شهید مطهری میگفت: تفاسیر موسوی خوئینیها مارکسیستی است
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ گروهک فرقان که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با راهاندازی ترور، خسارتهای زیادی به نظام وارد کرد، تحت تاثیر دیدگاههایی خاص دست به اسلحه برد. تقریباً تمامی ناظران اقدامات گروه فرقان، از شخصیتهای نزدیک به امام خمینی گرفته تا اعضای لیبرال نهضت آزادی و برخی مسئولان امنیتی وقت معتقدند که محمد موسوی خوئینیها، امام جماعت وقت مسجد جوزستان شمیران، نقش مهمی در شکلگیری افکار افراطی اکبر گودرزی، سرکرده گروهک فرقان داشته است. همچنین روحانیون نزدیک به استاد مطهری اظهار میدارند که ایشان تفسیرهای موسوی خوئینیها را مارکسیستی و تفنگی میدانسته است.
آیتالله مهدوی کنی درباره برخورد استاد شهید مطهری با موسوی خوئینیها در کتاب خاطراتش میگوید: «بعضیها در بیاناتشان نمیخواهم از بعضی اعضای وقت جامعه روحانیت اسم بیاورم، اگر لازم به معرفی باشد، میگویم حرفهایی میزدند كه برای منافقین مطلوب بود، حتی آیات قرآن را طوری تفسیر میكردند كه خلاف واقع بود. آقای مطهری از اینها خیلی ناراحت بود و میگفت این سبك تفسیر، تفسیر كمونیستی است. تفسیر ماتریالیستی است، تفسیر تفنگی است. تفنگی نه به معنای تندی بلكه اصلاً مطالب را طوری دیگر تفسیر میكردند؛ بهعنوان مثال در قرآن آمده است: والارض وضعها للانام. قرآن میگوید زمین را برای مردم قرار دادیم. این را به دو طریق می شود تفسیر كرد؛ یك وقت میگوییم این آیه در مقام بیان یك واقعیت تكوینی است، مثل این آیه قرآن كه می فرماید: «وجعلنا الارض مهادا»؛ ما زمین را گهواره قرار دادیم. در اینجا خداوند جریان یك امر تكوینی را بیان میكند؛ یعنی میخواهد بگوید زمین را طوری خلق كردیم كه مردم بتوانند از آن استفاده كنند. این آیه در مقام بیان حكم تشریعی نیست، ولی بعضی از همین آقایان قبل از انقلاب و بعد از انقلاب این آیه را چنین تفسیر میكردند كه مالكیت زمین، اشتراكی است «والارض وضعها للانام» یعنی زمین مال همه است، بنابراین، زمین اصلاً مالکیت خصوصی ندارد. اینها برگرفته از افکاری بود که کمونیستها داشتند، مارکس هم این حرف را میزد. چنین تفسیرهایی به صورت جزوه پخش میشد. جوانها از این حرفها خیلی خوششان میآمد، چون در آن زمان جوِ چپگرایی و کمونیستمآبی در مملکت غلبه داشت، لذا بعضی از آقایان معممین هم حرفها را میزدند. ممکن است سوءنیتی هم نداشتند ولی برداشتشان اینطور بود. جوانها هم واقعاً دور آنها جمع میشدند و جمعیت خیلی زیادی را تشکیل میدادند، در جلسات آنها بیشتر از جلسات من شرکت میکردند. آقای مطهری به خصوص قبل از انقلاب، اینگونه تفسیرها را خطرناک میدانستند و میفرمودند پخش این گونه تفاسیر، خیلی خطرناک است و شدیداً این سبک تفکر را محکوم میکردند.»
حجتالاسلام شجونی هم در رابطه با نظر شهید مطهری درباره تفسیرهای موسویخوئینیها میگوید: «صریح بگویم، آقای مطهری معتقد بود كه او ماركسیست شده است! آقای مطهری اعتقاد افراد را از روی ظاهر و لباسشان نمیسنجید، بلكه محتوای حرف و فكر آنها را بررسی میكرد. ایشان میفرمود این نوع تفاسیر، تفسیر ماركسیستهاست، حالا از زبان هر كسی كه میخواهد جاری شده باشد. این داستانی را كه برایتان نقل میكنم میتوانید بروید از آیتالله آقارضی شیرازی بپرسید. داماد بنده كه روحانی است برای خود من تعریف میكرد كه وقتی آیتالله انواری از زندان آزاد شدند، با آقای مطهری و آقارضی شیرازی به دیدن ایشان رفتیم. وقتی به منزل ایشان وارد شدیم، دیدیم موسوی خوئینیها هم آنجا نشسته. او چون با آقای مطهری بد بود، تا چشمش به ایشان افتاد، بلند شد و رفت بیرون! آقای مطهری با حالت عصبانیت و تحكم از آقای انواری پرسیده بود: «شما ایشان را میشناسید؟» آقای انواری جواب داده بود: «بله، این آقای خوئینیهاست.» آقای مطهری میگوید: «خبر دارید ماركسیست شده؟» آقای مطهری واقعاً درباره آقای موسوی خوئینیها همین طور فكر میكرد و بخشی از هشدارهایی هم كه در مقدمه كتاب «گرایش به مادیگری» داد، درباره همین آدم و اطرافیانش بود.»
منبع: ترکیب التقاط و ترور