سیر وحدت شیعه و سنی در پاکستان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی

با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بحث وحدت شیعه و سنی بیش از گذشته مورد تاکید رهبران انقلاب قرار گرفت و این موضوع به عنوان یکی از مهمترین اصول انقلاب اسلامی به دیگر کشورهای مسلمان نشین نیز صادر شد. پاکستان از جمله نقاطی بود که درخت وحدت در آنجا ریشه زد و به سرعت جوانه داد و بارور شد. یکی از نقاط عطف وحدت شیعه و سنی در پاکستان سفر آیت‌الله خامنه‌ای به آنجا در دهه 60 و سخنرانی تاریخی ایشان بود. با تأسی از انقلاب اسلامی ایران، حجت‌الاسلام سید عارف حسینی، رهبر شیعیان پاکستان نیز دارای دیدگاه وحدت گرایانه بود و با جدیت مسئله وحدت شیعه و سنی را دنبال می‌کرد و اعتقاد فراوانی به این مهم داشت.
دوشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۸ - ۰۸:۱۲

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ «وحدت» کلیدواژه‌ای مهم به منظور انسجام و همبستگی هرچه بیشتر مسلمانان است. این مهم همواره مورد تاکید رهبرانِ آگاه شیعه و سنی در اغلب کشورهای اسلامی بوده است. در سوی مقابل، دشمنان اسلام همیشه درصدد بودند تا با ایجاد شکاف در بین فرق اسلامی، وحدت آنان را خدشه دار کنند.

با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بحث وحدت شیعه و سنی بیش از گذشته مورد تاکید رهبران انقلاب قرار گرفت و این موضوع به عنوان یکی از مهمترین اصول انقلاب اسلامی به دیگر کشورهای مسلمان نشین نیز صادر شد. پاکستان از جمله نقاطی بود که درخت وحدت در آنجا ریشه زد و به سرعت بارور شد.

یکی از نقاط عطف وحدت شیعه و سنی در پاکستان سفر آیت‌الله خامنه‌ای به آنجا در دهه 60 و سخنرانی تاریخی ایشان بود. سید قلبی رضوی کشمیری از فعالان فرهنگی انقلاب اسلامی در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره نقش آیت‌الله خامنه‌ای در وحدت شیعیان و اهل تسنن کشمیر می‌گوید: «از خاطرات نابی که درباره انقلاب و نهضت امام دارم، سفر مبارک مقام معظم رهبری به کشمیر است که اگر خطا نکنم در اواخر سال 1359 یا اوایل 1360 بود... ایشان روز جمعه در نماز جمعه اهل تسنن در مسجد جامع سرینگر شرکت کردند که ما این برنامه را از قبل هماهنگ کرده بودیم. در ابتدا میرواعظ مولوی فاروق - امام جمعه اهل تسنن - نماز جمعه را خواند و آقای خامنه‌ای نیز پشت سر ایشان نماز اقامه کردند. بعد از نماز جمعه، مقام معظم رهبری حدود 15 دقیقه صحبت کردند.»

وی با اشاره به سخنرانی تاریخی آیت‌الله خامنه‌ای در میان خیل عظیم شیعیان و اهل سنت ادامه می دهد: ایشان در خلال سخنرانی به طور مختصر به آیه «و اعتصموا بحبل‌الله جمیعاً ولاتفرقوا» اشاره کردند و درباره وحدت مسلمین و اهمیت وحدت شیعه و سنی صحبت کردند. اثرات این سخنرانی پانزده دقیقه‌ای در تاریخ کشمیر بیش از نگارش ده‌ها کتاب و ماه‌ها سخنرانی بود. ما با چشم خودمان این اثرات را دیدیم. در تاریخ کشمیر نخستین بار بود که یک روحانی شیعه با شخصیتی جهانی به این کشور بیاید و در مسجد جامع اهل تسنن سخنرانی کند. تا قبل از آن روز، شیعه و سنی با هم اختلاف و درگیری شدیدی داشتند. حتی اگر یک شیعه به مسجد سنی‌ها می رفت، مسجد را تطهیر می‌کردند و می‌گفتند: یک رافضی وارد مسجد شده و مسجد را نجس کرده است. اما بعد از سخنرانی آقا، این امر رایج شد که شیعیان به راحتی وارد مساجد اهل تسنن می‌شدند و بدون هیچ ترس و وحشت نماز را پشت سر امام‌جمعه اهل تسنن می‌خواندند. متقابلاً سنی‌ها هم به مساجد شیعه می‌آمدند. این اتحاد و وحدت، محصول آن پانزده دقیقه سخنرانی آقای خامنه‌ای و مصاحبه مطبوعاتی ایشان بود.»

با تأسی از انقلاب اسلامی ایران، حجت‌الاسلام سید عارف حسینی، رهبر شیعیان پاکستان نیز دارای دیدگاه وحدت گرایانه بود. او با جدیت مسئله وحدت شیعه و سنی را دنبال می‌کرد و اعتقاد فراوانی به این مهم داشت؛ اهمیت کار او زمانی مشخص می شود که بدانیم سید عارف حسینی در زمان و مکانی می‌زیست که کاملا در مسیر مخالف اسلام ناب محمدی(ص) قرار داشت؛ در کشوری همچون پاکستان، همه سرگرم بحث‌های انحرافی، بدعت و مباحث تفرقه‌افکن بودند. اختلاف بین شیعه و سنی بی‌داد می‌کرد و دشمنان نیز به این اختلافات دامن می‌زدند. در چنین فضایی علامه عارف حسینی ندای وحدت مسلمین را سر داد؛ این همان اندیشه‌ای بود که اغلب علما و مراجع بزرگ بر آن تاکید داشتند و امام خمینی، از جمله شخصیت‌های مهم و تاثیرگذاری بود که عارف حسینی در این مسیر از ایشان تبعیت می‌کرد. به طوری که وقتی امام خمینی وحدت شیعه و سنی را واجب دانستند، عارف حسینی می‌گفت این دستوری شرعی است و باید انجام بگیرد.

شیخ حیدرعلی جوادی اقدامات وحدت‌گرایانه شهید عارف حسینی در پاکستان را اینگونه توصیف می‌کند: «می‌توانم بگویم که علامه عارف حسینی یک بلندگو برای حرف‌های امام [در پاکستان] بود و وحدت را در جامعه‌ای که شیعه و سنی ضد هم بودند مطرح کرد... در پاکستان این موضوع خیلی دشوار بود و شهید عارف حسینی با سعه صدر به میدان آمد.»

او همواره تاکید می‌کرد: «ما برای اسلام مبارزه می‌کنیم که بالاتر از گروه‌گرائی است.» در سال ۱۹۸۷ وقتی نهضت اجرای فقه جعفری را در یک اجتماع بزرگ در لاهور تبدیل به یک حزب سیاسی کرد، در منشور حزب، خواهان تغییرات جدی در زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی برای برقراری نظام حقیقی اسلام شد. او غالبا تاکید می‌کرد که در منشور، ذکری از کلمه شیعه یا سنی به میان نیاید و سخن فقط درباره اسلام و مسلمین باشد. و این نشان از نگاه ویژه او به مسئله وحدت داشت.

عارف حسینی در عمل هم مجریِ وحدت شیعه و سنی بود. حجت‌الاسلام محمداصغر رجایی که در مدرسه جعفریه از محضر علامه عارف حسینی بهره برده بود و شناخت خوبی از وی داشت، با اشاره به اقدامات عملی شهید عارف حسینی در جهت وحدت شیعه و سنی می‌گوید: «سید عارف حسینی معتقد بود که شیعه و سنی، همه مسلمانند و دشمن همه مشترک است. مسلمانان هیچ فرقی با هم ندارند و همگی یکی هستند. حتی ایشان در مسافرت‌هایی که اهل سنت به پاراچنار می‌کردند یا ایشان به جای دیگری می‌رفت، وقتی می‌دید وقت نماز است، با برادران به نماز می‌ایستادند و این کارشان تاثیر بسیار زیادی در مردم اهل سنت داشت و می‌دانستند که آقایی هست که دید و بینش وسیعی دارد و دنبال اختلافات شیعه و سنی نیست.»

او هرگز بین شیعه و سنی فرق نمی گذاشت. به گفته حجت‌الاسلام سید محمد سبطین حسینی، یکی از شاگران عارف حسینی: «شهید عارف حسینی بنیانگذار مدارسی در پیشاور بود. همینطور او بانی مدرسه رسول اعظم(ص) در سرحدات و مناطق محروم اهل سنت بود. من دو سال در منطقه هزارگی و میان اهل سنت بودم؛ می‌دیدم که جوانان اهل سنت چگونه هم عاشق شهید عارف حسین و هم عاشق تحصیل علوم دینی بودند.»

حجت‌الاسلام ثواب علی حیدری، از بستگان علامه عارف حسینی که سابقه ارتباط با وی را نیز داشت، به بیان بعد دیگری از اقدامات وحدت‌گرایانه رهبر شیعیان پاکستان پرداخته و به نفوذ او در بین اهل سنت اشاره می‌کند: «آخرین جلسه‌ای که ایشان [عارف حسینی] به شهر پاراچنار آمده بود، جلسه جشن عید غدیر بود که در این جشن هم ایشان علمای اهل تسنن را همراه خود آورده بود. قبلا چنین چیزی امکان نداشت، اما شهید به قدری [در بین اهل سنت] نفوذ داشت و بعضی از آنها به قدری با سید انس گرفته بودند و به او علاقه داشتند که در مراسم عید غدیر هم آمده بودند. ایشان هر جا که می‌رفت، علمای اهل تسنن را دعوت می‌کرد.»

علامه حسینی، در یکی از آخرین مصاحبه‌‌های خود گفته بود: «جنبش ما برتر از فرقه‌گرائی است. ما می‌گوییم سنی‌ها و شیعیان باید در پاکستان زندگی کنار یکدیگر را به رسمیت بشناسند و نسبت به هم محبت داشته باشند و تنگ نظر نباشند.»

او در سخنرانی‌های خود به فراخور بحث به تبیین اشتراکات شیعه و سنی می‌پرداخت و می‌کوشید آنها را از تفرقه برحذر دارد. در عین حال با روشن ساختن ابعاد نظری خود در بین عموم، تلاش می‌کرد نقشه‌های کوته‌نظران و تفرقه‌جویان را خنثی کند.

به خاطر همین دیدگاه وحدت‌گرایانه بود که بعد از شهادت عارف حسینی، روزنامه جنگ، او را «رهبری بزرگ برای مکتب تشیع» معرفی کرد که «داعی وحدت بین تمامی گروه‌ها و طبقات مسلمین بود.» روزنامه امن هم در سرمقاله 7 اوت 1988 درباره تلاش‌های عارف حسینی در ایجاد وحدت بین مسلمانان نوشت: «مرحوم علامه برای وحدت بین تمام مسلمانان تلاش می‌کرد و زندگی خود را برای خدمت به اسلام وقف کرده بود و در راه همین اهداف خود جان سپرد. علامه عارف حسینی تنها رهبر نهضت اجرای فقه جعفری نبود، بلکه انگیزه‌ای را دنبال می‌کرد که وحدت بین تمامی مسلمانان در سرلوحه برنامه‌های آن قرار داشت.» و چنانکه در بیانیه نهضت اجرای فقه جعفری پاکستان بعد از شهادت عارف حسینی آمده است: وی که رهبری محبوب بود، «در جهت اتحاد اسلامی تلاش می‌کرد. او مشعل اتحاد اسلامی را در پاکستان روشن نمود و پایدار کرد.»


این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات