خسارت‌های اندیشه وابستگی از منظر امام خمینی

در اندیشه امام خمینی وابستگی فکری به غرب «سرمنشأ همه وابستگی‌هاست» از این‌رو با تأکید بر خودشناسی ملت‌ها می‌فرمایند: «مادامی که ملتها خودشان را گم کردند و دیگران را به‏‎‎‏جای خودشان نشاندند، استقلال نمی توانند پیدا کنند». امام تجربه پیروزی انقلاب اسلامی را نشانه بازیابی هویت خویش و نفی وابستگی به غرب و شرق می‌دانند و در پیامی خطاب به ملت ایران در مورد ساختن کشور می‌فرمایند: باید ایرانی بسازیم که بتواند بدون اتکا به امریکا و شوروی و انگلستان و روی پای خود بایستد.
دوشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۹ - ۱۵:۱۰
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در منظر امام خمینی وابستگی اندیشه‌ای به غرب سرآغاز انحطاط جوامع اسلامی است و راه حل این رهایی در بازگشت به هویت اصیل اسلامی است؛ بنابر نظر امام، انقلاب اسلامی توانست با احیای هویت ایرانی اسلامی، ضمن قطع وابستگی به غرب زمینه‌های شکوفایی و خودباوری را در کشور زنده کند.


تزریق اندیشه وابستگی

در اندیشه امام خمینی «اگر افکار یک ملتی وابستگی به قدرت بزرگی داشته باشد، تمام چیزهای آن ملت، وابستگی پیدا می‌کند».[1] از همین رو ایشان در پیام تاریخی خود در 18 تیر 58 خطاب به ملت ایران می‌فرمایند: «افسوس که هنوز عده‌ای از روشنفکران نمی‌توانند دست از غرب و یا شرق بکشند؛ و این دو را سرمشق کارهای خود قرار داده‌اند». [2]

امام خمینی در آسیب‌شناسی این جریان در 4 آبان همان سال در سخنرانی خود این نوع وابستگی را سرمنشأ تمام وابستگی‌ها می‌دانند و می‌فرمایند: «افکار جوان‌های ما، پیرمردهای ما، تحصیل‌کرده‌های ما، روشنفکرهای ما، بسیاری از این افکار؛ وابسته به غرب است، وابسته به امریکاست. ولهذا حتی آنهایی که سوء نیت ندارند و خیال می‌کنند می‌خواهند خدمت بکنند به مملکت خودشان، از باب اینکه راه را درست نمی‌دانند و باورشان آمده است که ما باید همه چیز را از غرب بگیریم، این وابستگی را دارند. و این وابستگی سرمنشأ همه وابستگی‌هاست که ما داریم».[3]


پیامد اندیشه وابستگی

یکی از مهم‌ترین پیامدهای این اندیشه، از نظر امام خمینی از دست دادن روحیه استقلال و خودباوری در کشور است: «اینها نیروهای انسانی ما را از بین بردند، نگذاشتند رشد بکند. در بین خود کشور ما جوری کردند که محتوای انسان را از بین بردند، یک صورتی گذاشتند و محتوا را گرفتند. طوری کردند که اعتماد ما هم به خودمان تمام شد. استقلال فکری ما را، استقلال روحی ما را، از دست ما گرفتند»[4]. بنابر دیدگاه امام خمینی «هرچه می شد در ذهن همه‏‎‎‏این بود که باید از خارج این کارها درست بشود می خواستند‏‎‎‏اسفالت کنند یک خیابانی را، یا بین این شهر با آن شهر یک خطی‏‎‎‏بکشند، آن باید از خارج بیاید. اهانت کردند به نیروهای انسانی ما،‏‎‎‏محتوا را گرفتند»[5].

چپاول و غارتگری کشور به دست بیگانگان از دیگر آثار مخرب اندیشه وابستگی از نظر امام خمینی است: «اگر دانشگاه‌ها و مراکز تعلیم و تربیتِ دیگر با برنامه‌های اسلامی و ملی در راه منافع کشور به تعلیم و تهذیب و تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان جریان داشتند، هرگز میهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن امریکا و شوروی فرو نمی‌رفت و هرگز قراردادهای خانه خراب کن بر ملت محروم غارت‌زده تحمیل نمی‌شد. هرگز پای مستشاران خارجی به ایران باز نمی‌شد و هرگز ذخائر ایران و طلای سیاه این ملت رنجدیده در جیب قدرت‌های شیطانی ریخته نمی‌شد و هرگز دودمان پهلوی و وابسته‌های به آن اموال ملت را نمی‌توانستند به غارت ببرند و در خارج و داخل پارک‌ها و ویلاها بر روی اجساد مظلومان بنا کنند و بانک‌های خارج را از دسترنج این مظلومان پر کنند و صرف عیاشی و هرزگی خود و بستگان خود نمایند»[6].

از همین رو در 4 خرداد 1360 به صراحت می‌فرمایند: «تخصصی که ما را به دامن امریکا بکشد یا ‏‎‎‏انگلستان یا به دامن شوروی بکشد یا چین، این تخصص، تخصص‏‎‎‏مهلک است، نه تخصص سازنده». بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی این علم و تخصص را اساس هلاکت ملت‌ها می‌دانند و می‌فرمایند: «علمی که ما را بکشد به طرف امریکا یا شوروی آن علم علم مضر است؛ آن علمی است که برای ملتها هلاکت می‌آورد»[7].


رهایی از اندیشه وابستگی

‏بنابر نظر امام «هیچ ملتی نمی تواند استقلال پیدا بکند الاّ اینکه خودش، خودش‏‎‎‏را بفهمد. مادامی که ملت‌ها خودشان را گم کردند و دیگران را به‏‎‎‏جای خودشان نشاندند، استقلال نمی‌توانند پیدا کنند».[8] از این‌رو «یک مملکت اگر بخواهد خودش به پای خودش بایستد، مستقل ‏‎‎‏بشود در همه ابعاد، چاره ندارد جز این تفکر که «ما باید از خارج‏‎‎‏ چیز وارد کنیم» از کله‌اش بیرون کند».[9] بنابر این «اول چیزی که بر ملت لازم است و بر دانشگاه‌ها لازم است و بر‏‎‎‏ دانشکده ها لازم است و بر همه ملت لازم است این است که این‏‎‎‏مغزی که حالا شده است یک مغز اروپایی یا یک مغز شرقی، این‏‎‎‏مغز را بردارند، یک مغز انسان خودمانی، انسان ایرانی ـ اسلامی»[10] جایگزین آن کنند. از‌ این‌رو تا «‏نشوند یک موجود‏‎‎‏شرقی و خودشان را نشناسند نمی‌توانند مستقل باشند»[11]. چرا که از نظر امام «شرق یک فرهنگ اسلامی دارد که بلندترین فرهنگ، مترقی‌ترین‏‎‎‏ فرهنگ است. با این فرهنگ اسلامی باید تمام احتیاجاتش را‏‎‎‏ اصلاح کند، و دستش را پیش غرب دراز نکند»[12].

حضرت امام هشدار می‌دهند: «نژاد آریا و عرب از نژاد اروپا و امریکا و شوروی کم ندارد و اگر‏‎‎‏خودیِ خود را بیابد و یأس را از خود دور کند و چشمداشت به غیر خود نداشته‏‎‎‏ باشد، در درازمدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارد»[13] از این رو در پیام خود خطاب به ملت ایران در تاریخ 18 تیر 1358 در مورد ساختن کشور به دور از سلطه بیگانگان می‌فرمایند:«بارها تذکر دادیم که باید ایرانی بسازیم که بتواند بدون اتکا به امریکا و شوروی و انگلستان - این جهان‌خواران بین المللی - استقلال سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی خویش را به دست گیرد و روی پای خود بایستد و هویت اصیل خویش را به جهان عرضه کنند»[14].

امام خمینی با اشاره به حرکت انقلابی مردم ایران، ایستادگی در مقابل غرب و فرهنگ غربی و بازگشت به هویت اصیل را امری ممکن می‌دانند و خطاب به مردم می‌فرمایند: «شما در این مدتی که انقلاب کردید و قیام کردید خودتان باورتان آمد و به دولت‌های مستضعف و ملت‌های مستضعف هم باوراندید که می‌شود در مقابل امریکای جهان‌خوار و شوروی جهان‌خوار ایستادگی کرد».[15] ایشان پیروزی انقلاب اسلامی را ثمره این باور می‌دانند و می‌فرمایند: «این پیروزی که شما به دست آوردید، برای اینکه باورتان آمده بود که می‌توانید؛ باورتان آمده بود که امریکا نمی‌تواند به شما تحمیل بکند. این باور اسباب این شد که آن کار بزرگ معجزه آسا را شماها انجام دادید».[16]


آثار نفی وابستگی

استقلال کشور یکی از مهم‌ترین آثار و پیامدهایی رهایی از اندیشه وابستگی در منظر امام خمینی به شمار می‌آید؛ از همین رو ایشان می‌فرمایند: «شما به عالَم ثابت کردید که ایران یک مملکت زنده است؛‏‎‎‏ مملکتی است که می‌تواند خودش روی پای خودش بایستد؛‏‎‎ ‏مملکتی است که می تواند جلوی اشخاصی که می‌خواهند بچاپند ‏‎‎‏ـ آنها ـ را بگیرد»[17]. در منظر امام خمینی به دنبال استقلال کشور اندیشه بومی شکل می‌گیرد: «شما مسلمانانِ پایبند به ارزش‌های اسلامی می‌بینید که جدایی و انقطاع‏‎‎‏ از شرق و غرب برکات خود را دارد نشان می‌دهد؛ و مغزهای متفکر‏‎‎ ‏بومی به کار افتاده و به سوی خودکفایی پیشروی می کند»[18]. بنابر این از نظر امام «آنچه کارشناسان خائن غربی و شرقی برای ملت ما محال جلوه می‌دادند، امروز به‌طور چشم گیری با دست و فکر ملت انجام گرفته» است.[19]

متعاقب این استقلال است که حضور مردم و مسئولین در زمینه‌های مختلف اجرایی و تصمیم‌گیری افزایش می‌یابد: «امروز دست همه باز است، مجلس دستش باز است و هیچ کس آقا بالا سر او نیست. دولت هم دستش باز است و مجلس هم تأییدش می کند. رئیس جمهور هم دستش باز است و ملت تأییدش کرده‌اند. هیچ عذری برای ما نیست امروز»[20].‏‏‏ بنابر این «همین دست دزدی از خزائن یک مملکت کوتاه شدن، اسباب این می‌شود که ان شاء الله بعد از یک چندی اقتصاد ما اقتصاد صحیحی بشود؛ و انتساب به سایر ممالک را احتیاج نداشته باشیم. یک مملکتی خودش خودکفا بشود؛ خودش بتواند ارزاق خودش را اداره بکند»[21].

شاهد مثال این امر این است که «در این دو سال در کشور ما صنعت‌های زیادی که آنها انجام می‌دادند، خودشان انجام می‌دهند و باورتان باشد که خود ما هم می‌توانیم، صنعتی داشته باشیم و می‌توانیم ابتکاری داشته باشیم. همین باورِ توانایی، شما را توانا می‌کند».[22]

پی‌نوشت‌ها:


1- صحیفه امام خمینی، جلد 14 - صفحه 308

2- صحیفه امام خمینی»جلد 9»صفحات 25

3- صحیفه امام خمینی»جلد 10»صفحات 357

4- صحیفه امام خمینی، جلد 8 - صفحه 23

5- صحیفه امام خمینی، جلد 8 - صفحه 23

6- صحیفه امام خمینی»جلد 21»صفحات 429

7- صحیفه امام خمینی، جلد 14 - صفحه 359

8- صحیفه امام خمینی، جلد 12 - صفحه 4

9- صحیفه امام خمینی، جلد 14 - صفحه 116

10- صحیفه امام خمینی، جلد 10 - صفحه 53

11- صحیفه امام خمینی، جلد 9 - صفحه 379

12- صحیفه امام خمینی، جلد 10 - صفحه 385

13- صحیفه امام، جلد 21، ص 416

14- صحیفه امام خمینی»جلد 9»صفحات 25

15- صحیفه امام خمینی، جلد 14 - صفحه 307

16-صحیفه امام خمینی، جلد 14 - صفحه 308

17- صحیفه امام، جلد 7، ص 371

18- صحیفه امام، جلد 21 - صفحه 441

19- صحیفه امام، ج 15، ص 74

20- صحیفه امام، ج 15، ص 74

21- صحیفه امام، جلد 9 - صفحه 84

22- صحیفه امام خمینی، جلد 14 - صفحه 308
این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات