بازخوانی قیام مردم یزد در چهلم شهدای تبریز
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ عید نوروز 1357 همزمان با چهلمین روز شهدای تبریز
بود. امام خمينی و مراجع قم، به مناسبت چهلم شهدای تبريز عزای عمومی
اعلام كردند و دهم فروردين روز برپايی مجالس ختم و عزاداری اعلام شد. در
اين مقطع حساس كه ايران اسلامی در مرحله خاص از انقلاب اسلامی
قرارگرفته بود، روحانيت و حوزه علميه يزد بيش از گذشته احساس وظيفه
كرد و عملاً وارد صحنه شد. در این زمینه در کتاب «انقلاب اسلامی در یزد» که توسط مرکز اسناد انقلاب
اسلامی منتشر شده آمده است:
سرانجام روز موعود فرارسيد و بهرغم تمام تلاش و تكاپوی
ساواك و ديگر نيروهای در اختيار رژيم برای جلوگيری از تشكيل مجلس مذكور، اين
مجلس در صبح روز دهم فروردين در مسجد حظيره برپا گرديد. آخرين تلاش در اين
زمينه، ديدار رئيس شهربانی استان يزد، سرهنگ جهانگير هاشمی، به اتفاق رئيس
دايره راهنمايی و رانندگی شهربانی، سرگرد محمود سميعی، با آيتالله صدوقی در
سحرگاه روز دهم فروردين در مسجد حظيره برای متقاعد كردن وی جهت جلوگيری از
اين مراسم بود. با این حال، از صبح روز دهم فروردين، مردم متدين و انقلابی
يزد، به تدريج يكی پس از ديگری وارد مسجد حظيره شدند و در آنجا اجتماع كردند.
لحظه به لحظه به تعداد جمعيت كه بسياری از آنان را نوجوانان و جوانان
تشكيل میداد افزوده میشد. در اين مراسم باشكوه ابتدا حجتالاسلام حافظيه
سخنرانی كرد، سپس راشديزدی به ايراد سخن پرداخت و چون ممنوعالمنبر بود،
ايستاده پای منبر صحبت میكرد. سخنان وی بسيار كوبنده و تكاندهنده بود. بخشی
از آن در گزارش ساواك يزد به مديريت كل اداره سوم 312 چنين آمده است: «ضمن
سپاسگزاری و تشكر از حاضران، اين مجلس يادبود مهمترين فرزندان اين آب و
خاك در تبريز میباشد كه مسلسل به روی آنان گشود و دسته دسته برادران شما
را درو كردند و من به روان پاك آنان درود میفرستم... ناگفته نماند كه خاك
بايد نابود شود تا گياه به وجود آيد و گياه بايد از بين برود تا گوسفندان بهوجود
آيد و گوسفندان بايد نابود شود تا انسان به وجود آيد و انسانها بايد كشته شوند
تا عدالت اجتماعی برقرار شود و ما از كشتهشدن ترسی نداريم.»
پس از پايان سخنرانی حجتالاسلام راشديزدی، حدود ساعت
11 بود كه خيل عظيم جمعيت تهييج شده، با سردادن شعارهايی چون: «میكشم، میكشم،
آنكه برادرم كشت»، «مسلمان به پاخيز، برادرت كشته شد»، «سكوت هر مسلمان،
خيانت است به قرآن»، «شاه تو را میكشيم»، و «مرگ بر اين حكومت پهلوی» و
«استقلال، آزادی، حكومت اسلامی» به خيابانها ريختند و به سمت ميدان امير
چخما به راه افتاده، به تظاهرات خيابانی پرداختند. رژيم كه از روزهای پيش
برای جلوگيری از تظاهرات مردم، آماده شده بود و تمام نيروهای خود را مجهز به
سلاحهای خودكار، باتوم، ماسك ضد گلوله و گاز اشكآور و غيره نموده بود، قصد
يورش به مردم و به خاك و خون كشيدن تظاهرات آنها را داشت. به همين دليل،
وقتی جمعيت به نزديكی ميدان امير چخما رسيد، درگيری شروع شد.
يكی از شاهدان عينی،
ماجرا را چنين توصيف میكند: «مردم شعارگويان به خيابان ريختند و به طرف
ميدان و چهارراه اميرچخماق راه افتادند. جمعيت انبوه و خشمگين هنوز به
چهارراه نرسيده بود كه نيروهای بیخبر و غافل با باتوم و سپر و سلاحهای خود،
آماده كشتن مردم شدند. ابتدا ماشينهای آبپاش به سر و صورت مردم آب، كه
با افزودن موادی به آن رنگين شده بود، پاشيدند و سپس نيروهای پليس و
ژاندارم با تيراندازیهای خود، رعب و وحشت در تظاهركنندگان ايجاد كردند...
مردم با كشيدن خود به كوچهها با سنگ و چوب به مقابله برخاستند. مأموران
رژيم بدون تسلط بر اعصاب خود تيراندازی میكردند و در پايان اين تظاهرات خونين،
وضعيت حكومت نظامی در شهر ايجاد كرده بودند.»
در پی این قیام عمومی، اعلاميه حوزه علميه يزد منتشر شد
که در آن آمده است: «روز دهم فروردين، مردم مسلمان يزد طبق فرمان مراجع
عظام به ويژه حضرت آيتالله العظمی امام خمينی همانند تمام شهرستانها، با
تعطيل عمومی بیسابقه خود كه حتی در دورافتادهترين نقاط هم دستی به سوی
كار دراز نمیشد، به عنوان بزرگداشت چهلمين روز شهدای «تبريز» در مسجد آيتالله
صدوقی دامت بركاته به سوگواری نشستند. در حالی كه مسجد از جمعيت موج میزد،
همه طبقات شركتكننده با كمال نظم و آرامش و با چهره غمآلودی كه حاكی از
هزاران مصيبتی بود كه هر روز دستگاه جبار ايران بهوجود میآورد و با متانتی
خاص مجلس فوِالعاده منظم و آرامی را بهوجود آورده بودند. متأسفانه در گوشه
و كنار مجلس حركاتی كه نشانه نقشه شوم دستگاه بود، به چشم میخورد و با
دلايلی كه در دست است مصمم بودند مجلس را به آشوب بكشند و در خانه خدا به
مردم بیپناه هجوم آورده و به رويشان آتش گشايند...
خوشبختانه بيداری مردم، خاصه علمای اعلام و طلاب كه
تشكيلدهنده مجلس بودند، مانع از اجرای نقشه و توطئه آنها شد و مجلس با كمال
آرامش ادامه يافت و پس از استماع آياتی از قرآن مجيد و سخنان مستدل و دور
از هرگونه تحريكاتی به وسيله يكی از گويندگان و اعلام ختم مجلس مردم با
آرامش مسجد را ترك گفتند كه متأسفانه در اين لحظات كه دستگاه نقشههای خود
را نقش بر آب میديد، مأموران مسلح به سلاح آمريكايی كه از پول خود مردم
تهيه شده است، از هر سويی مردم را در محاصره خود قرار داد. حتی با پيشبينی
حساب شده قبلی، كليه راههای فرعی حتی كوچههای باريك را بسته بودند و مانع
از فرار مردم میشدند و وحشيانه به روی مردم آتش گشودند و در اين تهاجم،
گروه كثيری مقتول و عده بسياری را مجروح نمودند كه حال بسياری از آنها وخيم
است كه در ميان مجروحان زنان و كودكان نيز به چشم میخورند...
پليس بعد از اين پيروزی بزرگ!!! حتی از ورود بستگان
مصدومين به بيمارستان و از اهدای خون به آنها شديداً جلوگيری میكند. چون
دستگاههای ارتباط جمعی، حقايق و چگونگی ماجرا را طبق معمول وارونه جلوه
داده، احساس وظيفه شرعی ما را بر آن داشت كه بدين وسيله مردم مسلمان
ايران را از حقيقت امر مطلع سازيم؛ حوزه علميه يزد.»
جالب است بدانيم به رغم كشت و كشتاری كه مأموران
رژيم به راه انداختند و جو ترس و وحشتی كه بر سطح شهر به خصوص خيابانهای
اطراف مسجد حظيره حاكم شده بود، شهيد صدوقی تصميم میگيرد نماز ظهر و عصر و
مغرب و عشاء را در همان ظهر و شب دهم فروردين به صورت جماعت در مسجد حظيره
اقامه كند.