کودتای حزب توده
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ از دیماه ۱۳۵۷ و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، حزب توده در پی جذب برخی از ارتشیان برآمد تا در صورت لزوم از آنها استفاده نماید. اما پیروزی سریع و کامل انقلاب اسلامی علنی کردن این پروژه را منتفی نمود. در این مرحله حزب توده کوشید تا با حمایت ظاهری از انقلاب اسلامی، اهداف خود را پیش ببرد.
فعالیتهای حزب توده پس از پیروزی انقلاب
با پیروزی انقلاب اسلامی، حزب توده در تلاش بود تا یک جناح متمایل به شرق را در حاکمیت اسلامی بیابد و آنرا به پایگاه خود برای نفوذ تبدیل کند[1]. اما به دلیل نفرت مردم مسلمان از کمونیسم و شوروی، حزب توده نتوانست در میان مردم و مسئولان جناحی متمایل به خود را بیابد. لذا این حزب پس از ناامیدی، سعی کرد با هر روش ممکن به تضعیف انقلاب بپردازد. از این رو کوشید با حمایت شوروی، برای پیشبرد برنامه خود در ظاهر خود را پشتیبان امام معرفی کند.
«ولادیمیر کوزیچکین» افسر ارشد سابق سازمان کا.گ.ب در ایران که در پوشش سمت دیپلماتیک معاون کنسولگری شوروی در تهران، رابط اصلی سفارت شوروی و سازمان کا.گ.ب با حزب توده بوده در مورد این طرح میگوید: «حزب توده با اعلام پشتیبانی از جمهوری اسلامی میکوشد خود را به رأس هرم قدرت نزدیک کند. این همان نقشهای بود که در مسکو طرح شده و به رهبران حزب توده ابلاغ گردیده بود. ولی کارها آنطور که مورد نظر و انتظار مسکو بود پیش نرفت. در ایران هیچکس حزب توده را جدی نمیگرفت»[2].
حزب توده در واقع نقش کا .گ.ب ارگان جاسوسی شوروی را در ایران ایفا میکرد و از طریق شبکه وسیع حزبی، شاخههای کا.گ.ب را به ادارات، محلات، مدارس و حتی خانهها و خانوادهها گسترانیده بود. به گفته کوزیچکین «کلیه اعضای کمیته مرکزی حزب توده حقوقبگیر مسکو بودند»[3].
در اواخر سال ۱۳۵۸ و اوایل سال ۱۳۵۹ حزب توده با انگیزه قدرتنمایی به منظور جلب شخصیتهای انقلابی مسلمان کوشید تا علایمی از قدرت و نفوذ خود را نمایش دهد. در جریان کودتای نافرجام نوژه در بهار ۱۳۵۹ حزب توده کوشید تا نقش عوامل نفوذی خود در کشف کودتا را برجسته و از این طریق برای خود پشتوانه سیاسی و وجاهت ملی کسب کند.
این سازمان مخفی به صورت بالقوه آمادگی داشت در صورت لزوم، با کودتا قدرت را به دست بگیرد. همچنین این افراد در انتقال اطلاعات نظامی به شوروی نقش مهمی داشتند و در شرایطی که جنگ تحمیلی جریان داشت از ارسال اطلاعات نظامی به شوروی خودداری نمیکردند.
به گفته کوزیچکین ، سران حزب توده برای ارسال اطلاعات جمهوری اسلامی به مسکو پیشقدم شدند. در مراجعه یکی از اعضای حزب توده به سفارت شوروی، «کاغذ تاشدهای را از زیر کمربند خود درآورد و با اشاره فهماند که پیغامی از طرف رهبری حزب توده برای سفارت است»[4].
«محمد مهدی پرتوی» با نام مستعار «خسرو» رئیس تشکیلات مخفی حزب توده ایران، در اعترافات خود با اشاره به اینکه حزب توده در طول ۴۱ سال فعالیت خود جز متابعت کورکورانه از دستورهای مرکزیت حزبی در شوروی، مأموریتی را به انجام نرساند، گفت: «پس از انقلاب، مسئله ارائه اطلاعات در عرصههای مختلف مملکتی به عوامل شوروی آغاز میشود و از اواسط سال ۱۳۵۸ که کیانوری سازماندهی شماری از افراد نظامی مرتبط با تشکیلات مخفی را به من واگذار کرد، از من خواست که اطلاعات نظامی خاصی را شامل کتابها، جزوات و اخبار فوقالعاده سری و دارای اهمیت جهانی، از اعضای نظامی حزب اخذ و در اختیار عوامل شوروی قرار دهم».
در سال 61 حزب توده اولین مخالفتهای خود با سیاستهای نظام را شروع کرد. به عنوان مثال مخالفت با جنگ پس از فتح خرمشهر؛ آنان استدلال میکردند دیگر نباید جنگ را ادامه داد. در نشریات خود روحانیت را نقد می کردند و سیاستهای امام و حزب جمهوری اسلامی را قبول نداشتند. به تدریج با توجه به اطلاعاتی که جاسوس انگلیس در شوروی یعنی «کوزیچکین» افشا نمود و همین طور زیر نظر گرفتن کادر حزب توده، مشخص شد حزب توده در حال جاسوسی برای شوروی به قصد طراحی یک کودتاست.
محسن رضایی که در آن زمان فرمانده سپاه پاسداران بود، مهرماه ۱۳۹۲ با اشاره به انجام کودتا توسط حزب توده گفت: «حزب توده دست به یک تاکتیک خطرناکی مشابه افغانستان زده بود و با شورویها بحث کرده بود که ما حمله میکنیم و با یک تظاهراتی مجلس و صداوسیمای ایران را میگیریم و اعلام میکنیم که در ایران یک حکومت مستقل تشکیل شده، تا شما مثل افغانستان تانکهای خودتان را از مرز عبور دهید و به سمت تهران بیایید».
دستگیری اعضای حزب توده
به گفته محسن رضایی: «سازمان اطلاعات سپاه به خاطر کار اطلاعاتی که از اول انقلاب روی تودهایها شروع کرده و نفوذی که در حزب توده کرده بود تقریبا همه شبکههای مخفی و علنی حزب توده را زیر نظر داشت».
درپی کشف آثار جاسوسی و کودتا توسط حزب توده، کار برخورد و دستگیری اعضای حزب به عهده واحداطلاعات سپاه پاسداران که واحدی تازه تاسیس بود گذاشته شد. سرانجام در پی عملیاتهای نیروهای انقلاب، صبح روز ۱۷ بهمن ۱۳۶۱ کیانوری، دبیر اول و ۴۰ تن از اعضای برجسته حزب توده دستگیر شدند. در این مرحله با تخلیه اطلاعاتی این افراد و شناسایی سایر اعضای مؤثر حزب، مخفیگاهها و سازمانهای مخفی این گروه کشف شد و زمینه برای مرحله بعد عملیات فراهم شد.
دومین مرحله عملیات با نام عملیات امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۳۶۲ آغاز شد و ۱۷۰نفر از کادرهای حزبی و اعضای سازمانهای مخفی و نظامی و عوامل جاسوسی و نفوذی در تهران و ۵۰۰ نفر در شهرستانها دستگیر شدند. همچنین ۸۰ خانه تیمی و سه محل نگهداری اسلحه کشف شد[5].
دادستانی تهران نیز در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۲ از اعضای این گروه خواست تا با معرفی خود به دادستانیهای انقلاب و تکمیل فرم مربوطه از ادامه فعالیت در حزب محارب توده برائت بجویند و مرخص شوند [6] به این ترتیب حزب توده از هم پاشید و کانال دیگری از سیاست مداخلهجویانه و کودتاگرایانه در کشور مسدود شد.
1 . حزب توده : از شکلگیری تا فروپاشی ، به کوشش جمعی از محققین، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی،صفحه 280
2 . طلوعی، محمود، پیوستن و گسستن ، تهران: انتشارات تهران، ۱۳۷۰، ص264
3 . پیوستن و گسستن. ص 265
4 . طلوعی، محمود، پیوستن و گسستن ، تهران: انتشارات تهران، ۱۳۷۰، صفحه262
5 . حزب توده : از شکلگیری تا فروپاشی ، به کوشش جمعی از محققین، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ۷۹۶
6 . پیشین، ص 806