کد خبر: ۵۴۴۲
شما بپرسید| پاسخ صادق کوشکی

چرا گروهک فرقان هرگز موفق به جذب حداکثری نشد؟

یک استاد دانشگاه: «فرقان در جذب نیرو هم عملکرد قابل توجهی نداشت و نشریه‌ منتشره توسط آنها هم یک نشریه کپی شده بود و برخلاف سازمان مجاهدین خلق، تشکیلات منسجم و نشریات رنگی و برنامه‌های حماسی نداشت و از همان اول یک گروه زیرزمینی محدود بود.»
شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۸ - ۰۸:۳۰

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ یکی از مخاطبان در بخش «شما بپرسید» سوال خود را اینگونه مطرح کرده است: «چرا گروهک فرقان مانند سازمان مجاهدین خلق نتوانست جذب حداکثری داشته باشد؟ چرا گروه‌های اینچنینی اسلام منهای روحانیت را قبول داشتند؟»

محمدصادق کوشکی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و نویسنده کتاب «تبار ترور» در گفت‌وگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پاسخ به این سوال گفت: ساختار گروه فرقان، ساختار گستره‌ای نبود و اصلا بنای گسترش حجمی نداشت و از این جهت با ساختار و تشکیلات سازمان مجاهدین خلق تفاوت داشت.

وی با بیان اینکه گروه فرقان با محوریت یک طلبه اخراج شده به نام اکبر گودرزی شکل گرفت گفت: با توجه به تسلط جریان مارکسیستی در سال‌های انتهایی دهه 50، این گروه از مارکسیست هم تاثیراتی پذیرفته بودند.

کوشکی با بیان اینکه اکبر گودرزی سرکرده گروهک فرقان برداشت ناقصی از اسلام داشت اضافه کرد: در دادگاه وقتی قاضی از او درباره چرایی ترور افراد سوال کرد با استناد به آیه‌ای از قرآن به قاضی پاسخ داد. جالب است که وقتی قاضی از او می‌خواهد آن آیه را بخواند و ترجمه کند، گودرزی هم آیه را اشتباه می‌خواند و هم غلط ترجمه می‌کند.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران درباره نحوه عضوگیری فرقان یادآور شد: این گروه با محوریت همین شخص فعالیتش را شروع و جلساتی را در برخی مساجد برگزار کرد و عمدتا افراد کم سن و سال را که اطلاعات زیادی نداشتند و در عوض دارای شور انقلابی بودند، گرد خود جمع کردند. سپس حلقه‌هایی را تشکیل دادند که بعدها این هسته‌ها تبدیل به گروه فرقان ‌شد. اما این تشکیلات بنای گسترش نداشت و اصلا قادر به چنین کاری هم نبود.

وی افزود: فرقان در جذب نیرو هم عملکرد قابل توجهی نداشت و نشریه‌ منتشره توسط آنها هم یک نشریه کپی شده بود و برخلاف سازمان مجاهدین خلق، تشکیلات منسجم و نشریات رنگی و برنامه‌های حماسی نداشت و از همان اول یک گروه زیرزمینی محدود بود.

نویسنده کتاب «تبار ترور» ادامه داد: اسلام منهای روحانیت ایده‌ای بود که توسط بعضی از روشنفکران داخلی امثال مهندس بازرگان مطرح شد. آنها تحت تاثیر دین سکولاری بودند که در اروپا رواج داشت و بحثشان این بود که انسان خود سراغ متون دینی برود و فهم دینی ایجاد کند.

این استاد دانشگاه افزود: بدین ترتیب اسلام منهای روحانیت از پروتستانیسم اخذ شده و این تفکر توسط روشنفکرانی که خود را روشنفکر دینی می‌نامیدند وارد ایران شد و امثال اکبر گودرزی این مفهوم بهره بردند. علاوه بر این، فرقانی‌ها با برداشت غلطی که از آثار شریعتی داشتند و به اشتباه گمان می‌کردند که او مخالف روحانیت است، باعث شد به سمت اسلام منهای روحانیت بروند.

علاقمندان می‌توانند سوالات و شبهات تاریخی خود را در صفحه "شما بپرسید" درج نمایند. 

همچنین می‌توانند برای پیگیری پاسخ سوالات خود اینجا رجوع کنند.
این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات