روایتی از برخورد قاطع آیتالله صدوقی با مقامات رژیم پهلوی
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ شهید شیخ محمد صدوقی از مبارزین انقلاب و یاران نهضت امام بود که در راهبری مبارزات مردم یزد نقش بیبدیل و کمنظیری داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی آیتالله صدوقی به امامت جمعه یزد منصوب شد و سرانجام در 11 تیر ماه 1361 توسط عملیات انتحاری رضا ابراهیمزاده، عضو سازمان مجاهدین خلق به درجه شهادت نائل آمد.
در ادامه با گریزی به کتاب خاطرات محمدجواد آسایش که توسط موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده است به خاطرهای از قاطعیت شهید صدوقی در مقابل مأموران رژیم پهلوی میپردازد.
محمدجواد آسایش میگوید: آیتالله صدوقی قبل از انقلاب به مسائل عموم مردم رسیدگی میکردند و مردم قبولشان داشتند. در کارهای انقلابی نیز حتی مسئولین دولتی جرأت نداشتند با ایشان بحث یا مخالفت کنند. یکی از مسائلی که پیش آمده بود و به خوبی نحوه برخورد آیتالله صدوقی را با مقامات دولتی قبل از انقلاب نشان میدهد، عرض میکنم. قبل از انقلاب، در یزد فرمانده شهربانی داشتیم که فکر میکنم اسم ایشان رضوانپور بود. وی خیلی سختگیر بود. یک روز جلوی مسجد رفته و به آقا جواد، خادم مسجد حظیره یعنی همان مسجد آیتالله صدوقی گفته بود: اگر ممکن است بلندگو را بگذارید در مسجد که صدا بیرون نیاید. مسجد حظیره دو نبش است و به دو خیابان راه دارد. آن زمان مسجد حظیره با شهربانی يزد همسایه بودند و درب مسجد حظیره در جلوی شهربانی را بسته بودند و در خیابان دیگری رفت و آمد میکردند.
آیتالله صدوقی ظهر که به مسجد آمده بود خادم مسجد به آیتالله صدوقی گفته بود، رئیس شهربانی از ما خواسته بلندگو را داخل مسجد ببریم. آیتالله صدوقی هم به رئیس شهربانی طوری هشدار داد که وی دیگر نتوانست در یزد بماند. آیتالله صدوقی بین دو نماز گفته بودند که آقای رئیس شهربانی به تو میگویم، تو بشنو، تو چه کارهای که در امورات مسجد ما فضولی میکنی؟ اگر این دفعه این کار را انجام بدهی و تکرار شود به این مؤمنین نمازگزار میگویم که بیایند به شهربانی و احوالت را بپرسند. میگویند بعد از اینکه آیتالله صدوقی به منزل تشریف بردند، رئیس شهربانی را دیدند که درب خانه ایشان نشسته بود. رئیس شهربانی به آیتالله صدوقی گفته بود شما که نمیخواستید من در یزد بمانم و میخواستید من بروم چرا به من نگفتید و رفتید بر روی منبر اعلام کردید؟ من از اینجا که رفتم از یزد میروم و دیگر در یزد نمیتوانم بمانم. رئیس شهربانی از همان روز از یزد رفت. یعنی برخورد حضرت آیتالله صدوقی با مقامات دولتی قبل از انقلاب شاید در هیچ شهرستان دیگری به این شکل نبود.