بازخوانی نقش تاریخی مردم در مهار فتنه بنی‌صدر

فردای روز 14 اسفند 59 روزنامه‌های مخالف بنی‌صدر همچون روزنامه جمهوری اسلامی از حرمت‌شکنی‌های حامیان بنی‌صدر در روز 14 اسفند پرده برداشتند و در آن روز یک راهپیمایی برپا کردند. در برخی از شهرها راهپیمایی‌هایی صورت گرفت که از جمله آنها می‌توان به ساوه و مشهد اشاره کرد. حضور خودجوش و حماسی مردم در حمایت از نهادهای انقلابی نظیر سپاه پاسداران، حزب جمهوری اسلامی، نیروهای حامی خط امام و... یکی از شیوه‌هایی بود که در مهار فتنه بنی‌صدر بسیار مؤثر بود. ورود مردم به صحنه و مقابله آنان با فتنه بنی‌صدر آنچنان مهم بود که امام خمینی(ره) پس از غائله 14 اسفند مستقیما به "عموم ملت" اطمینان دادند تا با فتنه‌گران برخورد خواهد شد. ایشان در پاسخ به تلگراف آیت‌الله گلپایگانی فرمودند: «به عموم ملت شریف اطمینان می‌دهم که با خواست خداوند تعالی با اینگونه مخالفت‌ها با اسلام برخورد شدید خواهد شد...»
شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۹

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- سیدمحمدجواد قربی؛ ابوالحسن بنی‌صدر با استفاده از موقعیت خانوادگی خود توانست پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بدنه نظام سیاسی نفوذ کند اما وی بعد از کسب قدرت سیاسی، ماهیت خود را به‌خوبی نمایش داد و به دلیل مخالفت‌های تئوریک با اصول و مبانی فکری امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی، دامنه منازعات مسلحانه را در کشور گسترش داد.


یکی از نمونه‌های جدی این مورد، غائله چهاردهم اسفند 1359 در دانشگاه تهران بود که دستاورد آن، منازعات بین گروه‌های انقلابی و ضدانقلاب، ضرب و شتم افراد مذهبی، خط و نشان کشیدن برای جمهوری اسلامی و بدنه نظام اسلامی، تهدید دستاوردهای انقلاب اسلامی، تضعیف قدرت ملی و اجتماعی ایران، مقابله با آرمان‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، بی‌توجهی به فرمان‌های حضرت امام(ره) و ایجاد شرایطی برای نفوذ نیروهای ضدانقلاب در کشور بود. اما حضور مردم در صحنه و اتحاد جریانات مذهبی و سیاسی مرتبط با خط امام، غائله بنی‌صدر را مهار کرد و نظام را از یک آسیب و خطر جدی رهایی بخشید.


*** فتنه‌آفرینی بنی‌صدر در دانشگاه تهران ***


واقعه 14 اسفند 59 در دانشگاه تهران که مصادف با روز فوت مصدق بود به درگیری بین نیروهای انقلابی و نیروهای هوادار بنی‌صدر انجامید.[1] گروه‌های معاند و مخالفان نظام از منافقین گرفته تا نهضت آزادی و لیبرال‌ها که بنی‌صدر را گزینه‌ای مناسب برای دستیابی به اهداف خویش یافته بودند، با حمایت از وی، تندترین شعارها را برضد نظام اسلامی و نهادها و مسئولین انقلابی سر داده و به مردم که مخالفت خود را با این شعارها ابراز کردند حمله‌ور شدند.


این حادثه در شرایطی رخ می‌داد که به خاطر عدم درایت و سهل‌انگاری بنی‌صدر، نیروهای انقلابی در جبهه‌های جنگ در اوج فشار بودند و در موقعیتی که کشور نیاز به آرامش و ثبات داشت و نیروهای مخلص انقلابی تمام توان و انرژی خود را برای دفاع از خاک وطنشان گذاشته بودند و به‌قصد حفظ وحدت، در مقابل همه تهمت‌ها و افتراها سکوت کرده بودند، از سوی حامیان بنی‌صدر متهم به خشونت‌طلبی و اغتشاش شده، مورد خشونت‌های مدعیان آزادی‌خواهی قرار گرفتند. این غائله پیوند بنی‌صدر با مخالفان نظام و همسویی با آنان را آشکار ساخت و مثلث بنی‌صدر، منافقین و لیبرال‌ها شکل گرفت.[2]


بنی‌صدر در سخنرانی جنجالی خود که با درگیری‌های شدیدی همراه بود، نهادهای نظام را موردحمله قرار داد. در حاشیه سخنرانی جنجالی بنی‌صدر در دانشگاه تهران که در سالگرد درگذشت مصدق انجام گرفت طرفداران رئیس‌جمهور و میلیشیای سازمان مجاهدین خلق فضا را متشنج کردند و زمینه درگیری مردم را فراهم آوردند و این حادثه که تا شب ادامه یافت تعداد زیادی مجروح برجای گذاشت.


وی در نطق خویش باحالتی تند بیان کرد: «بعدازظهر امروز به من اطلاع دادند که عده‌ای برای اخلال به اینجا آمده‌اند. یک ربع پیش‌از این به افسر پلیس گفتم که آن‌هایی را که برای اخلال به اینجا آمده‌اند ازاینجا بیرون ببرند. چون بعدازظهر امروز دراین‌باره به وزیر کشور آگاهی داده‌شده است. این است که اگر این عده اندک دست از اخلال برندارند و مسئولین به وظیفه خودشان عمل نکنند، از شما مردم خواهم خواست که یک‌بار برای همیشه اجتماعات خودتان را از وجود چماق به دستانی که می‌خواهند جمهوری را به لجن وجود خودشان بیالایند پاک‌کرده و آنان را تنبیه کنید.»


پس‌ازاین اظهارات عده‌ای با شعارهایی از پیش تعیین‌شده به شخصیت‌های انقلاب و نهادهای انقلابی توهین کردند .در این مراسم هواداران بنی‌صدر به ضرب و شتم نیروهای معتقد به‌نظام و امام روی آوردند و حتی تعدادی از این افراد را که به سخنان بنی‌صدر اعتراض داشتند، از بالای سکوی بلندی به پایین پرت کردند.[3]


*** نقش مردم در مهار فتنه بنی‌صدر در 14 اسفند 59 ***


به دنبال بروز فتنه بنی‌صدر در دانشگاه تهران، بلافاصله مردم انقلابی وارد میدان شدند تا از دستاوردهای انقلاب اسلامی دفاع کرده و با همراهی با عناصر انقلابی، فتنه 14 اسفند را مهار کنند. در ادامه به برخی از مؤلفه‌هایی که نشان‌دهنده نقش مردم در مهار غائله 14 اسفند است اشاره می‌شود.


1- همراهی مردم با حزب جمهوری اسلامی در مقابله با فتنه‌گری بنی‌صدر


بنی‌صدر در غائله چهارم اسفند سعی کرد با سیاه‌نمایی‌ها و افتراء به حزب مردمی جمهوری اسلامی و همسو با خط امام و انقلاب اسلامی، میزان اعتبار و مشروعیت آن را بکاهد اما مردم نسبت به این حزب تردیدی به خود راه ندادند و پشتیبان آن ماندند و این امر در مهار فتنه 14 اسفند بسیار مهم بود زیرا بی‌اعتمادی به حزب جمهوری اسلامی که اکثریت تئوریسین‌ها و پایه‌های انقلاب اسلامی در آن عضو بودند، می‌توانست مشروعیت جمهوری اسلامی را بکاهد و پایه‌های استحکام آن را بلرزاند اما پایداری و استقامت مردم سبب شد تا خواسته‌های بنی‌صدر برای کسب قدرت بیشتر و منحرف کردن حزب جمهوری اسلامی با شکست مواجه شود.


