خسارتهای حزب خلق مسلمان به مردم تبریز
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی - اسماعیل عارفی؛ یکی دیگر از فتنههای خطرناک شکل گرفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ناشی از شکل گیری حزب ماجراجویی موسوم به "حزب خلق مسلمان" در تبریز بود که آیتالله سیدکاظم شریعتمداری رهبری معنوی آن را بر عهده داشت. بخش عمده فتنه انگیزیهای ضد انقلاب در تبریز هم ناشی از عملکرد حامیان این حزب و مواضع تفرقهافکنانه آنان بود. در میان آن همه هیاهو، وجود شخصیتهایی نظیر آیتالله مدنی به عنوان نماینده امام خمینی(ره)، در خنثیسازی و افول این فتنه نقش کلیدی داشت. با این وجود، این حزب با اقدامات و مواضع خود، خسارتهایی به کشور و مردم تبریز تحمیل کرد که در ادامه بررسی میشود.
تخریب مراکز فرهنگی و اشغال رادیو و تلویزیون
در 14 دیماه 1358 حزب خلق مسلمان اقدام به تحرک کرد که این اقدام، با حمله به بیت امام خمینی در قم و نیز تصرف صدا و سیمای مرکز تبریز ابعاد گستردهای یافت. بعد از ظهر همان روز و به دنبال انتشار درگیریهای قم، تبریز به شدت متشنج شد. در این روز در سطح شهر شایعهای پخش شد که در قم به منزل آیتالله شریعتمداری حمله شده است. در پی این شایعه اعضای حزب خلق در حالی که عکسهایی از آیتالله شریعتمداری را در دست داشتند، با سر دادن شعار، به سوی سازمان رادیو و تلویزیون حرکت کردند و در ساعت 5 بعد از ظهر 14 دی این محل را به اشغال خود درآوردند.
محمد حسن عبدیزدانی در خاطرات خود در این رابطه میگوید: «یکی از روزها که اینها (حزب خلقیها) به قصد تسخیر زندان راهی میشوند؛ سر راهشان برمیگردند ساختمان رادیو و تلوزیون را تسخیر میکنند. اولین چیزی هم که از تلویزیون خواندند؛ تعطیلی نماز جمعه بود که مردم کفن پوشیدند و بیرون ریختند و رفتند به طرف جایگاه نماز جمعه... در حمله سوم حزب خلق مسلمان به صدا و سیما به من خبر دادند فردی به نام رستمخانی اهل باکو؛ در قم به حضور آقای شریعتمداری رسیده و با حکم ایشان در راس حزب قرار گرفته و الان در تبریز است. خلق مسلمان این بار با نیروی متخصص آمده بود و قرار بود رستم خانی با تخصصاش صدای رادیو خلق مسلمان را به گوش آذربایجان برساند...»
بنابر گزارش روزنامه اطلاعات، هر چند رادیو و تلویزیون ساعاتی در اشغال حزب خلق مسلمان بود، ولی در ساعت 21 همان شب گروه کثیری از مردم در حالی که در پشتیبانی از انقلاب و امام خمینی شعار میدادند، رادیو و تلویزیون تبریز را از اشغال اعضای حزب خلق مسلمان خارج کردند. [1]
تسخیر کمیتههای انقلاب اسلامی تبریز
روزهای بعد از شهادت آیتالله قاضی، کمیتههای تبریز دو دسته بودند: بخشی از کمیتهها دست حزب خلق مسلمان بود و کمیتههایی در اختیار نیروهای انقلابی و یاران امام (ره) قرار داشتند. در آن برهه، میتوان از تلاشهای این حزب برای تسخیر کمیتههای انقلاب تبریز و تبدیل آن به ابزار پیشبرد سیاستهای حزب خلق مسلمان در جهت رویارویی با انقلاب یاد کرد.
به گفته آیتالله سید حسین موسوی تبریزی رئیس وقت دادگاه انقلاب اسلامی استان آذربایجان شرقی از 43 کمیته موجود در تبریز 35 کمیته "کمیته آیتالله شریعتمداری" و تنها 5 کمیته متعلق به انقلابیون بود. این حزب همچنین همه ادارات تبریز را به غیر از دادگاه انقلاب و زندانها در اختیار گرفت.
محمد حسن عبدیزدانی هم در خاطرات خود در مورد حمله به کمیتهها و تسخیر آنها چنین میگوید: «شبی که خلق مسلمان میخواست کمیته بازرسی ما را که کمی بالاتر از مسجد سید حمزه بود آتش بزند، من متوجه شدم و از آقای تهرانچی سرژرست کمیته خواستم که آنجا را تخلیه کنند و فقط یک نگهبان بماند آن هم بدون اسلحه. فردای آن روز ریختند و کمیته بازرسی را آتش زدند.» [2]
اردو کشیهای خیابانی و خسارت به اموال عمومی
حزب خلق مسلمان در تبریز از مردم میخواست که به شورش اعتراضی آنها بپیوندند. با این کار قصد داشت به کارهای خود مشروعت ببخشد. سید هادی خسروشاهی عضو موسس ولی مستعفی حزب با آیتالله شریعتمداری ملاقات کرد و خواست تا راهپیمایی تبریز را لغو کند ولی شریعتمداری اعلام بیخبری کرد.
از طرف دیگر در تبریز رادیو و تلویزیون به تصرف حزب خلق مسلمان درآمد. آنها همچنان به رفتارهای ضد خلقی خود ادامه میدادند و تبریز دستخوش ناآرامیها و فتنه انگیزیها شده بود.
در تظاهراتهایی که اعضای حزب برگزار میکردند با ایجاد رعب و وحشت و چماق به دست موجب تخریب اموال عمومی و آسیب رساندن به نیروهای انقلابی میشدند. آیتالله مدنی با حضور در مصاحبهای مطبوعاتی به همراه آیتالله سیدحسین موسوی تبریزی رئیس دادگاه وقت انقلاب اسلامی تبریز گفت: «همه دیدند و شاهدند که اینها (حزب خلق مسلمان) به نفع شاه و بختیار شعار دادند و عکس امام را پاره کرده شیشهها را میشکستد و هرکس را که میخواست مغازهاش را باز کند؛ شیشه مغازهاش را میشکستند...» [3]
شهادت مردم بیگناه
حزب خلق مسلمان برای پیشبرد اهداف خود از هیچ اقدامی فروگذاری نمیکرد. در این راستا از کشته شدن مردم عادی یا نیروی نظامی واهمهای نداشت. در یکی از درگیریهایی که اتفاق افتاد، یازده نفر از پاسداران از سوی عناصر حزب به اسارت و گروگان گرفته شدند. به دنبال اقدامات نیروهای انقلاب برای رهایی پاسداران زد و خوردهایی رخ داد که در این میان هشت نفر مجروح شدند.
حزب ماجراجوی خلق مسلمان با افرادی که از سپاه و جهاد به اسارت گرفته بود، زندان تشکیل داده و به شکنجه آنها میپرداختند. افراد کمیتۀ ایرانی وابسته به حزب خلق مسلمان، عدهای را در جلوی ساختمان این کمیته به گروگان گرفتند. متعاقب درگیریهای پیشآمده، ۶۰ نفر زخمی و ۵ نفر کشته و حدود ۵۰ نفر دستگیر شدند. از ساختمان کمیتۀ ایرانی، چندین تیربار و سلاح آرپیجی۷ و تعداد زیادی اسلحه به دست آمد. [4]
حمله هواداران حزب به نماز جمعه تبریز
یکی دیگر از حربههای سهمگین حزب خلق مورد هدف قرار دادن نماز جمعهها و حمله به اجتماعات دینی بود. زیرا یکی از برکات مهم و استثنایی پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، احیای نماز جمعه در سراسر کشور بود. در این راستا این گروه در برهههای مختلف به جایگاه برگزاری نماز جمعه حمله میکردند. برای نمونه میتوان به حمله حزب خلق مسلمان به جلسه نمازگزاران واقع در خیابان راه آهن تبریز اشاره کرد. اعضای حزب بلافاصه آنجا را به آتش کشیدند. همچنین افراد مسلح مستقر در حزب خلق مسلمان ۲ دستگاه خودروی حامل نیروهای سپاه پاسداران را به رگبار بستند. این حمله منجر به زخمیشدن یکی از پاسداران شد و مهاجمان ۱۱ نفر را نیز به گروگان گرفتند.
اعضای حزب خلق مسلمان به طرف پاسدارانی که برای آزادی گروگانها اقدام کردند نیز تیراندازی کردند که منجر به مجروحیت چند نفر و شهادت ۱ نفر شد. محمد حسین عبدیزدانی در خاطرات خود در این رابطه عنوان میکند: «خلق مسلمان با نماز جمعه مخالف بود و میگفت امام جمعه تبریز را باید شریعتمداری تعیین کند. فردای حمله سپاه به دفتر حزب و محراب سوزی؛ طرفداران خلق مسلمان به نماز جمعه در میدان راه آهن حمله کردند. از یک طرف ریختند و از طرف دیگر خارج شدند.» [5]
آخرين تحركات حزب خلق مسلمان
آشوبطلبان ضد خلق، آخرين تلاشهای خود را براي ايجاد اغتشاش در تبريز به كار میگرفتند. آنان براي آنكه نيروهاي خود را در صحنه حفظ كنند، مرتباً شايعاتي مبني بر تسليم دستگاههاي انتظامي، ارسال نيروهاي كمكي از جانب تجزيهطلبان كرد به سمت تبريز و مسائلي از اين دست ترويج ميكردند.
امام خمینی(ره) در تاریخ 11/10/1358 طی سخنانی از مردم آذربایجان خواستند تا خود را از این لکههای آلوده پاک و مبرا نمایند. در روزهاي باقي مانده هر روز عدهاي از نيروهاي انقلاب و نيز آشوبطلبان، كشته، زخمي يا توسط طرف مقابل دستگير ميشدند؛ تا اينكه بالاخره به همت نيروهاي انقلاب طي حملاتي غافلگيرانه و ضربتي به كميتههاي تحت تسلط حزب و نيز ساختمان مركزي حزب در 22 دي 58، اين مراكز خلع سلاح و مجرمين دستگير شدند و به اين ترتيب پس از گذشت11 ماه از پيروزي انقلاب، آرامش در تبريز حكمفرما شد.
پینوشتها:
[1]. بهداروندیانی؛ غلامرضا (1398)؛ تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی؛ جلد اول؛ تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
[2]. شاه علی؛ احمدرضا / موحدیان؛ احسان (1397)؛ تاریخ تحولات جمهوری اسلامی ایران؛ جلد اول؛ تهرران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
[3]. کردی؛ علی (1396)؛ تاریخ تحولات جمهوری اسلامی ایران؛ جلد دوم؛ تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
[4]. معاونت پژوهش بنیاد هابیلیان (13949؛ روز شمار وقایع تروریستی ایران سالهای 1357 و 1359؛ تهران: شرکت تعاونی کارآفرینان فرهنگ و هنر.
[5]. نعلبندی؛ مهدی (1388)؛ اعدامم کنید خاطرات محمد حسن عبد یزدانی؛ تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.