کلاس تاریخ

یاریِ بی‌ریا

شاگرد مغازه، مخفیانه حاج اسماعیل را تعقیب کرد و دید او در موقعیت مناسبی خودش را به آن مرد رسانده و مبلغی به عنوان کمک به او می‌دهد و بعد هم از او خداحافظی می‌کند.
شنبه ۱۹ تير ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۵

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ شهید حاج اسماعیل رضایی در رسیدگی به خانواده‌های بی‌سرپرست پرتلاش بود. روزی در دکان یکی از بازاریان نشسته بود که شخصی وارد مغازه شد و به صاحب دکان چیزهایی گفت. 

حاج اسماعیل که صحبت‌ آنها را می‌شنید متوجه شد که آن شخص مشکل مالی دارد. وقتی آن شخص خداحافظی کرد و از دکان خارج شد، یک‌دفعه حاج اسماعیل گفت: «یادم آمد که کاری دارم...» این را گفت و رفت. صاحب دکان که از خروج ناگهانی حاجی از مغازه‌اش تعجب کرده بود یکی از شاگردها را دنبال او فرستاد.

 شاگرد مغازه، مخفیانه حاج اسماعیل را تعقیب کرد و دید او در موقعیت مناسبی خودش را به آن مرد رسانده و مبلغی به عنوان کمک به او می‌دهد و بعد هم از او خداحافظی می‌کند. 


یاریِ بی‌ریا

منبع: کتاب «حاج اسماعیل، زندگینامه شهید حاج اسماعیل رضایی».

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات