کد خبر: ۵۶۱۲

مروری بر شکل‌گیری و روند انقلاب اسلامي در سمنان

استان سمنان از قدمت بسيار زيادي برخوردار است و از ديرباز در رويدادهاي مختلف تاريخي نقش بسزایی را ايفا کرده است. در دوران مشروطه، مبارزات مردمی در ابتدای امر به شهرهای بزرگی نظیر تهران، تبریز، رشت، شیراز، اصفهان و کرمان محدود می­شد. اما مدتی بعد دامنه­ی این مبارزات و اعتراضات به سایر شهرها نیز کشیده شد و در این میان سمنان و شاهرود نیز یکی از پایگاه­های مشروطه­خواهان گردیدند. با شکل ­گیری مشروطه مردم سمنان به رهبری آزادی­خواهان این شهر در این نهضت، شرکت فعالی داشتند و با بیشتر بزرگان مشروطه در سایر شهرها نیز ارتباطی تنگاتنگ برقرار نمودند و بدین گونه، نقش خود را در تاریخ معاصر ایران ایفا کردند.
شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۵

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ استان سمنان از قدمت بسيار زيادي برخوردار است و از ديرباز در رويدادهاي مختلف تاريخي نقش بسزایی را ايفا کرده است. در دوران مشروطه، مبارزات مردمی در ابتدای امر به شهرهای بزرگی نظیر تهران، تبریز، رشت، شیراز، اصفهان و کرمان محدود می­شد. اما مدتی بعد دامنه­ی این مبارزات و اعتراضات به سایر شهرها نیز کشیده شد و در این میان سمنان و شاهرود نیز یکی از پایگاه­های مشروطه­خواهان گردیدند. با شکل­گیری مشروطه مردم سمنان به رهبری آزادی­خواهان این شهر در این نهضت، شرکت فعالی داشتند و با بیشتر بزرگان مشروطه در سایر شهرها نیز ارتباطی تنگاتنگ برقرار نمودند و بدین گونه، نقش خود را در تاریخ معاصر ایران ایفا کردند.[1]

مبارزات مردم سمنان در دوران رضاخان

با روی کار آمدن رضا خان از جمله اقداماتی که توسط وی به انجام رسید و منجر به نارضایتی مردم در شهرهای مختلف شد قوانینی نظیر متحدالشکل کردن لباس و قانون کشف حجاب بود. که در شهرهای مختلف استان سمنان این گونه اقدامات بازتاب وسیعی داشت و منجر به اعتراضات گسترده شد. مردم سمنان که دیدگاهی سنتی داشتند و خود را از حامیان دین، مذهب و روحانیت می‌دانستند، در مبارزه با دستورات رضاخانی ایفای نقش می‌کردند.

افزون بر این با تلاش­هایی که از سوی رضاخان صورت گرفت مأموران حکومتی سعی در نادیده گرفتن اعتراضات مردمی داشتند و نسبت به پیشرفت کشف حجاب در شهرهای مختلف تلاش می­کردند.[2] اما اسناد بسیار زیادی وجود دارد که نشان از مقاومت و اعتراض مردم در شهرهای مختلف استان سمنان در مقابل کشف حجاب دارد.

ارتباط مردم سمنان با نهضت اسلامی

این استان به دلیل نزدیکی با دو مرکز اصلی شیعیان یعنی شهرهای مشهد و قم همواره محل رفت و آمد روحانیون و طلاب حوزه­های علمیه قم و مشهد بوده است از این رو حوزه علمیه سمنان به دلیل حضور علما و بزرگان و رفت و آمدهای آنها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بود. در جریان همین رفت و آمدها، طلاب و سایر اقشار مردم با پخش اعلامیه و خبرهای نهضت اسلامی، مردم سمنان را در جریان خبرهای آن قرار می دادند؛ لذا از همان ابتدای شکل گیری نهضت اسلامی شاهد همراهی مردم سمنان با وقایع نهضت هستیم.

آغاز مبارزات مردمی در سمنان

با رحلت آیت‌الله بروجردی، مرجع تقلید شیعیان، در تاریخ 10 فروردین 1340، تمام شهرهای ایران غرق در ماتم و عزا شدند. بازار سمنان هم در واکنش به این خبر، تعطیل شد و در مسجد جامع این شهر مراسم سوگواری برگزار گردید. ولی نیروهای ساواک مانع از برگزاری مراسم شدند. شاهرود نیز يكپارچه‌ سياه‌پوش‌ شد و دستجات‌ زيادی به‌ حركت‌ در آمد و عزاداري­هاي‌ بسياري‌ برگزار شد و چهل‌ روز این مراسم­ها ادامه داشت‌، و هر شب‌ در يك‌ مسجد مراسم‌ عزاداري‌ برگزار می­شد.

از مهمترین مبارزات نهضت اسلامی با رژیم پهلوی، ایستادگی در برابر انقلاب سفید شاه بود که مردم شهرهای مختلف به پیروی از فرمان امام و مراجع از شرکت در رفراندوم خودداری کردند. در سمنان نیز بسیاری از مردم در رفراندوم شرکت نکردند.

با برگزاری رفراندوم در 6 بهمن این اصول نیز در شاهرود به رفراندوم عمومی گذاشته شد اما تعداد آراء نسبت به جمعیت شاهرود بسیار کم بود. از این رو یکی از فرهنگیان شهر را به زور اسلحه به فرمانداری بردند و از او خواستند که تعداد زیادی آراء را در موافقت با انقلاب سفید با نام‌های مختلف بنویسد و خود امضا کند و با این شیوه در سایر شهرها نیز تعداد آراء را بالا بردند.

گام بعدی مبارزه مردم سمنان در ایام 15 خرداد 1342 شکل گرفت. در این زمان سمنانی­های مقیم تهران از طریق هیئت زنجیرزنان مجمع حضرت ابوالفضل العباس(ع) به سرپرستی حاج کاظم ربیعی در قیام 15 خرداد در تهران فعال بودند.

با سرکوب قیام 15 خرداد، علما و مراجع این حادثه را محکوم کردند و در اعتراض به دستگیری امام خمینی به سمت تهران مهاجرت کردند. از سمنان، عبدالحسین لنکرانی به طرف تهران مهاجرت کرد. آیت‌الله شاهرودی نیز با ارسال تلگرافی به شاه ضمن ابراز انزجار از اقدام رژیم در دستگیری امام و سرکوبی تظاهرات مردم، خواستار آزادی امام شد. نیز علامه حائری برای آزادی امام تلاش زیادی کرد. [3]

بعد از سخنرانی امام خمینی در مخالفت با تصویب لایحه کاپیتولاسیون، ايشان به ترکیه تبعید شدند. این تبعید بازتاب گسترده­ای را در شهرهای مختلف داشت. در سمنان نیز برخی از جوانان مذهبی و روحانی، اعلامیه­ی دست نویسی را به برخی از خیابان‌ها و میادین سمنان الصادق کردند و توسط ساواک دستگیر شدند.[4]

به این ترتیب فعالیت­های انقلابی شهرهای مختلف استان سمنان در راستای نهضت اسلامی در دهه 40 و 50 باانجام اقداماتی از قبیل راه‌اندازی جلسات دانش‌آموزی در شاهرود، برگزاری جلسات قرآن در سمنان و سرخه، تأسیس صندوق قرض‌الحسنه در شاهرود، چاپ و توزیع رساله و اعلامیه­های امام خمینی در شهرهای مختلف این استان، جلسات هفتگی استانی، کانون اسلامی جوانان دامغان، ایجاد مؤسسات مختلف چون مکتب فاطمه در دامغان و عصمتیه در سمنان و ورود علما و روحانیون به این استان همراه با برگزاری جلسات متعدد سخنرانی در جهت روشنگری مردم علیه ظلم و استبداد پهلوی ادامه یافت. در نهایت مبارزات در سال­های 1356 و 1357 به اوج خود رسید که نقطه عطف آن با برگزاری جلسات ترحیم حاج آقا مصطفی خمینی شکل گرفت.

تداوم مبارزات مردم سمنان در سال‌های 56 و 57

حاج سید مصطفی خمینی در روز اول آبان ماه 1356 در نجف رحلت كردند. با انتشار اين خبر در سمنان مراسم‌های متعددی از سوی افراد و گروه‌های مختلف برگزار شد که در مواردی با مخالفت ساواک مواجه شدند. همچنین در گرمسار مراسم ختمی در مسجد جامع برگزار کردند.[5] شهادت آقا مصطفی باعث شکل‌گیری و انسجام مبارزات مردمی در کل کشور شد و مبارزه را وارد فاز جدیدی کرد.

گسترش مبارزات مردمی، در ادامه با یک اقدام جاهلانه از سوی رژیم تندتر شد و آن انتشار مقاله اهانت‌آمیز علیه امام در روزنامه اطلاعات بود. در سمنان در اعتراض به این مقاله، مردم واکنش نشان دادند. در میان مبارزین علی اکبر ادب در تکیه جهادیه با حضور جمعیت زیادی به سخنرانی علیه این اقدام رژیم و دفاع از مرجعیت امام پرداخت.

در شاهرود، علماي این شهر در اعتراض به اين اقدام رژيم واكنش نشان دادند؛ كه از جمله آنها آيت‌الله حسيني شاهرودي است.[6] همچنين مردم شاهرود در مسجد تجمع کردند و به حمایت از امام شعار سر دادند. شبیه این مراسم نیز در دامغان برگزار شد و حسن روحانی در مسجد جامع این شهر در انتقاد از رژیم به سخنرانی پرداخت.[7]

چهلم شهدای قم؛ نخستین تظاهرات انقلابی در سمنان

به دنبال وقایع 19 دی 1356 قم و کشتار مردم در آن شهر، در شهرهای مختلف، مراسم سوگواری برگزار شد؛ كه از جمله این شهرها سمنان بود. انقلابيون سمنان به مردم اين شهر توصيه کردند كه با مشاركت و بستن مغازه‌ها، مجلس ترحيمي براي شهدا برگزار كنند. پيرو اين اقدام تعداد زيادي از مغازه‌ها بسته شد. [8] در مسجد جامع این شهر نیز مجلسی با حضور جمع کثیری از اهالی شهر برگزار گردید و سخنرانی‌های کوبنده‌ای ایراد شد.[9]

17 شهریور 1357

در ماه مبارک رمضان سال 57، مبارزات و درگیری­ها به اوج خود رسید. با این وجود روحانیون زیادی بر منابر سخنرانی­های پرشوری نمودند و مردم را علیه رژیم می‌شوراندند. در شاهرود نیز آیت‌الله نعیم آبادی به دعوت آیت‌الله طاهری در مسجد مصلی منبر داشتند. بعد از سخنرانی انقلابیون وارد خیابان می‌شوند و به تظاهرات می‌پردازند. [10]

در ادامه مبارزات مردم ایران، واقعه کشتار مردم تهران در میدان ژاله رخ داد که کشور را در ماتم فرو برد و از سوی دیگر خشم و انزجار عمومی را نسبت به رژیم افزایش داد. مراسم بزرگداشت شهدای 17 شهریور، در شهرهاي مختلف کشور از جمله در سمنان برگزار شد. همچنین به مناسبت چهلم شهدا، عزای عمومی اعلام شد و بازار و مغازه‌های شهر سمنان تعطیل گردید و مجلس یادبودی در مسجد جامع این شهر برپا شد. شرکت کنندگان در پایان مراسم دست به تظاهرات زدند و پس از عبور از خیابان­ها، خواسته­های خود را طی قطع­نامه­ای اعلام کردند.[11]

همچنین از بین شهدای 17 شهریور میدان ژاله یکی از آنها از اهالی شهرستان شاهرود بود. به علاوه علی توفیقیان از مهدیشهر نیز در جریان این واقعه به شهادت رسید که به این مناسبت و درگذشت دیگر شهدای 17 شهریور مجلس ختمی در هیأت ابوالفضل مهدیشهر برگزار شد.

محرم 1357 در سمنان

شب قبل از تاسوعای 1357، آیت‌الله محمدتقی عبدوس از تهران به سمنان آمد و به سخنرانی علیه رژیم پرداخت. با این سخنرانی، تقریباً مردم سمنان برای پایین کشیدن مجسمه شاه آماده شدند از این رو بعد از سخنرانی مردم به طرف مجسمه شاه راه افتادند و آن را پایین کشیدند.

در روز تاسوعا مبارزین سمنان از محله کهنه دژ به تظاهرات علیه رژیم پرداختند. راهپیمایی مردم سمنان در روز عاشورا نیز ادامه داشت. در پایان راهپیمایی، گروهی از مردم، يكي از مجسمه­هاي شاه را از یکی از ميادين شهر پایین کشیدند و آتش زدند. در شاهرود نیز هیئت ابوالفضلی شریعت هر روز برنامه داشت و در روز تاسوعا و عاشورا دسته سینه‌زنی راه افتاد.

انقلابیون مهدی شهر نیز در تاسوعای حسینی شعارهایی روی پارچه نوشتند و به در و دیوار شهر زدند. همچنین در مسیر دسته سینه‌زنان اعلامیه‌هایی علیه رژیم قرائت شد. در دامغان نیز با وجود تمام تدابیر امنیتی از سوی رژیم، در روز یازدهم محرم نزدیک به پنجاه دسته از روستاهای اطراف دامغان به آنجا رفتند و در حین مراسم عزاداری شعارهای علیه رژيم سر دادند.

بازگشت امام خميني به ایران و پیروزی انقلاب

با خروج شاه از کشور، موجی از شادی و جشن کشور را فراگرفت و بلافاصله، صحبت از بازگشت امام خمینی به کشور شد. تا اینکه در اوایل بهمن‌ماه اعلام شد که امام خمینی به زودی به ایران باز خواهند گشت.

افراد فعال در مسجد جهادیه سمنان با برادران مسجد سمنانی­های مقیم تهران وارد گفتگو شدند تا برای ورود امام و چگونگی استقبال از ایشان برنامه‌ریزی کنند. همچنین در تاریخ 12 بهمن 1357 گروه کثیری از اهالی شهمیرزاد، زیارت، سنگسر، درجزین و سرخه به رهبری حجت الاسلام شیخ محمود استعلامی سنگسری در سمنان به راهپیمایی پرداختند. در شاهرود ده­ها هزار نفر از مردم این شهرستان و روستاهای اطراف در حالی که شعارهای مذهبی و ضد رژیم می‌دادند در خیابان‌ها به راهپیمایی پرداختند. مردم سنگسر، دامغان و گرمسار نیز در حالی که عکس­های امام خمینی را در دست داشتند به تظاهرات و راهپیمایی پرداختند و شعارهای ضد رژیم سر دادند.

علاوه بر این گروهی از مردم سمنان برای شرکت در مرام استقبال از امام خمینی به تهران رفتند تا در مراسم استقبال از امام حضور داشته باشند و آن لحظه تاریخی را از دست ندهند. از این رو وسایل نقلیه مردم سمنان را به تهران منتقل کرد و از این رو، در روز 12 بهمن 1357، در مراسم استقبال از امام خمینی بسیاری از مردم سمنان حضور داشتند.

نویسندگان: رضا بسطامی، توران منصوری، الهام رجایی

پی‌نوشت‌ها:



[1]. عبدالرفیع حقیقت ، تاریخ سمنان، سمنان، انتشارات کومش، 1379، صص 278-279

[2]. خشونت و فرهنگ اسناد محرمانه کشف حجاب(1322- 1313)، تهران، مدیریت پژوهش، انتشارات و آموزش، 1371، صص 138-139

[3]. حسن روحانی، خاطرات دکتر حسن روحانی، ج 1، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387، صص 821-819

[4]. حمید روحانی، نهضت امام خمینی، ج1، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)،1383، ص 1063.

[5] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1376، ص 102

[6]. آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي، شماره بازيابي 02087021

[7]. حسینیان، روح الله، انقلاب اسلامی.زمینه ها، چگونگی و چرایی، تهران، مرکز اسناد اسلامی، سال 1387، صص176-173

[8] . آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي، شماره سند 116114

[9]. مصاحبه علی سالار، تاریخ 10/4/1371

[10]. مصاحبه با علی اکبر صداقت، تاریخ 30/ 4/ 1384.

[11]. اطلاعات، شماره 15736، چهارشنبه 26 مهر 1357، ص 22.


این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات