نحوه امدادرسانی به مجروحان حادثه 17 شهریور/ کشتار مجروحین در بیمارستانها توسط مأموران ساواک
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در فاجعه 17 شهریور مردم انقلابی همچون سایر حوادث در امدادرسانی به مجروحان پیشتاز بودند. فضلالله فرخ که خود از مبارزان و شاهدان عینی آن وقایع بود در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است میگوید: مردم در روز 17 شهریور مجروحین و شهدا را به وسیله موتور، وانت و با هر وسیلهای که داشتند به بیمارستانها میرساندند. از فردای آن روز تجمع مردم جلوی بیمارستانها شروع شد، برای اینکه بیمارستانها مملو از مجروح بود و حتی عده زیادی شهید شدند.
بیمارستانها از مردم استمداد میکردند که پنبه، ملحفه ، یخ و ... برای کمک بیاورند. الان که میگویم واقعا گریهام می گیرد، هر کسی هر چقدر ملحفه در خانه داشت آورده بود. وانت وانت یخ میآوردند جلوی درب بیمارستان. مردم این کار را به حدی پیش بردند که بیمارستانها اعلام کردند که دیگر چیزی نیاورید و حتی عدهای از مردم پول میگرفتند و آنها هم برای کمک به آن بیمارستانهایی که مجروحین بستری بودند پول میدادند، ولی مأمورین هم آنجا پراکنده بودند.
البته مأمورین اینجا دیگر چون احساسات مردم خیلی جریحهدار بود با لباس شخصی آمده بودند. یکی از مسائل ناراحتکننده این بود که گاهی پرستارها میآمدند بیرون و گریه میکردند و میگفتند: عدهای میآیند سرم را از دست بیمارها میکشند و حتی اگر ما مراقبت نکنیم آمپول هوا تزریق میکنند و مجروحین را شهید میکنند.
مأمورین ساواک در بیمارستانها پراکنده بودند گاهی مجروحین را دستگیر میکردند و میبردند و این قضیه طوری شده بود که مردم عده زیادی از مجروحین را در خانهها مخفی کرده بودند؛ چون به بیمارستان اطمینان نبود. در بعضی خانهها البته اطباء و پرستاران مورد اطمینانی میآمدند و در خانهها پانسمان میکردند. گاهی گلوله در پا یا دست طرف بود که آنجا نمیشد کاری بکنند، لذا مجروح را یکی دو روز نگه میداشتند تا به جای مناسبی ببرند، مثلا اتاق عملی مهیا کنند و گلوله را از پایش خارج کنند.
تا مدتها ما در گوشه و کنار خانهها مجروح داشتیم که مردم آنها را مخفی میکردند. این یکی از برنامهها بود که دو سه روز اول خیلی اوج داشت ولی بعد اطلاع دادند که بهشت زهرا کمک خواسته به مردم بگویید به بهشت زهرا بیایند. مرد به بهشت زهرا هجوم آورده بودند و چون همین طور شهدا را روی هم انباشته بودند شناسایی آنها هم ممکن نبود. مردم بین این شهدا میگشتند و آنها را شناسایی میکردند و به خانوادهشان خبر میدادند. گاه عدهای در بیمارستانها میگشتند و عدهای هم در بهشت زهرا و هر لحظه میدیدیم که افراد شهیدی پیدا میکنند. غوغای عجیبی در آنجا بود.