تظاهرات مردم بجنورد در محرم سال 57
در کتاب انقلاب اسلامی در بجنورد اتفاقات نیمه دوم سال 1357 در بجنورد آمده است: آغاز نیمه دوم سال ۱۳۵۷، در بجنورد از مهر ماه با آغاز حرکتهای دانشجویی، دانشآموزی و اقشار فرهنگی همراه بود که با تشکیل جامعه فرهنگیان در ۶ مهرماه این سال، وارد مرحله جدیدی شد. در انستیتو تکنولوژی که دانشجویانی از شهرهای مختلف تحصیل میکردند، برنامهریزی تظاهرات و راهپیمایی آنها با معلمانی نظیر حجتالاسلام محمدی مقدم، حجتالاسلام میرزابابا مرتضوی، اصغر جمالی و... بوده است. دانشجویانی چون محمود زاده و اصغر شفیع از فعالترین عناصر حرکت این مرکز بودند. در کنار بجنوردی ها دانشجویانی از شهرهای تهران و سبزوار در این حرکت ها سهیم بودند.
در جریان یکی از راهپیماییها دانشجویان و دانشآموزان گرچه شعارها تند نبود، ولی واکنش ها شدید بود، چون تمام تابلوهایی که در مسیر میدان ۶ بهمن (شهید فعلی) و مربوط به اصول انقلاب سفید بود، شکسته شد. اما از جمله راهپیماییهایی که در طی ماهها صورت گرفت، راهپیمایی روز ۱۲ آذر سال ۱۳۵۷(مصادف با 2 محرم ) است که به دلیل شهادت اولین شهید نهضت اسلامی مردم غیور بجنورد و جراحت گروهی از مردم اهمیت خاصی دارد.
حاج علیرضا محمودی مظفر، از آزادگان جنگ تحمیلی و مبارزان انقلاب اسلامی درباره اتفاقات دوم محرم سال 57 چنین بیان میکند: «12 آذر ۱۳۵۷ بود. شهر ناآرام بود و درگیریهای پراکندهای در آن جریان داشت. ساعت های ۹:۳۰-۱۰ یا قریب ۱۱ صبح بود. مسیر میدان شهید -6 بهمن آن زمان - و مسجد انقلاب (امامی) مقر بچهها بود. یک عده از بچهها بخشی از نیروهای انتظامی را به طرف هفده شهریورکشانده بودند... یکی از پاسبانها کلتش را در آورده بود و به حالت تهدید فحاشی میکرد و بچه ها را تهدید میکرد. در همین زمان صدای تیراندازی شدیدی به گوش رسید... روز بعد شهید طالب زاده یک سری عکس محل صدای اصابت تیر به شهید حسن آبادی آورده بود جلوی مسجد حجتبن الحسن العسکری (عج)، معروف به مسجد حاج آقا فاطمی نصب کرده بود، مجلس ایشان هم على الظاهر آن جا برگزار شده بود. در جریان تشییع جنازه آن شهید، اخوی بزرگ ترشان در چهارراه معصوم زاده سخنرانی کرد...».
بعد از سخنرانی شهید هاشمی در روز دوم عاشورا یکی از فرهنگیان به نام حیدرزاده در جریان تظاهرات زخمی شد. در طی راهپیمایی نیروهای شهربانی در جلو و نیروهای ژاندارمری در پشت جمعیت مستقر بودند. جلوی صف به مغازه طوسی در حاشیه جنوبی میدان ۶ بهمن رسیده بود و قسمت انتهای صف، جنب جواهری ماه قرار داشت که تیراندازی و حمله با باطوم آغاز شد: تیراندازی از جلوی صف و حمله با باطوم از پشت صفت. دلاوری از فرهنگیان همان جا پایش زخمی شد. جلوی پل باشگاه صف در سبزه میدان ، یکی از بچه ها مجروح شده و افتاده بود. در همان جا حسین آبادی شهید شد و مردم جلوی بیمارستان جمع شدند و شهربانی هم آنها را محاصره کرد. تشییع جنازه او علیرغم خواست شهربانی با شکوه فراوان برگزار شد و عده بسیاری از بیتفاوتها را از بیتفاوتی در آورد. آنهایی که کنار خیابان تماشاگر بودند ، به داخل جمعیت آمدند ترسها ریخت و حس همبستگی عمومی برانگیخته شد. حاج آقا مهمان نواز نیز سخنرانی مفصلی درباره شهادت او بیان کرد.
اسماعیل صدری که خود از حاضرین در آن واقعه بود با میگوید:« حسن ابادی تیر خورد او را بردیم حمام جاجرمی و از آنجا به بیمارستان که در آنجا شهید شد. تأثیر زیادی داشت. سوم و هفتم برگزار شد. تشییع جنازه او با شکوه بود. مسؤول شعار دادن من بودم... او قبل از انقلاب، در دوره قرائت قرآن مسجد شرکت میکرد. »
در اربعین شهادت حسن آبادی - که مصادف با اربعین امام حسین(ع) بود- نیز در معصوم زاده مراسم نوحه خوانی و عزادارای باشکوهی برگزار شد. شهادت منصور سیرانلو حصاری ده دوازده روز بعد، حدود ساعت ۱:۳۰ بعد از ظهر در حین درگیری در کوچه برنجی به ۷- ۸۰ متر بعد از چهارراه اول بود که تیر درست به سرش خورده بود. این البته بر خلاف نظر شهربانی بود که ادعا میکرد تیراندازی به صورت هوایی بوده، محل اصابت تیرها روی دیوارهای کوچه مشخص بود. خانواده شهید حصاری یک خانواده محروم و ساکن ساربان محله، از فقیرترین محلات شهر، با منزلی دارای دو اطاق کوچک و گلیم های معمولی بودند.