روایتی از عزاداری مردم شهرری در سوگ آیتالله بروجردی
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ بعد از اعلام خبر ارتحال آیتالله العظمی بروجردی سراسر ایران را حزن و ماتم فرا گرفت. در خیابانهای شهر ری هم شور و حال عجیبی برپا بود. علیاکبر الفت، از بازاریان شهر ری در کتاب «انقلاب اسلامی در شهر ری» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است حال و هوای این شهر در سوگ آیتالله العظمی بروجردی را این چنین توصیف میکند:
«قبل از اینکه خبر رحلت آیتالله بروجردی بهطور رسمی از رادیو پخش شود، این خبر از طریق افرادی که در قم بودند به مردم رسید و هنوز صبح زود بود که خبر در تمام شهر پیچید و مثل بمبی شهر را لرزاند. ساعتی بعد کسبه و بازاریان مغازههای خود را تعطیل کردند. مردم هم دست از کار و فعالیت خود کشیدند و همگی سراسیمه روانه قم شدند.
مردم ناراحت بودند و به خاطر نزدیکی شهر ری به قم و احترام به مرجع خود دوست داشتند حضوراً در مراسم تشییع جنازه آیتالله بروجردی شرکت کنند. آن روز هر کس وسیله نقلیه داشت، مردم را به صورت مجانی به قم میبرد. در حوالی میدان شهر ری پارکینگی بهنام «گاراژ خلیلخان» وجود داشت که رفت و آمدها به قم از آنجا صورت میگرفت. آن روز آنجا شلوغتر از همه روزها بود و هر لحظه اتوبوسهای پر از مسافر به طرف قم حرکت میکردند. ما توسط یک ماشین سواری رفتیم چون در آن موقع بزرگراهی که تهران را به قم متصل کند وجود نداشت.
وقتی به آنجا رسیدیم، متوجه توقف اتومبیلهای زیادی در آنجا شدیم. مأموران مانع از عبور سواریها و تاکسیها میشدند. حدود ساعت نه و نیم صبح بود که آقای فلسفی با ماشین شخصی خود که یک شورلت بود رسید، از ماشین پیاده شده به متصدی آنجا گفت که چرا مردم را معطل کردید؟ متصدی گفت: ماشینهای سواری و تاکسیها اجازه عبور ندارند. آقای فلسفی با حالت تندی گفت: «چه میگویی؟ آقا امروز همه مردم کشور عزادار هستند و سپس تلفن را گرفت و به رئیس شهربانی زنگ زد و بعد مردم به سوی قم حرکت کردند».
حاج محمدحسین حریری نیز وقایع مربوط به این ماجرا را چنین شرح میدهد: «بعد از رحلت آیتالله بروجردی مردم شهر ری دسته دسته به طرف گاراژ شهر ری سرازیر شدند، جمعیت زیادی بود و همگی ناراحت و نگران بودند. در قم بنابر وابستگی که بین مردم و روحانیون هر شهر وجود داشت، مردم شهر ری اکثراً بهحساب آشنایی و همشهری بودن در اطراف شیخ عبدالرحیم کنی و شیخ حسین اثنیعشری گرد آمده بودند و جمعیت که از اطراف و اکناف آمده بودند عجیب و غریب و غیر قابل تصور بود، آن روز عکسهایی از آیتالله بروجردی پخش میشد که در زیر آن به زبان عربی نوشته شده بود: «... ان الزمان لمثله العقیم» یعنی روزگار در پرورش فردی مثل تو عقیم خواهد بود. تا چند روز مغازهها و بازار شهر ری تعطیل بود».