حزب جمهوری اسلامی با توجه به افرادی که در آن عضو بودند، از همان آغاز تأسیس با مخالفت سازمان مجاهدین خلق و سایر گروه‌های ضدانقلاب روبه‌رو شد. دلیل اصلی تأسیس این حزب هم ناکارآمدی گروه‌های ملی‌گرا، لیبرال و مجاهدین خلق دررسیدن به مقاصد دینی و فقهی بود؛ زیرا هر یک از گروه‌هایی که داعیۀ اسلامی داشتند به شکلی در پی حفظ منافع خود بودند.


سازمان مجاهدین خلق نیز، با اتفاقات و فعالیت‌های خود، به‌ویژه بعد از دهۀ ۱۳۵۰، از فعالیت‌های اصیل دینی فاصله گرفت که به دنبال آن یک خلا بزرگ ایجاد شد و یکی از اهداف تأسیس حزب جمهوری اسلامی پاسخی به این خلأ بود. به‌ویژه حضور منسجم و تشکیلاتی گروه‌های چپ و مارکسیستی، چون حزب توده و چریک‌های فدایی، و گروه‌های التقاطی مانند سازمان مجاهدین خلق، و فعالیت‌های گروه‌های ملی‌گرا و لیبرال ایجاب می‌کرد که نیروهای مذهبی تشکیلات منسجمی برای حفظ و صیانت از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن ایجاد کنند و به این دلیل بود که حزب جمهوری اسلامی تأسیس شد.


هدف اصلی حزب جمهوری اسلامی، مقابله با گروه‌های التقاطی و چپ بود و به همین جهت از دشمنی آن‌ها نیز در امان نبود. سازمان مجاهدین خلق در ابتدای راه تمام تلاش خود را به کاربرد تا این حزب و رهبران روحانی را متهم سازد که به امپریالیسم امریکا تمایل دارند، حتی در شرایطی که امام امریکا را عامل اصلی مصیبت و گرفتاری ملّت ایران معرفی می‌کرد، این اقدامات را صوری و صرفاً جوابی به تحولات روز معرفی می‌کرد.


با توجه به اوضاع آن روز جامعۀ ایران و ازآنجاکه سازمان مجاهدین خلق مهم‌ترین گروه التقاطی بود که توانسته بود با بهره‌گیری از فعالیت‌های تبلیغی و ایجاد فضا برای تحرکات سیاسی-فکری و با روشی منافقانه و فریبکارانه در قالبی اسلامی به رقیبی جدی برای جناح مذهبی تبدیل شود، سرنوشت بسیاری از معادلات سیاسی در سال‌های اول انقلاب بسته به نتیجۀ رقابت و تنش میان این سازمان و حزب جمهوری اسلامی بود؛ به‌ویژه‌ آنکه با گرایش بنی‌صدر به مجاهدین خلق این سازمان احساس می‌کرد که می‌تواند در تعامل با جناح حاکم-بنی‌صدر-این حزب را از میان بردارد و یکه‌تاز میدان سیاست و قدرت ایران شود.


به همین دلیل در هر فرصتی به تخریب حزب و خدشه‌دار کردن آن دست می‌زد، به طور نمونه در بحبوحۀ تسخیر لانۀ جاسوسی و با توجه به موج اعتراضات جهانی و عکس‌العمل‌های کشورهای خارجی علیه ایران، سازمان موج اتهامات و مخالفت‌ها را متوجه حزب جمهوری کرد و اقدام دانشجویان در تسخیر لانۀ جاسوسی را همسو با منافع حزب بر می‌شمرد و مرتب اعلام می‌کرد افشاگری‌ها در مسیر استحکام حزب نیرومند جمهوری اسلامی است.[4]


2- بصیرت سیاسی مردم در مواجهه با فتنه 14 اسفند


در برهه‌های حساس تاریخی، فتنه‌ها همواره می‌توانند هر نظامی را از پا در بیاورند و مهم‌ترین عامل رهایی و استقامت در برابر فتنه‌های پیچیده، بصیرت دینی و سیاسی مردم است. اکثریت جامعه دینی در زمان منازعات طرفداران بنی‌صدر با گروه‌های انقلابی، با هوشیاری و بینش صحیح به طرفداری از حامیان انقلاب پرداختند و بصیرت کلید موفقیت نظام در مقابل نیروهای مجاهدین خلق، لیبرال‌های وابسته به آمریکا و سایر مبارزان مخالف انقلاب اسلامی بود. به عنوان مثال، مردم با حمایت از روشن‌گری‌های افراد بابصیرت به مقابله با فتنه بنی‌صدر پرداختند.


در 15 اسفند 59 یعنی فردای روز سخنرانی بنی‌صدر در دانشگاه تهران و برپایی غائله 14 اسفند، "شهید دیالمه" در مهدیه تهران، یک سخنرانی با عنوان "مصدق از حمایت تا خیانت" داشت. بعدازاین سخنرانی کم‌کم شعار "بنی‌صدر، دیالمه، بحث آزاد پیش همه" زبان زد بسیاری از جوانان شد و بر روی دیوارهای شهرهای تهران و مشهد نیز نقش بست. بنی‌صدر که تبلیغات بحث آزادش بسیار فراگیر شده بود، با توجه به شناختی که از شهید دیالمه داشت صلاح ندانست درگیر چنین بحثی شود.[5] بدین ترتیب همراهی مردم و بصیرت نیروهای انقلابی بسترساز رفع تشنج سیاسی در جامعه شده و انقلاب را ایمن ساخت و دستاورد این بصیرت و بینش سیاسی، بیرون راندن بنی‌صدر از کشتی انقلاب اسلامی بود.


بنی‌صدر در سخنرانی 14 اسفند خود در دانشگاه تهران نیز به نهادهای انقلابی، شخصیت‌های درجه اول نظام جمهوری اسلامی، تفکرات انقلابی و بدنه نظام اتهامات زیادی وارد ساخت و از این طریق سعی در کسب محبوبیت بیشتر و تخریب رقبای سیاسی خود داشت اما آحاد ملت در برابر شایعات سیاسی بنی‌صدر، فریب نخوردند و با بینش صحیح به واقعیت‌ها پی بردند و صحت فعالیت‌های انقلاب اسلامی را مورد تائید قراردادند.


3- پشتیبانی مردم از شهید آیت‌الله بهشتی


شعارهایی که در روز 14 اسفند توسط مزدوران بنی‌صدر علیه شهید بهشتی سرداده شد به سرعت با اعتراض مردم متعهد و انقلابی همراه شد و درگیری شدیدی میان این گروه‌ها و مردم صورت گرفت. در چنین شرایطی بنی‌صدر شخصاً دستور حمله و مضروب کردن مردم را صادر کرد و مزدوران وی به ضرب و شتم مردم پرداختند.


آماج تخریب بنی‌صدر، مجاهدین خلق و سایر نیروهای ضدانقلاب نیز شخصیت آیت‌الله بهشتی بود و شعارهای زیادی علیه وی داده می‌شد که عبارت بود از: "مرگ بر بهشتی!"، "طالقانی رو کی کشته؟ بهشتی چشم درشته"، "سردسته چماقداران بهشتی" و ... . اما مردم انقلابی ایران، از یاران انقلاب اسلامی حمایت کرده و در راستای حمایت از وی، در سخنرانی‌ها و راهپیمایی‌های روز 15 اسفندماه به شفاف بودن عملکرد شهید بهشتی تأکید کردند.


4- راهپیمایی مردمی و خودجوش در حمایت از نهادهای انقلابی و خط امام


فردای روز 14 اسفند 59 روزنامه‌های مخالف بنی‌صدر همچون روزنامه جمهوری اسلامی از حرمت‌شکنی‌های حامیان بنی‌صدر در روز 14 اسفند پرده برداشتند و در آن روز یک راهپیمایی برپا کردند.[6] در برخی از شهرها راهپیمایی‌هایی صورت گرفت که از جمله آنها می‌توان به ساوه و مشهد اشاره کرد. حضور خودجوش و حماسی مردم در حمایت از نهادهای انقلابی نظیر سپاه پاسداران، حزب جمهوری اسلامی، نیروهای حامی خط امام و... یکی از شیوه‌هایی بود که در مهار فتنه بنی‌صدر بسیار مؤثر بود.


همچنین پخش مستقیم مراسم 14 اسفند از تلویزیون و نشان دادن ضرب و شتم نیروهای انقلابی و پرت کردن خانم‌ها از بالای دیوارها که با شعارهای ضدانقلابی منافقین همراه بود خشم عمومی را علیه رئیس‌جمهور و هوادارانش برانگیخت[7] و مردم را وارد صحنه کرد.



ورود مردم به صحنه و مقابله آنان با فتنه بنی‌صدر آنچنان مهم بود که امام خمینی(ره) پس از غائله 14 اسفند مستقیما به "عموم ملت" اطمینان دادند تا با فتنه‌گران برخورد خواهد شد. ایشان در پاسخ به تلگراف آیت‌الله گلپایگانی فرمودند: «به عموم ملت شریف اطمینان می‌دهم که با خواست خداوند تعالی با اینگونه مخالفت‌ها با اسلام برخورد شدید خواهد شد...»[8]


5- اقدام انقلابی نمایندگان ملت در مجلس به تأسی از مردم


به دنبال تحقيقاتي كه پس از واقعه دانشگاه تهران در چهاردهم اسفندماه انجام گرفت، دادگستري اعلام كرد واقعه اسفندماه دانشگاه تهران يك حركت سازمان‌یافته و از پيش طراحی‌شده عليه انقلاب اسلامي و خط امام بوده است و چند ماه پس‌ازاین حادثه، نمایندگان مجلس شوراي اسلامي با تاسی از مردم، رأي به استيضاح ابوالحسن بني‌صدر دادند و امام خميني(ره) نيز رأي مجلس را تنفيذ فرمودند.[9] این اقدام انقلابی نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، تیر خلاصی بر تفکرات لیبرالی و حامیان ضدانقلابش بود و ایستادگی ملت در پای آرمان‌های اصیل اسلامی را به نمایش گذاشت.



پی نوشت ها:

1-یحیی فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، تهران، موسسه چاپ و نشر عروج،1387، جلد1، ص333.

2- علي مجتبي زاده، «بازخوانی غائله 14 اسفند59»، ماهنامه پرسمان، شماره 110، اسفند 1390، ص24.

3- روزنامه جمهوری اسلامی، شانزدهم اسفند ۱۳۵۹، ص۱۶.

4- مریم غلامعلی‌زاده، «ترور به سبک آمریکایی»، ماهنامه زمانه، سال هفتم، شماره71، مرداد1387، صص75-68.

5- ریحانه شاکر، «پلاک آشنا: دیالمه مردی از دیار بصیرت»، مجله دیدار آشنا، شماره117، تیرماه 1389، صص7-6.

6- محمدحسن روزی‌طلب، «بازخواني واقعه 14 اسفند 1359 دانشگاه تهران»، لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبري، ص1.

7- فاطمه نظری کهره، امام خمینی(ره) و مهار فتنه بنی‌صدر و منافقین، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 164.

8- صحیفه امام خمینی(ره)، جلد 14، ص 194.

9- محمدحسن روزی‌طلب، پیشین، ص1.

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات