واکاوی اثرات حکم تحریم حزب رستاخیز توسط امام خمینی
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در 11 اسفند 1353، "حزب رستاخیز ملت
ایران" طی یک کنفرانس رادیو ـ تلویزیونی به عنوان تنها حزب ملی در راستای رسیدن به «دروازههای تمدن بزرگ» مورد ادعای
محمدرضا پهلوی، فعالیت خود را به طور رسمی آغاز کرد. اما این حزب نتوانست در عرصه
سیاسی و اجتماعی جامعه ایران نمود پیدا کند. یکی از اصلیترین دلایل عدم موفقیت این حزب، موضعگیری صریح و روشنگریهای مراجع و در راس آنها امام خمینی درباره این حزب بود. به طوری که این روشنگریها اثرات فراوانی در جامعه داشت و باعث عدم توفیق حزب رستاخیز شد.
بعد از اعلام رسمی تأسيس حزب رستاخيز توسط محمدرضا پهلوی، گروهی تحت عنوان "جمعی از مسلمانان ايران" در نامهای از امام خمینی خواستند: «وظیفه عموم ملت ایران را در قبال آن [حزب رستاخیز] روشن فرمایند.»[1] امام خمینی نیز در پاسخ، مخالفت خود را با حزب رستاخیز اعلام و عضویت در آن را ممنوع کردند.[2]
بیانیه امام تحت عنوان "متن استفتای جمعی از مسلمانان
ایران از محضر آیتالله العظمی خمینی درباره حزب رستاخیز ملی ایران" به زبان
فارسی در عراق چاپ و از طریق پست، به ایران ارسال شد و مورد استقبال اقشار مختلف
مردم قرار گرفت.
مدت کوتاهی بعد از این حکم، بار دیگر گروهی از روحانیون طی نامهای خطاب به امام خمینی، خواستار این شدند که وظیفه عموم مردم در قبال این حزب را روشن فرمایند.[3] امام خمینی باز هم مخالفت خود را با عضویت در حزب اعلام کرده و فرمودند: «نظر به مخالفت این حزب با اسلام و مصالح ملت مسلمان، شرکت در آن از روشنترین موارد نهی از منکر است و این جانب نظر خود را به طور تفصیل نوشتهام.»[4]
شکست توطئه ساواک برای بیاعتبار کردن حکم امام خمینی
رژیم پهلوی در مواجهه با حکم تحریم عضویت در حزب رستاخیز از سوی امام، دست به یک توطئه زد. از این رو ساواک ماموریت یافت با توسل به حربههای تبلیغاتی و نسبت دادن این حکم به فرقه بهاییت، از تأثیر آن در میان مردم بکاهد. از اینرو اعلامیهای با همکاری ساواک و به متن عربی تحت عنوان "اتحاد الطلبه الایرانیین فی لبنان" ترجمه و پخش شد و ساواک تعداد کثیری از این اعلامیهها را در کویت، کشورهای عربی و شیخ نشینهای خلیج فارس توزیع کرد تا با مخدوش کردن چهره امام خمینی، بتواند حکم تحریم عضویت در حزب رستاخیز را خنثی کند.
اما استقبال مردم از حکم امام خمینی در سراسر دنیا از جمله ایران، توطئه رژیم پهلوی را خنثی کرد. حكم تحريم عضويت در حزب رستاخيز، به زودی در نقاط مختلف ايران منتشر شد و تمام كسانی كه به نحوی از ديدگاهها و انديشههای سياسی، دينی امام خمينی پيروی میكردند آن را مبنايی برای رفتار خود در برابر حزب و حاكميت قرار دادند و از عضويت در حزب رستاخيز اجتناب کردند.
به این ترتیب، رژیم پهلوی به رغم دسترسی به تمامی ابزارها و وسیلههای تبلیغاتی، موفق نشد با فتوای امام خمینی مبنی بر تحریم حزب رستاخیز مقابله کند.
مبارزات روحانیون با حزب رستاخیز
روحانیون نیز به تبعیت از فتوای تحریم حزب رستاخیز از سوی امام خمینی، در اقدامی هماهنگ، با سخنرانیها، جلسات و پیامهای خود علیه حزب رستاخیز وارد عمل شدند.
ساواک در گزارشی
به تاریخ 9 فروردین 1354 در مورد موضعگیری آیتالله گلپایگانی نسبت به حزب
رستاخیز مینویسد: «پس از تشکیل حزب رستاخیز ملی اطرافیان گلپایگانی تا مدتی به
طور مخفی با شرکت در حزب مذکور مخالفت کرده و میگفتند: آقا راضی نیست کسی در این
حزب ثبتنام کند. ولی اکنون گلپایگانی و اطرافیان وی در جواب هر سؤالی اظهار میدارند
که شرکت در این حزب جائز نیست.»
همچنین به گزارش ساواک، آيتالله سيداسدالله مدنی درتاريخ ۳۰ فروردین ۵۴ طی سخنانی در مسجدشاه آباد، حزب رستاخيز را حزب بني عباس خواند و شرکت در این حزب را تحریم کرد. شیخ محمد صدوقی یکی دیگر روحانیون مخالف حزب رستاخیز بود که بنا بر اسناد ساواک از همان ابتدا عضویت در حزب رستاخیز را تحریم کرد و تا انحلال این حزب دست به افشاگری علیه آن زد. همچنین آیتالله قاضی طباطبایی، ربانی املشی، واعظ طبسی، آیتالله خامنهای، عبدالکریم هاشمینژاد، و دیگر روحانیون پیرو خط امام به تبعیت از فرمان تحریم حزب رستاخیز توسط ایشان شروع به افشاگری علیه این حزب کردند.
در حالی که بسیاری از مراجع و روحانیون، عضویت در حزب رستاخیز را تحریم کرده بودند، سیدکاظم شریعتمداری موضع مخالفی در برابر آن اتخاذ نکرد. براساس گزارش ساواک به تاریخ 9 فروردین 1354، «شریعتمداری هنوز رسما ثبتنام در حزب [رستاخیز] را تحریم نکرده ولی با کلماتی از قبیل (ثبت نام در حزب رستاخیز اجباری نیست، اگر با ما کاری نداشته باشند ما با آنها کاری نداریم و هنوز که با ما کاری ندارند) پاسخ سؤالکنندگان را در مورد ثبتنام در حزب میدهد.»
در ادامه این سند آمده است: «آیات به طور کلی با ثبت نام در حزب رستاخیز ملی موافق نیستند منتها گلپایگانی علنا مخالفت میکند ولی شریعتمداری به طور ضمنی و تلویحی و جانب احتیاط را از دست نمیدهد.»
جوش و خروشی که فتوای امام خمینی در بین طلاب و روحانیون برانگیخت، بر رژیم پهلوی گران تمام شد. از این رو رژیم سعی کرد با توسل به حربه نظامیگری فعالیت روحانیون را متوقف کند.
متعاقب این حرکت، رژیم پهلوی تعقیب و گریز، آزار و شکنجه روحانیون را در دستور کار خود قرار داد و چند تن از آنان از جمله آیات خامنهای، بهشتی، منتظری، قمی، ربانی شیرازی، انواری و ... را دستگیر و روانه زندان کرد.
واکنش دانشجویان به فتوای تحریم حزب رستاخیز
فتوای تحریم حزب رستاخیز توسط امام خمینی فعالیتهای دانشجویان را نیز تحت تاثیر قرار داد به طوری که دانشجویان به بهانههای مختلف علیه رژیم پهلوی وارد مبارزه میشدند. آقانجفی از دانشجویان فعال دانشگاه درباره تأثیر حکم امام خمینی بر مبارزات دانشجویان میگوید: «وقتی که حزب واحد رستاخیز تأسیس شد از همه جا اعلام کردند که عضویت در این حزب اجباری است و طبعا میخواستند که در دانشگاهها این عضوگیری نمود بیشتری پیدا کند اما حساسیت دانشجویان به دلیل موضعگیری امام خمینی در اینباره بسیار زیاد بود، زیرا ایشان در اطلاعیه خود که 10 روز پس از اعلام تأسیس حزب از سوی محمدرضا پهلوی صادر شد، رسما عضویت در آن را حرام دانسته بود.»[5]
همچنین در گزارشات وزارت علوم به دربار، درباره اوضاع دانشگاه آذرآبادگان تبریز در 7 اردیبهشت ماه 1354 آمده است: «دیروز اعلامیهای مضرهای در مورد خمینی که مطالبی علیه حزب رستاخیز در آن نوشته شده بود در دانشکده فنی مشاهده گردید.»[6]
در گزارش دیگری به تاریخ 20 خرداد 1354 درباره مبارزات دانشجویان دانشگاه آذرآبادگان با حزب رستاخیز آمده است: به دنبال تظاهرات 100 نفر از دانشجویان دانشکده فنی روزهای 17 و 18 خرداد به عنوان اعتراض به سیستم واحدی، که با عدم حضور آنان در جلسه امتحانی همراه بود، ظهر دیروز حدود 20 نفر از دانشجویان مزبور جلوی یکی از دبیرستانهای شهر اجتماع کرده و علیه حزب رستاخیز ملت ایران شعارهایی دادند که با دخالت پلیس متفرق شدند.[7]
در گزارش دیگری به تاریخ 10 اردیبهشت 1354 درباره فعالیت مبارزاتی دانشجویان در دانشگاه تربیت معلم آمده است: «حدود 200 نفر از دانشجویان به عنوان اعتراض به کشته شدن چند نفر از زندانیان فراری در سلف سرویس مبادرت به هیاهو و شکستن شیشه نوشابهها و چند جام شیشه و استهزای یکی از دانشجویان که در مصاحبه تلویزیونی حزب رستاخیز ملت ایران شرکت کرده بود نمودند که با دخالت گارد متفرق شدند.»[8] همچنین به گزارش ساواک حدود 150 نفر از دانشجویان دانشکده کشاورزی و دامپروری رضائیه، در محوطه این دانشکده اجتماع کرده و شعارهایی علیه حزب رستاخیز سردادند.[9]
واکنش دانشجویان به فتوای تحریم حزب رستاخیز منحصر به داخل کشور نشد، بلکه متعاقب صدور این اعلامیه، اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان ایرانی در اروپا برای به کار بستن حکم تحریم، تحرکات گستردهای از خود نشان دادند. آنان در پیامی خطاب به امام خمینی، با تأکید بر تاثیر حکم قاطع ایشان در عدم استقبال عمومی از عضویت در حزب رستاخیز، تبعیت مردم از این حکم را شکست بزرگی برای رژیم پهلوی خواندندند.
در بخشهایی از این پیام آمده است: «رژیم جبار ایران در سال گذشته مغرورانه به کمک قوای نظامی به منظور گسترش سیطره فرعونی خود کوشید سیستم یک حزبی فاشیستی خود را بر ملت مسلمان ما تحمیل کند، اما فتوای تاریخی و رهنمودهای رهبر ارجمند ما و اطاعت خلق مسلمان از این فتوا و مبارزات برادران طلاب ما همگام با سایر مبارزان در ایران چنان شکست فاحشی بر این توطئه وارد آورد که دیگر کسی مجبور به عضویت در این حزب نشد.»[10]
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان خارج از کشور همچنین در پیامی به هفتمین گنکره سالانه انجمن اسلامی دانشجویان امریکا و کانادا در مورد تقید به حکم تحریم عضویت در حزب رستاخیز اعلام کرد: «تأسیس این حزب نشان دهنده ترس روزافزون رژیم و بالاگرفتن موج اعتراض و شدت مقاومت توده است. به پیام خمینی بزرگ گوش فرا داریم و با "نه" گفتن به این باند جدید، دین خود را نسبت اسلام و مردم و رهبرمان خمینی ادا کنیم.»[11]
واکنش گروههای مختلف مردم به فتوای امام خمینی
به دنبال انتشار پیام امام خمینی همزمان در استانهای کشور نیز عضویت در این حزب تحریم شد و حزب رستاخیز نتوانست موفقیت چندانی کسب کند. از این رو، نقاطی چون همدان، خوزستان، کرمان، اصفهان، تبریز و ... محل مبارزه مردم با حزب رستاخیز شد. در این بین، مسئولان حزب با کمک مقامات محلی، به بهانههای مختلف مانند تعویض شناسنامه، شناسنامههای روستائیان را گرفته و بدون اطلاع مردم آنها را به عضویت حزب در میآوردند.
پس از مدتی، برخی از وابستگان دربار، مانند داریوش همایون به این فکر افتادند که برای ثبت نام از ایرانیان خارج از کشور در حزب هم تسهیلاتی فراهم شود. در نتیجه در برخی کشورها مانند سوئد، فرانسه و آمریکا، که حضور ایرانیان بیشتر بود، دفتر ثبت نام حزب ایجاد شد، ولی استقبال ایرانیان در خارج از کشور نیز از تشکیلات این حزب بسیار کم بود و اکثر افرادی که عضو حزب شدند، یا به طرق مختلف با عوامل رسمی حاکمیت ایران در خارج ارتباط داشتند و یا ناگزیر از عضویت بودند.[12]
در همین رابطه در مکاتبهای بین سفارت امریکا در تهران و وزارت امور خارجه امریکا در تاریخ 19 تیر 1354 آمده است: آن دسته از ایرانیانی که در امریکا و اروپا به سر میبرند و از رژیم شاه انتقاد میکردند عکسالعمل منفی [به حزب رستاخیز] نشان دادهاند.[13]
ازینرو با گذشت زمان، حزب رستاخیز با بنبست مشروعیت اجتماعی مواجهه شد. به طوری که مردم به بهانههای مختلف به دفاتر حزب حمله و ساختمان حزب را تخریب میکردند.
تأثیر فتوای تحریم حزب رستاخیز از سوی امام خمینی، باعث شد که از همان ابتدای شروع به کار این حزب، نشانههایی از شکست و ناامیدی در میان گردانندگان آن مشاهده شود، از این رو دربار و نزدیکان شخص محمدرضا پهلوی نیز این حزب را هرگز جدی نگرفتند. یکی از این افراد با نفوذ، اسدالله علم بود که در خاطرات خود در روز 10 اردیبهشت 1354، به شرح نخستین کنگره حزب رستاخیز پرداخته و نوشت: «صبح کنگره انتصابی حزب رستاخیز برای تصویب مرامنامه موقت افتتاح شد... حسبالامر شاهانه من حضور یافتم به "صحنهسازی" بیشتر شباهت داشت تا یک جریان واقعی.»[14]
پی نوشت ها:
1- مبارزات امام خمینی در به روایت اسناد (در دوران تبعید در نجف)، علامعلی پادشاهزاده، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. ص 300
2- نهضت روحانیون ایران، ج 6،علی دوانی،مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1394، ص476
3- مبارزات امام خمینی در به روایت اسناد (در دوران تبعید در نجف)، ص 303
4- صحیفه امام، جلد 3، ص 76
5- جنبش دانشجویی پلی تکنیک تهران ۱۳۳۸-۱۳۵۷، عباس عبدی، نشر نی، ص 292
6- اسنادی از جنبش دانشجویی در ایران (1357-1329ه.ش)، جلد سوم، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ص 1401
7- پیشین، ص 1429
8- پیشین. ص 1403
9- پیشین، ص 1413
10- حزب رستاخیز؛ اشتباه بزگ. جلد اول خودکامگی در ایران عصر پهلوی، مظفر شاهد، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. ص 363
11- اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان خارج از کشور به روایت اسناد، اکبر قاسملو، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص448
12- حزب رستاخیز؛ اشتباه بزگ. جلد اول خودکامگی در ایران عصر پهلوی، مظفر شاهد، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. صص 320 - 316
13- پیشین. ص 306
14- یادداشتهای علم. جلد پنجم. 1354. ویرایش علینقی عالیخانی، ص 65