پشت پرده دیدار بازرگان و برژینسکی چه بود؟

آبان 1358 مهدی بازرگان رئیس دولت موقت که همراه وزیر خارجه و چند تن از وزرا جهت شرکت در جشن سالگرد استقلال الجزایر به این کشور سفر کرده بود، ساعتی پس از رسیدن به الجزیره و پیش از ملاقات با رئیس‌جمهور الجزایر، یک ملاقات محرمانه، بدون حضور خبرنگاران و عکاسان با زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیتی کارتر رئیس‌جمهور آمریکا انجام داد که یک‌ساعت و نیم به طول انجامید. این خبر با سرعت توسط خبرگزاری‌ها به همه‌ جهان مخابره شد. چنین شد که مردم در جریان سازشکاری دولتمردان با آمریکا قرار گرفتند.

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آبان 1358 مهدی بازرگان رئیس دولت موقت که همراه وزیر خارجه و چند تن از وزرا جهت شرکت در جشن سالگرد استقلال الجزایر به این کشور سفر کرده بود، ساعتی پس از رسیدن به الجزیره و پیش از ملاقات با رئیس‌جمهور الجزایر، یک ملاقات محرمانه، بدون حضور خبرنگاران و عکاسان با زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیتی کارتر رئیس‌جمهور آمریکا انجام داد که یک‌ساعت و نیم به طول انجامید.

۲۷ شهریور 1359 ابراهیم یزدی در جلسه‌ مجلس شورای اسلامی، متناقض با مطالب بیان‌شده توسط بازرگان جریان را با چاشنی مظلوم‌نمایی بدین گونه شرح داده است: «شما به وزیر خارجه‌تان اعتراض می‌کنید که چرا با یک دیپلمات خارجی ملاقات کرده... آن هم ما ملاقات نکردیم. او [برژینسکی] عیناً مثل «شِمر ابن ذی الجوشن» که شب عاشورا به دیدن ابوالفضل رفت به دیدن آقای مهندس بازرگان آمد. مهندس بازرگان هم گفتند چه کنیم او را بپذیریم یا نپذیریم؟»[1] این در حالی است که مهندس بازرگان بیان داشته است: «آقای دکتر یزدی اطلاع داشت و من هم به ایشان گفته بودم که در آن جشن استقلال ترکیه که نهار مهمان بودیم، کاردار اطلاع داد: «شما که می‌روید الجزایر آقای برژینسکی هم آنجا می‌آید، بنابراین احتمال دارد به ملاقات شما بیاید». این را آقای دکتر یزدی می‌دانست.»[2]

به گفته‌ی بازرگان، «دو روز قبل از عزیمت من به الجزایر کاردار سفارت آمریکا در تهران به من اطلاع داد که برژینسکی مایل است هنگام اقامت من در الجزایر، ملاقات و مذاکره انجام دهد و امروز این دیدار انجام شد».[3]

این درحالی است که رابرت گیتس که در دوره دوم ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش، وزیر دفاع شده بود طی سخنانی در دانشگاه ملی امور دفاعی آمریکا اعلام کرد که: «من در نخستین ملاقات (پس از انقلاب ایران) میان یک مقام ارشد دولت آمریکا و مقام‌های ممتاز دولت ایران در الجزیره در پایان اکتبر 1979 حضور داشتم. نخست وزیر (مهندس بازرگان)، وزیر دفاع (مصطفی چمران) و وزیرخارجه (ابراهیم یزدی) ایران خواستار ملاقات با برژینسکی شدند که برای مراسم 25امین سالگرد انقلاب الجزایر در الجزیره به سر می‌برد و من هم با او بودم. برژینسکی از من خواست برای یادداشت برداشتن همراهش بروم

به هرصورت آنچه مهم است اطلاع ابراهیم یزدی از جریان دیدار است. وی بعد از این تاریخ و قبل از سفر به الجزایر به تنهایی، به ملاقات امام رفت ولی لازم ندید که امام را از جریان ملاقات با مشاور امنیتی رئیس جمهور آمریکا مطلع نماید.

یزدی در پاسخ به سؤال خبرنگاری که پرسیده بود آیا قبل از سفر موضوع ملاقات با برژینسکی با امام مطرح شده بود یا نه؟ بیان داشت: «اینکه چه کسانی به الجزایر می‌آمدند به درستی نمی‌دانستیم! بنابراین کلیات مسائل و گفتگوهای احتمالی که ممکن بود پیش بیاید را خدمت ایشان [امام] مطرح کردیم. تصور می‌کنم آنچه را که در مورد استرداد شاه انجام داده بودیم و آنچه را که در مدنظر داشتیم [برای استرداد شاه] انجام دهیم، امام تأیید کردند.»[4] لذا امام از ملاقات بازرگان با برژینسکی اطلاع نداشتند.

حتی پس از مراجعت از سفر نیز جریان به اطلاع امام رسانده نشد. «آنچه مسلم است امام اطلاع داشتند که آقای نخست‌وزیر برای شرکت در جشن سالگرد آغاز انقلاب الجزایر به این کشور دعوت شده و آقای بازرگان به الجزایر رفت. امام بیش از این چیزی نمی‌دانستند. امام از ملاقات با برژینسکی مطلع نبودند.» [5] با این حال بازرگان در مغلطه‌ای آشکار عنوان کرد: «آن نخست‌وزیری که برای ملاقات با وزرا اجازه بگیرد، برای لای جرز خوب است. مگر من هویدا هستم و یا امام، محمدرضا شاه که آب خوردن را اجازه بگیریم».[6] اعجاب‌انگیز است که هیئت ایرانی در این سفر حامل پیام ضد آمریکایی امام، به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب الجزایر بوده است.[7]

به هر تقدیر، این خبر با سرعت توسط خبرگزاری‌ها به همه‌ جهان مخابره شد. چنین شد که مردم در جریان سازشکاری دولتمردان با آمریکا قرار گرفتند که اوج غفلت، بی‌توجهی، غیرانقلابی بودن، موقعیت‌ناشناسی، احساس ضعف و حقارت در برابر آمریکا بود. این ملاقات برای بازرگان و دولت او بسیار گران تمام شد؛ چرا که مشخص شد آنان به‌دنبال مذاکره و سازش با آمریکا و طلب کمک از او برآمده بودند که داشت به آهستگی و در زیر سایه‌ی سیاست گام به گام دولت موقت و توطئه‌های ضدانقلاب وابسته بازمی‌گشت.

ابراهیم اصغرزاده در مورد علت خشم جامعه از این دیدار می‌گوید: مساله ملاقات و یا مذاکره بازرگان و برژینسکی مهم نبود و اصولا نفس مذاکره کردن مورد اعتراض نیروهای انقلابی و خط امام قرار نگرفت؛ بلکه انتقاد آنها متوجه پروتکل این ملاقات بود؛ چرا که باید شورای انقلاب در جریان قرار می‌گرفت و مطالبی در آن گفته می‌شد که منافع مردم و انقلاب را تامین می‌کرد. یک ماه پیش از آن ابراهیم یزدی و سایروس ونس وزیران خارجه ایران و آمریکا در حاشیه مجمع عمومی‌سازمان ملل با یکدیگر ملاقات و مذاکره کرده بودند که کاملا هم طبیعی بود و به اطلاع عموم هم رسید؛ اما ملاقات الجزایر در شرایط حساسی صورت گرفت؛ زمانی که شاه وارد آمریکا شده و افکار عمومی‌بین‌المللی هم به شدت علیه وی بسیج شده بود.

حزب جمهوری اسلامی دولت را به‌خاطر ملاقات با برژینسکی استیضاح کرد: «در روزهایی که رهبر انقلاب شدیدترین حملات را به امپریالیست‌های جهان‌خوار به سرکردگی آمریکا آغاز کرده است و در مقطعی از انقلاب خونبارمان که آمریکا و انگلستان و متحدان پلید شاه بزرگ‌ترین توطئه‌ها را برای خلق ما طراحی می‌کنند و هر روز با دسیسه‌ای تازه به مصاف انقلاب می‌آیند... شما آقای مهندس بازرگان به‌عنوان نخست‌وزیر دولت موقت انقلاب، در الجزایر با برژینسکی به گفتگو نشستید و ملت ما نمی‌داند نیاز این ارتباط در لحظاتی که ما در پی آنیم تا هرگونه ارتباط غیرعادلانه و برده‌ساز را با جهانخواران بگسلیم، از کجا برمی‌خیزد؟»[8]

بازرگان با شنیدن خبر شهادت ده‌ها تن از نیروهای ارتشی در روز عید قربان و شهادت آیت‌الله قاضی و تظاهرات گسترده‌ی مردم و اعتراض حوزه‌ علمیه‌ قم و روحانیت و دانشگاهیان به ملاقات وی با برژینسکی و جوّ شدید ضد آمریکایی در کشور، متوجه فضای اعتراضی شد، لذا با عجله از سفر بازگشت و بلافاصله با صدور اطلاعیه‌ای خطاب به فرمانده نیروی زمینی ضمن محکوم‌کردن کشتار ارتشیان، برای اولین بار خواستار انتقام از ضدانقلاب شد.[9]

دست آخر، لازم به توضیح است که در جریان ملاقات رئیس دولت موقت در الجزایر، طرف ایرانی در سطح «نخست‌وزیر» و «وزیر خارجه» در این ملاقات شرکت داشته و طرف آمریکایی در حد «مشاور رئیس‌جمهور» و نه حتی در حد معاون رئیس‌جمهور! این ملاقات می‌توانست حداقل در حد «وزیر خارجه‌ی ایران» با «مشاور رئیس‌جمهور آمریکا» باشد که محتملا با بسیاری از انتقادات بعدی روبه‌رو نمی‌شد. همان‌طور که حدود دو هفته قبل از آن ابراهیم یزدی با وزیر خارجه‌ی آمریکا در کنفرانس غیرمتعهدها در هاوانا ملاقات نمود و مورد اعتراض نیز واقع نشد.[10]


پی‌نوشت‌ها:

 1- حسن یوسفی‌اشكوری، در تكاپوی آزادی (سیری در زندگی مهندس بازرگان)، ج1، تهران، قلم، 1376، ص۲۱۳.

2- بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، از بازرگان تا خاتمی، ج 1، علی‌بابایی داود، انتشارات امید فردا، چ 2، ۱۳۸۴، ص ۲۹۸.

3- حسن یوسفی‌اشکوری، در تکاپوی آزادی (سیری در زندگی مهندس بازرگان)، ج 2، تهران، قلم، ۱۳۷۹، ص .۲۱۰

4- روزنامه اطلاعات، ۱۵/8/۵۸، ص۲

5- غائله‌ی چهاردهم اسفند ۱۳۵۹: ظهور و سقوط ضدانقلاب، دادگستری جمهوری اسلامی ایران، تهران، نشر دادگستری جمهوری اسلامی ایران ۱۳۶4، ص ۲۱۶.

6- عبدالعلي بازرگان، مشكلات و مسائل اولين سال انقلاب از زبان مهندس بازرگان، تهران، نهضت آزادي ايران، 1361، ص 290.

7- جهت مطالعه‌ی پیام امام رک: صحیفه‌ی امام، ج ۱۰، ص 396.

8- روزنامه‌ی جمهوری اسلامی، ۱۳/8/۵۸، ص ۲.

10- روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۳/8/۵۸، ص ۱.

11- ر.ک، ملی-مذهبی‌ها، مهدی حق بین، تهران، مرکزاسناد انقلاب اسلامی، 1396، ص 76.


این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات