مبارزات مردم ایران علیه رژیم پهلوی در نیمه شعبان 57 + اسناد
ایشان همچنین از ملت ایران خواستند که «بدون هیچگونه تشریفات که نشانگر عید و شادمانی باشد، در تمام ایران در مراکز عمومی مثل مساجد بزرگ، اجتماعات عظیم به پا کنند و گویندگان شجاع محترم، مصائب وارده بر ملت را به گوش شنوندگان برسانند و هر چه بیشتر کارهای ضد اسلامی و قانونی رژیم را افشا کنند.» امام خمینی در این پیام به مردم هشدار دادند که رژیم درصدد ایجاد انحراف در نهضت است، ولی ملت هوشمند ایران میداند که «هر نغمه با هر اسم، او را از مسیر خود که قیام ضدشاهی است منحرف کند شیطانی است» و به همین جهت از گویندگان خواستند تا «خوف را که از جنود ابلیس است از دل بیرون کنند... و این چراغ فروزنده هدایت را روشن و روشنتر نگه دارند.»[1]
***حمایت علمای دینی از حضرت امام در جریان تحریم جشنهای نیمه شعبان***
به دنبال پیام امام
خمینی آیتالله صدوقی با صدور اطلاعیهای اعلام کرد که «ما به صدای بلند فریاد میزنیم
این تعطیلی جشنها به منظور رسوا کردن ستمگران به امر عظام میباشد و ما عید نداریم.»[2]مدرسین قم با صدور
اطلاعیه از مردم خواستند تا از جشن و چراغانی خودداری کنند، مدرسین اعلام کردند که
با حوزه علمیه قم با الهام و پیروی از پیام پیشوا لازم میداند که ملت مسلمان و مبارز
ایران مجالسی را که در سراسر مملکت به مناسبت نیمه شعبان برگزار میگردد در مسیر نهضت
اسلامی و ضد طاغوتی قرار» دهند[3].
روحانیون مبارز تهران با صدور بیانیهای ضمن تشریح جنایات رژیم و الهام از «اعلامیه مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی» اعلام کردند که مراسم باشکوه میلاد مسعود حضرت ولی عصر ارواحنا فداه امسال بدون هیچ گونه چراغانی و مبادله تبریک برگزار میشود و با برقراری سخنرانیهای آگاهکننده و بیداریبخش بر جراحات قلب مقدس آن حضرت مرهم گذارده شود.»[4]
*** گزارش ساواک از برگزار نشدن جشن در نیمه شعبان 57 ***
به گزارش ساواک در روز سوم شعبان جشنی برقرار نشد و در شهرهایی مثل قم «یک پارچه سکوت بود. حتی بعضی از کسبه چراغهایی که جلوی مغازه ایشان هر شب روشن بود خاموش کرده بودند و این به دستور آیتالله خمینی بود.[5] حتی در بعضی از جاهایی که عدهای بدون توجه، مسجد را تزیین کرده بودند. پس از تذکر «تزیینات و شیرینیهای خریداری شده را از مسجد جمعآوری و خارج » کردند. با این حال سخنرانیهای آن شب پیرامون قیام ضد ظلم امام حسین بود و در حول مبارزه با ظالم بود.
رژیم پهلوی که از استقبال مردم از رهنمودهای امام خمینی در سوم شعبان غافلگیر شده بود، خود را برای پانزدهم شعبان (۳۰ تیر) آماده کرد. به همین جهت ساواک گزارشی تحلیلی از تحریم جشنهای ۱۵ شعبان توسط امام را نزد محمدرضا پهلوی فرستاد. محمدرضا در حاشیه گزارش نوشت: «نتیجه چیست؟ دولت و اصناف چه کردهاند؟» با دستور محمدرضا پهلوی به دولت و اصناف ابلاغ شد و قرار شد که سازمانهای دولتی و اصناف به نحو مطلوبی، چراغانی کنند[6].
با این همه تأکید حتی ادارات دولتی چراغانی را جدی نگرفتند. وقتی گزارش چراغانی اماکن دولتی را نزد محمدرضا پهلوی ارسال کردند، او عصبانی شد و در حاشیه گزارش نوشت:«چطور میشود هم چنین چیزی؟ علتش چیست که اماکن دولتی چراغانی ننمودهاند؟[7] بدیهی بود وقتی اماکن دولتی از چراغانی، آن هم بعد از دستور او طفره رفتند، اصناف نیز حاضر به موضعگیری در مقابل پیام امام خمینی نمیشدند.
رئیس ساواک اصفهان به تهران گزارش کرد که فرماندار از اتحادیه گاراژداران خواسته تا جلو شرکتهای مسافربری را چراغانی کنند، ولی «رئیس اتحادیه گاراژداران و مسافربری به آقای فرماندار مراجعه و اظهار داشته که کسی حاضر نیست لامپهای سری را جهت چراغانی سر در شرکتهای مسافربری نصب کند. حتی مجلس جشنی را که صنف نانوایان به دستور فرماندار برگزار کردند کسی در آن شرکت نکرد. از تبریز نیز گزارشی در مورد خودداری اصناف از چراغانی نزد محمدرضا پهلوی فرستادند، او در حاشیه آن نوشت: «از ارتشبد شفقت سوال شود. چطور یک چنین چیزی ممکن است؟» ارتشبد در پاسخ نوشت: علت آن «صدور اعلامیهای از طرف قاضی طباطبایی، رهبر روحانیون تبریز به استناد نامهای از طرف شریعتمداری» میباشد.[8] افزون بر خودداری مردم از جشن و چراغانی، مجالسی ضد رژیم نیز در سرتاسر کشور از ۲۸ تا ۳۰ تیرماه برگزار شد که اهم آنها به ترتیب زیر است.
تظاهرات نیمه شعبان
با دادن چند شهید بار دیگر خون در رگهای انقلابی مردم جاری کرد. این تظاهرات به قدری
مهم بود که روزنامه کیهان که هنوز در سانسور رژیم ادامه کار میداد پس از نه روز سکوت،
از تظاهرات نیمهشعبان در شهرهای شیراز، جهرم، تبریز و رفسنجان و دستگیری چند نفر و
مجروح شدن عدهای و به شهادت رسیدن یک نفر در جهرم و یک نفر در رفسنجان خبر داد.[9]
به دنبال استقبال مردم از خودداری چراغانی و اعیاد شعبان و تظاهرات مردم، امام خمینی در ۲۱ شعبان (نیمه ی مرداد) پیام تشکرآمیزی به مردم ایران فرستادند و تأکید کردند که ملت شریف ایران«یک مرتبه دیگر به رژیم منحط ثابت کرد که با اراده ملت نمیتواند مقابله کند» امام خمینی با اشاره به ادعای آموزگار مبنی بر عدم تکرار شورشهای اخیر، افزودند که این تظاهرات «مشتی محکم به دهان گزافهگویانی بود که میگفتند این تظاهرات دیگر تکرار نمیشود و ملت به حال عادی بازگشته است[10]».
پی نوشت ها:
1. صحیفه امام ج3. ص 426
2. اسناد انقلاب اسلامی. ج2. ص 305
3. پیشین.ج3. ص 322
4. یکسال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه(بهمن 1356 تا بهمن 1357). روحالله حسینیان. مرکز اسناد انقلاب اسلامی. 1385. ص 252
5. انقلاب اسلامی به روایت اسناد. کتاب هفتم. ص 188
6. حسینیان، پیشین، ص 252
7. انقلاب اسلامی به روایت اسناد. کتاب هفتم. ص345
8. حسینیان، پیشین، ص 253
9. روزنامه کیهان مورخ 1357/5/9
10. صحیفه امام. ج3. ص 431