بزرگترین «عیب» آیتالله منتظری از دیدگاه آیتالله مشکینی چه بود؟
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آيتالله علی مشكيني از جمله افراد بصیر و آگاهی بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به ویژه در جریانات مربوط به بیت آیتالله منتظری این آگاهی را بر همگان ثابت کرد.
آیتالله مشکینی به محض اينكه متوجه وجود حواشي مسئلهدار در بيت آقاي منتظري شد، با توجه به اينكه در آن مقطع زماني (مهر 1364) منصب رياست مجلس خبرگان را نيز برعهده داشت، نامهاي از روی خيرخواهي و به نمايندگي از سوي تعدادي از نمايندگان مجلس خبرگان خطاب به آقای منتظری نوشت و در آن به وی مطالبي را هشدار داد. در بخشي از اين نامه كه به صورت اعلام مراتب نگراني علما و فقهاي مجلس خبرگان از ناحيه اطرافيان آقاي منتظري نگاشته شده چنين ميخوانيم: «... جسارتاً معروض ميدارد نظرِ اغلب دوستان براي روز مبادا شماييد، لكن با يك نگراني خاص از ناحيه بيت و بعضي حواشي آن جانب که ... مراجع قبلي پس از مرجعيت گرفتار ميشوند و شما قبل از آن، من در اين باره لامتثال امرکم کلي ميگويم پيوسته از دوستان صميميتان اظهار ناراحتي ميشنوم. حتي در مجلس [خبرگان] نيز مطرح شد و بي سروصدا گذشت؛ و قبلاً هم پس از سمينار ائمه جمعه برخي به حقير ميگفتند به حضورتان گفته شود و اينان از دوستان مخلص آن جناباند و شما را براي اسلام ميدانند و راضي نيستند شخصي كه از آنِ عموم است در قبضه خصوص باشد...»
نامه آيتالله مشكيني خطاب به آیتالله منتظری علاوه بر اينكه نشان از نگراني و دغدغه او دارد حامل نگراني عدهاي از فقها و اعضاي مجلس خبرگان و ائمه جمعه كشور نيز ميباشد. آيتالله مشكيني بعد از صدور حكم عزل قائم مقام رهبري نيز جزء اولين شخصيتهايي بود كه از اين حكم امام اعلام حمايت كرد.
علاوه بر این نامه، سخنراني آيتالله مشکيني در سال 1376، درباره مواضع، عملکرد و وضعيت بيت آقاي منتظري هم قابل تامل است. آیتالله منتظری کمتر از ده سال بعد از واقعه عزل خود، بدون توجه به جايگاه، شأن، موقعيت نظام، انقلاب اسلامي، حوزه علميه و ... با سخنرانيهاي خلافِ واقع ايجاد تشنج نموده و حقايق را وارونه جلوه میداد. در اين موقعيت برخي از شخصيتهاي برجسته علمي حوزوي با نقد، بررسي و تحليل عملکرد وی به روشنگري پرداختند.
در همین رابطه، آیتالله مشکینی در یک سخنرانی به تاریخ پنجشنبه 29 آبان 1376 اینچنین گفت: من هرچه را ميگويم [از] روي دلسوزي است به افراد، حتي به دشمن. به خدا قسم گاهي دشمنها را هم دعا ميکنم که خدايا آدم بشوند و هيچ نشده من براي کسي بهعنوان غرض درباره دشمنم قدمي بردارم، عليه او صحبت کنم، عليه او تحريف کنم، چيزی بگويم. من به عنوان اينکه توی حوزه هستم اين حادثهاي که آفريده شده و آفريننده اين جو امروز تقاضا ميکند که يک چند جملهاي از حوادث روز بگويم و تا حال چيزي در اين باره نگفته بودم و نميخواستم اول کسي باشم در اينباره سخني ذکر کنم. يک مختصر مسئلهای راجع به اين حادثه و آفريننده اين حادثه براي شما صحبت کنم...
اين آقايي که اين صحبتها را کرده و اين جو ناصالح را آفريده و ايجاد کرده و تقريباً در داخل و خارج صداهاي دشمنان ما بلند شده خوشحالي شده براي دشمنان ما و ايجاد ناراحتي کرده براي همه دوستان انقلاب. اين آقا با اين فضلي که داشت يک عيب داشت که اين يک عيب، او را در تمام جهات ساقط کرد و همه کمالاتش تحتالشعاع اين يک عيب قرار گرفت. من اين را ميگويم که اگر با او دوست هستيد بفهميد که اين آقا اين جور است، اطلاعات قطعي خودم را ميگويم و مشکوکاتم را هم نميگويم، معلومات قطعي خود را ميگويم؛ يک عيبي که تمام محسناتش را در زير چتر قرار داده است و آن اين بود که فکرش از روز اول افتاده است يک عده معدود ناصالح، اصلاً قبضه کردند اين آقا را و نتوانست از اين قبضه بيرون بيايد.
چندين بار پيش او رفتم قبل از آنکه مهدي هاشمي اعدام شود. [گفتم] آقا آخر چيه اين قضيه؟ چرا اين همه از اين تعريف ميکنيد؟ چرا اين همه دنبال اين هستيد؟ جنايتهاي اين را ميخواني و ميبيني چه نوشتهاند و چه گفتهاند. چه کرده در افغانستان اين آقا که اعدامش کردند. هرچه گفتم، گفت که ـ عين عبارت ايشان اين بود ـ «من به مهدي هاشمي ايمان دارم.» خيلي خوب، من هم ناچار شدم پا شدم آمدم. من رفته بودم. دل برده بودم آنجا که دل پيدا کنم. گفت «من به او ايمان دارم.» در اين مدت در قبضه ديگران بود و ائمه جمعه را هر سال آنجا ميآوردند، سميناري هم بود. اين بيت شده بود در دست اطرافيان اين آقا يک وسيلهاي، به وسيله قدرت ايشان، علم ايشان، اجتهاد ايشان، وسيلهاي براي پياده کردن يک هدفهاي انحرافي، که امام ميدانست، يک عده معدودي ميدانستند که اين آخرش چيست که اگر ادامه پيدا ميکرد رئيسجمهور ما مهدي هاشمي بود و خود او را بعد از اينکه به هدف ميرسيدند نابود ميکردند. ... ما که راضي نبوديم ايشان چنين چيزي بگويد، خودش را اين جوري کند، خودش را اين جوري ساقط کند. وجودي بود که امام نوشته بود بنشين در حوزه کارتان را بکن. اين همه ضرر به خودش بزند، اين همه ضرر به مملکت بزند، اين همه ضرر به انقلاب بزند...
منبع: کتاب «زندگی
و مبارزات آیتالله مشکینی»؛ موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی