جریانهایی که میخواستند امام خمینی را از مردم جدا کنند
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای در خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی ثبت و ضبط شده است درباره تفکر نادرست برخی جریانات که در بدو ورود امام میخواستند ارتباط ایشان و مردم را محدود کنند، میفرمایند: « یک آقایی از همین چهرههای مدعی مبارزه، مدعی مردمی بودن، همان روز دوم ورود امام در مدرسه رفاه، که ما هر لحظهای به ده تا کار مشغول بودیم، ... در بین این شلوغ پلوغی این آقا مچ من را گرفت و گفت: آقا من ده دقیقه با تو کار دارم. حرفش این بود: به امام بگو، این همه خودش را به مردم ندهد، صبح تا ظهر با مردم، مرتب دست تکان دادن به مردم، باز یک خرده استراحت، باز عصری باز با مردم، زنها میآیند، باز دست تکان دادن، من گفتم: چطور؟ منظور چیست؟ گفت: آخر این همه رجال سیاسی، این آدمهای متفکر، خوشفکر، بامغز، بیایند بنشینند با امام؛ مشورت کند امام با اینها، ببینیم چه کار باید بکنیم.
بنده گفتم: امام به این مغزهای متفکری که شما میگویید، چندان ایمانی ندارد؛ امام قبول ندارد اینها را به این چهرههای سیاستمدار و سیاستباز عقیده ندارد. امام پانزده سال است که به این چهرهها «نه» گفته است. امام آرمان آنها را نمیپذیرد. امام از میان مردم است و به مردم متکی است و با مردم کار خود را پیش برده است، نمیشود او را از مردم جدا کرد. اوقاتش تلخ شد رفت.
و همین بود؛ من آن روز که با آن برادر حرف میزدم، خودم هنوز خدمت امام نرسیده و از نزدیک دست امام را نبوسیده بودم و به نگاهی از دور قناعت کرده بودم. میدیدم این مردم دارند میروند و میآیند. آن چهرههای برجسته، عالی مقام، شخصیتهای بزرگ، دلشان میخواست که امام دو ساعت در معرض دیدار مردم قرار بگیرد و بعد همه درها را ببندند و آقایان، شخصیتها، بزرگان، سیاستمداران، داعیه داران، بیایند با احترام خدمت امام راهنمایی بشوند و امام با آنها خوش و بشی بکنند و بعد نظر آنها را بخواهند و بعد آنها برای امام مصلحتاندیشی کنند!»