نطق بنبستشکن آیتالله جنتی در دوگانه «رهبری شورایی و رهبری فردی»
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آیتالله احمد جنتی، آخرین ناطق اجلاسیه چهاردهم بود و تنها کسی است که در این اجلاسیه دو نطق کرده است. آقای جنتی، اگرچه به عنوان مخالف «رهبری شورایی» پشت تریبون قرار گرفته بود، سخنان خود را با احتمال پذیرش این مدل رهبری آغاز کرد: «من شورا را به عنوان یک ضرورت – اگر احساس بکنم ضرورت دارد- قهراً مثل همه مواردی که ضرورتها را آدم میپذیرد، این را هم میپذیریم؛ ولی مادامی که احساس ضرورت نشود، به نظر من شورا درست نیست.»
اما آقای جنتی برای تبین ادله خود در تأیید رهبری فردی، سه مسئله را بیان میکند. نخست، به بیان نظرات و سیره امام راحل در این رابطه میپردازد و آن را پشتوانه نظر خود قرار میدهد و میگوید: اگر بخواهیم به نظر امام تمسک بکنیم، ایشان برای من خیلی روشن است که نظرشان فردی بوده و همین نامهای هم که برای جناب آقای مشکینی نوشتهاند، کلمه «فرد» را به کار بردهاند آن هم در دو جا که «اگر فردی را خبرگان تعیین بکند» و «بعد، آن فرد مورد تأیید باشد ولایت فقیه پیدا میکند، [در این دو جا] تعبیر «فرد» به کار بردهاند. در مذاکرات خصوصی هم که بعضی دوستان داشتهاند، باز ایشان مسئله فرد را تکیه میکردهاند. قبلاً هم در گذشته خودشان هم وقتی صحبت میشد که «دیگران هم بیایند مثلاً در کنار شما با هم تصمیم بگیرید» و اینها، ایشان تعبیر میکردند که این معنایش این است که «من کار نکنم». یعنی وقتی کار بخواهد یک سرش به دست کسی دیگر باشد نمیشود کار کرد.»
وی تاکید کرد: «شورای رهبری را نباید مقایسه کرد با شورای نگهبان مثلاً که مینشینند و سر یک مسئله بحث میکنند و بعد یک رأیگیری میشود، اکثریت و اقلیت درست میشود و یا مجلس [شورای اسلامی]؛ آن خیلی با اینجا فرق میکند؛ آن تصمیمگیری بر سر مسائل کلی و مسائل کلیدی و سازنده مملکت است.»
اما اصل سخنان آقای جنتی، نقدی بود بر این اظهار نظر طرفداران رهبری شورایی که این مدل رهبری را در تحقق یک رهبری جامعالشرایط، موفقتر میدانستند: «این که ما بگوییم «اگر یک کسی از یک جهت کمبود داشت، آن [دیگری] جبران میکند؛ اگر آن کمبود داشت، این جبران میکند» این واقعا یک شبهه مغالطهای است. برای این که اگر اینها را ما بتوانیم به صورت یکی در بیاوریم [شدنی است]، بله میگوییم «ما، سه چیز میخواهیم، مثلاً سه عنصر میخواهیم، یک عنصرش را این دارد، و یک عنصرش را او دارد و یک عنصرش را آن دارد، [بعد اینها] جمع میشود، یکی میشود، آن وقت سه عنصر را داریم؛ ولی اگر فرض کنید مثلاً یکی قاطعیت ندارد ولی علمیت دارد و یکی علمیت دارد ولی قاطعیت ندارد، ما بگوییم خیلی خوب، آنجا یک قاطعیت میخواهد، این قاطعیت دارد. قاطعیت یعنی چی؟ یعنی او تصمیم قاطع میگیرد، این یکی هم حاضر نیست با او همکاری بکند، آن وقت جبران شده کمبود قاطعیت این به علمیت او؟ یا آن یکی که علمیت ندارد راجع به قضیهای مثلاً نظر میدهد، این یکی میگوید «اصلا این کار درست نیست. از نظر فقهی صحیح نیست؛ غلط است؛ خلاف شرع است» آن یکی که قاطعیت دارد میخواهد چه کار کند؟ چه جور میخواهد علمیت این، قاطعیت او را جبران بکند؟ این اصلاً نشدنی است...»
در ادامه در تائید سخنان آیتالله جنتی، آیتالله حائری شیرازی سخن گفت و اضافه کرد: «ایشان مطلب بکری گفت... حرف ایشان این بود که نگفت امّا منظورش این بود که وقتی یک جمع میخواهند حرکت کنند، این ضعیف نیست که میتواند به پای قوی حرکت کند. اگر بخواهند با هم باشند آن که قویتر است آرام آرام میرود تا آن ضعیفتر هم بتواند به پایش بیاید. قوی اگر آرام بیاید برایش تکلیف [نامفهوم] نیست امّا اگر ضعیف بخواهد به پای تندرو برود برایش تکلیف [نامفهوم] است. منظور آقای جنتی این بود که نتیجه تابع اخص مقدمتین اخص بالسین. یعنی اگر یک مقدمه ظّنیه و یک مقدمه قطعیه باشند نتیجه میشود ظّنیه. این در منطق است...حرفش بسیار برهانی و قوی بود.»
آقای ابراهیم دشتی هم به یاد میآورد که سخنان آقای جنتی، تأثیر آشکاری بر نمایندگان مجلس گذاشت. به روایت او «[رهبری شورایی] در ذهن[ها] مقبولیتی داشت یعنی فضا پذیرشش را داشت، [اما] آقای جنتی كه رفت صحبت كرد دیگر همه فضا عوض شد. آقای جنتی فضا را عوض كرد.» آقای حائری شیرازی هم معتقد است که «در بین مخالفین شورا، صحبت آیتالله جنتی نقش تعیینکننده داشت.» در هر صورت نطقهای نمایندگان با سخنان آقای جنتی به پایان رسید و در واقع، آخرین ناطق، ناطقِ مدافعِ رهبری فرد بود.