ماجرای سرود "خمینی ای امام" و نحوه ضبط و تکثیر آن
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ حمید سبزواری پدر شعر انقلاب و شاعر بسیاری از سرودهای دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است،درباره ماجرای سرود"خمینی ای امام" و نحوه ضبط و تکثیر آن میگوید: «سرود "خمینی ای امام" را من قبل از پیروزی انقلاب سرودم؛ یعنی وقتی که حضرت امام از نجف به پاریس رفتند. در آن موقع اعلامیههای حضرت امام به ایران میآمد، اگر خاطر دوستان باشد، اعلامیهها وقتی میآمد مثل شبنامه تکثیر میشد، بچهها شبها آنها را در خانههای اطراف میانداختند و سخنرانیها در نوار کاست ضبط میشد و کاستش دست به دست میچرخید. به هر صورت این اعلامیهها و سخنرانیها که کاست میشد یک روی نوار، خالی بود و عزیزانی که این نوارها را تکثیر میکردند، میآمدند و میگفتند یک شعری برای آن روی نوار بگو تا ضبط کنیم که فرمایشات حضرت امام که در یک روی نوار بود پوشش داده شود. من هم یکی دو تا شعر دادم یکی« با یاد عاشورا به پاخیزید»[1]، یکی هم «خمینی ای امام»[2] بود. که الان شعر « با یاد عاشورا بپاخیزید» را به یاد ندارم.
حالا شعرش هم یادم رفته. این شعر را عدهای از بچههای مطمئن و از فامیلهای خودشان و دوستان خودشان آورده بودند در خفا روی نوار ضبط میکردند و پخش میکردند. این تا موقعی ادامه داشت که تقریباً نزدیک تشریف فرمایی امام بود. من احساس کردم اگر امام تشریف بیاورند به اولین جایی که خواهند رفت بهشت زهرا است. چون در جریانهایی که قبل از انقلاب پیش آمده بود و کشتاری که از مردم کرده بودند، کلی شهید داشتیم، اما سرود امام را که من سرودم و روی نوار ضبط کردم، این نوار در دست مردم بود، در ماشین نوار را میگذاشتند و کسانی که سوار ماشین میشدند این سرود را میشنیدند و به این صورت تکثیر میشد. در ضمن تنها، سرود «خمینی ای امام» نبود بلکه یک سرودی نیز برای زندانیها گفته بودم. یادم نیست، یک سرودی که با کلمه زندانی شروع میشد که بیشتر آیتالله طالقانی مد نظر ما بود، ولی من اینها را به دلایلی نتوانستم حفظ کنم، چون واقعاً ترس داشتم که هر آن بریزند به خانه ما و گرفتاری پیش بیاید، اینها از بین رفت، شاید آقای شمسایی اینها را داشته باشد، چون نوارهایشان را ایشان پر میکردند. آخرین ضبط «خمینی ای امام»، موقعی بود که امام میخواست بیاید به ایران. وضع تهران خیلی از این جهت آشفته بود و همه در انتظار آمدن امام بودند و میخواهم بگویم تهران به حال انفجار رسیده بود. خانواده سلطنتی هم در شرف فرار بودند، ما هم داشتیم آخرین ضبط خمینی ای امام را انجام میدادیم که در آنجا بخوانند، بعد هم «برخیزید ای شهیدان راه خدا»
۱. اشاره راوی خاطرات به سرود زیر است:
با یاد عاشورا به پاخیزیم
با یاد عاشورا به پا خیزیم
غوغای آزادی برانگیزیم
همچون حسین با دشمن قرآن در آویزیم
بستیزیم
ان را که از اسلام، شوری به سر باشد
در راه آزادی، خونین جگر باشد
سوی حسین و عترت پاکش نظر باشد
۲. اشاره راوی خاطرات به سرود مشهور «خمینی ای امام» است. حمید سبزواری بهترین و اثرگذارترین سرودهای حماسی را به مدد ذوق شاعری و موسیقیایی خود از ماه ها قبل از پیروزی انقلاب و همچنین سال های حماسه و به مناسبت های مختلف تقدیم انقلاب نموده است. اینک به تناسب موضوع درباره آنها توضیح می دهیم:
زمانی که ورود حضرت امام خمینی در بهمن ماه سال ۵۷ به ایران نزدیک مینموده استاد سبزواری سرود فراگیر و مشهور خود را ارائه داد؛ یعنی سرود «الله اکبر، خمینی رهبر»، که حمید شاهنگیان اجرای آن را عهده دار شد و ابتدا توسط گروهی از جوانان انقلابی به صورت «گروه کر» خوانده شد، گرچه پس از پیروزی انقلاب، ارکستر بزرگ سنفونیک، با صدای گلریز، آن را ارائه داد. آهنگ این سرود را احمد علی راغب ساخت و ارکستر «مفتاح» آن را اجرا نمود. همان گونه که راوی خاطرات در ضمن بیان خاطرات خود توضیح دادهاند. این سرود در پشت نوارهای سخنرانی امام ضبط می شد و به صورت گسترده توزیع می گردید، که بخش اعظم آن به شرح زیر است:
الله اکبر،
خمینی رهبر
این بانگ آزادی است کز خاوران خیزد
فریاد انسان هاست کز نای جان خیزد
اعلام طوفان هاست کز هر کران خیزد؛
آتشفشان قهر ملتهای دربند است
حبل المتین تودههای ارزومند است.
الله اکبر
خمینی رهبر
دشمن بداند ماموج خروشانیم
زاییده ی بحریم فرزند طوفانیم
در سنگر اسلام بگذشته از جانیم
بازو به بازو، صف به صف، ما آهنین چنگیم
سنگر به سنگر، جان به کف، آماده ی جنگیم
الله اکبر
خمینی رهبر
و اما سرود «خمینی ای امام» که استاد در ضمن بیان خاطرات به آن اشاره کردهاند توسط همین گروه اجرا گردید؛ این سرود شاید نیازی به گروه اجرا کننده نداشت چرا که خیلی عظیم مشتاقان دیدار امام خمینی و همه ی مردم آن را به یاد سپرده بودند تا به هنگام ورود حضرت امام توسط آنها و مستقبالین در فرودگاه مهرآباد تهران خوانده شود و این چنین نیز شد، در ۱۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ در حضور حضرت امام خوانده شد که قسمت معروف و عمده ی آن، چنین بود:
خمینی ای امام خمینی ای امام !
ای مجاهد، ای مظهر شرف
ای گذشته از جان در راه هدف
چون نجات انسان شعار توست
مرگ در راه حق افتخار توست
این تویی این تویی پاسدار حق
خصم اهریمنان، دوستدار حق
بود شعار تو،به راه حق قیام
زماتو را درود، زما تور اسلام
این سرود نیز در نوارهای سخنرانی امام (در روی دوم نوار) ضبط میشد و همراه با سخنرانیها تکثیر میگردید، لذا اکثر مردم کوچه و بازار آن را حفظ بودند و در همخوانی و همآوایی به هنگام اجرای گروهی هیچ مشکلی نداشت.
سرود معروف دیگر؛ « برخیزید برخیزید» بود که محصول همان بھمن 57 است و با این زمینه ی فکری ساخته شد که حضرت امام پس از ورود به خاک وطن، به زیارت مزار شهدا و به بهشت زهرا خواهند رفت. بنابراین همان گروهی که سرود «خمینی ای امام» را ساخته بود درصدد برآمد برای این امر هم سرودی را تدارک ببیند و آن را در بهشت زهرا و در حضور رهبر کبیر انقلاب اجرا کند، لذا استاد سبزواری شعر این سرود را آماده کرد و حمید شاهنگیان اجرای موسیقیایی آن را عهده دار شد:
برخیزید، برخیزیاد، برخیزید؛ برخیزید!
برخیزید ای شهیدان راه خدا
ای کرده بهر احیای حق جان فدا
کز قطره قطره ی خون پاک شما
می روید تا ابد در وطن لاله ها
برخیزید، برخیزید، برخیزید، برخیزید!
برخیز یاد رهبر امد کنون در کنارتان
تا گیرد انتقام شما را زاهر من
بازآمد رهبر ما پی یاری وطن
برخیز یاد ... برخیزید...
سرودن این اشعار آن هم برای اجرا در این مناسبتها، حاکی از درک شاعر از موقعیت های زمانی است. این تلاش ها، عشق و علاقه ی وی و دیگر دست اندرکاران ساخت این نوع سرودها را به انقلاب و میهن عزیز درباره ی سرود مشهور «این پیروزی خجسته باد» و سرود «همپای جلودار» در جای خود توضیح لازم داده خواهد شد.