مبارزات علمای شیراز علیه جشن هنر شیراز/ تذکر جالب سفیر انگلیس به محمدرضا شاه
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سلسله
جشنهای هنر شيراز كه با كارگردانی
فرح ديبا در يك دهه در فاصله سالهای 1346 تا 1356 طراحی و به اجرا درآمد، زاييده
گرايشهای روشنفكری چپگرايانه فرح و لودگیهای پایانناپذیر رژیم پهلوی بود، با
این اوصاف علما و روحانیون آگاه شیراز در برابر این ایادی واکنش نشان داده و در یک
حرکت جمعی در شهریور ماه 1356 رژیم را مجبور به تعطیلی و عدم برگزاری این جشنها
نمودند. در این زمینه در کتاب «انقلاب اسلامی در شیراز» که توسط مرکز اسناد انقلاب
اسلامی منتشر شده در مورد این حرکت عظیم میخوانیم:
آخرين جشنواره هنر شيراز
يازدهمين
جشن هنر شيراز در سال 1356 برگزار شد. از مدتها قبل از برگزاری جشن و در حين
برگزاری و به ويژه هنگام حضور فرح در شيراز برای افتتاح جشن، اقدامات و تدابير
ويژهای به اجرا درآمد. علاوه بر اين با گسترش برنامههای جشن علاوه بر نقش رستم و
تخت جمشيد، 15 نقطه ديگر نيز در شيراز به عنوان محل برگزاری جشن انتخاب شدند.
در
اين دوره از جشن، علاوه بر برنامههای تئاتر، موسيقی، فيلم و ديگر هنرها از ايران،
گروههای هنری زيادی نيز از ديگر كشورها حضور يافتند كه مهمترين آنان عبارتند از:
آندره سربان رهبر گروه هنری تئاتر لاماما از نيويورك، گروه هنری اسكوات از
مجارستان، گروه هنری TSE
از فرانسه و فيلمهايی از ژاپن و ديگر كشورهای آسيايی.
نمايش جنجالي خوك، بچه، آتش
گروه
هنری اسكوات كه از عدهای از هنرمندان طغيانگر مجارستانی تشكيل شده و به نيويورك
مهاجرت كرده بودند اثر «خوك، بچه، آتش» را جهت اجرا به جشن هنر شيراز آورده بودند.
اين نمايش كه به اصطلاح يك موضوع انتقادآميزی در مورد وضعيت كنونی بود، در آن از
آدمكشیهای گروه مافيا، تا قتل بچه و درد زايمان و تجاوز جنسی نشان داده شد.
برخلاف همهی برنامههای هنری كه در جايگاههای مشخص و با حضور تماشاگران خاص به
اجرا درمیآمد، اين نمايش در پيادهروهای خيابانهای فردوسی شيراز و در مقابل
چشمان مردم كوچه و بازار به نمايش درآمد.
اين نمايش در دو صحنه اجرا شد، نيمی از آن در
پيادهرو خيابان و نيمی ديگر در داخل مغازه شيشهای، بازيگران اين نمايش تعدادی
مرد، چند كودك و يك زن جوان بودند. در يكی از صحنهها چندين بار عمل جنسی مرد با
زن به اجرا درآمده و از تلويزيون مداربسته نيز برای تماشاگران پيادهرو به نمايش
درآمد. در حالی كه اجرای صحنههای مزبور در مقابل چشمان حيرتزده مردم اين انتظار
را میداد كه مسئولان از ادامه نمايش جلوگيری به عمل آورند اما تنها به حذف يك
صحنه كوتاه اكتفا شده و نمايش كماكان به اجرا درآمد.
واكنش علما و روحانيون شيراز
پس
از انتشار مطالب روزنامهها و نيز آگاهی علما و روحانيون از اجرای نمايشنامه «خوك،
بچه، آتش» علما و روحانيون شيراز نيز به واكنش برخاستند. ابتدا آيتالله محلاتی در
روز چهارشنبه بعد از اقامه نماز جماعت در مسجد مولا در خلال دعا میگويد: «خدا
لعنت كند مسببين جشن هنر را، خداوند لعنت نمايد برگزاركنندگان جشن هنر را خدا لعنت
كند شركتكنندگان در جشن هنر را و [مردم] همه با صدای بلند آمين میگويند».
از
آنجايی كه او پيشنهاد كرده بودند كه ائمه جماعات مساجد پس از اقامه نماز جماعت
نسبت به جريان جشن هنر اعتراض نمايند برخی از روحانيون از جمله سيدعلیاصغر دستغيب
در مسجد الرضا و حجتالاسلام احمد پيشوا در مسجد نو در اعتراض به جشن هنر مطالبی
ايراد كردند. اما واكنش آيتالله دستغيب شديدتر از سايرين بود و طی سخنرانیهای
متعدد در مسجد جامع نسبت به جشن هنر انتقاد كرد. وی در يكی از سخنرانیها چنين
گفت:
«...
يك چيزی شنيدم جشن خوك عجيب اسمی هم دارد. آنها كه به اينجا میروند نر و ماده
با هم از خوك هم پستترند، ای لعنت بر آنها مؤسس آن هم خوك است. لعنت بر آنها
باد، تا كی اين مملكت و اين جوانها را میخواهيد گمراه كنيد و به دست استعمار
بدهيد و منحرف كنيد. اين اولياء چه كار میخواهند بكنند، اين
رقاصهها آنها هم كه میروند خرند. شيراز اهل علم بوده حال كردهاندش رقاصخانه نمیگذارند
دهن ما بسته باشد».
گفته
میشود مأموران امنيتي در بيرون شبستان مسجد جامع ضبط صوتها را توقيف و نوارهای
آن را میگرفتند تا آن سخنرانیها دردسری برای دولت به وجود نياورد. البته
اعتراضات تنها به سخنرانیها ختم نشد. آيتالله محلاتی از كليه روحانيون و علما
خواست تا به عنوان اعتراض به مساجد نروند و از برگزاری نماز جماعت خودداری نمايند.
وی همچنين درخواست كرد كه تلگرافی با امضای علما و روحانيون مبنی بر تعطيلی و
موقوف شدن برگزاری جشن هنر در شيراز در سالهای آينده تهيه شده و به تهران ارسال
شود. اما از آنجايی كه همزمان با وقايع، جشن مذكور پايان يافت و برخی از مقامات
نيز ضمن تماس با علما وعده دادند كه در آينده از اجرای چنين نمايشهايی جلوگيری به
عمل خواهند آورد، جريان تعطيلی مساجد نيز لغو گرديد.
واكنشهای
مزبور از سوی علما و روحانيون موجب شد كه حتی ساواك نيز درخواست كرد به منظور
جلوگيری از وقوع چنين اتفاقاتی مسئولين جشن، چگونگی برگزاری اين جشن در سالهای
آينده و همچنين انتخاب نمايشنامهها و در نظر گرفتن روزهای جشن با ايام سوگواری و
ماه محرم تدابيری اتخاذ نمايند. آنتونی پارسونز سفير وقت انگلستان در تهران
نيز با اشاره به برنامههای مزبور جشن هنر، اين واقعه را به مثابه جرقهای برای
اعتراضات مردم خواند كه در نهايت به شيراز محدود نشده و طوفان اعتراضات به مطبوعات
و تلويزيون هم رسيد. وی مینویسد: «در جريان ديدار خود با شاه ضمن در ميان گذاشتن
اين موضوع با وی يادآور شده است كه اگر چنين نمايشی بر فرض مثال در منچستر انگليس
اجرا میشد كارگردان و هنرپيشگان آن جان سالم به در نمیبرند».