. دانشگاهیان در
این قطعنامه چهار تقاضای مشخص داشتند: 1) اخراج گارد از دانشگاه 2) آزادی مجروحان
و دستگیرشدگان این حوادث 3) عدم محرومیت احتساب نمره صفر برای دانشجویان در صورت
انحلال ترم 4) معرفی و محاکمه علنی و قانونی ماموران متخلف که این حادثه را به بار
آوردهاند.
در
ادامه اجتناب اساتید از حضور در کلاسهای درس، روزنامه اطلاعات در این مورد نوشت:
«یکشنبه، 24/2/57 دکتر منوچهری به تهران احضار شد و این در شرایطی است که استادان
دانشگاه هنوز از رفتن به اتاقهای خود در دانشگاه خودداری میکنند. با توجه به
اینکه روز سهشنبه، فردا 26/2/57 پایان تعطیلات چند روزه دانشگاه است، هنوز معلوم
نیست استادان حاضر به تدریس خواهند شد یا نه. استادان دانشگاه که طی قطعنامهای
تقاضا کرده بودند افراد گارد از محوطه دانشگاه بیرون فرستاده شوند، اما افراد گارد
همچنان در محوطه داخلی دانشگاه مستقر هستند. مقامهای مسئول نیز تا به حال پاسخی
به مفاد قطعنامه استادان دانشگاه ندادند».
پس از
استعفای دکتر مرتضوی از ریاست دانشگاه، در جلسات شورای دانشگاه تصمیم بر ادامه
کلاسها در ترم تابستان گرفته شد. اما دوم مرداد که قرار بود اولین روز تشکیل کلاسها
باشد، شکلگیری بزرگترین تظاهرات دانشجویی در سطح دانشگاه همه بافتههای دکتر
مولوی رئیس دانشگاه را برای بازگشایی کلاسها در تابستان رشته کرد و یک روز بعد
رسما اعلام گردید که دوره تحصیلی 56-57 منحل شد. بعد از آخرین تظاهرات نیمه دوم
سال 56-57 روز هشتم شهریور نهاوندی، وزیر علوم و آموزش عالی به تبریز آمد و در جمع
استادان دانشگاه تبریز حاضر شد. وی با ایراد سخنانی، بر ضرورت مشارکت همه اعضای
دانشگاه برای حل مسائل و مشکلات موجود تاکید نمود.
این
نشست که با هدف راضی کردن اساتید برای حضور در کلاسها ترتیب داده شده بود، عملا
نتیجهای نداد. دولت برای کنترل حرکتهای مردمی در تهران و برخی از شهرهای بزرگ از
جمله تبریز، حکومت نظامی اعلام کرد. اساتید دانشگاه تبریز که مصمم به ادامه
مبارزاتشان تا حصول نتیجه نهایی بودند، همانگونه که در قیام 29 بهمن و 18
اردیبهشت تبریز نقش بزرگی برعهده داشتند، برای شکستن حکومت نظامی اولین تظاهرات را
انجام دادند. در این تظاهرات که اولین تظاهرات علنی استادان و دانشجویان بهصورت
حرکت از داخل دانشگاه به خارج از آن و شهر بود، پلاکاردهایی هم تهیه شده بود و بعد
از ایراد خطابههایی که اساس آن اجرای دستور امام مبنی بر شکستن حکومت نظامی بود.
دکتر
واعظ از این درگیری چنین گزارش میدهد: «در نهایت یک عده بهشدت مضروب شدند. از
استادان ما دکتر سلیمی خلیق و مرحوم آقای دکتر عطاری آنجا بودند. سربازها با باتوم
و قنداق تفنگ میزدند. بالاخره راهپیمایی را در آنجا متلاشی کردند و نگذاشتند
ادامه پیدا کند و به تعقیب تظاهر کنندگان پرداختند»