نتایج همراهی مردم با علما در رویارویی با استعمار

تاریخ پر از شواهدی است که نشان از همراهی مردم با روحانیت مبارز در مواجهه با استعمار خارجی دارد؛ از بسیج مردم بعد از فتوای آیت‌الله سید محمد طباطبایی علیه استعمار روس گرفته تا همراهی با فتوای میرزای شیرازی و همگامی ملت ایران با مجاهدت‌های آیت‌الله کاشانی علیه استعمار پیر، تنها نمونه‌هایی از همراهی مردم با علما در مواجهه با استعمار است. طی سال‌های بعد و در دوران نهضت اسلامی نیز، مردم با تبعیت از امام خمینی به مبارزه با استعمار آمریکا پرداختند به طوری که مبارزه با رژیم پهلوی نیز در این راستا بود؛ این مبارزه مردمی با استعمار آمریکا ضمن رهایی از چنگال استبداد پهلوی، نتایجی چون بازیابی غرور ایرانیان که بعد از 28 مرداد 1332 خدشه‌دار شده بود، اخراج استعمارگران آمریکایی از ایران، بسته شدن جاسوسخانه آمریکا و قطع ایادی استعمار از نفت ایران را در پی داشت.
سه‌شنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۳:۳۲

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- امین خدابخشی؛ تاریخ پر از شواهدی است که نشان از همراهی مردم با روحانیت مبارز در مواجهه با استعمار خارجی دارد؛ از بسیج مردم بعد از فتوای آیت‌الله سید محمد طباطبایی علیه استعمار روس گرفته تا همراهی با فتوای میرزای شیرازی و همگامی ملت ایران با مجاهدت‌های آیت‌الله کاشانی علیه استعمار پیر، تنها نمونه‌هایی از همراهی مردم با علما در مواجهه با استعمار است. مردم ایران در دوران نهضت اسلامی نیز، با تبعیت از فرمان امام خمینی، مبارزه با استعمار آمریکا را در راس مبارزات خود قرار دادند به طوری که مقابله با سلطنت خودکامه پهلوی نیز در همین راستا تعریف می‌شد.

این نوشتار بر آن است تا با مروری در تاریخ معاصر ایران، نتایج همراهی مردم با روحانیون در مواجهه با استعمار خارجی را بررسی نماید.


بسیج مردم بعد از فتوای آیت‌الله سید محمد طباطبایی

بعد از شکست ایران از روس در دوران قاجار که منجر به عقد عهدنامه گلستان گردید، روس‌ها به تجاوزات خود به سرحدات ایران پرداخته، با بى‌اعتنایى به افکار و مقدسات مذهبى مسلمانان احساسات آنان را جریحه‌دار مى‌نمودند به این گونه نقض عهد کرده و از حدود آنچه در پیمان گلستان منظور بود تخطی کردند.

در چنین شرایطی، آیت‌الله سید محمد طباطبایی که به «سید مجاهد» و «سید محمد مجاهد» معروف شد، در سال 1241.ق نامه‏‌های متعددی از مردم و خوانین مسلمان ولایات قفقاز مبنی بر ظلم و ستم و تجاوز روس‌ها به جان و مال و ناموس مردم دریافت کرد؛ روس‌ها محصولات زراعت‌کاران اهالی مناطق اشغال شده را به اجبار از آنان می‌گرفتند و مسلمانان را مجبور می‌کردند که کودکان خود را به مدارس مسیحی بفرستند.

وی ابتدا طی مکتوبی به فتحعلی شاه از او خواست تا جلوی تعدی قوای روس را بگیرد ولی چون به مسامحه و تعلل شاه در جنگ با روس‌ها پی برد فتوای جهاد علیه استعمارگران روس صادر کرد و به همراه گروهی عازم ایران شد. در تهران با استقبالبسیارمردممواجه شدتاجاییکه رضاقلی‌خان هدایت، مورخ دربار قاجار، دراینباره نوشته است: «در همه ایران کار چنان شد که اگر حضرت خاقان صاحبقران بر رأی علما انکار کند، اهالی ایران، سلطانی برانگیزند و به مخالفت شاهنشاه ایران برخیزند. لاجرم حضرت خاقانی با آن فرّ سلیمانی به متابعت ملّت، محافظت دولت خواست».[1]

به طورى که در ناسخ التواریخ و روضه الصفاى ناصرى آمده پس از اعلام جهاد توسط آیت‌الله سید محمد طباطبایی علیه استعمار روس، شور و هیجانى در سراسر مملکت ایجاد شد و در هرجا مردم خود را براى جهاد آماده مى‌کردند.

سپس گروهی بی‌شماری از مردم به پیشگامی روحانیت عازم آذربایجان شدند تا در جنگ علیه روس‌ها شرکت کنند.[2] تعداد زیادی از مردم ایران، به‌ویژه درآذربایجان، با شنیدن فتوای روحانیون گرد ایشان جمع شده، عازم جهاد گردیدند.[3]

در این شرایط، سفیر روس کوشید ضمن مذاکره با علما، مقابله آنان با استعمار روسیه را متوقف کند اما ‌متجهدین در پاسخ وی گفتند: «در شریعت،‌ با کفار از در مهر و حفاوت سخن کردن گناهی بزرگ باشد. اگر چه روسیان از حدود ایران بیرون شوند، هم جهاد با ایشان را واجب دانیم.»

ارتشی که بدینسان مجهز شده بود، در عرض مدتی کوتاه، بیشتر شهرها و ولایاتی را که قبلااز دست داده بود، باز پس گرفت. نیروهای ایرانی در عرض چند هفته، بیشتر شهرها و ولایات از دست رفته را پس گرفتند. مردم برخی از شهرهای اشغالی هم علیه پادگان‌های روسی دست به قیام زدند. گرچه پایان این ماجرا به دلیل خیانت برخی از مقامات ایرانی خوشایند نبود[4]، اما نشان از قدرت بسیج علما در برابر دست درازی‌های استعمارگران داشت و نشان داد مردم با فتوای علما تا پای جان در برابر استعمار می‌ایستند.


فتوای آیت‌الله سید عبدالحسین لاری و بسیج مردم علیه انگلیس

در جريان جنگ جهاني اول، صدور حکم جهاد توسط آیت‌الله سید عبدالحسین لاری علیه استعمار انگلیس در سال 1297، زمینه‌ساز مبارزات مردم جنوب بر ضد اشغالگران شد. در قسمتي از حكم جهاد سید لاری آمده بود: «... اعلان به هركس و هرجا از فرق مسلمين خارج و داخل حتي به نسوان و حبيبان و سلطان و فرمانفرما و قوام و اعراب و هر كس كه لاف از مسلماني مي‌زند واجب فوري عيني است ... و هر كس تخلف و تقاعد از اين جنبش مجاهدين و از اين جهاد اكبر و نهي از منكر نمايد، كان تخلف از جيش اسامه و امام عصر(عج) نموده، اعم از اينكه ملحق به جيش كفار بشود يا نشود و مرتد و خارج از اسلام است...»[5]

صدور این حکم با استقبال عمومی مواجه شد.[6] چنانکه سردار عشایر چون حکم جهاد را خواند، آن را بوسید و گفت: «...این حکم جهاد را برای خویشتن الهامی الهی می‌دانم و فوری، خود با نوکرهای شخصی و فرزندان خود به جانب شیراز حرکت می‌کنم و به قاطبه ایلات و عشایر اطراف خبر می‌دهم که برای جان‌نثاری در راه دین و وطن حاضر شوند و امر آقا را به آنها ابلاغ خواهم کرد و فردا هنگام عبور برای دست بوسی و التماس دعا شرفیاب خواهم شد.»[7]

با صدور این حکم در کمتر از پانزده روز، شش هزار نفر آماده جهاد شدند. سردار عشایر تعداد مجاهدین را براى محاصره شیراز کافى دیده، در شعبان 1336 بر ضد قشون انگلیس اعلان جنگ کرد. متعاقب تأثیر حکم جهاد سيد عبدالحسین لاري، بالیوز انگلیسی در بوشهر اذعان می‌کند که: «آغازگر نهضت جنوب ایران، ملایی بنیادگرا به نام سیدعبدالحسین لاری» است.

جهاد دلیرمردان جنوب و تنگستانیان به فتوای آیت‌الله سید عبدالحسین لارى سبب شد تا قسمت پهناورى از خاک کشور از چنگ انگلیسی‌ها آزاد بماند و مردم مسلمان آن دیار را از یوغ استعمار رهایى بخشد.


