کد خبر: ۵۶۲۸
اخلاق انتخاباتی شهدا

اخلاق و منش انتخاباتی شهید دکتر سید رضا پاک‌نژاد/ مخالفت شدید با تخریب رقیب انتخاباتی

آنچه باعث شده بود دکتر کانديداي انتخابات شود، اداي تکليف شرعي بود. ضمناً هميشه تأکيد داشتند که رقابت، رقابت سالمي باشد. خودشان گفته بودند که اينجا جاي مبارزه نيست. شاهد بودم که آيت­‌الله سيدجواد مدرسي به ايشان تکليف کردند و همچنين از مرحوم ابوي والده اجازه گرفتند. يادم هست که اطلاعيه­اي بر عليه رقيب ايشان تنظيم شده بود که وقتي ايشان فهميدند گفتند که به والله العلي العظيم اگر منتشر شود، بنده انصراف مي‌دهم
چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۷

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی: شهید سید رضا پاکنژاد بنا به خواسته شهید آیت‌الله صدوقی و مردم مؤمن یزد در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی ثبت نام نمود . اخلاق و منش انتخاباتی ایشان در کتاب «تاریخ شفاهی زندگی و مبارزات شهید سید رضا پاکنژاد» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده این چنین روایت شده است:

«ابتدا وقتي بحث مطرح شد نمايندگي قبول نمي­ کردند، تا اينکه يك روز عده­­ي زيادي از مردم جمع شدند و از ايشان خواستند تا براي مجلس کانديدا شود. ايشان بعد از ديدن اين وضعيت گفتند: حالا براي من تکليف شرعي است که کانديدا شوم، بايد برويم و مقدمات کار را انجام دهيم».

حجت‌الاسلام محمد علی صدوقی در را بطه با ثبت نام شهید می‌گوید:«با مشورت شهيد صدوقي ايشان وارد صحنه‌ي انتخابات شدند و با شناخت خوبي که مردم نسبت به ايشان داشتند وارد مجلس گرديدند و در آن دوران هم با تلاشي که داشتند مسائل مردم و مسائل شهر را پيگيري مي‌نمودند و مشکل‌گشاي کار آنها بودند».

رعایت اخلاق انتخاباتی و حفظ شأن رقیب

دکتر سید حسن پاک نژاد اخلاق انتخاباتی ایشان را این چنین روایت می‌کند:«آنچه باعث شده بود دکتر کانديداي انتخابات شود، اداي تکليف شرعي بود. ضمناً هميشه تأکيد داشتند که رقابت، رقابت سالمي باشد. خودشان گفته بودند که اينجا جاي مبارزه نيست. شاهد بودم که آيت­‌الله سيدجواد مدرسي به ايشان تکليف کردند و همچنين از مرحوم ابوي والده اجازه گرفتند. يادم هست که اطلاعيه­‌اي بر عليه رقيب ايشان تنظيم شده بود که وقتي ايشان فهميدند گفتند که به والله العلي العظيم اگر منتشر شود، بنده انصراف مي‌دهم».

توکل به خدا

مرحوم اسکندر اصلانی از دوستان شهید پاک نژاد در بخش دیگری از کتاب به آرمش قلبی و توکل ایشان به خدا می‌گوید:«موقع انتخابات زماني بود که امام تازه ناراحتي قلبي پيدا کرده بودند. دولت هم اعلام کرده بود که از مسئولان هيچ‌کس حق دخالت ندارد. رقيب ايشان در انتخابات آقاي راشديزدي بودند که بسيار قوي و مقتدر بودند. ايشان سخنراني‌هاي سياسي ايراد مي‌کردند، ولي آقاي دکتر وقتي براي سخنراني مي‌رفت، ابتدا دورکعت نماز مي‌خواند و بعد پشت تريبون قرار مي‌گرفت و مي‌گفت که فلان چيز براي قلب مفيد است و فلان چيز مضر، وقتي ما به ايشان اعتراض مي‌کرديم که براي انتخابات بايد سخنراني سياسي ايراد کنيد ايشان مي‌گفت: «به جدم بلد نيستم و اينها را نمي‌گويم.» بعد به بنده فرمودند: «آقاي فلاني ناراحت نباش من نماينده هستم.» مي‌گفتم: «از کجا مي‌دانيد؟» گفت: «من چند سال پيش خواب ديدم قرآني به من دادند که وسط آن ستاره­‌ي درخشاني است و قرآن با آن ستاره وضعيت خاصي داشت. رفتم نزد آقاي آيت‌اللهي گفت که تو قانونگذار اسلام مي­‌شوي و اين تعبير مي­شود. واقعاً ايشان درياي عميق آرام بود».

مقابله با تخریب رقیب انتخاباتی

با اوج گرفتن فضای رقابتی در انتخابات مجلس اول شورای اسلامی عده‌ای از روی علاقه زیادی که به دکتر داشتند اقدام به تخریب رقیب ایشان آقای راشد یزدی کردند که با مخالفت شدید شهید روبرو شدند اکبر نصیری زاده از انقلابیون یزد این ماجرا را چنین روایت می‌کند:«ايشان به‌صورت انفرادي کانديدا شده بود و مردم هم دکتر را بسيار دوست ­داشتند. آقاي دکتر ستاد انتخاباتي تشكيل دادند و می‌گفتند که مردم بايد بدانند انقلاب چگونه شکل گرفته. يک شب جلسه‌اي تشکيل داديم تا رئيس ستاد انتخاباتي مشخص شود که خود ايشان گفتند: «من خودم رئيس ستاد انتخاباتي را مشخص کرده­‌ام و بنده را اشاره کردند و گفتند من آقاي نصيرزاده را تعيين مي­کنم.» به هر جهت براي محل ستاد روبه‌روي خانه­‌ي آقاي دکتر، منزل آقاي آب حيات را انتخاب کرديم و فعاليت را شروع نموديم. در آن موقع مردم به‌صورت خودجوش براي کانديداها فعاليت مي­‌کردند و ايشان گفته بودند هر کسي بخواهد براي من اطلاعيه­‌اي بدهد، شما بايد پيش‌نويس آن را داشته باشي. روزها خودشان براي سخنراني­ها مي‌­رفتند. شب که مي‌­آمدند همه­‌ي اطلاعيه‌­ها، اعم از اطلاعيه‌هاي بازاريان و فرهنگيان و... را به ايشان مي­‌دادم و ايشان آنها را مطالعه مي‌كردند. هر جا که بوي غيبت و تهمت مي­داد، مخصوصاً اگر در مورد رقيب ايشان آقاي راشد بود، که وزنه‌­ي سنگيني در قيام فروردين و از علماي بزرگ بودند، ايشان خط مي­زدند، بالاي آن توضيحاتي مي‌­دادند و فردا وقتي اطلاعيه‌دهندگان می‌آمدند، مي‌­گفتيم دکتر سلام رساندند و گفتند که اين مطالب را اصلاح کنيد و مردم هم با کمال ميل مي‌­پذيرفتند و خودشان آن را تکثير مي‌کردند و دکتر مواظب بودند که به کسي صدمه و لطمه‌­اي وارد نشود».

اعلام نتیجه واذن گرفتن از پدر برای خدمت به مردم

برادر شهید پاکنژاد از واکنش ایشان بعد از پیروزی در انتخابات می‌گوید: «بعد از انتخابات در تاريخ جمعه، 24 اسفند 1358 بود كه ايشان به خانه آمدند و حدود نيمه‌شب که فرمانداري ايشان را تأييد کرده بود، به منزل پدر و مادر رفتيم. ايشان مجدداً به پدر و مادر گفتند: ببينيد بنده انتخاب شده‌­ام، اگر اجازه نمي­‌دهيد انصراف مي‌­دهم که يادم هست پدر و مادر براي‌شان دعا کردند و گفتند: «برو به مردم خدمت‌کن و هيچ مشکلي نيست».

دلیل پیروزی شهید پاک‌نژاد از زبان رقیب انتخاباتی

حجت‌الاسلام والمسلمين راشد يزدي كه بزرگ‌ترين رقيب انتخاباتي شهيد پاك‌نژاد بودند از نحوه‌ي انتخاب شهيد و علل آن اين‌گونه روايت مي‌نمايند:

«دليل پيروزي شهيد پاك‌نژاد در انتخابات مردمي بودن ايشان بود چراكه ايشان خدمات بسيار خوبي داشته‌اند. ايشان هم قلمش اثر داشت و هم قدمش. بعد از انتخابات طرفداران ايشان آمدند دنبال بنده و ما با شهيد پاك‌نژاد در يك ماشين روباز دور شهر مي‌چرخيديم. بنده هم اعلاميه‌اي صادر كردم در تبريك به ايشان و تشكر از مردم و گفتم تا مادامي كه در مسير انقلاب و اسلام در مجلس فعاليت كنيد در سنگر منبر از شما دفاع خواهيم كرد».


این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات