مروری بر منش سیاسی و اجتماعی شهید مطهری

بنابر روایت دوستان و اطرافیان شهید مطهری، وی در کنار اهتمام به اندیشه و نظریه‌پردازی، در عرصه سیاسی و اجتماعی نیز دارای ویژگی‌های منحصر به فردی بوده است. از جمله این ویژگی‌ها و منش سیاسی و اجتماعی می‌توان به سازش‌ناپذیری با کج‌اندیشان،تحمل و بردباری در برابر دیدگاه‌های مخالفان، مبارزات فکری و روشنگری نسل جوان، اهتمام به حجاب و پوشش اسلامی در جامعه، تلاش برای گسترش اتحاد اسلامی و ... اشاره کرد.
چهارشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۷

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی - سیدمحمدجواد قربی؛ شهید مطهری یکی از شخصیت‌های برجسته تاریخ معاصر است که علاوه بر حوزه اندیشه و نظریه‌پردازی، تلاش‌های زیادی در عرصه سیاسی و اجتماعی انجام داده است که بررسی آن‌ها نشان می‌دهد که سیره نظری و عملی ایشان در راستای تقویت گفتمان انقلاب اسلامی بوده است. در این نوشتار، دغدغه های سیاسی و اجتماعی شهید مطهری به روایت خاطرات انقلابیون بررسی می شود.

 علاقمندی به مسائل فرهنگی و سیاسی روز

از خصوصیات اجتماعی شهید مطهری می‌توان به علاقه وی به مسائل فرهنگی و سیاسی روز اشاره کرد. همسر شهید مطهری نقل می‌کند؛ «از سال‌ها قبل، از برنامه‌ریزی درباره انقلاب اسلامی حرف می‌زدند و بچه‌ها و مرا در جریان مسائل سیاسی روز می‌گذاشتند و با بچه‌ها درباره جریان‌های موجود و گروه‌های فکری و برخوردهای بین گروه‌ها حرف می‌زدند و آنها را روشن می‌کردند تا با قرار گرفتن در کنار منحرفان، خدا نکرده لغزشی از راه راست پیدا نکنند». [1]

آیت‌الله جعفر سبحانی در خصوص سیره و روش شهید مطهری در پاسخ‌گویی به نیازهای سیاسی و فرهنگی روز اشاره می کند که؛ «مرحوم شهید مطهری از جمله دانشمندانی بود که کتاب را به خاطر رفع نیاز فکری جامعه می‌نوشت و هر یک از کتاب‌های او نشانه زمینه پرسش و شبهه‌ای است که در آن روز در جامعه خودنمایی می‌کرد. آنچه برای او مطرح بود، این بود که کتاب، گرهی از گره‌های جامعه را بگشاید. خواه این کتاب در سطح بالا باشد، که متفکران بزرگ از آن بهره بگیرند یا در سطح عموم و توده مردم و لذا او در کنار نگارش اصول فلسفه، به نگارش داستان راستان نیز دست زد».[2]

سازش‌ناپذیری با کج‌اندیشان

دغدغه و دل مشغولی اصلی شهید مطهری، دفاع از كیان اسلام بود وی در این زمینه هیچ‏گونه سازش‌كاری را تحمل نكرد و با استواری، با كج‌اندیشان دین مقابله كرد و هرگونه بی‌مهری و آزار و اذیتی را به خاطر اسلام و حفظ آن به جان خرید. عدم سازش با افکار و جریان‏های انحرافی نظیر؛ ماركسیسم، ناسیونالیسم، تحجر و التقاط و اخباری‌گری باعث گردید تا استاد مطهری پایه‌گذار نهضت بازشناسی اسلام اصیل شوند.[3] مطهری معتقد بود که قرآن با تساهل دینی یعنی سازش با غیر مسلمان بر سر دین، مخالف است. سیره نظری شهید مطهری نشان می‌دهد که سازش با غیرمسلمان اگر به معنای مصالحه کردن بر سر دین و حتی کوچکترین مواد دین باشد به شدت از ناحیه قرآن کریم، نفی شده است.[4]

تحمل و بردباری در برابر دیدگاه‌های مخالفان

تحمل و بردباری در برابر دیدگاه‌های مخالفان از دیگر ویژگی‌های شهید مطهری بود. به اعتقاد آیت‌الله جعفر سبحانی، «او منطق مخالف را به دقت گوش می‌کرد، به گونه‌ای که او از سخن گفتن خسته می‌شد و دیگر مطلبی نداشت و تصور می‌کرد که استاد را قانع کرده است؛ ولی آنگاه که نوبت سخن به او می‌رسید، به تحلیل گفتار او می‌پرداخت و تار و پود سخن او را به باد می‌داد».

آیت‌الله جعفر سبحانی در ادامه خاطرات خود به ذکر نمونه‌هایی از برخورد شهید مطهری با مخالفان خود اشاره می‌کند و می‌گوید: «در سال‌های 1346 به بعد مسأله حقوق زن و آزادی‌های او در مطبوعات پایتخت مطرح می‌شد و ناآگاهان از اسلام، نظام حقوقی اسلام را در رابطه با زنان، زیر سؤال می‌بردند و احیانا به نقد و انتقاد می‌پرداختند و مجله «زن روز» یکی از مجلات زنانه بسیار مطرح آن روز، صحنه‌گردان این جریان به شمار می‌رفت و صفحات آن مجله، جولانگاه افکار دکتر ابراهیم مهدوی زنجانی درباره آزادی و حقوق زن بود و به گونه غیر مستقیم از حقوق زن در اسلام و محدودیت او انتقاد می‌کرد. در آن روز مقاله‌نگاری در این گونه مجلات مبتذل، در شأن یک روحانی مانند مطهری نبود؛ ولی او حاضر شد در راه تبیین حقوق زن و جایگاه خانواده در جامعه اسلامی، مقالاتی بنویسد مشروط بر اینکه مقاله ایشان در مقابل مقاله دکتر مهدوی قرار بگیرد و خواننده هر دو را با هم مقایسه کرده و نظر بدهد.» [5]

 مبارزات فکری و روشنگری نسل جوان

مطهری اعتقاد داشت در میان جوانان‏ و به اصطلاح طبقه روشنفكر مسلمان، تمایلاتى در جهت غرب‏گرایى و نفى اصالت‌هاى شرقى و اسلامى وجود دارد که باید برای آن چاره‌ای اندیشید. از این‌رو وی معتقد بود که عمل سیاسی بدون پشتوانه ایدئولوژیک نتیجه مطلوب را نخواهد بخشید و از این رو به موازات همکاری در فعالیت‌های مخفی سیاسی با سخنرانی‌های پرمحتوای خود به روشنگری جوانان می‌پرداختند و با آثار علمی، فلسفی و اجتماعی در تداوم و تکامل این روشنگری می‌کوشید.

 اهتمام به حجاب و پوشش اسلامی در جامعه

حساسیت شهید مطهری نسبت به مسئله حجاب از دیگر ویژگی‌های وی محسوب می‌شود. سیدمحمدباقر حجتی در خصوص اهتمام استاد مطهری بر حجاب نسوان در دانشگاه اشاره می‌کند؛ «در یکی از سال‌ها که شمار داوطلب ورود به دانشکده الهیات سخت رو به فزونی نهاده بود، و این کثرت و فزونی در تاریخ آن روز دانشکده بی‌سابقه به نظر می‌رسید و داوطلب‌ها عبارت از چند صد نفر بودند که شماری از آن‌ها را دختران و طائفه نسوان تشکیل می‌دادند، قهرا در آن روز شماری زیاد از این زنان بی‌حجاب بودند. استاد بزرگوار این مطلب را قبلاً پیش‌بینی کردند و از آن جا که سخت تلاش می‌نمودند فضای دینی دانشکده با ورود زنان بی‌حجاب آسیب نبیند، در یکی از این جلسات رسمی شورای دانشکده پیشنهاد کردند که دختران و زنانی که می‌خواهند در این دانشکده به تحصیلات خود ادامه دهند باید با پوششی «محتشم» و دارای حجاب شرعی باشند و گرنه دانشکده از ادامه تحصیل آن‌ها معذور است. این پیشنهاد مورد تصویب اعضاء شورا و رئیس وقت دانشکده که شخصیتی آرام و متین بود و به استاد ما بسیار احترام می گذاشت قرار گرفت». بنابر خاطرات محمدباقر حجتی «قبل از شروع کنکور اختصاصی دانشکده، استاد گرانمایه تعداد زیادی روسری تهیه کردند و در روزهایی که از کشف حجاب در رسانه‌های گروهی اعم از مطبوعات و رادیو و تلویزیون تعریف و تمجید می‌کردند بخشی از این روسری‌ها را به نگهبان درب جنوبی، و بخشی دیگر را به نگهبان درب شمالی دانشکده سپردند و به آنان فرمودند: هر داوطلب زن که بدون حجاب وارد دانشکده می‌شود یکی از این روسری‌ها را به او هدیه کرده تا سر و گردن خود را با آن بپوشاند.»[6]

تلاش برای گسترش اتحاد اسلامی

از دیگر خصوصیات اجتماعی شهید مطهری تأکید بر اتحاد و وحدت در جهان اسلام است. وی معتقد است مفهوم اتحاد اسلامی که در میان علما و فضلای مؤمن و روشن‌فکر اسلامی مطرح است، این نیست که فرقه‌های اسلامی به خاطر اتحاد اسلامی از اصول اعتقادی و یا غیر اعتقادی خود صرف‌نظر کنند و به اصطلاح  مشترکات همه فرق را بگیرند و مختصات همه را کنار بگذارند؛ چه این کار نه منطقی و نه عملی است. آنچه انتظار و آرزو در مورد آن وجود دارد این است که محیط حسن تفاهم به وجود آید تا امت اسلامی بتواند کالای خود را به عنوان بهترین کالا عرضه بدارد، تا شیعه بیش از این در حال انزوا به سر نبرد و بازارهای مهم جهان اسلامی به روی کالای نفیس معارف اسلامی شیعه بسته نباشد.

شهید مطهری بر دوری از تفرقه و تشتّت و پرهیز از هرگونه دسته دسته شدن، فرقه فرقه شدن، و هر دسته‌ای در گوشه‌ای یک کشور تشکیل دادن تأکید داشت و تفرقه را از عواملی می‌داند که مایه فنای اقوام است.[7]

 

دفاع از اصول و عقاید اسلامی

مطهری از آن زمانی که تحصیلات علوم اسلامی را شروع کرد، می کوشید در حد توان، شرایط و ویژگی های یک مرزبان اندیشه های دینی و رسالت مدار ارزش های الهی را به دست آورد.[8] سخنرانی و مقالاتی که توسط مطهری منتشر می شد صرفاً به دلیل علاقه وی به اسلام بود و این رفتارها از سوی ایشان به منزله یک شغل یا ابزاری برای کسب درآمد نبود؛ بلکه برای دفاع از اسلام نسبت به افکار و عقاید انحرافی، رسوخ تفکرات مادی و انحرافات عقیدتی در جامعه ایرانی بود.[9] ایشان اگر کوچک‌ترین انحرافی در یک برداشت تفسیری، فلسفی، اقتصادی و اجتماعی که درباره اسلام می‌دید، عکس‌العمل قاطع نشان می‌داد.[10] شهید باهنر در توصیف تیزبینی و دقت و حساسیت استاد مطهری در مقابل مسائل مخدوش‌کننده چهره اسلام می­گوید: «یادم نمی رود در شرایط بسیار تند و حاد انقلاب، در آن روزهایی که راهپیمایی‌های بزرگ و تظاهرات پرشور علیه حاکمیت رژیم طاغوتی برقرار می‌شد، ناگهان ایشان در گوشه ای... مطلبی درباره اسلام می‌دید که می‌خواسته چهره اسلام را مخدوش جلوه دهد، گویی این حادثه مثل یک بمب در درون استاد منفجر می‌شد... استاد بزرگوار عمدتاً پاسدار اسلام بود و هوشیار در برابر اسلام. یادم نمی‌رود کتابی را ایشان شنیده بود که این کتاب منتشر شده،... می‌گفت این کتاب را از هر جا که هست برای من پیدا کنید... بالاخره یک نسخه پیدا کردیم... شاید بیست روز بیش‌تر نگذشت که ایشان فرمودند: با این کتاب چه کردی؟ گفتم: من هنوز گذاشته‌ام انشاءاللّه وقت کنم مطالعه کنم. بعد دیدم این کتاب را ایشان تمامش را خوانده، روی فصل به فصلش تحلیل کرده و نقطه های ضعفش را درآورده است.»[11]

موضع‌گیری در برابر التقاط و تحجر

یکی از ویژگی‌های سیاسی مطهری، موضع‌گیری و واکنش سریع نسبت به پدیده التقاط و تحجر بوده است و بررسی سیره نظری و عملی ایشان نشان می‌دهد که علیه عقل‌گرایی افراطی، علم‌زدگی، بینش‏های مادی، اجتهاد آزاد، انتقال رهبری از روحانیت به روشن‏فكران، ارتجاع و كهنه‌پرستی، عوام‌فریبی و ریا انتقادات صریحی انجام می‌دادند و با نمودهای تحجر نظیر تحجر در اعتقادات و عبادات، تحجر در مسایل اخلاقی، تحجر در فهم تاریخ و تحجر در اجتهاد و فقاهت مخالف بودند.[12]

دوراندیشی و توجه به آینده

دوراندیشی و توجه به آینده از دیگر ویژگی‌های اجتماعی شهید مطهری بود. آیت‌اللّه مهدوی کنی درباره این ویژگی شهید مطهری می‌گوید: «استاد مطهری ده سال آینده را زودتر از همه ما درک می‌کردند و ما بعد از او بودیم. چند سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، در زمانی که بنی‌صدر در اروپا بود، چون به افکار و اهداف او دقیق پی برده بود، درباره بنی‌صدر گفتند که من از آینده این شخص می‌ترسم و این آدم در آینده در میان مردم اختلاف خواهد انداخت». آیت‌الله مهدوی‌کنی ادامه می‌دهد: «از نشانه‌های دیگر تیزبینی و دوراندیشی استاد مطهری آن بود که ایشان همواره دوستان خود را از مهدی هاشمی و هم‌فکرانش برحذر می‌داشتند و در همان زمان وی را قاتل مرحوم شمس‌آبادی می‌شناختند، و پس از سال‌ها مشخص گردید که چهره واقعی او آشکار شد و تشخیص استاد مطهری درست بود.»[13]


پی‌نوشت‌ها:

1- حمیدرضا سیدناصری و امیررضا ستوده، پاره‌ای از خورشید: گفته‌ها و ناگفته‌ها از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری، تهران، موسسه نشر و تحقیقات ذکر،1391، ص108-97.

2- جعفر سبحانی، «ویژگی های شخصیتی شهید مطهری»، درس هایی از مکتب اسلام، شماره535، مهر 1384، صص15-13.

3- حمید نگارش و  علی باقی‌نصرآبادی، استاد مطهری و دغدغه اسلام اصیل، تهران، انتشارات لوح محفوظ،1379.

4- علی دژاکام، «تساهل و تسامح از دیدگاه شهید مرتضی مطهری(ره)»، کیهان، بیستم اردیبهشت1388.

5- جعفر سبحانی، ویژگی های شخصیتی شهید مطهری، صص17-16.

6- سیدمحمدباقر حجتی، «با استاد علامه آیت الله شهید مرتضی مطهری»، تحقیقات علوم قرآن وحدیث، شماره1، بهار1383، صص185-183.

7- حجت الله جوانی و طاهره جمشیدی، «شهید مطهّری و اهتمام به مسائل اجتماعی در احیای تفکر دینی»، فصلنامه شیعه شناسی، دوره دوازدهم، شماره 48، زمستان1393، ص191.

8- میرصادق سیدنژاد، حكمت مطهَّر، ماهنامه گلبرگ، شماره50، اردیبهشت1383، ص87.

9- محمدحسین واثقی، مصلح بیدار، تهران، انتشارات صدرا، 1387، جلد2، صص46-39.

10- علی نصرآبادی و نوردیه شادالویی، «مدیریت و رهبری در اندیشه و سیره شهید مطهری»، حصون، شماره29، اردیبهشت1390، ص21.

11- میرصادق سیدنژاد، حكمت مطهَّر، صص158-87.

12- محسن آژینی، التقاط و تحجر از دیدگاه شهید مطهری، تهران، نشر تبلیغات اسلامی، 1369، صص29-145.

13- علی نصرآبادی و نوریه شادالویی، مدیریت و رهبری در اندیشه و سیره شهید مطهری، پیشین، ص22-20.

 


این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات