کد خبر: ۷۵۳۵
دکتر جواد منصوری
مروری بر تأسیس نهادهای انقلاب در ماههای نخست پیروزی
با توجه به فروپاشی نظام اداری، امنیتی و خدماتی و برای پاسخگویی به نیازهای کشور و ضرورت تأسیس نهادهای انقلاب برای حفظ امنیت و اداره کشور؛ چندین نهاد در روزها و ماههای پس از پیروزی انقلاب تشکیل شدند. به عنوان نمونه در 23 بهمن 1357، امام فرمان تشکیل کمیتههای انقلاب اسلامی را صادر کردند. نیروهای انقلابی با دستور حضرت امام برای تشکیل کمیتهها در سراسر کشور حول محور روحانیت در مساجد جمع شده و به تشکیل این نهاد انقلابی اقدام کردند. همچنین بود دادگاههای انقلاب که وظیفه محاکمه و مجازات سران و جنایتکاران رژیم پهلوی و ضد انقلاب را به عهده داشتند. تشکیل سپاه پاسداران و کمیته امداد امام خمینی از دیگر نهادهایی بودند که در ماههای نخست انقلاب تشکیل شدند.
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- دکتر جواد منصوری؛ با توجه به فروپاشی نظام اداری، امنیتی و خدماتی و ناتوانی دستگاههای موجود برای پاسخگویی به نیازهای کشور و ضرورت تأسیس نهادهای انقلاب برای حفظ امنیت و اداره کشور؛ چندین نهاد در روزها و ماههای پس از پیروزی انقلاب تشکیل شدند که به اختصار درباره آنها توضیح داده میشود:
1- کمیتههای انقلاب اسلامی
در 23 بهمن 1357، امام فرمان تشکیل کمیتههای انقلاب اسلامی را صادر کردند. بنابراین در غالب شهرها، محلات و مساجد، این کمیتهها به صورت خودجوش، کاملاً مردمی، با کمک و هدایت روحانیون، تشکیل و به تدریج زیر نظر مدیریت کمیته مرکزی انقلاب اسلامی قرار گرفتند.
کمیتههای انقلاب اسلامی، که ابتدا با عنوان کمیته موقت کار خود را آغاز کردند، در اوایل انقلاب و در خلأ نهادهای حکومتی به رتق و فتق تمامی امور میپرداختند؛ از مبارزه با منافقین و تروریستهای ضدانقلاب گرفته تا حل و فصل اختلافات خانوادگی. این امر به خاطر قرار گرفتن روحانیت در رأس کمیتههای انقلاب نمود خاصی یافته بود.
«حاج احمد آقا خمینی در ارتباط با تشکیل کمیتهها در گفتگویی با امام خاطرنشان میکند که ما برای جلوگیری از سوء استفاده گروههایی چون مجاهدین( خلق) و فدائی و... باید جایی داشته باشیم که اگر مردم اسلحهای به دست آوردند به آنجا بیاورند و تحویل دهند. امام در پاسخ می فرمایند در نظر دارند که مساجد را به عنوان کمیته قرار دهند. بنابراین بنا بر گفته محسن سازگارا، امام در 23 بهمن، آقای لاهوتی را مأمور جمع آوری سلاحهای موجود در دست مردم مینمایند.»[1]
به دلیل احتمال بروز آشفتگی و بینظمی در تهران و غالب شهرهای کشور، کمیتههای زیادی توسط روحانیون و نیروهای انقلابی تشکیل شد که تعداد تقریبی آنها در آغاز 1500 کمیته بود. پس از تشکیل کمیتهها، کسانی که سابقه تشکیلاتی داشتند آقای لاهوتی را برای ریاست کمیته پیشنهاد داده بودند.
او بیشتر میتوانست با نهضتیها و مجاهدین خلق و بنیصدر بسازد. (شهید) مطهری در این باره به امام میگوید:
"آقای لاهوتی آدم بدی نیست، اما اینها که دورش را گرفتهاند آدمهای خطرناکی هستند و مصلحت نیست که شما این حکم را برای ایشان بنویسید"[2]
در نهایت با موافقت امام خمینی (ره)، بعد از مدتی، به آقای لاهوتی، مسئولیت نمایندگی امام در سپاه، سپرده میشود.
هر یک از کمیتهها در اجرای اقدامات خود با کمیتههای همجوار، تداخل داشتند، بنابراین وجود یک مرکز و انتصاب یک مسئول به عنوان سرپرست تمامی کمیتههای انقلاب ضروری مینمود تا بتواند آنها را به صورت نظاممند درآورد و به فعالیتهایشان انسجام بیشتری ببخشد. در این زمینه امام با نظر (شهید) مطهری مبنی بر پیشنهاد آیتالله مهدوی کنی موافقت کردند و حکم ایشان را در 10 اسفند 1357 ابلاغ فرمودند.[3]
آقای مهدوی کنی در خصوص تشکیل کمیتهها میگوید: «کمیتهها نیرویی خودجوش و متشکل از مردم بود ... بسیاری از مردم ، علما ، روحانیون و امام جماعتها، به خاطر انقلاب وارد میدان شدند. البته در این میان، افرادی هم آمدند که صلاحیت نداشتند... از این رو دولت موقت به برخی اقدامات کمیته اعتراض داشت... خود بنده هم به برخی از کارهای آنها معترض بودم، ولی آن موقع کمیتهها تحت نظام خاصی نبودند و هر کس به سلیقه و شناخت خود انجام وظیفه میکرد و دولت موقت با ادامه کار کمیتههای انقلاب موافق نبود و معتقد بود که شهربانی و ژاندارمری مسئول حفظ انتظامات است؛ ولی غافل از اینکه در آن موقع شهربانی و ژاندارمری وجود خارجی نداشت. علاوه بر آن شهربانی و ژاندارمری رژیم سابق با ساختار انقلاب سنخیّت نداشت و تصفیه و خانه تکانی ضروری بود.»[4]
برخی از اقدامات و فعالیتهای کمیته برای دولت موقت مطلوب نبود و به یک معنا آن را دخالتهای بیجا در امور خود تلقی میکرد. در این باره آقای مهدوی کنی اعلام میکند:
«خود آقای مهندس بازرگان گاهی تلفن میزد. یادم هست گاهی هم در سخنرانیهایش به بچههای کمیته حمله میکرد.»[5]
به همین جهت آقای بازرگان و آقای صدر حاج سید جوادی (وزیر دادگستری دولت موقت) نزد امام میروند و این مشکلات را به امام گزارش، و برای رفع مشکل ، انحلال کمیتهها را پیشنهاد میکنند. آقای مهدوی کنی در خصوص انحلال کمیتهها میگوید:
«یک عده که با کمیته مخالفت میکردند به دنبال انحلال آن بودند. ما به همراه جمعی از روحانیون تهران، خدمت امام رفتیم و گفتیم مصلحت نیست که کمیته از میان برود و امام نیز دستور دادند کمیتهها کماکان باقی بمانند.»[6]
2- دادگاههای انقلاب
دادگاههای انقلاب به انضمام دادسرای انقلاب، تشکیلات قضایی انقلابی هستند که در شرایط و مقتضیات انقلاب ایجاد شدند. دادگاه های انقلاب وظیفهی رسیدگی ماهوی و صدور حکم قضایی برای جرایمی را برعهده داشتند که طبق قوانین مربوطه در صلاحیت این دادگاه قرار داشتند.
دولت موقت، این نهادها را ابزاری در دست روحانیون انقلابی میدانست و سعی در تضعیف آنها را داشت. غافل از اینکه انحلال این نهادهای انقلابی، شکست دولت و انقلاب اسلامی را به دنبال داشت.
دولت موقت به منظور برطرف ساختن و یا تقلیل مشکلات، تقاضا و پیشنهادهایی با قید فوریت از امام و شورای انقلاب نمود که اهم آنها به شرح ذیل می باشد:
1- محدود کردن وظایف و دامنه عمل دادگاه انقلاب؛
2- اعلام عفو عمومی نسبت به کسانی که مرتکب جرم کبیره نشدهاند؛
3- قاطعیت با عناصر ضد انقلاب؛
4- برحذر داشتن مقامات غیر رسمی و غیر مسئول از هرگونه مزاحمت و دخالت درکار دولت؛
5- تمرکز مسئولیت و مدیریت در دست مقامات سه گانه ی رسمی.(رهبری، شورای انقلاب و دولت)[7]
دادگاههای انقلاب، وظیفه محاکمه و مجازات سران و جنایتکاران رژیم پهلوی و ضد انقلاب را به عهده داشتند. اما برای اصلاح شیوه عمل برخی دادگاهها، امام خمینی (ره) اقدام به صدور فرمانی در مورد محدود کردن موارد احکام اعدامها نمودند که برخی از دادگاهها با برداشت غلط از فرمان امام، بسیاری از ضد انقلابیون سرشناس را آزاد نمودند، در حالی که منظور ایشان این خیانتکاران نبود. این عمل جدای از اعتراض مردم، سبب فعالتر شدن ضد انقلاب در مبارزه بر ضد انقلاب گردید.
دستور امام جهت تدوین آییننامه دادرسی در دادگاههای انقلاب در 25 اسفند 57 و حتی دستور ایشان برای متوقف شدن محاکمات و اینکه سرعت در محاکمات دیگر ضرورتی ندارد و دادگاههای انقلاب صرفاً به جرایم ضد انقلابی در شرایط فعلی و در رژیم سابق رسیدگی خواهند نمود؛ نوعی اعتماد و اطمینان در میان مردم به وجود آورد. ایشان به دادگاهها هشدار دادند که نمیتوانند بدون چارچوب و با عجله، احکام را صادر نمایند. از طرفی در این دستورالعمل آمده بود که دادگاههای مستقر در استانهای مختلف کشور احکامشان را برای تأیید باید به دادگاه انقلاب مرکز بفرستند و بعد از تأیید مرکز میتوانند احکام را به اجرا بگذارند.[8]
3- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
برای محافظت از انقلاب، حفظ دستاوردهای آن و مقابله با ضد انقلاب، گروههای مختلف با استفاده از فضا و امکانات موجود و با موافقت دولت موقت و یا رهبران انقلاب، نسبت به تأسیس گروههای نظامی مستقل اقدام نمودند. لیکن با درایت و تدبیر بنيانگذار انقلاب، حضرت امام خمینی (ره) و مدیریت و تلاش شورای انقلاب با انجام فرآیند ادغام و پیوستگی تشکلهای نظامی موازی، نیرویی یکپارچه به نام "سپاه پاسداران انقلاب اسلامی" شکل گرفت. اعلام رسمی تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در بین گروهها و فعالان نظامی و سیاسی آن روز بازتاب متفاوتی داشت. اقشار مختلف جامعه انقلابی آن روز، که بعد از پیروزی بیش از هر چیز به امنیت و آرامش احتیاج داشتند؛ تشکیل سپاه پاسداران را جهت برقرار ی نظم و امنیت در جامعه به فال نیک گرفته و تأسیس آن را پایانی بر نزاعها و درگیریها قلمداد کردند.
در میان خبرگزاریها و رادیوهای خارجی، بخش فارسی رادیو لندن در برنامهی تفسیری خود گفت: «ایران قصد دارد انقلاب اسلامی خود را به سایر مناطق نیز صادر نماید. گفته میشود که پیگیری این هدف وظیفة اساسی سپاه شبه نظامی پاسداران انقلاب است که خبر تشکیل آن اعلام شد... با وجود پلیس، تشکیل سپاه پاسداران انقلاب به این معنی است که اینک سه سازمان برای برقراری نظم و قانون در ایران وجود دارد که کیفیت کنترل مرکزی آنها متفاوت است و هماهنگی چندانی هم میان آنها وجود ندارد. تشکیل این سپاه را میتوان شکستی برای دولت دانست که کوشش دارد کلیهی گروههای مسلّح را زیر نظارت و فرماندهی واحد درآورد.»[9]
4- کمیته امداد امام خمینی
سابقه پی ریزی و شکلگیری این نهاد، به سالهای دهه 40 ، بر میگردد. در آن زمان عدهای از همراهان امام خمینی( ره)، از طرف ایشان مسئولیت رسیدگی به خانوادههای زندانیان سیاسی را بر عهده داشتند.
کمیته امداد امام خمینی، به دستور امام خمینی ( ره) ، در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ ، برای پشتیبانی از محرومان و مستضعفان و خودکفاء کردن آنها تأسیس گردید.
کمیته امداد ، دومین نهاد انقلابی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357 است که به دستور امام تشکیل شد و پس از سازماندهی در راستای خدمات رسانی به محرومان ، اقشار ضعیف و مستضعفان قرار گرفت. شاید به سختی بتوان حجم خدمات این نهاد را در سالهای پس از تأسیس ارائه کرد. البته به دلایلی هدف اولیه ی کمیته ی امداد محقق نشد.
کمیته امداد امام خمینی به عنوان نهادی انقلابی و از نوع مؤسسات غیر انتفاعی و عامالمنفعه است و زیر نظر ولی فقیه به انجام امورات می پردازد. پس از ولی فقیه ، شورای مرکزی کمیته ی امداد امام، عالیترین رکن آن میباشد که مسئولیت این نهاد را در شکل کلان آن عهده دار است. سرپرست کمیته ی امداد امام، به عنوان بالاترین مقام اجرایی آن نهاد ، اجرای مصوبات شورای مرکزی را بر عهده دارد، اداره ی کل کمیته امداد در هر استان نیز ، هماهنگ کننده و ناظر بر کمیته های امداد مستقر در شهرستانهای آن استان میباشد. ادارات کمیته ی امداد امام در شهرها و سایر مراکز جمعیتی ، مستقیماً به امور مددجویان و ارباب رجوع رسیدگی میکنند.
این نهاد انقلابی منشأ خدمات فوق العاده برای محرومین و مستضعفان بوده است. اگر چه به دلیل عدم همکاری بعضی از دستگاهها و مدیران و همچنین سیاستها و برنامههای غلط اقتصادی و سوء مدیریتها، در ریشه کنی فقر و استضعاف، توفیق مورد نظر را نداشته است.
پینوشتها:
1- تاریخ شفاهی تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، زیر نظر جواد منصوری، تهران ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1393، صص 57-56.
2- نقش شهید مطهری در انتصاب آیت الله مهدوی کنی به سرپرستی کمیته های انقلاب، پرتال مطهری: www.motahari.ir/fa/content/1179
3- تاریخ شفاهی تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پیشین ، ص 60
4- چگونگی تشکیل کمیته انقلاب اسلامی، پرتال مهدوی کنی : www.mahdavikani.ir/fa/news/505/
5- همان.
6- خاطرات آیت الله مهدوی کنی، تدوین غلامرضا خواجه سروی ، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی, 1385، صص 256-255.
7- "شورای انقلاب و دولت موقت ، سیمای دولت موقت از ولادت تا رحلت" ، تهران، نهضت آزادی ایران، 1361، ص 66
8- خاطرات حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی، (1357- 1341) ج 1، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی, 1388، ص 559
9- تاریخ شفاهی تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، پیشین ، صص 138-137