همراهی مردم با حکم تحریم توتون و تنباکو

با امضای قرار داد استعماری امتیاز توتون و تنباکو که به صورت انحصاری در اختیار شرکت بریتانیایی رژی قرار گرفت، مبارزه با این قرارداد آغاز شد. در شیراز حاج سیدعلی اکبر فال اسیری، در تبریز جوادآقا مجتهد تبریزی، در اصفهان آقا نجفی و در تهران حاج میرزاحسن مجتهد آشتیانی رهبری قیام مردمی برضد امتیاز انحصار تنباکو را برعهده گرفتند. در این دوره حساس بود که میرزای شیرازی در پاسخ به استفتائی می‌فرمایند: «الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان عجل الله تعالی است».

منابع تاریخی تأثیر فتوای میرزای شیرازی را چنین گزارش داده‌اند: «بالجمله سواد این حکم مبارک در همان نیمروز همه جا حتى در اقصى بلدایران منتشر شد... صبح روز بعد در تمامى ایران هیچ کس از مرد و زن کوچک و بزرگ برزگر و تاجر نمانده بود که اطلاع و آگاهى از تفصیل این حکم نیافته باشد».[8]

پس از انتشار حکم تحریم همه طبقات مردم، حتى حرمسراى ناصرالدین شاه از این حکم پیروى کردند: «این حکم جهان مطاع چنان نفوذى در دل‌ها یافته بود که همه اصناف دارالخلافه با همه آن طبایع مختلف و آراء چنان در کمال تمکین و انقیاد همگى بر سر این نقطه متفق و مجتمع شدند که تا عصر جمعه در تمامى ایران از هیچ نقطه و محلى دود چپق و قلیان بلند نمى‌شد حتى در حرم‌هاى پادشاهى، ادارات دولتى، سراى دیوانیان، قهوه خانه‌ها و سربازخانه‌ها نیز بالمره دود دخانیه برداشته شد.» [9] و «به جایى رسید که یهود و نصارى نیز به متابعت از اسلام دخانیه را در ظاهر متارکه نمودند».[10]

در پی همراهی مردم با علما، در 24 اردیبهشت 1270، با عقب‌نشینی دربار قاجار، امتیاز استعماری توتون و تنباکو لغو شد. ناصرالدین‌شاه که از تأثیر فرمان میرزای شیرازی به وحشت افتاده بود دست‌خطی بدین شرح صادر کرد: «جناب امین السلطان، امتیازات داخله که چند روز قبل موقوف شده بود، این روزها که امتیاز خارجه را هم موقوف فرمودیم و کلیه این عمل به طرز سابق شد. حالا به تمام علما و حکام و مردم اطلاع بدهید که مطمئن باشند و به تمام رعایا حالی نمایند.»


همراهی مردم با علما در تحریم کالاهای خارجی

با گسترش فعالیت‌های استعمارران در قالب فعالیت‌های تجاری در دوران قاجار، یکی دیگر از شیوه‌های مبارزاتی علما علیه استعمارگران، تحریم کالاهای خارجی بود: آنجا که شیخ‌الاسلام محمدتقی نجفی معروف به آقانجفی اصفهانی با تحریم‌ «کالاهای فرنگی» به مقابله با منافع استعمارگران برخاست. فتوای او با استقبال علمای نجف همراه شد.

در قسمتی‌ از اعلامیه‌ ده‌ ماده‌ای‌ آقانجفی‌ چنین‌ آمده‌ است: «... چون‌ اجانب‌ چند سال‌ است، به‌ ترتیب‌ معامله‌ به‌ بلاد محروسه‌ مسلمین‌ پیدا نموده‌اند و البسه‌ و امتعه‌ خود را رواج‌ دادند، حالا راجح‌ و صلاح‌ آن‌ است‌ که‌ مسلمانان‌ به‌ قدر امکان‌ سعی‌ در ترویج‌ و معاملات‌ در ملبوسات‌ اسلامیه‌ و امتعه‌ ایرانیه‌ نموده‌ باشند که‌ مهماامکن‌ حاجت‌ مسلمین‌ به‌ ملبوسات‌ و اموال‌ خارجی‌ کم‌ شود و این‌ مطلب‌ تدریجی‌الحصول‌ است. باید هر کس‌ بر حسب‌ وسع‌ در امانت‌ خودش‌ در این‌ ترتیبات‌ حسنه‌ جد و جهد نمایند.»[1]

روزنامه‌ زاینده‌رود درباره حکم‌ تحریم‌ آقانجفی‌ و اثرات‌ آن‌ می‌نویسد: «حضرت‌ آیت‌الله‌ آقانجفی‌ (دامت‌ برکاته)... حکم‌ کتبی‌ راجع‌ به‌ حرمت‌ امتعه‌ روس‌ از قند و چای‌ و امتعه‌ و اقمشه‌ مرقوم‌ فرموده‌ و تجار اصفهان‌ هم‌ نظر به‌ احساسات‌ اسلامیه، اولین‌ اشخاص‌ بودند که‌ این‌ حکم‌ محکم‌ را اطاعت‌ نموده، متحدا به‌ طرف‌های‌ خود تلگراف‌ نمودند که‌ از این‌ تاریخ‌ به‌ بعد امتعه‌ روس‌ را نه‌ به‌ طور امانت‌ و نه‌ به‌ طور خالصه‌ برای‌ آنها خریداری‌ و حمل‌ نکنند...»[12]

روزنامه حبل‌المتین نیز درباره تأثیر این حکم نوشت: «حضرت حجت‌الاسلام حاج‌شیخ محمدتقی، مدظله‌العالی- [آقانجفی] عنوان مفصلی را من باب ترک منسوجات و مصنوعات خارجه در ترویج امتعه و اقمشه داخله و 27 مورد در قرآن که منع از معاشرت خارجه است بیانی خیلی مفصل و عنوانی بسیار عام فهم، ارشاد فرموده‌اند... علمای اسلام در این شرکت مقدس شخصا شرکت مالیه نموده‌اند و از بذل نصایح و تشویق عموم به امتعه اسلامی و دوری از استعمال امتعه خارجه، دقیقه‌ای فروگذار نمی‌کنند...»

روزنامه جهاد اکبر نیز درباره پیشگامی روحانیون در این امر نوشت: «علمای اعلام و رؤسای فخام ما ملبس به لباس کرباس شده‏‌اند برای شرافت، برای آنکه ما را آگاه نمایند و بفهمانند که کرباس خشن ما ترجیح دارد به ماهوت و فاستونی و پارچه‏‌های نرم لطیف خارجه.»

همراهی مردم و تجار از حکم تحریم کالاهای خارجی به حدی برای دول استعمارگر گران تمام شد که دولت روس به وزیر امور خارجه ایران، درمورد تحریم معاملات تجاری با کمپانی‌های خارجی اعتراض کرد و تقاضا کرد در صورتی که آقا نجفی اصفهانی در تحریم کالاهای خارجی مداومت نماید او را از اصفهان تبعید کنند.[13]


همراهی مردم با آیت‌الله کاشانی در مبارزات ملی کردن نفت

متعاقب سلطه بی‌حد و حصر انگلیس بر نفت ایران، آيت‌اللّه كاشانى که خود از ایده‌پردازان ملی کردن نفت بود، در ادامه مبارزات خود علیه استعمار انگلیس با يک اعلاميه، مردم را دعوت كرد براى قطع ید انگلیس از نفت ایران در مسجد شاه اجتماع کنند. آیت‌الله کاشانی از مردم خواسته بود: «براى استرداد نفت از دشمنان ديانت و مملكت و ملى نمودن نفت، سه بعدازظهر جمعه، اول دى [1329] (سيزدهم ربيع‌الاول) در مسجد شاه شركت نمايند». به موجب این دعوت، اجتماع بزرگ چند هزار نفری متشکل از طبقات مختلف در مسجد تشکیل شد و ناطقین در مورد ملی کردن صنعت نفت و ابطال قرارداد 1933م سخنرانی کردند.

آيت‌اللّه كاشانى برای مردمی کردن مبارزه، مجدداً مردم را براى اجتماع روز هشتم دى ماه در ميدان بهارستان دعوت كرد. حسنين هيكل روزنامه‌نگار مصرى كه در آن ايام در ايران به سر مى‌برده، آن روز عظيم را چنين توصيف مى‌كند: «صداى آيت‌اللّه سيدابوالقاسم كاشانى در تمام گوشه و كنار دنيا همچنين مى‌پيچد: سگ‌هاى انگليس! از كشور ما خارج شويد و نفت ما را رها كنيد... اولين قسمت از سرى عجايب، قصه صد هزار نفرى بود كه آيت‌الله به هنگام مناقشه لايحه‌ نفت در مجلس به آن امر كرد. سيل جمعيت از طريق خيابان‌هايى كه به ميدان بهارستان منتهى مى‌شد، در حال فرياد و شعار دادن پيش مى‌رفتند.»[14]

آيت‌اللّه كاشانى در ادامه مبارزات خود با دعوتى ديگر از مردم خواست كه در ششم بهمن، در مسجد شاه اجتماع كنند. آيت‌الله در اين اطلاعيه «قطع ريشه همه مفاسد دينى و دنيوى كه اين ملت را از هر جهت نابود كرده موقوف بر قطع تسلط انگليسى‌ها از نفت و انتزاع از يارى غاصبانه‌ آن‌ها و ملى شدن نفت» دانست. اين ميتينگ نیز با استقبال گسترده مردم روبه رو شد به طوری که مردم در شعارهاى خود ملى شدن نفت را خواستار شدند.

علاوه بر تهران مردم شهرستان‌ها نیز به حمایت از آیت‌الله کاشانی برخاستند: در قزوين، تظاهراتى در بيست‌ونهم دى ماه براى ملى شدن صنعت نفت بر پا شد که در این تظاهرات پیام آيت‌اللّه كاشانى توسط روحانى مبارز شهر آقاىسيدضياءالدين سيدجوادى، به عنوان افتتاحيه ميتينگ قرائت گرديد. آيت‌اللّه در اين پيام اعلام کرده بود كه «طبقات ملت ايران در اغلب ولايات و شهرستان‌ها قدعلم كرده خواستار ملى كردن صنعت نفت» هستند، لذا «بر اهالى قزوين فرض است در اين جهاد با عموم ملت ايران هماهنگ شده و با تمام قوا براى ملى كردن صنعت نفت بكوشند كه از وظيفه مقدس دينى و اجتماعى غفلت نكرده باشند.» متعاقب روشنگری‌های آیت‌الله کاشانی، در مشهد، قم، شیراز، گیلان و... نیز مردم برای مبارزه با استعمار انگلیس به صحنه آمدند. و چندی نگذشت که در نتیجه این مبارزات و مقاومت‌ها، نفت ایران در 29 اسفند 1329 ملی اعلام شد. اگر چه این ملی شدن دوام چندانی نیافت و بعد از کودتای 28 مرداد 1332، با تحمیل کنسرسیوم منحل شد، اما همراهی مردم با روحانیون و علما در مبارزه با استکبار، بار دیگر جایگاه روحانیت در میان مردم را بر همگان آشکار کرد.

طی سال‌های بعد و در دوران نهضت اسلامی نیز، مردم با تبعیت از امام خمینی به مبارزه با استعمار آمریکا پرداختند به طوری که مبارزه با رژیم پهلوی نیز در این راستا بود؛ این مبارزه مردمی با استعمار آمریکا ضمن رهایی از چنگال استبداد پهلوی، نتایجی چون بازیابی غرور ایرانیان که بعد از 28 مرداد 1332 خدشه‌دار شده بود، اخراج استعمارگران آمریکایی از ایران، بسته شدن جاسوسخانه آمریکا و قطع ایادی استعمار از نفت ایران را در پی داشت.


پی‌نوشت‌ها: 

 1- محمدحسن رجبی، علمای مجاهد، تهران: مرکز اسناد انقلاب، 1382، ص 427

2- سپهر، محمدتقی لسان‌الملک،ناسخ التواریخ (تاریخ قاجاریه)، ج 1، به اهتمام جمشید کیانفر، تهران، اساطیر، 1377، ص 366

3- واتسن، رابرت گرانت،تاریخ قاجار، ترجمة عباسقلی آذری، بی‌جا، بی‌نا، 1340، ص 145

4- سید جلال‏الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، جامعه مدرسین، چ 9، 1378، ج 1، ص 42.

5- علی دوانی؛ نهضت روحانیون ایران، ج 2، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1394، ص 316-317

6- محمد باقر وثوقی، آِت‌الله سید عبدالحسین لاری و جنبش مشروطه خواهی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، ص 216

7- پیشین

8- تحریم تنباکو، محمدرضا زنجانی، مؤسسه انتشارات فراهانی، ص 101

9- پیشین

10- پیشین، ص 103

11- روزنامه‌ اصفهان، ذی‌القعده‌ 1325 ق، به‌ نقل‌ از حکم‌ ناقذ آقانجفی، ص‌ 86

12- روزنامه‌ زاینده‌رود، شماره‌ 25، سال‌ 1329، به‌ نقل‌ از حکم‌ نافذ آقانجفی، ص‌ 90

13- احمد بشیری، کتاب آبی، نشر نوف ج 1، تهران 1362، صص 132، 127، 126

14- حسنين هيكل، ايران كوه آتشفشان، ترجمه‌ى سيدمحمد اصفيايى، صندوق پستى 209، قم، بى‌تا، صص 70ـ 72

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات