اتهامات سید مهدی هاشمی چه بود؟
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ بخش "شما بپرسید" با هدف پاسخگویی به سوالات و شبهات تاریخی مخاطبان به ویژه نسل جوان راهاندازی شده است. در این میان پربسامدترین سوالات، پیرامون رخدادهای دهه شصت است. گزارش حاضر به سوال یکی از مخاطبان درباره «اتهامات وارده به مهدی هاشمی که منجر به اعدام او شد» پاسخ میدهد.
پرونده سید مهدی هاشمی برادر داماد آیتالله منتظری و اولین مسئول واحد نهضتهای آزادیبخش سپاه پاسداران یکی از مهمترین و اثرگذارترین حوادث در دهه اول پس از انقلاب است. این پرونده در اواسط دهه شصت با درایت و دستور شخص امام خمینی توسط وزارت اطلاعات پیگیری شد و پس از ماهها تلاش با جمعآوری مستندات منجر به دستگیری مهدی هاشمی و همدستانش شد. اعترافات و اقاریر متهمان ابعاد هولناک پرونده را گستردهتر کرد.
مراحل تكمیل پرونده سپری و علیرغم کارشکنیهای آیتالله منتظری در کسوت قائممقام رهبری، در تاریخ 1366/4/19 محاكمه مهدی هاشمی در دادگاه ویژه روحانیت آغاز شد. گزیدهای از متن كیفرخواستی كه توسط دادستان به دادگاه ارائه شد، به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
ریاست محترم دادگاه ویژه روحانیت
در این پرونده، آقای مهدی هاشمی، فرزند سید محمد، شماره شناسنامه: 1746، متولد سال 1323، اهل قهدریجان، ساكن قم، متأهل، دارای دو فرزند، با سابقه كیفری بازداشت موقت از تاریخ 65/7/20، متهم است به «محاربه، افساد، ایجاد فتنه، رعب و وحشت در بین مردم» از طرق ذیل:
1. سازماندهی و رهبری گروههای متعدد ترور و آدمربایی، قبل و بعد از انقلاب؛
2. تلاش در تأسیس و اداره سپاه خودمختار و مستقلِ لنجان سفلی، و تغذیه تداركاتی و تسلیحاتی آن، و ایجاد درگیری با كمیته انقلاب اسلامی محل، كه منجر به كشته و زخمی شدن دهها نفر گردید؛
3. خارج كردن بیش از 280 قبضه سلاح و مهمات و اموال بسیاری از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جاسازی و اختفای آنها؛
4. ایجاد شبكه نفوذ در ارگانها و ادارات مختلف و سرقت اسناد و مدارك طبقهبندی شده و كسب اخبار و اطلاعات؛
5. به انحراف كشاندن جوانان و تشكل و سازماندهی افرادِ مسئلهدار و افراطی و اخراجی از ارگانها و نهادهای انقلاب اسلامی؛
6. تلاش در تضعیف رهبری انقلاب و قائممقام رهبری و ایجاد اختلاف و تفرقه بین مسئولین؛
7. ایجاد سوءظن و بدبینی نسبت به مسئولین و نظام جمهوری اسلامی، به وسیله نشر اكاذیب و افترا و تهمت، در قالب اطلاعیه و شبنامههای بینام و نشان، با عناوین و امضاهای جعلی؛
8. مخالفت و اقدام علیه سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی كه منجر به اختلال در روابط و مناسبات خارجی كشور شده است، كه از عواقب آن، كشته شدن صدها نفر بر اثر درگیریهای نظامی بوده است.
پس از آن دادستان ویژه روحانیت با اشاره به اعترافات صریح متهمان به شرح دلایل و مستندات بندهای هشتگانه پرداخت. به عنوان نمونه در بند اول درباره اعتراف به قتل افرادی همچون جهانسلطان آقايی، رمضان مهدیزاده، شیخ قنبرعلی صفرزاده، آیتالله شمسآبادی در قبل از انقلاب و قتل مهندس اميرعباس بحرينيان، عباسقلی حشمت و دو فرزندش در بعد از انقلاب مستنداتی ارائه شده است.
همچنین فرازهای مهمی که در بند ششم کیفرخواست آمده پرده از موضعگیریهای آیتالله منتظری در مقابل امام بر میدارد. نامبرده در صفحه 741 جلد پنجم پرونده چنین اظهار میدارد: «... شرمندهام كه بگویم ما در آن روزها، به خاطر توهّم شیطانیای كه داشتم كه حضرت امام نیز در این خطبازیها وارد شده و تحت تأثیر مسئولین قرار گرفته سعی میكردیم حتیالامكان موضع فقیه عالیقدر، چیزی برخلاف موضع حضرت امام باشد».
به هر ترتیب علیرغم روشنبودن جرایم مهدی هاشمی، دادگاه ویژه روحانیت در تیر و شهریور سال 66 طی پنج جلسه اتهامات وی را مورد بررسی قرار داد و در نهایت علی رازینی حاکم شرع دادگاه، حکم اعدام را برای سید مهدی هاشمی صادر کرد. این حکم در 6 مهر 1366 اجرا شد.
شرح تفصیلی کیفرخواست مهدی هاشمی، متن رأی دادگاه و همچنین حوادث مرتبط با پرونده او در جلد چهارم کتاب خاطرهها (خاطرات محمدی ریشهری وزیر وقت اطلاعات) آمده است. برای تهیه این کتاب به صفحه منشورات پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی مراجعه کنید.