کد خبر: ۶۲۱۳
انقلاب اسلامی در اهواز

مروری بر مبارزات آیت‌الله خزعلی در اهواز

آيت‌الله خزعلی از منبريان فعالی بود که در طول سال‌های مختلف تا پیروزی انقلاب اسلامی هيچ‌گاه ارتباط خود را با خوزستان و فعاليت‌های سياسی اين منطقه قطع نكرد. به‌طور كلی در طول سال‌های آغاز و تداوم حركت انقلاب اسلامی به رهبری امام‌خمينی، همواره به‌عنوان يكی از نزديكان امام و از جمله روحانيونی كه در كار مبارزه و فعاليت سياسی حضور داشتند، فعاليت‌های بسيار زيادی را در اهواز و در جهت خط انقلاب اسلامی ‌‌انجام داد. از اين رهگذر بارها احضار، دستگير، زندان و تبعيد شد، اما همواره پس از هر دستگيری و تبعيد و زندان به عناوين مختلف باز به اهواز سفر كرده، شروع به فعاليت می‌كرد.
سه‌شنبه ۲۵ شهريور ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۱

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی در 25 شهریور 1394 پس از 90 سال مجاهدت در راه اسلام و انقلاب دار فانی را وداع گفت. وی علاوه بر اينكه يكی از منبريان فعال بود در طول سال‌های 42 تا 56 نيز هيچ‌گاه ارتباط خود را با خوزستان و فعاليت‌های سياسی اين منطقه قطع نكرد. در سال‌های 56 و 57 نيز با اوج‌گيری و خيزش عمومی ‌مردم ايران به رهبری امام‌خمينی، يكی از اركان اصلی بود كه بيشترين سخنرانی‌ها و منابر انقلابی را در مساجد مختلف اهواز و به‌خصوص حسينيه‌ اعظم برگزار می‌کرد. در این زمینه در کتاب «انقلاب اسلامی در اهواز» جلد اول که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده آمده است:

آيت‌الله خزعلی در خوزستان دارای نقش و پايگاه مهمی ‌بود؛ به گونه‌ای‌ كه سال‌های 42 تا 57 در گزارش‌های ساواك، آيت‌الله خزعلی روحانی افراطی، اخلال‌گر و طرفدار آيت‌الله خمينی ناميده می‌شود. به همين جهت بارها و بارها كميسيون حفظ امنيت اجتماعی شهر قم حضور وی را در اين شهر به صلاح نمی‌دانست و هميشه حكم تبعيد او را به مناطق دورافتاده صادر می‌كرد.

مردم اهواز نيز با آگاهی از افكار انقلابی و طرفداری و حمايت آيت‌الله خزعلی از حركت امام‌خمينی به پای منبر او تجمع نموده به سخنان او گوش فرا می‌دادند. از طرفی، ساواك و شهربانی نيز در سراسر كشور نسبت به مسافرت‌ها و به‌خصوص منابر آيت‌الله خزعلی حساسيت زيادی نشان می‌دادند؛ به‌گونه‌ای كه با گماشتن جاسوسان و گزارشگران درصدد نظارت دقيق بر او بودند. از اين رو وی به سبب ايراد سخنان تند بر ضدرژيم، بارها ممنوع‌المنبر گرديد.

از اسناد به‌جا مانده از ساواك و شهربانی مشخص می‌شود كه آيت‌الله خزعلی، در نقاط مختلف و مراكز متعدد اداری، مذهبی و سياسی اهواز به مناسبت‌های مختلف با مردم سخن گفته و آنها را در جريان مشكلات و مسائل رژيم قرار می‌داده؛ به گونه‌ای ‌كه اطلاعات ارائه شده در سخنرانی‌ها نوعاً در جهت تحريك احساسات مردم و تشديد و تداوم اعتصابات بوده است. گزارش‌های متعدد شهربانی مؤيد اين مطلب است.

 آيت‌الله خزعلی نه تنها در مساجد، بلكه كارخانجات و هر كجا كه امكان ارتباط با مردم و تجمعات آنها بود، حاضر می‌شد و سخنرانی‌های افشاگرانه‌ای ايراد می‌كرد. در سند ذيل كه حاوی گزارش شهربانی استان خوزستان است، در مورد سخنرانی آيت‌الله خزعلی در مجتمع صنايع فولاد اهواز، در رابطه با سوء‌استفاده‌های شريف امامی ‌و ارتشبد ازهاری آمده است:

«عده‌ای حدود 15 هزار نفر در صنايع فولاد اجتماع، بدواً شيخ‌ابوالقاسم خزعلی سخنرانی ]كرده[ ضمن محكوم نمودن اقدامات دولت از حاضرين خواست كه به اعتصاب و مبارزه‌ خود ادامه دهند و از لحاظ آذوقه و نفت به يكديگر كمك كنند. نامبرده در سخنان خود اضافه می‌نمايد در مدتی كه شريف‌امامی‌ رئيس دولت بوده 250 ميليون تومان و ارتشبد ازهاری 170 ميليون تومان سوء‌استفاده كرده‌اند...».

آيت‌الله خزعلی علاوه بر اينكه در سخنرانی‌های خود به رژيم پهلوی تاخت و تاز بسيار می‌كرد، با مردم و انقلابيون نيز در زمينه‌هايی همچون چگونگی حفظ وحدت كلمه، ارتباط با يكديگر، رعايت حال مردم از سوی بازاريان و كسبه، تأمين محصولات كشاورزان و مايحتاج مردم از سوی كشاورزی و به‌طور كلی هرگونه گران‌فروشی و كم‌فروشی سخن می‌گفت و هشدارهای لازم را می‌داد. اين مسئله البته بسيار مهم بود، چرا كه در صورت بروز اين‌گونه بی‌نظمی‌ها و لجام گسيختگی‌ها، بسيار محتمل بود كه به اصل انقلاب لطماتی وارد شود و از اين رهگذر بدبينی‌هايی نسبت به كل حركت انقلاب در ميان مردم پديدار شود. در اين رابطه شهربانی استان خوزستان در گزارشی كه به اداره‌ی اطلاعات شهر اهواز نوشته چنين آمده:

«برابر خبر واصله، ساعت 18:45 مورخه‌ 57/10/14 شيخ ابوالقاسم خزعلی در عباسيه در حضور حدود 6 هزار نفر، سخنانی درباره‌ ارتباط دين و آزادی بيان و خطاب به حاضرين اظهار داشته الان زمان جنگ است از گران‌فروشی و پوشيدن لباس نو پرهيز كنيد و درمورد تأمين محصولات كشاورزی بكوشيد، زيرا ممكن است قحطی مصنوعی به بار بياورند و نيز درمورد حفاظت از كارخانه‌ها مطالبی عنوان و گفته است؛ اين كارخانه‌ها مال شماست و ارتش از خدا می‌خواهد ضرری به اين تأسيسات وارد شود و در خاتمه، اعلاميه‌هايی مبنی بر اعلام همبستگی كاركنان كارخانه‌ خانه‌سازی با ساير اعتصابيون بين مردم توزيع شده است».

يكی ديگر از محورهای مبارزاتی و فعاليت‌های سياسی آيت‌الله خزعلی بيان سخنان و رهنمودهای امام در خصوص مسائل انقلاب بود كه روزانه خطاب به مردم، چه در قالب اعلاميه و چه به شكل نوار و چه حتی به صورت توصيه‌هايی كه در پيام‌های تلفنی با ياران خود در ايران مطرح می‌كرد بود. آيت‌الله خزعلی در راستای اين هدف به قرائت پيام‌ها و اطلاعيه‌هايی در منابر و مساجد می‌پرداخت و اين كار ضمن اينكه خطراتی را برای وی در برداشت از تأثيرگذاری بالايی برخوردار بود كه معمولاً ساير سخنرانان و منبر‌های اهواز از اين كار خودداری می‌كردند. در گزارش ديگری كه از سوی شهربانی به رياست اداره‌ اطلاعات نوشته شده در خصوص اين نوع اقدامات آيت‌الله خزعلی چنين آمده است:

«بعد از ظهر مورخه‌ی 57/10/17 شيخ ابوالقاسم خزعلی در عباسيه در حضور حدود 7 هزار نفر بالای منبر رفته و ضمن بحث درمورد توحيد و خداشناسی اظهار داشته نهضت ما يك نهضت توحيدی و اسلامی ‌‌است و كسانی كه به مبانی توحيد اعتقاد نداشته باشند همان‌طور‌كه رهبر نهضت اسلامی ‌در مصاحبه با لوموند اعلام كرد در بين ما جايی ندارند و به ذكر مثال‌هايی در اين زمينه پرداخت. سپس اعلاميه‌ مورخه‌ 7 صفر [امام]خمينی را عيناً قرائت و موارد را جزو به جزو تشريح نموده است و نيز درمورد ساعات منع عبور و مرور صحبت كرده و گفته است در مشهد و قم مردم به ساعات منع عبور و مرور توجهی نكرده و دسته‌جمعی به خيابان‌ها  ريخته‌اند. مسئولين فرمانداری نظامی ‌‌بايد وظيفه‌ خود را در اين خصوص بدانند و بی‌خودی آزادی مردم را سلب نكنند و ساعات منع عبور و مرور را تقليل دهند».

آيت‌الله خزعلی به دليل تعدد سخنرانی‌ها و تشديد فعاليت‌هايش در اهواز به يكی از اركان تصميم‌گيری‌های انقلابيون تبديل شد به گونه‌ای ‌كه بسياري از امور در ارتباط با انقلاب با مشورت وی صورت می‌گرفت و در بسياری از مسائل نظر می‌داد، كه نظر او در مسائل مذكور از سوی علمای اهواز و هسته‌های انقلابی پذيرفته می‌شد. از طرفی، به دليل اينكه وی در ميان علمای قم و روحانيون طراز اول تهران نيز شناخته شده بود برای بعضی از مشورت‌ها و كارها به تهران فرا خوانده می‌شد.

يكی ديگر از ويژگی‌های سخنرانی‌ها و فعاليت‌های سياسی آيت‌الله خزعلی در اهواز، قاطعيت او در سخنرانی‌ها و صراحت لهجه‌ او در برخورد با عوامل رژيم پهلوی و به كار بردن كلماتی بود كه ساير منبری‌ها و روحانيون اهواز معمولاً اين‌گونه نبودند. در يكی از اسنادی كه شهربانی خوزستان خطاب به رياست اداره‌ اطلاعات تهيه نموده آمده است:

«ساعت 18:30 روز جاری شيخ ابوالقاسم خزعلی در حسينيه‌ اعظم به منبر رفته ضمن سخنرانی اظهار داشت ما زير بار ظلم نمی‌رويم و سختی‌ها را بر خود هموار می‌كنيم... وی افزود رئيس شهربانی نفهم‌ اندرنفهم بهبهان گفته است قرآن را به آتش می‌اندازيم؛ چرا به جای تيمارستان يك شهربانی را به او داده‌اند؟ مگر می‌شود كه مردم خاموش باشند؟ وی سپس اعلاميه‌ مورخ 57/10/22 [امام]خمينی درباره‌ شورای انقلاب جمهوری اسلامی‌ ‌و احتمال كودتای نظامی ‌‌را قرائت، در خاتمه خطاب به حاضرين كه بيش از 15 هزار نفر بودند، گفت ارتش و پليس را آزار ندهيد اينها برادران ما هستند و به زودی به صفوف ما خواهند آمد؛ و از سربازان و پليس خواست كه به جای بد رفتاری با مردم و تيراندازی، از مردم مبارز حمايت كنند. وی سپس از بازاريان تقاضا نمود كه مغازه‌های خود را باز كنند و اجناس را به قيمت خريد در اختيار مردم بگذارند تا در مضيقه قرار نگيرند».

همان‌گونه كه مشاهده می‌شود در اين گزارش شهربانی به ساواك اعلام شده كه آيت‌الله خزعلی دوباره اطلاعيه‌ [امام]«خمينی» را عيناً بر بالای منبر قرائت نموده كه اين مسئله نشان‌دهنده‌ اين است كه رويه‌ آيت‌الله خزعلی قرائت و تبيين آخرين و جديدترين ديدگاه‌ها و رهنمودهای امام‌خمينی به مردم در ارتباط با انقلاب بوده است.

 يكی ديگر از نقش‌هايی كه آيت‌الله خزعلی در ارتباط با جريان انقلاب در اهواز داشته ارتباط با ارتشيان و نيروهای نظامی ‌‌رژيم بوده كه به‌عنوان ناراضی و يا فراری با وی در تماس بوده و گاهی اطلاعاتی را نيز از درون نيروهای رژيم به او ارائه نموده و در خصوص موقعيت نيروها در پادگان‌ها  تذكراتی می‌داده‌اند. آیت‌الله خزعلی به اتفاق ساير دست‌اندركاران انقلاب در اهواز امكاناتی را نيز جهت فراری دادن سربازان و نيروهای نظامی‌ ‌رژيم از قبيل پول و مسكن موقت برای مخفی شدن و غيره فراهم كرده بودند.

گزارشگران شهربانی و ساواك اين‌گونه تحريكات و سخنرانی‌ها را در سطح شهر اهواز به‌طور كامل زير نظر داشتند و بيانات او را نيز كلمه به كلمه گزارش و درمورد آن هشدارهای لازم را به مقامات مافوق می‌دادند. در يكی از اسناد در این رابطه آمده است:

«شيخ ابوالقاسم خزعلی در مورخه‌ 57/10/24 در حسينيه‌ اعظم در حضور حدود 50 هزار نفر از اهالی، به منبر رفته و ضمن سخنرانی خود گفته است اخيراً تعدادی از افراد و درجه‌داران مراجعه و گفته‌اند در حال حاضر ما فقط به جامعه‌ روحانيت اعتماد داريم زيرا ديگران تا به حال هر چه گفته‌اند دروغ بوده است و ما حالا بيدار شده‌ايم و هر موقع مطلبی باشد به ما بگوييد تا جان خود را نثار خواهران و برادران نماييم...

 ارتش تا حالا به ما گفته بود كه مردم بر ضد كشور عمل می‌كنند، ليكن حالا فهميده‌ايم كه آن كسی كه بر ضد كشور عمل می‌كند، همين امروز و فردا كشور را ترك خواهد كرد و او است كه ثروت مردم را به باد می‌دهد. و نيز در ادامه‌ سخنان خود روی اين موضوع كه انقلاب مردم انقلابی است اسلامی، ‌‌تأكيد كرده و گفته است ما خداپرست هستيم و با چپ‌گرايان دستمان توی يك كاسه نمی‌رود... و گفته است هنوز بعضی از افسران و درجه‌داران در خواب هستند، ان‌شاءالله آنها را هم بيدار خواهيم كرد...».

به اين ترتيب، آيت‌الله خزعلی تا پايان حوادثی كه به پيروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 57 انجاميد، در اهواز اقامت داشت و در همه‌ حوادث به‌گونه‌ای فعال بود. وی درمورد آخرين روزهای انقلاب و حوادثی كه به‌وجود آمد، در آخرين خاطرات خود در خوزستان و اهواز چنين می‌گويد:

«يكي از كسانی كه مردم اهواز را در ايام تظاهرات اذيت می‌كرد و دستور تيراندازی می‌داد تيمسار جعفريان، فرمانده حكومت نظامی بود، او حتی حكم قتل مرا داده بود. چهارشنبه‌ سياه كه باعث شهيد شدن عده زيادی در اهواز گرديد، به دستور او به وجود آمد. چون مردم شهر از خروج محمدرضا پهلوی از ايران خوشحال شدند، تيمسار جعفريان دستور تيراندازی را صادر كرد و چهارشنبه‌ی سياه به‌وجود آمد. از وقايع مهم ديگر در خوزستان جريان سينما ركس آبادان است. بر كسی پوشيده نيست كه عامل اصلی آتش‌زدن سينما، شاه و عوامل او بودند. با اين همه يك روحانی درباری به نام نوقانی ضمن ترتيب دادن مجالس روضه‌خوانی می‌خواست شاه و دارودسته‌اش را از اين گناه مبرا كند. اين فرد در آن زمان در مشهد می‌زيست و الآن در خارج كشور زندگی می‌كند و روزگار بدی دارد».

آيت‌الله خزعلی به‌طور كلی در طول سال‌های آغاز و تداوم حركت انقلاب اسلامی به رهبری امام‌خمينی، همواره به‌عنوان يكی از نزديكان امام و از جمله روحانيونی كه در كار مبارزه و فعاليت سياسی حضور داشتند، فعاليت‌های بسيار زيادی را در اهواز و در جهت خط انقلاب اسلامی ‌‌انجام داد. از اين رهگذر بارها احضار، دستگير، زندان و تبعيد شد، اما همواره پس از هر دستگيری و تبعيد و زندان به عناوين مختلف باز به اهواز سفر كرده، شروع به فعاليت می‌كرد. در دوره‌ سال‌های 56 و 57 حضور او تا آخرين روزهای پيروزی يعنی 22 بهمن 57 تداوم داشت و پس از پيروزی انقلاب و با دريافت احكامی‌ همچون عضويت  در شورای نگهبان قانون اساسی در تهران اقامت گزيد.

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات