تلاش عدهای برای منحرف کردن مبارزات در مدرسه فیضیه
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای در خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی ثبت و ضبط شده است در مورد تحریم عید سال 1342 توسط امام خمینی(ره) و فاجعه مدرسه فیضیه میفرمایند:« روز اول فروردین، به مناسبت این که روز بیست و چهار شوال بود، ایام رحلت امام صادق علیه السلام بود، اتفاقاً یکی از علمای کرمانشاه، هم فوت شده بود، یکی از علمای معروف کرمانشاه پدر همین آقای کاظمی بومندی بود که او فوت شده بود، در مدرسه فیضیه مجلس ترحیم گذاشته بودند برای ایشان.
یک خاطره دارم این جا که بد نیست برای شما بگویم؛ مرحوم حاج انصاری، ظاهراً حاج انصاری دیگر نمیدانم، آنجا منبر رفتند. یکی از منبریهای تهرانی که نمیخواهم اسمش را بیاورم حالا وضع بدی دارد، آن زمان جزو مبارزین، جزو کسانی بود که خیلی برای انقلاب حرف میزد. او آمده بود در قم، با من هم دوست بود، منزل آقای مروارید - آشیخ علی اصغر مروارید. ناهار آنجا بودیم، یعنی ناهار شاید، قبل از ناهار یکی دو روز بود من هم رفت و آمد داشتم منزل مروارید. من بودم و آن منبری تهرانی بود و آقای مروارید بود، یکی دو نفر بودند. اهل علم قم یادم نیست چه کسانی بودند.
ظهر حاج انصاری از آن منبری تهرانی دعوت کرد از ما هم دعوت کرد، که برویم منزلش، رفتیم منزل، حاج انصاری هم هنوز نیامده بودند خانه، خوب، ما نشستیم که ناهار بشود. ایشان آمد، از درب نیامده بود، گفت: این پسرهای نادان بیشعور، گفتیم: کی؟ گفت: یک طلبه بیربط بیشعور آمده به من اعتراض میکند میگوید آقا! گفتم: چه اعتراضی کرد به شما همین جلسه و ماها گفتیم چه اعتراضی؟ گفت: من رفتهام دم مدرسه فیضیه، منبر رفتهام به مناسبت وفات فلان کسی، گفتهام که فردا به مناسبت وفات امام صادق علیهالسلام ما عید نداریم.
این آقای کاظمی آمده یقه مرا گرفته که تو چرا گفتی به مناسبت وفات امام صادق علیهالسلام عید نداریم. آقای خمینی گفته به مناسبت قضایای تهران و قم عید نداریم، تو میگویی وفات امام صادق علیهالسلام و به این پسره تشری زدم، گفتم برو گم شو تو داخل آدم نیستی، این را گفت ما همه گفتیم که خوب شما چرا این حرف را میزنی حق با آن طلبه است، آقای خمینی به همه اعلام کرده، به همه کشور، که فردا عید نداریم به مناسبت قضایای قم و تهران . به مناسبت مبارزه، شما چرا رفتهای قضیه را لوث کردهای گفتهای به مناسبت وفات امام صادق علیهالسلام عید نداریم، این در حقیقت مخفی کردن آن قضیه است.
همچنین رهبر انقلاب ضمن اشاره به جنایات این روز و هجوم مأموران رژیم به طلبهها در خیابان میگویند: ما از کوچهی حرم که آمدیم بیرون، بله از طرف چهار راه مریضخانه [مأموران رژیم] دارند میآید. طرف میدان آستانه نزدیک ما که رسیدند. من همینطور که برگشتم نگاه کردم دیدم یکی از آن ها درحالی که خطاب به من میکرد گفت: آقا من میگویم مثلاً یک تعریفی از شاه که نمیخواهم آن کلمه را به زبان بیاورم آن کلمهای که آن زمانها خیلی شایع بود بین الوات و اینها، بله جاوید شاه این کلمه را آورد گفت با صدای بلند که من میگویم و آمد طرف من.
من اول تماشا میکردم ملتفت نبودم. آقا جعفر مثل اینکه زودتر از من ملتفت قضیه شد و رفت سریعاً طرف کوچه. من ایستاده بودم یک وقت دیدم این با وضع خطرناکی دارد میآید به طرف من. من راه افتادم طرف کوچه امانه؛ با حالت دوی آرام و دیدم این دوید دنبال من، بله فهمیدم که او میخواهد مرا وسط خیابان جلوی مردم بزند.
بعد فهمیدم که رسمشان این بوده که اگر توی خیابان طلبهای را دیدند عمامهاش را باز کنند. پاره کنند عبایش را پرت کنند خودش را زیر لگد بکوبند یا میمیرد و اگر هم زنده بماند بالاخره تحقیر و اهانت و مضروب کنند. میخواست این کار را با من بکند و من وقتی احساس کردم که دارد میآید طرف من با وضع تهدیدآمیز رفتم طرف جمعیتی که جلوی کوچه ارک جمع شده بودند، جمعیت هم راه باز کردند احساس کردند که من دارم از دست او میگریزم راه را باز کردند. من رفتم توی جمعیت توی کوچه دیدم که می خواهد بیاید اما مردم جلو گرفتهاند و مانع هستند که او بیاید تو آن وقت، آنها خیلی از کوچهمیترسیدند وارد کوچه نمیشدند. بنا کرد یک چیزی گفتن که کجا رفتی فلان از این تعبیرات.