مروری بر عملیات پیروزمندانه "ضربت ذوالفقار" در سال 1359
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- شاداب عسگری؛ نیمه اول سال 1359 برای نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران که مراحل اولیه استقرار و تثبیت نظام حکومتی را پشت سر مینهاد، بسیار پر فراز و نشیب بود. حمله نظامیان امریکائی به صحرای طبس و کشف و خنثیسازی کودتای نقاب که به فاصله 2 ماه از یکدیگر از اردیبهشت همان سال آغاز شده بود، همراه با تشدید تجاوزات مرزی رژیم بعث عراق به مرزهای غربی کشور، شرایط خاص و ویژهای به وجود آورده بود.
سردمداران حکومت بعث عراق که سالها بهدنبال فرصتی برای محقق ساختن اهداف شوم خود مبنی بر سیادت بر کشورهای عربی منطقه بودند، بعد از اطمینان از موافقت و همکاری کشورهائی همچون عربستان، کویت، اردن و مصر که جزو کشورهای اقماری بلوک غرب محسوب میشدند، با نقشه و طرحهای آنها و نیز دول غربی، در حمله به ایران، اولین تجاوز نظامی خود را در تاریخ 19 شهریور 1359 با حمله به ارتفاعات مرزی میمک و اشغال این ارتفاعات آغاز کردند. گفتنی است، صدام آنچنان از تصرف ارتفاعات میمک به وجد میآید که دستور میدهد تا سکه از جنس طلا تحت عنوان «سیف سعد» ضرب نموده تا به تمامی نظامیان شرکت کننده در این عملیات هدیه گردد.
چهار ماه بعد از تجاوز به ارتفاعات میمک و تحت شرایطی که قسمت وسیعی از سرزمین کشورمان مورد تجاوز ارتش بعث عراق قرار گرفته بود، فرماندهان و دلاور مردان تیپ یک لشکر 81 زرهی باختران - موسوم به تیپ اسلام آباد- به فرماندهی سرهنگ اسماعیل سهرابی توانستند یک عملیات تاکتیکی حساب شده را با جمعآوری و برآورد اطلاعاتی دقیق، طرحریزی و اجرائی نموده و ضمن آزادسازی کامل ارتفاعات سوقالجیشی میمک، اولین شکست رسمی را به نیروهای بعث عراق تحمیل کنند. این عملیات که در تاریخ 19 دیماه 1359 اجرائی شد، ضربت ذوالفقار یا عملیات خوارزم نام داشت.
در نوشتار پیشرو، این پیروزی بزرگ که پیشتاز پیروزیهای رزمندگان اسلام تلقی میشود تشریح و واکاوی میشود.
منطقه میمک
ارتفاعات میمک به طول تقریبی 15 کیلومتر و عمق 6 کیلومتر آخرین ارتفاعات مشرف دشت عراق در نوار مرزی ایران و عراق در منطقه ایلام میباشد. این ارتفاع، دیدهبانی بسیار خوبی را بر منطقه وسیعی از خاک عراق فراهم نموده و جاده اصلی مندلی، به بدره را کنترل میکند. دشمن با دراختیار گرفتن این ارتفاعات، ضمن کنترل چند محور ارتباطی در داخل خاکهای عراق و ایران، کنترل بسیار خوبی بر روی 3 حلقه چاه نفت آماده بهرهبرداری واقع در تنگ بینا و تنگ بیجار نیز داشت.
تجاوز نیروهای بعثی
هنگامی که ارتش بعث عراق با نیرویی حدود یک تیپ پیاده به منطقه میمک حمله کرد، نیروهای مدافع ایران در آن ارتفاعات فقط شامل یک گروهان مکانیزه و یک گروهان تانک بودند که به صورت دسته و رَسَد برای تقویت پاسگاههای مرزی به کار رفته بودند و در مجموع استعداد رزمی آنها کمتر از یک گروهان رزمی بود. این یگانها را فقط یک آتشبار توپخانه 155 که فقط حدود 60% استعداد سازمانی خود را داشت پشتیبانی میکرد و بدین سبب بعثیان متجاوز موفق شدند به سادگی ارتفاعات میمک را اشغال کنند و معابر وصولی به آن را که از شمال به جنوب شامل تنگ بیجار، تنگ بینا و معبر اصلی صالحآباد – سرنی بود، سد نمایند.
صدام، در ارتباط با این عملیات، تبلیغات بسیار زیادی به راه انداخت و اجرائی نمودن این عملیات را بر اساس مفاد قرارداد الجزایر 1975 میلادی، حق قانونی کشور خود منظور کرد. وی، بلافاصله بعد از عملیات در منطقه حضور یافت و اقدام به دادن شعارهائی همچون «تصرف ارتفاعات سیف سعد (میمک) مثل کشته شدن رستم ایران است» یا «میمک در تصرف هر یک از 2 کشور باشد، پیروزی در جنگ غرب کشور از آن اوست» را سر داد.
اجرای عملیات خوارزم در منطقه میمک
تیپ یک لشکر 81 زرهی در ساعت 06:20 روز 19 دیماه 1359، مصادف با سومین سالگرد قیام خونین مردم قم علیه رژیم پهلوی در سال 1356، عملیات خود را با اعلام رمز "یا الله" آغاز کرد. در این عملیات، بجز نیروهای تیپ یک اسلام آباد، تعدادی از عشایر ایل خزعل، یک دسته از نیروهای ژاندارمری و یک تیم آتش هوانیروز نیز شرکت داشتند.
نیروهای تک کننده خودی با بهرهگیری از اصل غافلگیری، توانستند در ساعات اولیه حمله قسمت قابل توجهی از اهداف مشخص شده خود را تسخیر نموده و نیروهای دشمن را در قسمت عمده این منطقه منهدم یا به سمت عقب برانند. در روز دوم این عملیات، دشمن پاتکهای سنگین خود را آغاز کرد و از طریق زمین و هوا، بر روی ارتفاعات میمک آتش فرو ریخت. در همین روز – 20 دی 1359 - برای اولین بار آثاری از استعمال گلولههای گاز سمی شیمیائی توسط نیروهای بعث عراق در منطقه سد کنجانچم، مشاهده میگردد. علیرغم شدت درگیری در منطقه نبرد، در بعد از ظهر همان روز، رزمندگان اسلام تلاش کردند تمام منطقه هدف تعیین شده را از وجود دشمن بعثی پاک کنند.
لازم به یادآوری است که منطقه میمک برای حکومت و ارتش عراق از جنبههای مختلف حائز اهمیت ویژهای بود، زیرا دولت عراق ادعای مالکیت آن را داشت. عراقیها این منطقه را سیف سعد نامیده بودند. جعل نام ویژهای برای این منطقه اهمیت خاص آن را برای حکومت عراق نشان میداد و بعثیان از دست دادن این منطقه را شکستی خفتبار برای خود میدانستند. با توجه به اهمیت سیاسی و نظامی میمک برای دولت بعث، ارتش آن کشور ملزم بود به هر صورتی که باشد این منطقه را از نیروهای ایرانی بازپس بگیرد. بنابراین، پاتکهای مداوم خود را در روزهای بعد نیز ادامه داد و نیرویی در حدود یک لشکر به این منطقه وارد کرد.
در روز سوم، شدت درگیری به حدی بالا میگیرد که نیروهای ایرانی و عراقی حاضر در منطقه نبرد، وارد یک رزم نزدیک شده و سنگر به سنگر با هم میجنگند. بعدازظهر همان روز، فضای منطقه نبرد در کنترل پرندههای تاکتیکی و رزمی ایران بود و هواپیماها و بالگردهای ارتش جمهوری اسلامی ضربات سختی به دشمن وارد ساختند و در پناه این پشتیبانی هوایی، گردانهای رزمی موفق شدند تمام منطقة هدف مربوطه را اشغال و از لوث وجود دشمن پاکسازی کنند. تلفات سنگین و بینتیجه بعثیها در پاتکهای خود جهت بازپسگیری مواضع از دست رفته سبب شد که فرماندهان ارتش عراق، از ادامه تلاش بیشتر صرفنظر کرده و عقبنشینی کنند. بدین ترتیب رزمندگان اسلام موفق شدند منطقهای به وسعت حدود 300 کیلومتر مربع را از اشغال دشمن بعثی آزاد کنند.
در این عملیات، تعداد 60 دستگاه تانک و نفربر بعثیها و همچنین 50 دستگاه از انواع خودروهای مختلف نظامی ارتش عراق منهدم و تعداد 2 فروند هواپیما و 3 فروند بالگرد عراقی نیز سرنگون شد. تیپ 2 پیادة کوهستانی عراق و گردان 7 تانک آن نیز بهمیزان 70 درصد منهدم شدند. گفتنی است که تعداد 17 دستگاه تانک، 4 دستگاه نفربر، چندین دستگاه لودر و بلدوزر، 5 قبضه تفنگ 106مم، چندین قبضه خمپاره، تعدادی توپ ضد هوایی، موشک مالیوتکا و همچنین مقداری اقلام مخابراتی و تجهیزات متفرقه دشمن بعثی نیز به غنیمت گرفته شد.
بعد از بی نتیجه ماندن تلاشهای دشمن بعثی برای بازپسگیری ارتفاعات میمک، بنا به دستور صدام، فرمانده تیپ مستقر در منطقه و 24 نفر از نظامیان آن یگان، بلافاصله اعدام شدند.
اسرای عراقی چه گفتند؟
با پایان یافتن عملیات خوارزم، بیش از 160 نفر نظامی بعثی به اسارت رزمندگان تیپ یکم اسلام آباد در میآیند. یکی از اسرای عراقی به نام جاسم موفق الدجیلی جمعی تیپ 19 از لشکر 7 پیاده عراق، در ارتباط با عملیات آزادسازی میمک میگوید: «در هجوم اول ایران در تاریخ 19 دی 1359، صدام با هلیکوپتر به شهرکی به نام غازانه در فاصله 30 کیلومتری میمک آمد تا از نزدیک بر جریان عملیات نظارت داشته باشد. خوف صدام برای میمک، ترس از بغداد است زیرا بغداد تا میمک فقط 120 کیلومتر است.»
او درباره نحوه برخورد بعثیان با عراقیانی که از جبهه گریختند میگوید: «در غازانه تعداد 24 نفر که حاضر به برگشت به منطقه نبرد نبودند، بنا به دستور فرمانده سپاه یکم و توسط سرهنگ طه شکرهی تیرباران شدند. همچنین، هرکس را به جبهه اعزام میکردند، شبها فرار مینمود...»
او ادامه میدهد: «در روزهای اول جنگ، مردم ساکن در شهرهای مرزی عراق نیز از ترس بمباران نیروهای عراقی، منازل و شهرهای خود را ترک کردند، اما خیلی زود متوجه شدند که ایرانیان شهرها و مرزها را نمیزنند و بازگشتند.»
نظامی دیگر عراقی، قاسم عبدالجوده نیز این چنین میگوید: «با حمله نیروهای ایران، همه ما سلاحها را انداخته و به طرف داخل خاک عراق فرار کردیدم. تمام تسلیحات و تجهیزات و موشک و توپخانه ما مستقر در منطقه عملیاتی، برای ایرانیان باقی ماند. حدود 30 کیلومتر پراکنده فرار کردیم، زمانیکه به هلاله رسیدیم سربازان میگفتند با توجه به منطقه عملیاتی و ارتفاع سختی که پیش روی نیروهای ایرانی بود و تعداد کم نیروی ایرانی، این نصرت الهی بود که ایرانیها را پیروز کرد و فرشتگان به صورت ایرانیها با ما جنگیده و آنها را یاری میدادند... از هر 150 نفر، بیش از 30 تا 40 نفر بیشتر باقی نمانده است. ارتش عراق جنازه سربازان را جمع نمیکند و یا تابوت خالی برای خانواده آنها میفرستند و یا اعلام میکنند که مفقودالاثر شده است... تعجب من از این است که نیروهای پیاده ایرانی، نه از هواپیما و نه از توپ و تانک نمیترسند و با هم دلی و مردانگی جلو میآیند...»
اجرای عملیات خوارزم در منطقه عملیاتی میمک، گرچه در مقیاس عملیاتهای انجام شده در طول جنگ تحمیلی در طول جبههای به عرض بیش از هزار کیلومتر، یک عملیات محدود محسوب میشد و وسعت منطقهای که از اشغال دشمن آزاد شد، در مقایسه با هزارها کیلومتر مربع دیگر از مناطق آزاد شده بعدی، منطقه کوچکی به حساب میآمد، اما اثرات روانی این پیروزی فوقالعاده بالا بود.
این مهم را میتوان از حضور حضرت آیتالله خامنهای به عنوان نماینده امام خمینی در منطقه عملیاتی میمک و بازدید کاملی که به عمل میآورند و در ادامه نیز، بیان شرح ملاحظاتشان در خصوص این عملیات غرورانگیز در اولین نمازجمعه سال 1360 اشاره داشت.