روایت اسناد لانه جاسوسی از راهبرد امریکا برای نفوذ در دانشگاهها
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- سیدمحمدجواد قربی؛ دانشگاه مبدا تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هر جامعهای است. غرب هم با آگاهی از این مهم، به ویژه در دوران پهلوی که معبرهای نفوذ کاملا در اختیارش بود، میکوشید با نفوذ در دانشگاهها، ظرفیت این سنگر مهم را کنترل کند.
در اسناد لانه جاسوسی به صراحت به این موضوع اشاره شده است. به عنوان مثال در اسناد آمده است: «گزارشات تحلیلی درباره تحولات دانشگاهی؛ فرهنگی و رسانههای گروهی تهیه نمایید.» [1] در همین راستا، رصد دائمی علائق و کنش سیاسی دانشجویان و اساتید یکی از نیازهای سفارت آمریکا اعلام می شود.
در ادامه به بررسی ابعاد نفوذ فرهنگی آمریکا در دانشگاهها براساس اسناد لانه جاسوسی خواهیم پرداخت.
1. حمایت از مخالفان نهادهای حوزوی در دانشگاهها
یکی از شیوههای نفوذ فرهنگی امریکا در دانشگاهها، جذب افراد متمایل به غرب و مخالف روحانیون با استفاده از عناصر نفوذی خود در دانشگاهها بود. به عنوان مثال، در یکی از گزارشات لانه جاسوسی آمده است: «دکتر عدنان مزارعی، استاد اقتصاد دانشگاه تهران و کارمند سابق سفارت، بخش اقتصادی به تقاضای خود در 2 ژانویه با مأمور سیاسی Perett ملاقات کرد. مزارعی در این ملاقات خواستار حمایت آمریکا از گروه سیاسی خود (راما: پیام آور نوع دوستی مردم ایران) شد...گروه مزبور میانهرو، رفرمیست و متمایل به غرب است. مزارعی گفت که با درخشش تماس گرفته و قرار شده که هر کدام موفقیت کسب گردد به دیگری بپیوندد. او امیدوار است که برای تبادل اطلاعات با ما به طور مرتب تماس داشته باشد و ما موافقت کردیم که دوباره با وی ملاقات کرده و جریان تلاش سیاسی او را مخفی نگه داریم. مزارعی آدم ماهر و هوشیاری است. بیوگرافی استخدام و خدمت صادقانه او در سفارت موجود است. ما هیچ نوع تأیید جدا و مستقلی از قدرت و نفوذ سیاسی او نداریم؛ اما هر گروه میانه رو و متمایل به غرب که به مبارزه علیه ملاها برخیزد، در مورد او به عنوان یک گروه مترقّی با علاقه تمام تبلیغ خواهیم کرد.»[2]
2. مراودات اطلاعاتی با اساتید و دانشگاهیان متمایل به غرب
کاردار و اعضای سفارت آمریکا سعی میکردند با فراهم کردن زمینه حضور اساتید دانشگاهها و شخصیتهای شاغل در نهادهای علمی ایران، بسترهای کسب اطلاعات از آنها را فراهم آورند. این شیوه معمولا در مهمانیهای خصوصی محقق میشد و افراد مورد نظر برای جلب همکاری و در اختیار گذاشتن اخبار و اطلاعات در این مراسمات دعوت میشدند.
آنچنان که از اسناد لانه جاسوسی برمیآید، این شیوه، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با اوجگیری جریان ضدامریکایی در دانشگاهها، کارایی خود را از دست داد. "لینگن" کاردار سفارت در گزارشی به وزارت امور خارجه آمریکا در 29 مرداد 1358 اعلام میکند که روحیه ضد آمریکایی در دانشگاهها منجر به کاهش یافتن منابع اطلاعاتی آنها در نهادهای علمی شده است.
در این گزارش آمده است: «عواقب نامطلوب تیره شدن روابط ایران و آمریکا خیلی از منابع اطلاعاتی خوب ما را از بین برده است... بعضی از منابع خبری در تهران اشاره کردهاند به اینکه سوءظن همکاران و دوستانشان نسبت به آنان رو به افزایش است. این حالت مخصوصاً در دانشگاهها به شکل حاد بروز کرده است؛ جایی که افراطیون روشنفکران را از مواضع ضدآمریکایی مورد حمله قرار میدهند.»[3]
3. افزایش ارتباطات نفوذی در نهادهای علمی ایران از طریق ازدواج
یکی از اهداف سفارت آمریکا در ایران بر اساس گزارش 11 دسامبر 1977 که از وزارت امور خارجه آمریکا به سفیر این کشور در ایران ابلاغ شد، «بهبود روشهای مرتبط به دانشجویان ایرانی خواستار تحصیل در دانشکدههای ایالات متحده» [4] بود و در همین راستا، یکی از شگردهای نهادهای فرهنگی و آموزشی آمریکا در کنار اقدامات سفارت این کشور، ازدواجهای مصلحتی است که میان برخی از مربیان و شخصیتهای آمریکایی با شخصیتهای دانشگاهی ایران انجام میشد.
به گزارش اسناد: «ارتباطات از طریق ازدواج رو به افزایش است. حدود 50 پیوند دانشگاهی بین ایران و ایالات متحده وجود دارد. حدود 250 مربی آمریکایی در دانشگاههای مهم ایران و دهها نفر بیشتر از آنان در نهادهای مختلف آموزشی تدریس میکنند.»[5]
در بخشی از اسناد در خصوص حضور فرزندان حاصل از این ازدواجها در مدرسه جامعه بینالمللی شیراز آمده است؛ «مدرسه جامعه بینالمللی شیراز در رابطه و وابسته به دانشگاه پهلوی است و دارای سطوح آموزشی از کودکستان تا سال 12 میباشد. دروس به زبان انگلیسی تعلیم داده میشوند. مدرسه به منظور تأمین تعلیم و تربیت برای فرزندان انگلیسی زبان کارمندان دانشگاه مشغول فعالیت است. چهل درصد این بچهها مخصوص ازدواج پروفسورهای ایرانی دانشگاه و زنان خارجی (عموماً آمریکایی) میباشند.»[6]
4. طرح فرهنگی و دانشگاهی فولبرایت برای نفوذ در محافل دانشگاهی و علمی ایران
طرح فولبرایت از جمله طرحهای فرهنگی و دانشگاهی آمریکا است که در تمام کشورهای تحت سلطه از جمله افریقا و آسیا مورد استفاده قرار میگیرد و افرادی از کشورهای تحت سلطه را به وسیله این طرح به بورسهای دانشگاهی دعوت میکنند و همهگونه برنامهریزی جاسوسی و اطلاعاتی و نفوذ در ارگانهای مملکتی را به وسیله آنها انجام میدهند.
در خصوص طرح فولبرایت در اسناد لانه جاسوسی آمده است: «با این پیشرفت عمومی و توصیه مسئول افسر روابط عمومی ما موردهای زیر را بررسی کرده که مسئولین ایرانی باید آن را به روشنی بدانند که هدف ما از زیاد کردن روابط معاملهای دو طرفه است:
[الف] بازدید ایران به وسیله دانشجویان و چهرههای عمومی هر زمان که امکانپذیر باشد. این بازدید به طور خصوصی ترتیب خواهد یافت. بازدید کنندگان بایستی با اوضاع کنونی ایران وابستگی و اعتبار داشته باشد.
[ب] دانشجویان مسلمان ایرانی و اگر امکان دارد شخصیتهای مذهبی ایران را در جشن سالگرد هجرت در ایالت متحده تشویق به دعوت کنید. نمایندگان اسلامی جوامع دیگر در آنجا باشند که ماهیت چندملیتی بودن آن نشان داده شود و برنامهها بایستی به صورت خصوصی ترتیب داده شود که کمیته سالگرد هجرت نقش بزرگی اجرا کند.
[پ] ...گروهی از دانشجویان ایرانی به ایالت متحده آورده شوند تا در مورد موضوعات و عناوینی که جدالانگیز و مباحثهانگیز نباشد، صحبت شود...
[ت] مؤسسات آموزشی آمریکا در رابطه و حمایت و مبادله تحصیلی با دانشگاههای کشورهای اسلامی جهان سوم مثل دانشگاه نبراسکا در پاکستان بوده و امکان دعوت محصلین و دانشجویان ایرانی برای شرکت در چنین سمینارها و طرحها که تشویق به درک مصنوعی و تماسهای بیشتر آینده خواهد شد در نظر گرفته شد..»[7]
5. ارتباط عامل نفوذ با دانشجویان
برای امریکا، مراودات دو و یا چندجانبه میان دانشگاهیان و شخصیتهای نفوذی آمریکا بسیار حائز اهمیت بوده و از روشهای مختلفی سعی در تبادل دانشجویان داشتند و همواره سعی داشتند با تغییر در اندیشه و افکار دانشگاهیان ایرانی به منافع خود نزدیکتر شوند. در این مسیر، موسساتی نظیر بنیاد جانسون تلاش زیادی کردند و براساس برخی از اسناد لانه جاسوسی، «با مؤسسات خصوصی از قبیل بنیاد جانسون و یا سمینارهای تشکیل شده از طریق دانشگاهها از جمله مرکز شرق و غرب مذاکره شده و از شخصیتها و گروههای علمی ایران دعوت شده تا در آمریکا گرد آمده و موضوعات غیر بحث انگیز را مورد گفتگو قرار دهند.
تماس با چند نفر از مشاورین و مسئولان پذیرش دانشجویان خارجی که به نحو دقیقی انتخاب شده و محل کار آنان در دانشگاههای مشهوری است که در آنها دانشجویان ایرانی و اسلامی مشغول تحصیل هستند. هدف از کار این گروه عبارت است از:
الف) بررسی نیازها و گرایشهای دانشجویان ایرانی و تغییرات حاصله در آنها در اثر تحولات اخیر.
ب) طرح برنامههایی برای تشکیل کنفرانس دانشجویان و یا سایر انواع مذاکرات در آمریکا در تاریخ مناسبی در آینده.»[8]
6. ترویج اندیشههای غربی
براساس یکی از اسناد افشا شده از لانه جاسوسی آمریکا، تاکید شده است که «ما همچنین معتقدیم که ایجاد یک مؤسسه آمریکایی مطالعات فارسی در تهران فرصتی خواهد بود برای اینکه آمریکاییان دارای برد اندیشمندانه آزادی ورود به همراه همتاهای ایرانی خود به یک محیطی داشته باشند. هر سال بیش از شش نفر از دانشمندان درجه اول آمریکایی فرهنگ و تمدن ایران به همت برنامههای غیر دولتی آمریکایی به ایران میآیند. اگر مکانی وجود داشته باشد که آنها زندگی و کار کنند و با همتاهای ایرانی خود معاشرت داشته باشند آنها در تحت تاثیر قرار دادن اندیشمندان ایران نقش مهمتری خواهند داشت.»[9]
در بخش دیگری از اسناد آمده است: راکول یکسری از متفکران و اندیشمندان آمریکایی را پیشنهاد داده و مشخص میکند که میتوانند در تماس با همتایان ایرانی خود و البته قشر جوان و دانشجو، روند جذب آنها را به قدرت نرم آمریکا سریعتر نمایند: اندیشمندان آمریکایی از جمله لیبرالهای برجسته و سایر دانشمندان از قبیل هنری استیل کامیجور، راین هلونیبور، ارتور شلزنیجر، ماکس لرنر، الکار هندلین، راک بازون، لانیل ترینینگ، کلینتون روسیتر و غیره میتوانند احساسات مساعد نسبت به ایالات متحده را فعالتر کنند. [10]
سفارت آمریکا در ایران سعی داشت با نفوذ در دانشگاهها، مسیر تحقق اهداف خویش را در ایران هموار کند و به همین منظور از تمامی جاذبههای کاذب فرهنگی و علمی خویش بهره گرفت اما در بسیاری از موارد نتوانست به خواستههایش دست پیدا کند.
پینوشتها:
1- موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، جلد2، ص309.
2- موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، جلد1، ص79.
3- پیشین ص87.
4- پیشین، ص666.
5- پیشین، ص707.
6- موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، جلد2، ص90.
7- موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، جلد1، صص116-115.
8- پیشین، ص201.
9- موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، جلد2، ص625.
10- سعید مستغاثی، «نفوذ فرهنگی به روایت اسناد لانه جاسوسی آمریکا در ایران»، کیهان فرهنگی، شماره350 و 351، بهمن و اسفند1394، صص18-17.