حیات سیاسی و علمی «روحانی مجاهد»| بخش اول

گذری بر زندگی و مبارزات حجت‌الاسلام روح‌الله حسینیان

روح‌الله حسینیان از روحانیون مبارز و انقلابی بود که فعالیت‌های سیاسی خود را با سفرهای تبلیغی به شهرها و استان‌های دیگر آغاز کرد. او به واسطه‌ی تحصیل در مدرسه حقانی از جو انقلابی و اعتراضی آن متاثر بود. 7 دی 13۵۳ بعد از شهادت آیت الله حسین غفاری، حسینیان از شرکت کنندگان در مراسم تشییع او بود. آبان 13۵۶ پس از وفات آیت‌الله مصطفی خمینی، روح‌الله حسینیان به همراه جمعی از طلبه‌ها در مراسم هفتم او در مسجد ارک شرکت کرد. محرم 13۵۷ حجت‌الاسلام حسینیان به همراه دیگر روحانیون انقلابی به هدف تبلیغات به سیستان و بلوچستان رفتند. فعالیت‌ها و مبارزات مرحوم حسینیان تا پیروزی انقلاب ادامه داشت.
چهارشنبه ۰۳ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۵:۳۰

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ یکسال از درگذشت حجت‌الاسلام‌والمسلمین روح‌الله حسینیان، گذشت؛ همو که رهبر عظیم‌الشان انقلاب اسلامی از تعبیر «روحانی مجاهد» برای معرفی‌اش استفاده کردند و در پیام تسلیت به مناسبت درگذشت رئیس فقید مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشتند:

«درگذشت روحانی مبارز و انقلابی جناب حجت‌الاسلام آقای حاج شیخ روح‌الله حسینیان رحمت‌الله‌علیه را به خاندان مکرم و بازماندگان و دوستان و همکاران ایشان تسلیت عرض می‌کنم. مقاومت و خستگی‌ناپذیری و صراحت این روحانی مجاهد در مواضع بحق انقلابی، برجسته و نمایان بود. رحمت و رضوان الهی بر او باد.»

عمر گرانبهای این روحانی خستگی‌ناپذیر و انقلابی در خدمت به آرمان‌های انقلاب اسلامی سپری شد. به اذعان بسیاری، حجت‌الاسلام حسینیان در موضع‌گیری و عمل، انقلابی بود.

در سحرگاه چهارمین روز از شهریور 1399 آخرین برگ از زندگانی این تاریخ‌نگار و اسلام‌شناس ورق خورد و او رخت از جهان بربست.

این نوشتار بخشی از مجاهدت‌های حجت‌الاسلام والمسلمین روح‌الله حسینیان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی را مرور خواهد کرد.



زندگی شخصی

حجت‌الاسلام روح‌الله حسینیان در ۱۴ اسفند 1334 در شیراز متولد شد. پدرش قدرت‌الله و مادرش فاطمه قائدی نام داشت. مرحوم حسینیان خاندان خود را اینطور معرفی می‌کند: «جد ما اسمش عباس بود و اسم پسرشان هم که جد بعدي ما مي‌شود حسين (استاد حسین) بوده. پدر بزرگ من حيدر نام داشته و نام پدرم هم قدرت‌الله بود. درباره فامیلی ما نقل مي‌‌کنند که پدر بزرگ من حيدر وقتي در زمان رضاشاه رفته بود شناسنامه بگيرد، از او سؤال می‌کنند فاملی‌تان چیست؟ او هم می‌گوید «ما از طايفه استاد حسينيان هستيم» و به همين خاطر حسینیان به عنوان نام فامیلی انتخاب می‌شود.»

او در توصیف خاندان و خانواده‌اش می‌گوید: «در صغاد خانواده ما معروف هستند به يک خانواده‌ی متدين، خانواده‌اي که هميشه با روحانيت ارتباط داشتند، جزو دعوت کنندگان و ميزبانان روحانيون بودند و همه شهرت دارد، يعني خانواه ما مخصوصا پدرم به تدين و بزرگواري شهرت دارد.»

نام دیگر روح‌الله حسینیان یعنی خسرو انتخاب حسین تهرانی، شوهرخاله‌‌ی او بود. حسینیان تا پنج سالگی در شیراز و محله‌ی قدیمی گود عربان زندگی ‌کرد. چهار خواهر و چهار برادر داشت. یکی از خواهران و یکی از برادرانش در کودکی به علت بیماری سرخک از دنیا رفتند. از میان سه خواهر دیگر معصومه حسینیان از شاعران استان فارس است. برادر او محمدعلی حسینیان نیز در سال 1360 در عملیات بستان به شهادت رسید.

خاندان حسینیان اصالتا اهل یکی از روستاهای اصفهان به نام تال‌خونچه هستند که در دوره‌ی حیات جد پدری روح‌الله حسینیان به یکی از روستاهای استان فارس به نام صغاد، در یازده کیلومتری آباده مهاجرت کردند. روح‌الله حسینیان بعدها با خانم عصمت بلندقامت ازدواج کرد. از او چهار پسر به نام‌های حامد، محمد، محمدحسین و مهدی به یادگار مانده است.



حیات علمی

حجت‌الاسلام حسینیان پس از گذراندن سوم دبیرستان در پی اثر گرفتن از آیت‌الله ملک‌زاده (داماد خانواده سید محمد علم الهدی، برادر بزرگ امام جمعه مشهد) تصمیم به طلبه شدن گرفت. آیت‌الله ملک‌زاده چند بار به مسجد صغاد رفته و سخنرانی کرده بود. پدر حجت‌الاسلام حسینیان باعث آشنایی او با ملک زاده شد. به گفته‌ی مرحوم حسینیان انگیزه اصلی او اثرپذیری از تقوا، زهد و ساده‌زیستی ملک‌زاده بود اما در راه طلبه شدن از حمایت پدر و همچنین آقای امامی مدیر دبیرستان و معلم عربی بهره‌مند شد.

روح الله حسینیان در سال 1349 وارد حوزه علمیه قم شد. آیت‌الله ملک زاده، از مشوقین وی در این راه بود. حسینیان از سوی ملک‌زاده به مدرسه آیت‌الله گلپایگانی در خیابان صفائیه معرفی و در آنجا ثبت نام کرد. در مدرسه گلپایگانی مقدمات و اصول عقاید را فرا گرفت. او بعد از یک سال به مدرسه حقانی رفت. به گفته خودش، آیت‌الله جنتی اولین کسی بود که در مدرسه حقانی با او رو به رو شد. پس از قبولی در مدرسه حقانی و قبل از شروع تحصیل، آیت‌الله قدوسی با او مصاحبه و صداقت حسنیان را در پاسخگویی به سوالات تحسین کرده بود.

با این حال او در مدرسه ولیعصر که مدیر آن آیت‌الله ربانی املشی بود، فراگرفتن دروس مقدمات را از نو شروع کرد. حسینیان در مدرسه‌ی حقانی به مدت ۱۰ سال یعنی از ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۹ از محضر مراجع و استادانی چون آیت‌الله جنتی (رسائل الجدیده)، آیت الله شیخ یوسف صانعی (مکاسب)، آیت‌الله ستوده (مکاسبلمحجرمه)، آیت الله احمدی یزدی (منطق)، آیت الله مصباح (بدایة الحکمه)، آیت الله آقا میرزا جواد آقای تبریزی (کتاب قضا و شهادت)، آیت الله حسن آقای طهرانی (درس کتاب های اصلی و مخصوص مدرسه حقانی)، آیت الله ربانی امام جمعه موقت مشهد (رسائل)، آیت الله فاضل هرندی (لمعه)، آیت‌الله فاضل لنکرانی و آیت الله امین شیرازی (ادبیات معانی) بهره جست. او همچنین همراه با علی‌اصغر حجازی به طور خصوصی کفایه را نزد آیت الله احمدی میانجی آموخت. از هم مباحثه های ایشان در آن دوره می توان به آقایان اکبریان، مصطفی پور محمدی، محسنی اژه‌ای و حجازی اشاره کرد.

اولین سفر تبلیغی او در جایی به نام سده، یکی از روستاهای آباده بود که تابستان یکی دو ماه در آنجا کلاس‌هایی چون قرآن داشته و خود از آن به عنوان یک تجربه موفق یاد کرده است.



مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی

روح‌الله حسینیان در سال‌های انقلاب، طلبه جوانی بود. آغاز فعالیت‌های سیاسی او با سفرهای تبلیغی به شهرها و استان‌های دیگر همراه بود. وی درباره نخستین سفر تبلیغی خود در دوره نهضت اسلامی می‌گوید: «ماه رمضان که حوزه‌ها تعطیل می‌شد، طلبه‌های متعددی به شهرستان‌ها می‌رفتند و تأثیرگذار هم بود. در منطقه‌ آباده که ما زندگی می‌کردیم در دو جا طلبه‌های مدرسه‌ حقانی آمده بودند. آقای معصومی نامی بود که تقریباً همان مباحثی که آقای مصباح در مدرسه حقانی تدریس می‌کردند را برای جذب جوان‌ها مطرح می‌کرد که برای متدینین بسیار پرجاذبه بود و ایجاد انگیزه می‌کرد. آقای مهدوی هم بود پسر آیت‌الله مهدوی بیت امام که او هم در اقلید منبر می‌‌رفت و سخنرانی می‌کرد. خود ما هم که در سطح پایین بودیم به روستاهای سیستان و بلوچستان می‌رفتیم. اولین سفر تبلیغی در جایی بود به نام سده که یکی از روستاهای آباده بود که در فصل تابستان یکی دو ماه به آنجا رفتم و یکی از تجربیات موفق من بود.»

او به واسطه‌ی تحصیل در مدرسه حقانی از جو انقلابی و اعتراضی آن متاثر بود. 7 دی 13۵۳ بعد از شهادت آیت الله حسین غفاری، حسینیان از شرکت کنندگان در مراسم تشییع او بود. در این مراسم شعارهای زیادی علیه رژیم داده شد و عده‌ای نیز دستگیر شدند.

در آن سال‌ها، حضور در جلسات سخنرانی بر شور انقلابی او افزود. وی در حسینه ارشاد چند بار پای سخنرانی‌های دکتر علی شریعتی نشست. وی در این باره می‌گوید: «با بعضی از دوستان از قم به حسینیه ارشاد می‌‌آمدیم و سخنرانی‌های آقای دکتر شریعتی را گوش می‌کردیم. واقعاً هم اثرگذار بود. اصلاً یک روحیه‌ انقلابی شهادت‌طلبانه‌ای به انسان دست می‌داد... ما امام را در زبان ناطق شریعتی می‌دیدیم، البته قبول هم داشتیم که اشتباهاتی دارد...»

حضور پای سخنرانی‌های آیت‌الله خامنه‌ای در همان سال‌ها، بر افق دید حسینیان افزود. وی در این باره می‌گوید: «در آن دوره] سخنرانی‌های آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد امام حسن(ع) و مسجد کرامت، و پخش جزواتی از آن‌ها خیلی اثرگذار بود. مثلاً وقتی ایشان زندگی ائمه را بررسی می‌کرد، اصلاً یک دید و جهان‌بینی دیگری به طلبه‌ها می‌داد.»

آبان 13۵۶ پس از وفات آیت‌الله مصطفی خمینی، روح‌الله حسینیان به همراه جمعی از طلبه‌ها در مراسم هفتم او در مسجد ارک شرکت کرد. سخنران این مراسم حجت‌الاسلام حسن روحانی بود و کسانی چون مرحوم فلسفی و لاله‌زاری نیز از حاضران در مراسم بودند. در مراسم چهلم حاج مصطفی خمینی در قم، حسینیان حامل پرچمی بود که طلاب مدرسه حقانی روی آن نوشته بودند: «ما خواهان حکومت اسلامی هستیم.»

بعد از این مراسم در درگیری با بعضی از نیروهای ساواک، او به شدت زخمی شد و یک ماه در منزل شیخ علی سعیدی بستری بود. مرحوم حسینیان خاطره درگیری با نیروهای ساواک را اینطور روایت کرده است: «...ناگهان ساواکی‌ها به ما حمله کردند و با باتوم‌های شروع کردند به زدن. من که درحال گیج شدن بودم، فرار کردم و به گذرخان رسیدم. آنجا به بچه‌ها گفتم لباس‌هایم را دربیاورند. وقتی لباس مرا درآوردند دیدم آنقدر باتوم به بدنم اصابت کرده که پیراهن با پوست یکی شده و پوست کمرم کنده شده است. پایم هم زخم شده و ورم کرده بود. پای من از شدت ضربات، زخم شدیدی دیده بود که هنوز این زخم با من هست.» به دنبال همین ماجراها او روز ۱۹ دی دستگیر و به شهربانی قم انتقال داده شد. به نقل از روح‌الله حسینیان، وی تا اردیبهشت ۵۷ در بازداشت بود.

محرم 13۵۷ حجت‌الاسلام حسینیان به همراه آقایان پورمحمدی، سیف‌اللهی، صدر و اکبریان به هدف تبلیغات به سیستان و بلوچستان رفتند. اما در بدو ورود به زاهدان دستگیر و بازداشت شدند؛ ولی چندی بعد با قرار کفالت معین القربا، مرجع انقلابیون زاهدان، آزاد شدند. بعد از آزادی حسینیان و پورمحمدی به توصیه معین القربا برای آرام‌سازی جو بلوچ‌ها علیه معترضان، با مولوی عبدالعزیز وارد مذاکره شدند و دو روز بعد تظاهراتی علیه رژیم در زاهدان برگزار شد. در همین ماه حسینیان در روستاها و مناطق دورافتاده‌ی زاهدان به منبر می‌رفت. در همین دوران ساواک یک بار برای دستگیری حسینیان به منزل پدری‌اش در صغاد (از توابع شهرستان آباده) مراجعه کرد که با مقاومت مادر، او توانست به کردستان فرار کند. فعالیت‌ها و مبارزات مرحوم حسینیان ادامه داشت تا این که سرانجام در 22 بهمن 1357 انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. بعد از پیروزی انقلاب، صفحه‌ای تازه از کتاب زندگی روح‌الله حسینیان ورق خورد؛ او باید خود را برای پذیرش مسئولیت‌های مهم مهیا می‌کرد تا این‌بار در قامت یک مدیر توانمند به انقلاب اسلامی خدمت کند.

پایان بخش اول


این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات