در عاشورای سال 1342 چه گذشت؟/ سخنرانی مهیج امام خمینی در عصر عاشوراء
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ محرم در فرهنگ شیعیان به عنوان ماه مبارزه با ظلم شناخته میشود. امام حسین(ع) که برای احیای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرده بود، در این ماه علم مبارزه برافراشت. در دوران نهضت اسلامی نیز، مردم ایران با اقتدا به امام خویش مبارزه با ظلم و جور را از دل محرم آغاز کردند.
در سال 1342 با فرارسیدن ماه پیروزی خون بر شمشیر، رویارویی علما با رژیم شاه وارد مرحله تازهای شد. ماه محرم فرصت خوبی بود تا شبکههای روحانیون با رهبری امام خمینی پایههای رژیم را بلرزاند. موضوعی که در گزارشهای ساواک هم به آن اشاره شده و آمده است: «علما و روحانیون مخالف که به تدریج رهبری آنها به عهده آیتالله خمینی محول میشد، تقریبا از سه ماه پیش به این طرف در انتظار رسیدن ماه محرم بودند تا آنجا که آیتالله خمینی که عید نوروز سال جاری را عزا اعلام نموده بود به کرات اظهار داشت عید شیعیان در سال جاری در محرم برگزار خواهد شد...»
برای کنترل فعالیت روحانیون، در آستانه ماه محرم، دولت با صدور اعلامیهای هرگونه تظاهرات و راهپیمایی در روزهای عزاداری را ممنوع اعلام کرد. ساواک و شهربانی هم با صدور اعلامیه جداگانه به خطیبان و وعاظ هشدار دادند در مورد شاه و اسرائیل صحبت نکنند و مدام به گوش مردم نخوانند که اسلام درخطر است.
در سوی مقابل، امام خمینی در 28 اردیبهشتماه، با ارسال پیامی، با بیان اینکه «خطر امروز بر اسلام، کمتر از خطر بنیامیه نیست» از نوحهخوانان و سرایندگان اشعار مذهبی خواستند «در نوحههای سینهزنی، مصیبتهای وارده بر اسلام و مراکز فقه و دیانت و انصار شیعه» را بازگو کنند.
در ماه عزاداری سالار شهیدان دستورات امام خمینی در مجالس مذهبی به اجرا درآمد تا اینکه روز عاشورا فرارسید؛ در روز 13 خرداد مصادف با عاشورای حسینی، یک راهپیمایی بزرگ توسط هیئتهای موتلفه اسلامی در تهران ترتیب داده شد و مردم ضمن عزاداری، در انتقاد از عملکرد رژیم پهلوی، شعارهای سیاسی هم سردادند. اما اتفاق اصلی در قم رخ داد.
عصر همین روز امام خمینی در مدرسه فیضیه سخنرانی بسیار پرشوری انجام دادند. ایشان ضمن مقایسه رژیم پهلوی با بنیامیه، ضدیت رژیم با اسلام و روابط پنهانی شاه با اسرائیل و بهائیان را افشا کردند. امام خمینی در این سخنرانی شاه را با لفظ «بدبخت» مورد خطاب قرار دادند و فرمودند: «آقا! من به شما نصيحت میکنم، ای آقای شاه! ای جناب شاه! من به تو نصيحت میکنم؛ دست بردار از اين کارها... يک قدری تفکر کن، يک قدری تامل کن! يک قدری عواقب امور را ملاحظه بکن! يک قدری عبرت ببر! عبرت از پدرت ببر... آقا! اين را به تو تزريق کردند که بگويند بهايی هستی، که من بگويم کافر است؛ بيرونت کنند. نکن اينطور، بدبخت! نکن اينطور...» بعد از این سخنرانی تند امام خمینی، رژیم پهلوی در نیمهشب 15 خرداد ایشان را دستگیر کرده و به باشگاه افسران در تهران انتقال داد.
با انتشار خبر دستگیری امام، مردم در سرتاسر ایران به پاخاستند و اعتراضهای وسیعی در شهرهای مختلف شکل گرفت. شاه بلافاصله به کاخ سعدآباد رفت و فرماندهی عملیات سرکوب را شخصاً بر عهده گرفت. با شدت یافتن اعتراضات مردمی با دستور محمدرضا پهلوی به روی مردم آتش گشوده شد و خیابانها با خون مردم رنگین شد.
بدین ترتیب قیام 15 خرداد که در تاریخ انقلاب اسلامی به عنوان نقطه آغاز نهضت اسلامی به حساب میآید، با حضور اقشار مختلف مردم در حمایت از امام خمینی شکل گرفت.