ویژگیهای مردمسالاری دینی از منظر آیتالله بهشتی
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- سیدمحمدجواد قربی؛ آیتالله شهید بهشتی برای مردم جایگاه و کرامت فراوانی قائل بود. مردمسالاری دینی در اندیشه شهید بهشتی ناظر بر کنش و فعالیت آزادانه، قانونی و با کرامت مردم در امور مدنی است و مسئولان نظام در راستای تامین نیازهای مردم تلاش میکنند و در این مسیر باید رضای الهی و کارآمدی برای مردم را در نظر داشته باشند.
مردمسالاری دینی از دیدگاه شهید بهشتی به معنای این است که مناصب و پستهای اجرایی، به فرد یا طبقات خاصی اختصاص ندارد و هرکس با لیاقت میتواند آنها را به دست آورد.[1] وی معتقد است در نظام مردمسالاری نسبت به نظامهای دیگر؛ «دخالت اراده مردم در تعیین هیات حاکمه و حدود اختیارات و برنامه کار آن بیشتر و صحیحتر؛ مساوات مردم در استفاده از موسسات مختلف اجتماعی عمومیتر و کلیتر، امتیازات طبقاتی کمتر و ناچیزتر، و ضمانت تامین مصالح مردم از طرف حکومت قویتر و اساسیتر است.»[2]
در ادامه به برخی از مختصات و ویژگیهای مردمسالاری دینی از دیدگاه شهید بهشتی اشاره خواهیم کرد.
1. قانونمداری
در نظام مردمسالاری دینی، تمامی روندهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... مبتنی بر قانونمداری و روابط صلح آمیز است و هیچگونه هرج و مرجی در این نظام پذیرفتنی نیست بلکه حالت زندگی اجتماعی مبتنی بر نظم اجتماعی است. به تعبیر شهید بهشتی «انسانها هميشه به حالت اجتماعی زندگی كرده و همواره فرد يا دستهای كه اجرا كننده مقررات و حافظ نظامات اجتماعی كه مستلزم حكومت بر آنها باشد، بودهاند. كوتاهی دوران هرج و مرج نيز نشان دهنده آن است كه جامعه آن را نپسنديده و حكومت مستبد را به آن ترجيح میدهند.» [3] به همین دلیل است که بهشتی اذعان میدارد بهترین و مهمترین فضیلت در اجتماع، صلح و زیست مسالمتآمیز و قانونمداری است تا جایی که میتواند جامعه را از هرج و مرج دور سازد.[4]
شهید بهشتی از قانون به عنوان یکی از لوازم استقرار نظام عادلانه اجتماعی یاد میکند و تاکید دارد که شناخت صحیح قانون یکی از مسیرهای تعالی و رشد جامعه خواهد بود.[5]
2. تامین مصالح مردم
شهید بهشتی در نوشتاری کوتاه در مجله "مکتب تشیع" به موضوع بهترین حکومت اشاره میکند و اذعان میدارد که در نظام مردمسالاری دینی و الهی، نظام سیاسی باید به فکر تامین مصالح دنیوی و اخروی شهروندان باشد و در این راستا تاکید میکند؛ «عالیترین حکومت آن است که اساس آن مراعات مصالح مادی و معنوی، اخلاقی و دینی، برای همه افراد، همه طبقات، همه ملتها و همه نژادها و در همه نسلها و زمانها باشد.»[6]
3.هویت اسلامی
نظام مردمسالاری دینی دارای یک هویت اصیل انقلابی و دینی است و قرار گرفتن هویت مردم در مسیر الهی، منجر به قوام و پایداری انقلاب اسلامی خواهد شد. به تعبیر بهشتی، هویت اصیل در نظام مردم سالاری دینی، پویا بوده و دارای اصالت حق گونه است. به اعتقاد وی، «هويت پوياى انسان چه زمانى مىتواند حق باشد و باطل نباشد؟ وقتى كه در راه خدا باشد... وجهه الهى و ملكوتى انسان است كه جهت راستين حركت تكاملى و سير الىاللّه را معين مىسازد.»[7]
به همین دلیل است که شهید بهشتی بر حفظ هویت اسلامی انقلاب سخت تأکید داشت و اینگونه هشدار میداد: «ملت مسلمان متعهد ایران! هشیار باش! آگاه باش! حفظ هویت و اصالت اسلامی انقلاب کن!... حفظ هویت اسلامی انقلاب نیازمند به حضور دائم، آگاهانه، هشیارانه، فداکارانه تو در صحنه است.»[8]
4. همزیستی بین نهادهای مختلف
شهید بهشتی معتقد بود اصول قانون اساسی یک زیست برادرانه و ایمانی را در نظام مردمسالاری ترویج میدهد که تعامل و ارتباط مومنانه را بین نهادهای مختلف انقلاب اسلامی فراهم میآورد و در عین حال، ارتباطی تکاملی و موثر میان مسئولان و مردم و بالعکس وجود دارد که در صورت رعایت این موازین، مردمسالاری حقیقی شکل میگیرد.
او معتقد است: «در مورد نهادها و مسئولان كشور، رئيسجمهورى، نمايندگان مجلس، دولت، قوۀ قضایيه، ارتش و قواى انتظامى، سپاه پاسداران و نظاير اينها موضع ما درست همان موضعى است كه در قانون اساسى دنبال كرديم و اول در مجلس خبرگان و بعد هم با رأى شما ملت عزيز تصويب شد. ما معتقديم رئيسجمهور، مجلس، دولت، قوه قضایيه، ارتش، سپاه پاسداران، روحانيت، جامعه، احزاب، تشكيلات سياسى، میتوانند در چارچوب قانون اساسى زندگى برادرانهای همراه با حمايت و پشتيبانى از يكديگر داشته باشند و اين رابطه هم يک رابطه متقابل است. هم بايد مجلس در رابطه با رئيس جمهور حافظ اين حدود و ضوابط باشد، هم رئيسجمهور در رابطه با مجلس و هم دولت در رابطه با هر دو و هم قوه قضایيه در رابطه با هر سه و هم هر سه در رابطه با قوه قضایيه. هم روحانيت در رابطه با آنها، هم آنها در رابطه با روحانيت، هم همه در رابطه با مردم كه اصل مردماند...»[9]
5. مکتبی بودن
یکی از ویژگیهای مهم نظام مردمسالاری دینی، مکتبی بودن آن است. در چنین نظامی قانونگذاری و نیز اجرا باید در چارچوب موازین مکتب باشد. این ویژگی در اصل چهارم قانون اساسی صورتبندی شده است. براساس این اصل، کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و... باید بر اساس موازین اسلامی تنظیم شود.
شهید بهشتی راجع به این ویژگی میگوید: «اولین ویژگی نظام سیاسی اسلام این است که نظامی است مکتبی. ...هر کس این مکتب را پسندید، دوست داشت و به آن دل بست، بیاید و هر کسی هم به آن دل نبست نیاید، ولی نظام مکتبی است.»[10]
6. اعتماد متقابل مردم و کارگزاران
مردمسالاری تکاملی در اندیشه و آراء شهید بهشتی لازم دارد تا ارتباط مردم و دستگاههای دولتی مبتنی بر اعتماد متقابل باشد. راهکارهای کسب اعتماد متقابل و جلب همکاری مردم در نظام مردم سالاری مورد نظر شهید بهشتی عبارتند از؛
بیتفاوت نبودن مسئولان نسبت به مردم،
زندگی مردمی و بی آلایش مسئولان دستگاههای حکومتی و کارگزاران،
پرهیز از الفبای قدرت در مواجهه با مردم،
اطلاعرسانی مناسب به مردم از طریق راهکارهایی نظیر تبیین قوانین برای مردم و
استفاده از دیدگاههای مردم و صاحب نظران.[11]
7. مسئولیت متقابل
به اعتقاد شهید بهشتی، نظام مردمسالاری مبتنی بر «ايمان به مسئوليت، احساس مسئوليت و تعهد»[12] است. از این رو، در نظام مردمسالاری دینی، همگان در برابر یکدیگر مسئول هستند و نظام امام-امت براساس مسئولیت متقابل در اندیشه بهشتی شکل گرفته است. به عقیده او «اين امامت و امت نسبت به يكديگر مسئول و متعهدند. با تعهد و مسئوليت متقابل.[13] بنابراین، بیتفاوت بودن در جامعه اسلامی منجر به مشکلات فراوانی خواهد شد و پایههای مردمسالاری راستین را متزلزل میسازد زیرا یک نظام سیاسی منبعث از اسلام، نمیتواند نسبت به سرنوشت خود و دیگران بیتفاوت باشد و باید در راستای تعهد اخلاقی و اجتماعی خود، مسئولیتپذیر باشد. وی در یکی از بیانات خود اذعان میدارد؛ «مسئوليت مال امت است، يعنى آن مجموعهاى از مردم كه بر محور مكتب با يكديگر پيوند مكتبى برقرار كردهاند. و اين امت براى ايفاى نقش راستين خود بايد سخت به محور امامت متوجه باشد، و اين امت و امامت با يكديگر رابطه متقابل تعهدآور دارند.[14]
8. لزوم نظارت مردم
در اندیشه بهشتی، همانگونه که تاسیس حکومت باید با رای عامه مردم صورت گیرد، دوام آن نیز بدون خواست مردم ممکن نیست. به دیگر سخن، گرچه حکومت باید مکتبی باشد؛ اما باید مردمی بهوجود آید و مردمی نیز باقی بماند. برای آنکه یک حکومت مردمی (جمهوری)، مردمی باقی بماند، لازم است مردم بر اعمال دولتمردان نظارت کنند و هرگاه لغزش و انحرافی نسبت به احکام شریعت و اصول قانون اساسی مشاهده کردند، تذکر دهند.
شهید بهشتی با تاکید بر لزوم نظارت مردم، کیفیت آن را نیز تبیین کرده است[15]، در قسمتی از سخنان وی آمده است: «هر فرد باید به آنچه در پیرامونش میگذرد، با دقت بنگرد واگر چیزی به نظرش میرسد بگوید، افشاگری کند، تذکر بدهد و برای اجرا به مقامات مسوول اطلاع بدهد... میدانید دستگاه آگاهی و اطلاعات و امنیت جمهوری اسلامی کجاست؟ در سرتاسر ایران. همه باید نقش دستگاه اطلاعاتی را در ایران ایفا کنند. این، آن نظارت است که مرز ندارد. این همان حکم امر به معروف و نهی از منکر است که در اصل هشتم قانون اساسی نیز آمده است.»[16].
او در جایی دیگر میگوید: «دولت باید به صورت مستقیم برخاسته از امت باشد؛ اما آیا به همین ختم میشود؟ خیر، ملت و امت این کارگزاران را چند چشمی زیر نظر دارند.»[17].
پینوشتها
1- سیدمحمدحسینی بهشتی، «حکومت از ضروریات جامعه است»؛ مکتب تشیع، شماره2، دی 1338، ص35.
2- پیشین، ص37.
3- سید محمد حسینی بهشتی، سه گفتار، بی جا، بی نا، صص13-6.
4- سید محمد حسینی بهشتی، درس گفتارهای فلسفه دین، تهران، نشر روزنه،1392، ص218.
5- سیدمحمدحسینی بهشتی، شناخت اسلام، تهران، نشر بقعه،1390، صص420-412.
6- سیدمحمدحسینی بهشتی، حکومت در اسلام؛ هدف حکومت، مکتب تشیع، شماره سوم، فروردین1339، ص112.
7- سیدمحمدحسینی بهشتی، شناخت عرفانی، تهران، نشر بقعه،1386، ص31.
8- تحریریه مجله پاسدار اسلام، «برگهايي از زندگي و مبارزات شهيد بهشتي»، پاسدار اسلام، سال بيست و هفتم، شماره 319، تير 1387،صص31-28.
9- سیدمحمدحسینی بهشتی، حزب جمهوری اسلامی؛ گفتارها، گفتگوها و نوشتارها، پیشین، ص59.
10- فرجالله هدایتنیا گنجی، «مونارشیسم و جمهوریت تکسالار»، ماهنامه زمانه، شماره14، آبان1382، صص44-36.
11- دفتر امور اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه، شهید بهشتی معمار نظام نوین قضایی اسلامی، پیشین، صص76-65.
12- سیدمحمدحسینی بهشتی، مبانی نظری قانون اساسی، تهران، نشر بقعه،1390، ص84.
13- سیدمحمدحسینی بهشتی، مبانی نظری قانون اساسی، تهران، نشر بقعه،1390، ص41.
14- سیدمحمدحسینی بهشتی، مبانی نظری قانون اساسی، تهران، نشر بقعه،1390، ص43.
15- فرجالله هدایتنیا گنجی، اندیشههای حقوقی شهید بهشتی، تهران، کانون اندیشه جوان،1388، صص86-85.
16- پیشین، صص87-86.
17- سیدمحمدحسینی بهشتی، مبانی نظری قانون اساسی، پیشین، صص66-62.