سیری بر حیات علمی و سیاسی آیتالله محمد ابراهیم ربانی
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آیتالله محمد ابراهیم ربانی مهموئی مجتهد عالیقدر و از علما و مدرسین برجسته حوزه علمیه خراسان جنوبی در 24 مرداد 1399 دار فانی را وداع گفت. وی از علمای مبارز در دوره قبل از انقلاب بود که نقش مهمی در پیشبرد نهضت اسلامی داشته است. این نوشتار به بررسی حیات علمی و سیاسی آیتالله ربانی مهموئی میپردازد.
تولد و تحصیلات
آیتالله حاج شیخ محمد ابراهیم ربانی در سال 1306 در قریه
مهموئی بیرجند در خانوادهای روحانی و متدین به دنیا آمد. پس از دوران طفولیت به
دستور پدر بزرگوارش جهت فراگیری علوم اسلامی به حوزه علمیه بیرجند وارد و مدتی به
تحصیل مقدمات اشتغال ورزید. بعد از پایان دروس ابتدائی در سال 1325 جهت ادامه
تحصیل به شهر مقدس قم عزیمت نمود و در محضر اساتید بزرگی چون آیتالله حاج شیخ
عباس نجفی یزدی، آیتالله صدوقی یزدی، آیتالله امام موسی صدر و ... دروس سطح را به
پایان رسانید.
آیتالله ربانی مهموئی در تمام دوران تحصیل با جدیت تمام میکوشید
و مورد توجه و علاقه خاص اساتید خویش قرار میگرفت و در زهد و تقوی نیز معروف بود.
وی پس از پایان دروس سطح به قصد ادامه تحصیل و بهرهمند شدن از فضای معنوی و علمی
حوزه نجف به آن دیار شتافت و از محضر اساتیدی همچون امام خمینی، آیتالله شیخ حسین
حلّی، آیتالله میرزا حسن یزدی، آیتالله العظمی سید محسن حکیم و آیتالله العظمی
سید محمود شاهرودی بهره برد و به درجه اجتهاد نائل آمد[1].
فعالیتهای تبلیغی سیاسی
آیتالله ربانی مهموئی در امر مبارزه شیوه آگاهسازی و وعظ را برگزیده بود و در این راستا با سفر به شهرها و کشورهای مختلف به روشنگری مردم میپرداخت. وی در سال 1341 یعنی در زمان انقلاب عراق به رهبری آیتالله العظمی حکیم جهت فعالیتهای تبلیغی و مبارزاتی علیه رژیم استعمارگر بریتانیا به کشورهای سوریه، اردن و در سالها بعد مجددا مسافرتی دیگر به لبنان و ترکیه داشت. در تمام این سفرها فعالیتهای تبلیغی داشته و مردم را روشن و نقشههای شوم استعمارگران بریتانیا را برملا و مبارزات و اهداف انقلاب اسلامی عراق را بیان نموده که در آن زمان در نوع خود بیسابقه بوده است.
عزیمت به ایران
در سال 1344 بنا به تقاضای مکرر اهالی قائنات و روحانیون
متعهد آن دیار، از جانب آیتالله العظمی سید محمود شاهرودی مشغول خدمت، ارشاد و
هدایت مردم و رسیدگی به امور طلاب و حوزههای علمیه آن منطقه میشود. آیتالله
ربانی مهموئی در بدو ورود برای انسجام حوزه، برنامههای بسیار دقیق و با ضابطه طرح
و به اجرا میگذارد که با موفقیتهای چشمگیر و تحولی بینظیر روبرو میگردد و سپس
بهخاطر تسهیل امور طلاب و رفاه حال آنان دفتری با مقررات خاص افتتاح میکند که
این مسئله باعث جذب نیروهای ارزنده حوزه و اشتیاق اساتید به تدریس میشود.
آیتالله ربانی جواز اجتهاد و اجازات شرعی متعددی از علما و
مراجع معاصر خود داشت که اهمیت جایگاه علمی و عملی وی را میرساند. در همین رابطه
طبق اسناد تاریخی در هفتم اردیبهشت 1348 نیز از جانب امام خمینی اجازه شرعی
استفاده از وجوهات برای آیتالله ربانی مهموئی صادر میشود.
یکی از اقدامات ارزنده دیگر او نشر اصول عقاید و معارف و
فرهنگ اصیل اسلام در میان مردم بود که در مدت کوتاهی نتایج مثبت و موثری بجای
گذاشت و در این راستا با ایجاد برنامههای وسیع تبلیغاتی در شهر و روستاها خدمات
خود را ادامه داد که در راستای مبارزه با رژیم پهلوی بسیار مفید و موثر بود. مبارزات
آیتالله ربانی در ابعاد وسیع به همراه قیام حضرت امام خمینی علیه طاغوت ادامه
یافت تا جایی که در سال 1356 رژیم پهلوی با تعقیب و کنترل اقداماتش تصمیم به تبعید
او گرفت. همچنین اعلامیهها و سخنرانیهای وی در سالهای مبارزات نهضت اسلامی در
حرکت مردم علیه طاغوت بسیار مفید و موثر بود[2].
ارتباط تشکیلاتی آیتالله ربانی در قالب جامعه روحانیت
بیرجند با حوزه علمیه مشهد به واسطه نزدیکی این دو شهر موجب همکاری و هماهنگی بیش
از پیش شد. بطوری که اغلب تلگرافها و اعلامیههای مبارزاتی خطاب به مراجع مقیم
مشهد صادر میشود که از جمله میتوان به تلگراف تسلیت جامعه روحانیت بیرجند به آیتالله
سید عبدالله شیرازی درباره فاجعه 17 شهریور 1357 اشاره کرد.
تحرکات مردم بیرجند به واسطه میدانداری علمای آگاه و
روحانیت مبارز موجب حمله عوامل رژیم پهلوی به حوزه علمیه بیرجند در آذر ماه 1357
میشود که این مسئله نشانگر اثرگذاری رهبری روحانیت در قیام مردم آن دیار است.
بلافاصله این حادثه با واکنش مراجع مشهد و قم مواجه میشود بطوری که در ششمین روز
از محرم سال 1357 در بخشی از اعلامیه مراجع به امضای آیات مرعشینجفی، گلپایگانی
و شریعتمداری آمده است: «در شهر بیرجند مأمورین شهربانی به مدرسه علوم دینی حمله
کرده ضمن شکستن در و پنجره و مضروب کردن طلاب، ریش دو نفر از فضلا را میتراشند و
به امام جماعت و سایر روحانیون اهانت میکنند.»
آیتالله سید عبدالله شیرازی نیز در همین رابطه تلگراف
تسلیتی خطاب به آیتالله ربانی مهموئی و شیخ محمدحسین نابغآیتی در محکومیت آن
فاجعه صادر میکند.
فعالیتهای سیاسی آيتالله مهموئی تا جایی گسترش یافت که در اسناد ساواک از او به عنوان رهبر قیامهای مردمی در بیرجند یاد میشود. در یکی از گزارشات ساواک آمده است: «برابر اطلاع واصله از ساعت 9:30 روز 7/11/1357 تظاهرات و راهپیمائی به رهبری شیخ محمدابراهیم ربانی و سایر روحانیون و متعصبین مذهبی در شهرستان بیرجند انجام» شد که بر اثر درگیری که بین مردم و نیروهای ژاندارمری در گرفت «تعداد 7 نفر بر اثر اصابت گلوله مجروح که از این عده دو نفر فوت مینمایند...»[3].
فعالیتهای پس از انقلاب اسلامی
در اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی،
آیتالله ربانی مهموئی در شهرستان بیرجند اقدام به تشکیل کمیته انقلاب کرد که در
حفظ شهر و حراست از مردم و دستگیری ساواکیها و وابستگان رژیم بسیار مفید و موثر
بود. همچنین وی با سخنرانیهای روشنگرانه اتحاد و همبستگی بیسابقهای میان اهل تسنن
و شیعیان بوجود آورد بطوری که ناحیه مرزی بیرجند از خطر تفرقه مصون ماند. همچنین
با این فعالیتها دست منافقین و گروهکهای معاند از ایجاد اختلاف کوتاه و توطئههای
آنان نقش بر آب شد.
همچنین عضویت در شورای عالی قضایی و مسئولیت در دیوان عالی
کشور از جمله مناصب سیاسی وی پس از پیروزی انقلاب است.
سوابق علمی و مبارزاتی آیتالله ربانی مهموئی در منطقه محرومی همچون بیرجند منجر به انتصاب وی به عنوان اولین امامجمعه بیرجند پس از پیروزی انقلاب از سوی امام خمینی شد و در طول این مدت خدمات شایانی را به مردم و به ویژه مستضعفین ارائه داد.
خدمات اجتماعی و اقتصادی
آیتالله ربانی مهموئی در کنار تبلیغ معارف دینی و رسیدگی به حوزههای علمیه، خدمات اجتماعی خود را در تسهیل سرمایهگذاری اقتصادی و ایجاد اشتغال برای جوانان آن دیار تداوم بخشید و امروز بخش قابل توجهی از این فعالیتها مرهون حمایتها و هدایتهای این عالم فقید است بطوری که امروزه منجر به اشتغال مستقیم و غیرمستقیم دوازده هزار نفر در آن منطقه محروم شده است.
آثار و مکتوبات
از آیتالله ربانی آثار و دستنوشتههای بسیاری موجود است
که بخشی از آن در قالب کتاب چاپ و منتشر شده است که از آن جمله میتوان به «وجیزة
فی ولایتالفقیه»، «حاشیه بر عروة الوثقی»، «منهاج الملامسه» درباره ازدواج، «شبچراغ»،
«کتاب ارث»، «نور علی نور» در تفسیر سوره نور، «ندای رحمت» درباره ادعیه و
اذکار و شمیم بهشت اشاره کرد.