نگاهی به فعالیتهای فدائیان اسلام پس از کودتای 28 مرداد
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ دکتر احمد گلمحمدی استاد دانشگاه و محقق، دار فانی را وداع گفت. مجموعه دو جلدی «جمعیت فدائیان اسلام به روایت اسناد» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، از آثاری است که از آن استاد فقید به یادگار مانده است.
به بهانه درگذشت دکتر گلمحمدی، بخشی از محتوای آن کتاب با عنوان «فدائیان اسلام پس از کودتای 28 مرداد» بازخوانی میشود که در ادامه میخوانید.
به دنبال وقوع کودتای 28 مرداد 1332، فدائیان اسلام پس از یک ماه و اندی وقفه، دوباره فعالیت خود را با تشکیل مجالس عزاداری در مسجد و منازل اعضای موثر جمعیت آغاز کردند. سران جمعیت هم با سخنرانی در این مجالس، به تبلیغ و تبیین دیدگاههای خود پرداختند. افزون بر این، فداییان اسلام برای امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با فساد و بیبندوباریهای اجتماعی نیز به اقدامات دیگری دست میزدند.
با آنکه در نخستین ماههای پس از کودتا، فعالیت جمعیت عمدتا به پایتخت محدود میشد، سران و اعضای فعال آن، از جمله عبدخدایی که به تازگی آزاد شده بود، گاهی به قم میرفتند. هدف از این مسافرتها معمولا دیدار با فدائیان اسلام قم و روحانیون برجسته شهر، زیارت و تبلیغات مذهبی بود. ولی گاهی مرد شماره ۲ جمعیت، عبدالحسین واحدی، بدون هرگونه حزم و احتیاطی، از میان برداشتن «دشمنان دین و قرآن را با همت و ایمان رفقای خود» وعده میداد. فراتر از اینها، در مواردی او حتی اعلام میکرد که «جز دولت اسلامی که قوانین شرع اسلام را طابق التعل بالنعل اجرا نماید، دولت دیگری را به رسمیت نمیشناسد.»
در یازدهم آذر ۱۳۳۲ نواب صفوی در پاسخ به دعوت شیخ امجد الزهاوي، از علمای معروف بغداد و رئیس انجمن نجات فلسطین در عراق، به مقصد بغداد پرواز کرد تا به اتفاق کلیه زعما و متفکرین عالم اسلام در شهر بیت المقدس گرد هم آمده و نسبت به اقدامی که برای حفظ و نگاهداری بیت المقدس و حمایت فلسطین از تجاوزات يهود باید به عمل آید، مذاکره و بحث نمایند.
در زمان برگزاری کنگره مزبور بازدید نقاط و قراء سرحدی فلسطین و وضع آوارگان عرب و خرابیهای وارده از تجاوزات يهود جزو برنامه کنگره بود و در این بازدیدها نواب از بقیه اعضای کنگره پرشورتر و پرحرارتتر بودند و به هر قریهای که میرسیدند با نهایت حماسه و شور بیاناتی در باب استرداد فلسطین از چنگ يهود ایراد می کرد. رهبر فدائیان اسلام حتی موقع ورود به یکی از نقاط سرحدی اردن و اسرائیل از خود بیخود شده و فریاد الله اكبر سر داد و طلب شهادت کرد. جراید اردن اظهارات و بیانات نواب صفوی را با حروف درشت در صفحات اول خود نوشتند و او را شخصیتی توصیف کردند که «از غیب الهام میگیرد»، «برای ماورای غیب زندگی میکند» و «گویی ... از عالم دیگر غیبگویی مینماید.»
پس از یک هفته، کنگره اسلامی با صدور قطعنامهای به کار خود پایان داد و نواب علیرغم دعوت به دیدار از مصر به عراق بازگشت تا از آن جا عازم ایران شود. در عراق، رهبر فدائیان اسلام ضمن زیارت عتبات و دیدار با علمای برجسته مقیم عراق، از جمله علامه امینی و آيتالله حکیم، از رژیم کودتا انتقاد کرد: «گرچه در تمام مدت اقامت وی در عراق، مأمورین شاهنشاهی کاملا مراقب اعمال او بودند، دولت تیمسار سپهبد زاهدی را مورد حمله قرار داده ... اظهار میداشت که پس از مراجعت به ایران مخالفت خود را با دولت تیمسار سپهبد زاهدی آشکار خواهد ساخت.»
اما مراجعت به ایران به تأخیر افتاد. نواب پس از چند روز اقامت در عراق، با اصرار رجال عراقی، دعوت رؤسای جمعیت اخوانالمسلمين را پذیرفت و «برای التیام بین اخوان المسلمین و دولت مصر» راهی این کشور شد. در مصر او با فعالان و رجال سیاسی، از جمله سران اخوان المسلمین، ژنرال نجيب رییس جمهور وقت مصر، و جمال عبدالناصر، که در آن هنگام برای تصرف کامل قدرت، خیز برداشته بود دیدار کرد. رهبر فدائیان در این دیدارها «در اطراف اجرای احکام اسلام» و «مصلحت» نبودن اختلاف و ستیز بین دولت و اخوان المسلمین گفتگو کرد و «قول آزادی اخوان المسلمین» را هم از زمامداران مصر گرفت.
سرانجام، آخرین سفر رهبر «فدائیان اسلام به خارج از کشور پایان یافت و پس از دو ماه دوری از وطن، در چهاردهم بهمن ۱۳۳۲ با استقبال پرشور طرفداران خود وارد تهران شد. خانه رهبر فدائیان اسلام، در آن روزها معمولا میزبان طرفداران و علاقمندان خود بود و حضار را از آنچه در فلسطین، اردن، مصر و عراق دیده، شنیده و گفته بود، آگاه میکرد. آنان نیز تلاش می کردند تصویری از رویدادها و تحولات دو ماهه اخیر و فعالیت ها و اقدامات فدائیان را ترسیم کنند.
آن روزها فدائیان زیر نظر رهبر خود، فعالیتهایش را از سر گرفت. بخش عمده این فعالیتها برگزاری اجتماعات مختلف در منازل و مساجد و سخنرانی بود. محورهای این سخنرانیها که عمدتا توسط نواب و عبدالحسین واحدی انجام میشد، علاوه بر مسائل روز جامعه، معمولا لزوم اتحاد و همبستگی، ضرورت امر به معروف و نهی از منکر و پایبندی به احکام اسلام بود.
سفرهای تبلیغی به شهرهای دیگر نیز در دستور کار فدائیان قرار داشت. در اواخر زمستان ۱۳۳۲ و اوایل بهار ۱۳۳۳، سران جمعیت بویژه خلیل طهماسبی، علاوه بر قم به شهرهایی مانند رشت، شهسوار، چالوس و مشهد مسافرت میکردند تا دیدگاهها و آرمانهای فدائیان اسلام را تبیین و تبلیغ کنند. آنها هم چنین مردم را به امر به معروف و نهی از منکر فرا میخواندند و گاهی به دلیل «سخنرانیهای مهیجی در اطراف تحكيم مبانی دینی»، «به شهربانی جلب و پس از تذکرات لازم مرخص میشدند.»
منبع: جمعیت فداییان اسلام به روایت اسناد، دکتر احمد گلمحمدی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی