تجلی ارزش‌های دهه 60 در شخصیت شهید باهنر

شهید محمد جواد باهنر به عنوان یکی از مسئولین عالی‌رتبه جمهوری اسلامی، با پیروزی از خصال نیکو و مثبت، یک زندگی ساده داشت و هم خود را رسیدگی به مردم می‌دانست. او به دور از تظاهر و با سخت‌کوشی در راستای خدمت به مردم می‌کوشید و به عنوان یک مسئول خستگی‌ناپذیر شناخته می‌شد.
چهارشنبه ۰۶ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۹

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ شهید محمد جواد باهنر به عنوان یکی از مسئولین عالی‌رتبه جمهوری اسلامی، با پیروزی از خصال نیکو و مثبت، یک زندگی ساده داشت و هم خود را رسیدگی به امور مردم می‌دانست. او به دور از تظاهر و با سخت‌کوشی در راستای خدمت به مردم می‌کوشید و به عنوان یک مسئول خستگی‌ناپذیر شناخته می‌شد.

در عين آموزش ديگران، از خودسازى نيز غافل نبود. تقواى همراه با فروتنى، از وى انسانى قابل ستايش ساخته بود. مى‌كوشيد، افكار و رفتارش بدون آن كه موعظه و نصيحتى بكند، تجسم آن حالاتى باشد كه هدفش بود و اگر كسى در حركات و رفتارش دقت مى‌كرد، مى‌توانست بفهمد چه بينشى دارد. در برخورد با اهل خانه و آنان كه با او ارتباط داشتند، عصبانيت در چهره‌اش ديده نشد. با توجه به فشارهاى زيادى كه بر وى مى‌آمد، مى‌كوشيد تمام برخوردهايش متين و با روى گشاده باشد و پس از كارهاى سخت روزانه، اگر در آخرين لحظات روز هم كسى مراجعه مى‌كرد، مثل همان اوقات اوليه‌ صبح و آغاز كار مى‌نشست و با دقت به سخنانش گوش مى‌داد. جديت داشت و كارى را كه به وى محول مى‌شد، مى‌كوشيد تا آن را به بهترين نحو به پايان برساند.

این نوشتار مختصر، برخی از صفات و ویژگی‌های شهید باهنر را بررسی می‌کند.


صبر و بردباری در انجام وظایف

كسانى كه با آن شهيد آشنا بوده‌ و ارتباط داشته‌اند مى‌گويند بيش از آن كه حرف بزند عمل مى‌كرد و اهل هياهو نبود. كارهاى حساس، سخت و پرمسئوليت را انجام مى‌داد و معمولا نيز كسى از آن‌ها مطلع نمى‌شد. او با صبر و حوصله می‌کوشید بدون هیاهو و جار و جنجال کارها را به نتیجه برساند. حجت‌الاسلام هاشمى رفسنجانى در اين باره مى‌گويد: «در تمام اين 36 سال هر كارى كه احتياج به صبر و حوصله داشت و احتياج به تفكر داشت دوستان ما به آقاى باهنر ارجاع مى‌دادند.»


سخت‌کوشی و پرکاری

پرکاری از دیگر ویژگی‌های شهید باهنر به عنوان یک مسئول عالی‌رتبه نظام بود. او تا حد توان در انجام وظایف خود می‌کوشید. آیت‌الله خامنه‌ای در این باره می‌فرمایند: «از جمله خصوصیات دیگر شهید باهنر که نمی‌توانم نگویم، پرکاری او بود. ما در شورای انقلاب، در حزب، در کارهای فکری و علمی قبل از انقلاب هر کاری که که فکر می‌کردیم کسی نیست که متصدی آن کار باشد به مرحوم باهنر محول می‌کردیم و ایشان با کمال میل قبول می‌کرد...»

فرزند شهيد باهنر مى‌گويد: «بعد از انقلاب، تلاش‌هاى شهيد باهنر با توجه به نياز شديد جامعه‌ اسلامى به نيروهاى قوى و متعهد و كاردان زيادتر شد تا جايى كه خود من به جز چند ساعت اندك ايشان را در منزل نمى‌ديدم. بارها از شدت كار بيمار شدند به طورى كه مدتى نمى‌توانستند حتى چشم خود را باز نگه‌دارند.» به گفته‌ وى، شهيد باهنر گفته بود: «من هرگز خستگى را ملاقات نخواهم كرد.»

وى مى‌افزايد : «يادم هست هرگاه ايشان از شدت كار مريض مى‌شدند مى‌گفتند با وجود اين مشكلات و بار سنگين وظايف چگونه مى‌توانم استراحت كنم؟ اسلام نيرو و تلاش مى‌خواهد و ما وظيفه داريم كه در حد توان خود بكوشيم. لحظات دير هنگام شب با خستگى بسيار به خانه مى‌آمد...»

یکی از نزدیکانش می‌گوید: «ایشان بسیار پرکار بود. در یکی از جلسات به قدری خسته بود که از چند دقیقه از هم صحبتشان اجازه استراحت خواستند و اندکی خوابیدند و بعد بیدار شدند و به کارشان ادامه دادند. او از زیاد کار کردن چشمانش ضعیف شده بود.»


مردمی بودن

يكى ديگر از ويژگى‌هاى دكتر باهنر را مردمى بودن وى ذكر مى‌كنند. او به مردم علاقه‌ خاصى داشت و همواره در بين مردم مستضعف بود و عمر خويش را براى مردم صرف مى‌نمود. معتقد بود اگر مردم بسيج شوند، با وجود رهبرى امام، سد محكمى در حمايت از اسلام اصيل به وجود خواهد آمد كه هيچ سيلابى قدرت در هم شكستنش را ندارد. به همين خاطر به روستاهاى دور دست سر مى‌زد. مردم آن روستاها باور نداشتند كه يك وزير و يك مسئول رده‌بالاى مملكتى روزى به درد دل‌هاى آن‌ها گوش دهد؛ نيز هرگاه از محلات پايين شهر براى سخن‌رانى دعوت مى‌شد بلافاصله قبول مى‌كرد.


توجه به امر مشورت

شهید باهنر اهل مشورت بود. آقای شگرف نخعی در این باره می‌گوید: «دکتر باهنر اعتقاد زیادی به مشورت کردن داشت. بسیاری از چیزها را من می‌دانم که می‌دانست اما جلسه مشورتی می‌گذاشت و دوباره سوال می‌کرد.»

به اذعان دوستان و نزدیکان، هرگز فکر و نظرش را بر کسی تحمیل نمی‌کرد. او کار گروهی را در سایه مشورت موثر و کارآمد می‌دانست. او در رابطه با مسائل مختلف سعی می‌کرد با متخصصین آن حوزه و آشنایان امور مشورت کند. مثلا در رابطه با مسائل شهرستان‌ها و استان‌ها با علمای آن مناطق مشورت می‌کرد.


تقوا و آخرت‌گرایی

به اذعان آشنایان، شهید باهنر توجه ویژه‌ای به آخرت داشت و از این رو می‌کوشید همواره در صراط مستقیم گام بردارد. او توجه به معاد را موجب کامیابی گشترده جامعه می‌دانست و اعتقاد داشت که ایمان به معاد و آخرت موجب انجام وظیفه و پرهیز از گناه می‌شود. حتی در امور سیاسی هم نهایت تقوی را رعایت می‌کرد. هرچند کار سیاسی می‌کرد ولی سیاسی‌کار نبود و این از ویژگی‌های مدیریت اسلامی است.


تواضع و فروتنى

دکتر باهنر از جمله مسئولینی بود که در تواضع و فروتنی زبانزد بود؛ چه در دورانی که در مدرسه رفاه تدریس می‌کرد و چه در دوران نخست‌وزیری، کوچکترین تغییری در رفتار او مشاهده نشد. پست و مقام برایش بی‌اهمیت بود و فقط به انجام وظیفه می‌اندیشید. در کارها کمتر از «من» استفاده می‌کرد و همواره کلمه «ما» را به کار می‌برد. او می‌گفت: «ترجیح می‌دهد کارهای یک وزیر را انجام دهم اما اسم وزیر را نداشته باشم.»

حجتی کرمانی به بعد دیگری از تواضع شهید باهنر اشاره کرده و می‌گوید: «ایشان غالبا از آنکه چیزی به نام خودشان بنویسند پرهیز داشتند. اهل این نبود که علم و دانش و فضیلت خود را به رخ دیگران بکشد. هل خلوص و معنویت بود و معمولا مقالتشان بدون امضا چاپ می‌شد.»


ساده زيستى و پرهیز از اشرافی‌گری

از دیگر ویژگی‌های شهید باهنر، دنیاگریزی بود. با ساده‌زیستی قابل تحسینی زندگی‌اش را اداره می‌کرد و کمترین طمع و توقعی به مال دنیا نداشت. او در هنگام تصدی مقام نخست‌وزیری فاقد اتومبیل شخصی بود. به گفته آقای زرنگی پور: «ایشان زندگی مختصری داشت. در تنگنا زندگی می‌کرد اما خیلی مراعات می‌کرد که اسراف نشود.» زندگی مختصر و دور از اشرافیتی داشت. مدتی در مناطق جنوب تهران در یک زیرزمین روزگار می‌گذراند و بعدها که به خانه‌ای در جمران منتقل شد، بخاری خانه را از منزل شهید بهشتی آورده بود. شاید جالب باشد که منزل او هنگام شهادت خانه سازمانی بود.

در مسافرت‌ها می‌گفت «من چیزی احتیاج ندارم؛ لحافم عمامع است و پتویم عبایم» نقل است وقتی به همراه شهید رجایی به کهنوج رفته بود، شب را در اداره آموزش و پروش مانده بودند و شهید باهنر از کفش خود به عنوان بالش و از عبایش به عنوان پتو استفاده می‌کرد.

در دوران تصدی مسئولیت، در یک اتاق ساده و به دور از تشریفات کار می‌کرد. در توصیف اتاق کار او گفته‌اند: «در یک گوشه اتاق دو میز تحریر وجود داشت، پشت آن می‌نشتند و کار می‌کردند. در یک گوشه اتقا هم بساط چای گذاشته شده بود... یک زیرانداز ساده هم انداخته بودند و در آن دوران بحرانی به دور از تشریفات در حال اداره کشور بودند...»

پيروى از ولی فقیه، توجه به نظم و انظباط در کارها، پیگیری امور تا حصول به نتیجه، تعهدپذیری و ... از دیگر ویژگی‌ها و صفاتی بود که در منش و شخصیت شهید محمدجواد باهنر کاملا مشهود بود. رفتار و منش او می‌تواند الگویی تمام عیار برای مسئولین و مدیران نظام اسلامی باشد.


این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات