نگاهی به پیدا و پنهان "غائلهی گنبد"
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- غلامرضا خارکوهی؛ پس از سقوط سلسله قاجار در ايران و تبديل نظام ملوك الطوايفي و عشيرهايِ قديم به نظام متمركز رضاشاهي، مشكلات ترکمن صحرا شكل تازهاي به خود گرفت و بسياري از متنفذان درباري و دولتي به جمع مدعيان زمين در این ناحیه پيوستند. البته مساله تصاحب اراضی منطقه توسط اداره املاک پهلوی و اختلافات و کشمکشهای مربوط به آن تا سال 57 ادامه یافت، بطوری که کمونیستهای داخل و خارج از منطقه همین مساله زمین را بهانهای برای تسلط نامشروع و غیر قانونی خود بر ترکمن صحرا قرار دادند و حتی دست به کشتار و آواره کردن مردم مسلمان فارس و ترکمن منطقه زدند.
به همین سبب در آخرین روزهای مانده به پیروزی انقلاب اسلامی، در حالی که مردم مسلمان منطقه گنبدکاووس سخت در حال تظاهرات و مبارزه برای شکست رژیم شاهنشاهی پهلوی بودند، افراد کمونیست بومی و غیر بومی که بعداً زیر عنوان سازمان چریکهای فدایی خلق، ستاد خلق ترکمن، کانون فرهنگی – سیاسی خلق ترکمن و ستاد مرکزی شوراهای ترکمن صحرا سازمان یافتند، در گنبد و مناطق ترکمننشین رخنه کردند و شروع به برنامه ریزی، جذب و سازماندهی افراد منطقه نمودند. این افراد کمونیست بجای همراهی با مردم مبارز برای سرنگونی رژیم شاه ، در خانههای امنی مشابه خانههای تیمی تروریستهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) کنار گود منتظر نشستند تا مردم مسلمان با دژخیمان شاه بجنگند و شهید و مجروح شوند و بعد از پیروزی یکباره قد علم کنند و ادعای سهم خواهی نمایند که اتفاقا چنین هم کردند.
لذا پس از پیروزی انقلاب اسلامی این مارکسیستها یکباره ماسکهایشان را کنار زدند و با اشغال اماکن دولتی گنبد و سایر شهرهای ترکمن نشین تابلویی بنام "ستاد خلق ترکمن" نصب کردند و اعلام سهم خواهی نمودند. در حالی که در آن زمان تازه انقلاب پیروز شده بود و نه دولتی مستقر بود و نه حکومتی که بتوان چیزی از آن مطالبه کرد.
از طرف دیگر ستاد خلق ترکمن یک گروهک صد درصد کمونیستی و کاملا نظامی بود و هیج نسبتی با خلق مسلمان ترکمن نداشت. بلکه این گروه به دنبال اهداف سیاسی و فرهنگی و نظامی خودش بود که قبلا توسط سران کاخ کرملین در سایر نقاط مختلف جهان از جمله در جمهوری ترکمنستان شوروی سابق تجربه شده بود. آنها هر روز به بهانه دریافت زمینهای کشاورزی و مسائل قومی به تحریک مردم ساده دل میپرداختند و ترکمنها را علیه انقلاب نوپای ایران تهییج میکردند که متاسفانه عده بیشماری از جوانان نا آگاه و حتی برخی از علمای ترکمن- مخصوصا در جنگ اول- گول شعارهای فریبنده کمونیستها را خوردند.
اما بسیاری از فرهیختگان میدانستند که مدیریت پشت صحنه این سناریوی مضحک سیاسی- نظامی گروهی بنام "سازمان چریکهای فدایی خلق" است که یک گروهک کاملا کمونیست و وابسته به حزب کمونیست شوروی سابق میباشد که با پیروزی انقلاب شروع به سرقت سلاحهای پادگانها و پاسگاههای ایران و استان گلستان و سایر نقاط مرزی نموده و زیر پوشش عناوین محلی و بومی مثل ستاد خلق ترکمن، ستاد خلق عرب، ستاد خلق بلوچ و شوراهای دهقانی و... ، در مناطق مرزی و قومی، میخواستند آنچه که در طول سالها از رژیم پهلوی نتوانستهاند بگیرند، یک شبه و با جنگ مسلحانه از رژیم نوپای جمهوری اسلامی بستانند.
گرچه آنها مساله زمین و مطالبات قومی را مطرح میکردند، اما همه شعارها، اعلامیهها ، سخنرانیها، نشریات و اقدامات آنها برای کسب خودمختاری و جدایی طلبی بود. در یک کلام آنها میخواستند در منطقه ترکمن صحرا، کردستان ، آذربایجان و بلوچستان، جمهوریهایی مشابه ترکمنستان شوروی با مرام کمونیستی تاسیس نمایند و مردم مسلمان منطقه را به خاک سیاه بنشانند.
در این راستا سازمان چریکهای فدایی خلق با همکاری ستاد خلق ترکمن، دو جنگ خانمانسوز را در اوایل فروردین و اواسط بهمن سال 1358 در گنبد و ترکمن صحرا علیه انقلاب و جمهوری اسلامی به راه انداختند، هزاران نفر را آواره و مجروح کردند و به خاک و خون کشیدند، که البته با مقاومت مردم مسلمان و نیروهای کمیته انقلاب اسلامی، ارتش و سپاه پاسداران سرکوب شدند. بعد هم سرانشان به خارج از کشور فرار کردند و برخلاف شعارهایشان – که خود را دشمن امپریالیسم معرفی میکردند- به دامن کشورهای امپریالیستی اروپا ، انگلستان ، فرانسه ، آمریکا ، آلمان و روسیه پناه بردند.
دشمنان تصور میکردند مردم مسلمان ترکمن صحرا را میتوانند با شعارهای فریبنده مجذوب خود نمایند. اما طولی نگشید که پی بردند این مردم با همه فقر و محرومیتی که از نظام شاهنشاهی به ارث بردهاند، حاضر به همراهی با کمونیستها نیستند. به همین سبب به محض آنکه در بهمن سال 58 ریشه ضد انقلاب در ترکمن صحرا خُشکانده شد، مردم آنجا نفس راحتی کشیدند و همبستگی و ارادت خود را بیش از پیش به امام و نظام جمهوری اسلامی نشان دادند.
ترکمنها با حضور با شکوه در راهپیماییها بویژه در روزهای قدس و 22 بهمن، و نیز شرکت در انتخابات مختلف ریاست جمهوری، خبرگان، مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا ، و شرکت گسترده در 8 سال دفاع مقدس و تقدیم بیش از 500 شهید ، به دشمنان دین و ملت فهماندند که همیشه در صحنههای انقلاب آماده فداکاری و مشارکت فعالانه در دفاع از نظام اسلامی هستند و هیچ حزب و گروه و جریان انحرافی نمیتواند بین ترکمنها و جمهوری اسلامی و اقوام مختلف ایران جدایی بیفکند.
در این میان با اًمن شدن ترکمن صحرا ، جهادسازندگی و سایر نهادها و سازمانهای مختلف با ورود به روستاها و شهرهای منطقه، به تدریج اقدام به اجرای هزاران پروژه عمرانی، تولیدی، اقتصادی، فرهنگی و آموزشی نمودند و روستاهای این منطقه را از نعمت آب ، برق ، راه ، مدرسه، درمانگاه، و صدها پروژه رفاهی و اجتماعی برخوردار کردند. بطوری که اکنون ترکمن صحرای جمهوری اسلامی منطقهای توسعه یافته شده که با ترکمن صحرای فقیر و محروم دوره پهلوی، کاملا متفاوت و غیر قابل مقایسه است.